ویراننشین شدم که تماشا کنی مرا
مثل قدیم در بغلت جا کنی مرا
گفتم میایی و به سرم دست میکشی
اصلاً بنا نبود ز سر وا کنی مرا
آن شب که گم شدم وسط نیزهدارها
میخواستم فقط که تو پیدا کنی مرا
از آن لبی که دور و برش خیزرانی است
یک بوسهام بده که سر و پا کنی مرا
با حال و روز صورت تغییر کردهات
هیچ انتظار نیست مداوا کنی مرا
معجر نمانده است ببندم سر تو را
پیراهنت کجاست که بینا کنی مرا
وقتی که ناز دخترکت را نمیخری
بهتر اسیر زخم زبانها کنی مرا
حالا که آمدی تو؛ به یاد قدیمها
باید زبان بگیری و لالا کنی مرا
عمّه ببخش دردسر کاروان شدم
امشب کمک بده که مهیّا کنی مرا
#نـوكــر_نـوشــت:
#بابا_حسین
قدّ من کوتاه بود و نیزه ها خیلی بلند
خواستم بر زخمهایت بوسه بگذارم، نشد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سيدحسين_مظفر
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
#مناجات_انتظار1
#شهادت_حضرت_رقیه_علیهاالسلام
سامان قلب شیعه کجایی اِمامُنا
از ما چرا همیشه جدایی امامنا
در آسمان سینه ی ما شب همیشگی ست
صبح ِ امید، کی تو میایی امامنا
قسمت نشد که ثانیه ای من ببینمت
گردد ز دیده عقده گشایی امامنا
آقا بیا که برده فراقت قرار ما
بی تو نمانده هیچ صفایی امامنا
تازه ست زخم پلک دو چشمت ز اشک خون
ابری برای خون خدایی امامنا
از غُصّه ی اسیری ناموس ِ جدّ خود
صاحب بکای صبح و مسایی امامنا
حالا دگر خرابه ی شام است روضه ات
تب دار داغ شام بلایی امامنا
صاحب عزای حضرت ریحانة الحسین
در شام یا که کرب وبلایی امامنا
حتما کنار عمّه درون خرابه ای
خونین جگر ز رأس جدایی امامنا
سر را گرفته در بغل و محتضر شده
او هم نخورده آب و غذایی امامنا
گفتا: پدر نمانده به تو جای بوسه ای
زخمی ز چوب و سنگ و عصایی امامنا
دیدم لب تو چوب جفا خورد ای پدر
دیدم به روی طشت طلایی امامنا
بنگر که موی من شده از داغ تو سپید
من را بده ز غُصّه رهایی، امامنا
(عَجّل وَفاتی)است به لب مثل مادرت
خواهم شوم سه ساله فدایی امامنا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
زبان حال امام حسین با حضرت رقیه علیهماالسلام
#با_سر_رسیده_ام
السلام علیک یا رقیه علیهاالسلام
بابا ببخش نزد تو با سر رسیده ام
بر دامن تو با رگ حنجر رسیده ام
این گونه گر که آمده ام من کنار تو
از کینه ی یزید ستمگر رسیده ام
بی دعوت ِ تو سرزده هنگام نیمه شب
به منزل خرابه ی دختر رسیده ام
روشن شده خرابه و چشمان خیس تو
با رأس پر ستاره و انور رسیده ام
گیسوی من سپید و محاسن ز خون خضاب
چون از کنار پیکر اکبر رسیده ام
گر تشنه ای مخواه ز من آب دخترم
حالا که من بدون برادر رسیده ام
خاکستری ست موی سپیدم چرا که از
کنج تنور خولی کافر رسیده ام
پیشانی ام شکسته و با صورتی کبود
از کوچه های کینه ی خیبر رسیده ام
از لحظه ای که خورده لبم چوب خیزران
با ناله های دائم خواهر رسیده ام
من انتظار پاشدنت را نداشتم
آخر کنار یک گل پرپر رسیده ام
یک جای دست مانده به پهنای صورتت
گویی دوباره خدمت مادر رسیده ام
وقت وصال تو شده ای دخترم ببین
از اشتیاق ِ روی تو با سر رسیده ام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#دیر_آمدی
السلام علیک یامظلومه
یارقیه علیهاالسلام
دیر آمدی سه ساله ی تو محتضر شده
مویش سپید و خسته ی درد کمر شده
امشب فقط که نیست شب بی قراری ام
چل منزل است دختر تو خون جگر شده
من خواستم که پا بشوم در مقابلت
بابا ببخش پا شدن من هنر شده
بر روی کل صورت من جای سیلی است
پنهان نمودن از تو پدر دردسر شده
مانده اگر به روی جبینت نشان سنگ
هرجای من شکسته ی سنگ گذر شده
از عمه کمتر است اگر زخم های من
کل مسیر عمه برایم سپر شده
بین هزار و نهصد و پنجاه زخم تو
زخم لب تو از همه جان سوزتر شده
مسرور می شوم فقط از یک خبر بگو
عمرم شبیه اصغر تو مختصر شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#رقیه_است
السلام علیک یا ریحانة الحسين
يا رقیه سلام الله علیها
باب الحسین دیگر مولا رقیه است
چشم وچراغ عرش معلارقیه است
بنت الحسین ، ماه تمام زمینیان
ماه منیر عالم بالا رقیه است
بعد ازعقیله،زِیْن ِأَب ودخت فاطمه
زینب ترین عقیله ی بابا، رقیه است
ناز ی که قدرقیمت هستی توان خرید
ناز گل سه ساله ی طاها ، رقیه است
دخترمگو که،برحسنین وبه زینبین
عشق و صفای ام ابیها رقیه است
ثابت نموده وقت اسارت به شامیان
آیه به آیه سوره ی زهرا رقیه است
بعدازعلیّ اصغر ومحسن،به روزحشر
کوچکترین شفیعه ی عقبا رقیه است
زینب اگر مدرس اصلی صبر شد
شاگرد این فقیهه ی عظمی رقیه است
جان داده از بزرگی غم درسه سالگی
دق کرده از ستاره ی سرها رقیه است
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
جانسوز😭😭😭😭😭
#عمو
زبان حال حضرت رقیه علیهاالسلام باعموجانش حضرت عباس علیه السلام
بر روی نیزه حال مرا کن نظر عمو
از دوریت رقیه شده خون جگر عمو
تا روی خارها نرود پای زخمی ام
تو باش بر مسیر شب ِمن قمر عمو
قدّم نمی رسد که شوم آب آورت
انگار هستی از همه لب تشنه تر عمو
بالای نیزه اشک خجالت دگر مریز
بنگر لبم به اشک تو گردید تر عمو
بعد از تو خورد سیلی محکم اگر به من
دیده عدو نمانده کفیلی دگر عمو
ای غیرت خدا به سر نی نظاره کن
با زجر و حرمله شده ام همسفر عمو
کمتر شده ست از همه گر زخم های من
شد عمه در تمام مسیرم سپر عمو
دیگر من از تو آب نخواهم فقط بگو
از چه گذاشتی همه را بی خبر عمو
در وقت بازگشت پدر از کنار تو
دستی گرفته بود چرا بر کمر عمو
دیدم زمان ِرد شدن از بین قتلگاه
در هر کجا ز پیکر تو یک اثر عمو
بر لب نشست حاجت ِ(عَجّل وَفاتی)ام
وقتی که دیدمت شده ای مختصر عمو
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_ محرم
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
آنقدر سنگ زدن تاکه سرت شکسته شد
ازهمان مشت ولگد.بال وپرت شکسته شد
نشود پاک ازآن صورت تو .ضربت دست
زیرشلاق ولگدها کمرت شکسته شد
بخدا ازسره نی .بودحواسم به همه
وای دیدم گل من.گل سرت شکسته شد
دختر شامی وآن طعنه وآن زخم زبان
صبرکردی دخترم اما پرت شکسته شد
توکه از حرمله وزجر ندیدی خیری
دختر فاطمه هستی.زیورت شکسته شد
تا پدرگفتی عزیزم روی نی گریان شدم
خوردی از زجر لگد. چون سپرت شکسته شد
میکشم نازه تورا تاکه دهم تسکینت
درد دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد
باسر غرقه بخونم رازها گفتی .گلم
درده دل کردی که بغض حنجرت شکسته شد
وای دیدی دخترم قنداق خونی علی
این همه خاطره ها در نظرت شکسته شد
گفت (مجنون) که حسین.معجر او دست نخورد
ازاصابت گشتن سنگی سرت شکسته شد👉
📓شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_محرم
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام_
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
.
🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊.
دگر از ناز و ادا نیست خبر.وای پدر
دگر ازموی بلندنیست اثر .وای پدر
بنگرسوخت همه. موی بهم بافته ام
شده گیسوان من چه مختصر.وای پدر
وسط کوچه ی شامی به سرم سنگ زدند
شدم از سنگ جفاشکسته پر.وای پدر
سره دیواره کمک کرد که راهی بروم
دارم از ضربت لگد. درد کمر.وای پدر
بوسه ات راطلبم.بر سرمن دست بکش
مانده ام منتظرت.چشم به در.وای پدر.
آه(مجنون) همه ازغربت این دختر بود.
که به سر داشت فقط دیده ی تر .وای پدر
📝..شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴..
..
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#شب_سوم_ماه_مبارک_ محرم
#رقیه _بنت الحسین_علیها_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
لب خشک توواین آب گوارا،دیدنی است
سرنازت به رویِ نیزه ی اعدا،دیدنی است
آمدی تاکه کنی داغ مرا،تازه پدر
آن ترک خوردگیِ گوشة لبها دیدنی است
یادداری بغلم کردی وهی بوسیدی
سرِتودربغل ،ای معنی رؤیا دیدنی است
چه بلائی به سرت آمده ای باباجان
حنجربریده ونیزة اعدا دیدنی است
توکه استاد مَنی،درهمة صبروبلا
دخترت دربین این گرگانِ صحرا دیدنی است
دل مجنون همه جاتنگِ غمِ رقیّه است
نازدانه ،غم تودراین بلایا دیدنی است
📕📕شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)..
____________________________
کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
Yousef Karami madahi.orgyousef_karami_roghaye_baba 128.mp3
زمان:
حجم:
4.23M
متن مداحی رقیه بابا از یوسف کرمی
🌹🎤=
رقیه باو شین بکه بابات حسین غرقه وخوین
و اشکیلت پاک بکه سر بابا قلتان وخوین بابا سردار بی سرم ابوالفضل آب آورم
بابا مشگگی بریایه منالیلت بی آو منن یااباعبدالله،سرت وتن بی جیا
فدای خوین رنگینت،رقیت بی بی بابا دردت و کولم بابا،تو باو بگر دسیلم
یه ی بار تر نازم بکیش،بومه فدای چاویلت توام بوینمت بابا وناو خاوم تو دوینم
حرمله نیلی بابا یه ی بار تر خاوت بوینم سر بریا ودامانم چاویل خوینت واکه
اشکیلم سرازیره لبیل خشکت خیس که
#حضرت_رقیه
نوحه کردی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#امام_زمان_عج
🏴#اربعین_حسینی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بر پای خسته میدهد تاب و توان تا کربلا
موکب به موکب میرود با زائران تا کربلا
با گریه حسرت میخورم بر آنکه هر سال اربعین
شد همقدم با حضرتِ صاحب-زمان(عج) تا کربلا
بر پرچم سبزش نوشته یا لَثارات الحُسین(ع)
چون از عمو عباس ِ(ع) خود دارد نشان تا کربلا
یاد علی اکبر(ع) می افتد تا که می بیند جوان
بیتاب؛ گریه میکند با هر اذان تا کربلا
تا بر گلوی طفل شش ماهه می افتد چشم او
با اشک؛ خیره میشود بر آسمان تا کربلا
یادِ رقیه(س)، یادِ آن دردانۂ بی آب و نان
بر دست های کودکان داده ست نان تا کربلا
هر لحظه یادِ شام حالش میشود آشوب تر
از داغ عمّه زینبش(س) شد روضه خوان تا کربلا
از داغ تلّ و مقتل و گودال دارد میرود-
غرق عطش با هروله بر سر زنان تا کربلا
بر خاک می نشیند و می خوانَد از خدّالتریب
با هر فرازِ «ناحیه» داده ست جان تا کربلا!
✍شاعر :مرضیه عاطفی
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم