❣﷽❣
💚#زمزمه_امام_زمان_عج
💚#اربعین
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
عاشقانت زیارتت کردند
من ولی باز پشت در ماندم
روز و شب غبطه میخورم آقا
به کسانی که با تو مأنوسند
عاشق و بیقرار و بیتابند
دست و پای تو را که میبوسند
دیدن تو به من نمیآید
تو کجا و نگاه هر جایی
من اگر آنچه خواستی باشم
تو سراغم به خواب میآیی؟
نکند عاق کردهای من را
نکند صبرتان سر آمده است
گر عتابم کنید حق دارید
هر گناهی ز من بر آمده است
خواستم تا ببینمت در خواب
به نگاهم اجازه داده نشد
خواستم تا به کربلا بروم
با رفیقان خود پیاده، نشد!
بین آن کاروان و جمعیت
چه کسی با تو همقدم شده است؟
خوش به حال کسی که با گریه
با شما راهی حرم شده است
در حرم روضهخوان خودت هستی
روضهی کاروان جان بر لب
بین روضه بلند میگویی:
به فدای تو عمهجان زینب...
تا رسیدند در دو راهی عشق
ساربان گفت که کجا برویم؟
پاسخی آمد از حریم حسین
همه گفتند کربلا برویم
تا رسیدند لحظهای ماندند
در سکوتی که چهرهها شد مات
زد به سینه غریب بیکفنم
باز شد بغض عمهی سادات
به زمین خورد از سر محمل
تیر غمها به قلب بانو رفت
با ادب نیت زیارت کرد
سوی یارش به روی زانو رفت
خواست تا درد دل کند اما
مگر این گریهها امان میداد
یک نگاهی به دور خود انداخت
سر خود را فقط تکان میداد
السلام علیک یا مظلوم
السلام علیک یا عطشان
السلام علیک یا بن علی
السلام علیک یا عریان
ای برادر نمیبرم از یاد
که چگونه به خاک افتادی
زیر گرمای آفتاب آن روز
با لب تشنه، خسته، جان دادی
ای برادر نرفته از نظرم
اکبرت را که ارباً اربا شد
بعد عباس میر لشکر تو
پای دشمن به خیمهها وا شد
به خدا ای عزیز لبتشنه
داغ یک قطره آب کشته مرا
بین این گریههای اهل حرم
گریههای رباب کشته مرا
غرق گریه رباب میگوید
که دل پاره پاره را بردند
با سهشعبه به روی دست پدر
طفلک شیرخواره را بردند
پسرم با خیال تو هر شب
دست بر سینه میفشارم من
گرچه ماندم خجالتت آنروز
ولی امروز شیر دارم من
گریه را کم کنید دخترها
کمی آرام اصغرم خواب است
گل نازم علی علی لا لا
مادرت چهل شب است بیتاب است
💚(مجتبی شکریان)
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مرثیه_نذر_اربعین_زبانحال
#حضرت_زینب_س_با_برادر
خیز ای سردارِ بی سر بین که سر آورده ام
من سرت را از میانِ تشتِ زر آورده ام
کن حلالم ای برادر راس پُر خونِ تو را
گر که از کاخِ یزیدِ بد گُهر آورده ام
خیز ای سردارِ بی سر من فقط این اربعین
قدرِ صدها اربعین بر تو خبر آورده ام
زینبم در چهل منزل رنج و غمها دیده ام
شرحی از ویرانه های پُر خطر آورده ام
بر سرم یک اربعین جز نیزه و خنجر نبود
سینه ای آکنده از خونِ جگر آورده ام
خیز ای جانم ببین از شامِ ویرانِ خراب
قصه ی آن دختر و راسِ پدر آورده ام
ای تو نورِ دیده ام شرمنده ام گویم اگر
زخم های تن پُر از تیغِ شرر آورده ام
خطبه خواندم، خطبه ی قراء و زهرا گونه ای
اشکِ عالم را من از این صحنه در آورده ام
خوانده ام شرحِ سقیفه ماجرای پشتِ در
باغِ غصبیِ فدک را من ثمر آورده ام
ای برادر جان برایت تحفه ای از این سفر
آهِ سردِ سینه و اشکِ بصر آورده ام
شاهِ بی غسل و کفن اینک برای شستشوت
من گلابِ تازه ای از چشم تَر آورده ام!
#امان_از_دل_زینب
#هستی_محرابی
خدا آب و گل من رو
با محبتت سرشته
روی قلبم با خط خوش
یا امام حسن نوشته
تاب و تبم حسن حسن حسن
خواب شبم حسن حسن حسن
ای عشق مرتضی علی علی
ذکر لبم حسن حسن حسن
ای با کرامت مولا حسن جان
دنیا به نامت مولا حسن جان
در جود و بخشش همتا نداری
حاتم غلامت مولا حسن جان
✅جانم حسن جان..
همه اینو می دونن که
عشق من سینه زنیه
خیلی خوبه هرجا میرم
بِم میگن این حسنیه
بَدرُالدُّجا حسن حسن حسن
کَهفُ الوَرا حسن حسن حسن
دلداده ی شما منم منم
باب الرجا حسن حسن حسن
شاهِ دلاور مولا حسن جان
ای پورِ حیدر مولا حسن جان
رزمِ تو آقا شور قیامت
هستی تو محشر مولا حسن جان
✅جانم حسن جان ...
آرزومونه یه روزی
تو بقیع حرم بسازیم
یه حرم برای تو ای
صاحب کرم بسازیم
ای با کرم حسن حسن حسن
ای محترم حسن حسن حسن
تو قلب نوکراس حرم حرم
ای بی حرم حسن حسن حسن
ای عشق زهرا مولا حسن جان
ای دین و دنیا مولا حسن جان
هستی عزیزِ قلب حسین و
زینب کبری مولا حسن جان
✅مولا حسن جان..
(#علی_بهرامی_نیا
#حسین_عیدی)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_5969773979005618998.mp3
745.8K
❣﷽❣
⚫️#سینه_زنی_پیامبر_ص
⚫️#زمزمه_پیامبر_ص
امشب شب غم پروری دارد مدينه
حال و هوای ديگری دارد مدينه
امشب علی دست دعا بالا بگيرد
اشک يتيمی از رخ زهرا بگيرد
امشب فضای آسمانها اشکبار است
شهر پيمبر را غمی در انتظار است
امشب ملائک سوز خود را ساز کردند
سوز درون خويش را ابراز کردند
با ديده ی گريان و با قلبی شکسته
زهرا کنار بستر بابا نشسته
خاموش شد امشب چراغ معنويت
پيغمبر رحمت جدا گردد ز امّت
ای آسمان خون گريه کن امشب که زهرا
با چشم خود بيند غم داغ پدر را
از خانه وحی خدا امشب صفا رفت
از جمع اهل البيت ختم النبيا رفت
امشب حديث غصّه می خواند مدينه
داغ گردان را می کند پنهان به سينه
امشب پيمبر را وداع آخرين است
وقت فراق اهل بيت طاهرين است
امشب علی و فاطمه ماتم گرفتند
بر گرد پبغمبر نوای غم گرفتند
پيداست مرگ از روی چون آئينه او
سبطين بنشستند روي سينه ي او
درهای فتنه باز شد بعد از پيمبر
ظلم و ستم آغاز شد بعد از پيمبر
امشب حسن را بويد و بوسد پيمبر
با فاطمه راز نهان گويد پيمبر
ای دخترم ای سينة تو مينوی من
تو زودتر از اهل بيت آئی سوی من
اهل سقيفه عقدة دل باز کردند
و آن کينة ديرينه را آغاز کردند
اهل ستم ناحق به جاي حق نشستند
از اهل بيت مصطفي حرمت شکستند
بعد از نبي حق علي را غصب کردند
بيگانه را بر مسند حق نصب کردند
شد بعد فقدان رسول الله رحمت
سيلي زدن بر فاطمه اجر رسالت
پايان عمر رحمه للعالمين شد
آغاز غمهاي اميرالمؤمنين است
( محمّد نعيمي)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#امام_حسین_علیه_السلام
#زائر_کربلا
#اربعین
دلم بخاطر زوّار ساده راه افتاد
برای اینکه شود استفاده راه افتاد
رسید با گُذر دیگری به مرز خودش
اجازه داده اجازه نداده راه افتاد
پدر بزرگ و تمامی بچه ها یعنی
«حبیب» با همه ی خانواده راه افتاد
شکست حضرت جبریل بالهایش را
سپس شبیه من و تو پیاده راه افتاد
نه اینکه پای پیاده به سمت تو زائر
برای بردن زوّار،جاده راه افتاد
همینکه جاده به پا خاست،در یسار و یمین
نشسته باد و درخت ایستاده راه افتاد
برای خاطر آهن ربای شش گوشه
بُراده آب شد و بی اراده راه افتاد
شکست شیشه ی مِی در نجف به دست علی
که سمت کرب و بلا رود باده راه افتاد
#مهدی_رحیمی_شهریور
#زائر_کربلا #اربعین_حسینی
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند
صف جن و ملک با زائرانت همقدم هستند
به عشقت از عوالم، خیل خاطرخواه میآیند
زمین سرمست راه افتاد و بر ما راه آسان شد
زمین و آسمان با زائرانت راه میآیند
ببین شانه به شانه هم سفید و هم سیاه اینجا
به شوق دیدن تو پابهپا، همراه میآیند
گروهی غرق توصیفاند و مستِ مدح چشمانت
گروهی روضهخوان، با سیل اشک و آه میآیند
به شهرت میرسند و حال و روز شهر بارانی است
پر از بغضاند و نمنم تا دم درگاه میآیند
مدار عاشقی سقاست، آغاز طواف از اوست
به سوی آفتاب آنجا به اذن ماه میآیند
قیامت کردهای، انگار تصویریست از محشر
که دوشادوشِ هم نزدت گدا و شاه میآیند
نکیر و منکر از من گرچه زهر چشم میگیرند
به لطف گوشهچشمت آخرش کوتاه میآیند
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
ما راهیان مست دل از دست دادهایم
با چای داغِ موکبِ تو گرم بادهایم
با هر زبان و رنگ به سوی تو آمدیم
«در زیر بیرقت همه یک خانوادهایم»
یا صاحب الزمان تو علمدار عالمی
شکر خدا که پشت سرت ایستادهایم
وقتی که اربعین برسد قطره قطره ما
با خانواده راهی دریای جادهایم
با خون هر شهید به راه آمدیم ما
سر را به شاهراهِ شهیدان نهادهایم
پر زَرق و برق نیست اگر زندگی ما
مانند اشک روضهی تو صاف و سادهایم
چیزی نمانده است به نابودی خَسان
مانند آبهای روان با ارادهایم
پُر میشود مشام جهان از شمیم ما
ما نامه نامه عطر گلی سرگشادهایم
✍ #سارا_رمضانی
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
حالا که دیگر جانماندم اربعین را
میبوسم از جان، جای جایِ این زمین را
این خاک که این روزها بوسیده در راه
صحنِ کف پاهای یاری نازنین را
آقا کجایی تا که همچون جاده من نیز
بر خاکِ پاهای تو بگذارم جبین را
بین کدامین موکب امشب با حضورت
خوشحال کردی مردم جاده نشین را؟!
دیدیم با قصد شکار زائرانت
موکب به موکب چشمهای در کمین را
بر دوش خود آوردهام بار سلامِ
جاماندههایی دلشکسته، دل غمین را
پا در مسیری مینهم که قبلاً از آن
بُردند اهلِ بیتِ شاهنشاه دین را...
✍ #محمدعلی_بيابانی
312.4K
#زمینه_شور
#ایام_اربعین
#نشد_باشم
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
نشد باشم،یه همسفر
توراه کربلا با حجت الله
نشد شب رو، کنم سحر
تو راه کربلا با حجت الله
.....
نشد براتم امضا بشه
قطره راهی دریا بشه
نشد راهیِ کربلا شم
از عالم خاکی جداشم
.....
زانو بغل گرفتمو
دیگه دارم دق میکنم
عکس حرم رو میبینم
یه گوشه هق هق میکنم
کربلا کربلا کربلا....
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2️⃣
خودم اینجام،دلم اما
یه کوله روی دوششه تو جاده س
به همراهِ،یه زائر که
اونم از نجف اومده،پیاده س
.....
باز پیچیده عطر أقاقی
عطر چای تلخ عراقی
چایی نه جانم چه شرابی
پیچیده نغمه ی هلا بی
.....
باچادر خاکی توراه
حضرت زهرا ایستاده
میگه خوشومدین همه
آی زائرای پیاده
کربلا کربلا کربلا.....
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3️⃣
خودم اینجام،دلم امّا
توی جادّه داره با گریه میره
باقلب خون،به کربلا
داره از طرف رقیه میره
.....
از سفر رقیّه جا مونده
توی خرابه تنها مونده
زینب میگه با چشم گریون
دخترت جامونده داداش جون
.....
امانتت تو شهرشام
توی خرابه خوابیده
اگر بدونی بعد تو
از غم تو چی کشیده
ای داداش ای داداش ای داداش....
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
به قلم :
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سید_مرتضی_پیرانیان
#واحد_سنگین
#اربعین
#کرب_و_بلا_آماده_شو
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
کرب و بلا آماده شو ،میاد یه خواهر
از سفر کوفه و شام ، با دل مضطر
چهل روزه همش میگه ،غریب مادر
......
خبر بده تا بنی هاشم
به خط بشن جلوی محمل
اومده ناموس پیمبر
با صد هزار تا غُصه تو دل
بگو بیاد علیه اکبر
تا بگیره عنان مرکب
از علقمه هم بیاد عباس
رکاب بگیره برا زینب
.....
بگو موذن ، بخونه بازم ،ایهاالناس سرا پایین
میخواد دوباره ،قدم بزاره ،زینب رو خاک این زمین
آه و واویلا آه و واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
دیدی که خُلفِ وعده ام ؛ عمل نکردم
گفتم بهت که اربعین ؛ باز برمیگردم
نپرس زِ حال و روزِ من ؛ که پُره دردم
نپرس داداش ؛ امانتیم کو؟
کو دختره ؛ شیرین زبونم
زِ بس به دنبالِ رقیه
رفتم دیگه؛ برید امونم
صدا زدم به زجر نامرد
نزن که او بابا نداره
داغِ رقیه یِ تو من رو
یه لحظه آروم نمیذاره
بگو که از من ؛ تو راضی هستی
بگو دلم آروم بشه
بگو که تا این ؛ دلواپسی ها
دیگه برام تموم بشه
آه و واویلا آه و واویلا
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
شعرای مشترک
#سیدناصر_اسماعیل_نسب