eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
351 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
 بی تابم و حزینم من ام بی بنینم  رو خاک غم میشنم من ام بی بنینم  من ام بی بنینم  سر میذارم رو خاک غربت بقیع  بی قرارم کنار تربت بقیع  روز و شبها میگم با زهرا حسین  ناله دارم میون هیأت بقیع  من مادر اباالفضل مادر شهیدانم  نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم  ای وای حسین جانم  سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم شرمنده از سکینه ام من ام بی بنینم وقتی علم میبینم من ام بی بنینم من ام بی بنینم @majmaozakerine برنگشتی به خیمه ها باورم جاری علقمه تو چشم ترم من خجالت زدم هنوز از رباب وقتی میگه با گریه وای اصغرم گریون میشه مدینه در غم عزیزانم نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم ای وای حسین جانم الگوی علم به دوش علم حسینم مادر مدافعان حرم حسینم سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم حسین...... @majmaozakerine ام الشهید دینم من ام بی بنینم داغ حسین رو سینه ام من ام بی بنینم هر شب جمعه با دل مضطرم من عزادار شاه بی لشکرم روضه ی ما با فاطمه کربلا تو مدینه باید باشیم بی حرم شبهای جمعه مثل فاطمه پریشانم نوحه ی شب و روزم ای وای حسین جانم ای وای حسین جانم تا همیشه زیر دین کرم حسینم مادر مدافعان حرم حسینم سفره دارِ روضه های ماتم حسینم مادرِ مدافعان حرم حسینم حسین...... @majmaozakerine
متن روضه وفات حضرت ام البنین (س)حاج مهدی سلحشور ناگاه زمین شد پر از زلزله و حرمله با تیر دو تا چشم به هم دوخت، عمو سوخت ."دوتا دستا قطع شده" که ناگاه عمود آمد و بشکافت سرش را ، دو تا چشم ترش را ،چو تیر آمد و بر مشک عمو خورد، همه آرزویش مرد ، طرف خیمه صدا زد، که ارباب دریاب برادر ،که دگر تاب ندارد، حرم آب ندارد، علی خواب ندارد. اباالفضل،….جانم…همه ناله بزنن،….دوست دارم شما بگین…چقدر منتظر امشب بودی… وقتی بیش از ۹۰ زخم امیر المؤمنین تو جنگ اُحد برداشت،خم به ابرو نیآورد،یه روز چشم درد گرفت امیرالمؤمنین ،پیغمبر اومد دید امیرالمؤمنین از چشم درد در تب و تابه،دو نفر یکی امیرالمؤمنین کاشف الکرب عن وجه الرسول الله است،یکی عباس کاشف الکرب عن وجه الحسین ِ،تا پیغمبر دید علی چشم درد داره،این چشم ها داره اذیت میشه،پیغمبر اکرم دست رو چشم امیرالمؤمنین کشید،این درد چشم آروم شد،یا رسول الله چشم درد کاشف الکرب خودت رو نمی تونستی ببینی،حسین چی کشید،نه یه چشم درد،اومد دید تیر تو چشم عباس خورده،یا صاحب الزمان،عباس این تیر و چه طور از چشم در بیاره،آقا خم شد،این تیرو گذاشت بین دو تا زانو،تیرو از چشم بیرون بکشه،نانجیب با عمود آهن به فرق عباس زد،حسین… چند تا خانوم خیلی از هم شرمنده بودند،اونم از رو ادبشون،یکی ام البنین،این بچه هارو میدید میگفت:عباس ِ من رو حلال کنید،اگه آب به خیمه رسونده بود علی اصغر زنده بود،یکی سکینه،هر وقت ام البنین رو میدید سرش رو مینداخت پایین،میگفت:ام البنین من رو حلالم کن،من مشک و دادم دست عباس،اما زینب شروع میکرد برا ام البنین از کربلا گفتن:ام البنین تا عباست بود ما در آرامش بودیم همه راحت بودند،ام البنین تا علم خوابید حسین سراسیمه اومد تو خیمه،لااله الا الله،آخه میگه قبلش هر کی به شهادت میرسید ابی عبدالله می اومد تو خیمه زن و بچه رو ،همه رو آروم میکرد،اما عباس که افتاد میگه دیدم حسین گوشه ی خیمه،خودش زانوهاش رو بغل گرفته،چی شده داداش؟گفت:زینب جان برو رخت اسارت به تن بچه ها کن،دیگه کار تموم شد. رفت از کفم آب آورم ای داد و بیداد دیدی چه آمد بر سرم ای داد و بیداد سقای طفلان منی آب آور و جان منی مظلوم اباالفضل جسممون اینجاست،دلمون کربلاست،ای کاش الان تو بین الحرمین بودیم،حسین جان،به گنبد نگاه کن،از زبان حسین بگو: پشتم شکسته از غمت برادر من بنگر به بالینت نشسته مادر من سقای طفلان منی آب آور و جان منی مظلوم اباالفضل