بارالها 🙏
در این عصر معنوی
شهادت امام محمد باقر علیه السلام 🖤
🙏الهی هر کسی هر جایی هست گره از کارش باز بشه
🙏 الهی شفای تمام مریضان
🙏 الهی سلامتی پدرها و مادرانمون
🙏الهی آمرزش روح درگذشتگانمون
🙏الهی دل گرفتگی هامون رو بگیر و آرامش
🙏بهمون عطا کن🙏
الهی آمین 🙏
از ته دل دعاگوی دعاهاتون هستم🙏
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
4_134438278865617150.mp3
10.21M
🏴#امام_زمان_عج
🏴#غروب_جمعه
🏴#سینه_زنی
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
🏴#امام_زمان_عج
🏴#غروب_جمعه
🏴#سینه_زنی
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
غروب جمعه ست دوباره، دل تنگم بونِه داره
از هر کی دیدید بپرسید، کجا آقام خونه داره
باز من و گریه من و زاری، باز نشد رفع گرفتاری
باز نیومد یار که میخونم، از همین شعرای تکراری
نمیدونُم بهاره یا خزونه
فلک با عاشقا نامهربونه
جوونیم رفت و آقامو ندیدم
غم این دل غم مرگ جوونه
... اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ...
بیا تا سو داره چشمام، ببینم چشماتو مولا
بیا آقا تا بگردم، به دور اون قد و بالات
گرچه ما آقا گنه کاریم، خیلی به اشکات بدهکاریم
پیش ما بدها بیا یک سَر، خوبا دل دارن ما هم داریم
به خوبات سر میزنی
مگه بدا دل ندارن
یه سرم به ما بزن
ای خوب خوبا آقاجون
... اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ...
نمیدونم دلم دیوونه ی کیست
کجا میگردد و در خونه ی کیست
نمیدونم دل سرگشته ی ما
اسیر نرگس مستونه ی کیست
... اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ...
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
اوّل از نور رخت، آینه را حیران کن
هر چه خواهی پس از آن چهره ز ما پنهان کن
هرکجا صحبت آزردن عاشقها بود
پشت در ماندن و فریاد مرا عنوان کن
کم تو از سر این خلق زیاد است بیا
مشکلات همه را با قدمی آسان کن
دیر شد وقت نداریم عجب در راهش
تا نمردیم بیا چارهی این هجران کن
من که در راه رسیدن به تو پایم لنگ است
تو قدم رنجه کن و فاصله را جبران کن
دوست دارم که شب و روز شبیه تو شوم
مثل چشمان خودت چشم مرا گریان کن
اوّل ز روی چادر زینب رد شد
بعد این پیکر بیسر شده را عریان کن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
نشستهام به غم دلبری که فردا نیست
پرم شکسته ز داغ پری که فردا نیست
بیا دوباره سرت را به دامنم بگذار
بگو چه کار کنم با سری که فردا نیست
دوباره حرف بزن تا کمی سبک بشود
عزیزِ تشنهیِ من منبری که فردا نیست
رباب و نجمه و من هر سه پیشمرگِ توایم
خود تو با خبری لشکری که فردا نیست
پس از تو همسخن شمر میشوم آری
به غیر شمر کَس دیگری که فردا نیست
شب جمعه به دل هوا دارد
در سرم شور کربلا دارد
شب جمعه دوباره پَر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشهی قتلگاه میآیم
با دَمِ آه آه میآیم
مادرش آمده است میدانم
روضهییابُنَیَّ میخوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
تا كه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدند زینب را
تیغشان مانده بود در گودال
با سپر میزدند زینب را
شب جمعه است روضهخوان زهراست
مجلسی گوشهی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین میخواند
یک نفر روضه اینچنین میخواند
لبِ گودال خواهر افتاده
تَهِ گودال مادر افتاده
آنطرفتر برادری تنها
بین یکمشت خنجر افتاده
عزّت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بیسر افتاده
حسین...
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کی بُوَد مانند دیدن
خودم دیدم ز بالای بلندی
که محبوب خدا را سر بریدند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
اِیوای پُر از زخمی، اِیوای پُر ازخونی
عطشان اگه بودی، عُریان نمیمونی
نترس اگه غارت شده پیراهنت
چادرمو میندازم رو بدنت
من هم شَبیهِ خِیمههات میسوختم
کاشکی خودم برات کَفَن میدوختم
خدای من خدای من
عُریانه بچهی باحیای من
خدای من خدای من
ببین چقدر تَنهان بچههای من
(بُنَیَّ، بُنَیَّ، لَعَنَ اللهُ بَنیاُمَیّه) ۲
دیدم توی مَقتَل، سینهت پُر از تیره
شمر از سَنان داره، خنجر رو میگیره
تیر رو از سینهت بیرون میکشه
میشینه روی سینه تا آماده شه
باخنجرش ضربهی محکم میزنه
رَگهای نامُرتّبت سَهمِ منه
خدای من خدای من
کشتن بچمو جلو چشای من
خدای من خدای من
به هیچکسی نمیرسه صدای من
(بُنَیَّ، بُنَیَّ، لَعَنَ اللهُ بَنیاُمَیّه) ۳
گودال پُر از خونه، خِیمه تو آتیشه
رفتین تو و عباس، زینب غریب میشه
با اینکه ریختن سَرِ تو قبیلهای
ولی تو فکرِ خواهرت عقیلهای
زَجر که دخترا رو هر بار میزنه
سَرِ تو از رو نیزهها زار میزنه
خدای من خدای من
سَر بُریدن بچمو رو پاهای من
خدای من خدای من
قَهقَهه میزنن به نالههای من
(بُنَیَّ، بُنَیَّ، لَعَنَ اللهُ بَنیاُمَیّه) ۳
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
امشبی را شَهِ دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سُمِ اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
حسین همه عالَم فدایت
حسین دو جهان در عزایت
حسین بر دل داغِ کربلایت
حسین سرت از تن جدا شد
حسین کفنت بوریا شد
حسین خونِ تو خونِ خدا شد
حسین جانم یا اباعبدالله...
پیکرش در دل گودال چرا عُریان است
فاطمه گریان است، فاطمه گریان است
عصر فردا شده و زیر سُمِ اسبان است
فاطمه گریان است، فاطمه گریان است
عجب بدن آشنایی
عجب تنِ در خون رهایی
عجب رأس ذبحِ بِاالقفایی
حسین چه کند خواهر تو
حسین چه شد انگشتر تو
حسین رفتند روی پیکر تو
حسین جانم یا اباعبدالله...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین