#شور
#حضرت_زینب_س
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#برای_ظهور
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️
جوانان بنی هاشم ، اباالفضل و علی اکبر
ملائکین مقرب ، پیامبران اولوالعزم
همه طواف میکنند ، به دور محمل زینب
کعبهی اهل حرم محمل زینبه
آره خونهی خدا منزل زینبه
مقصود از هنر تویی اخت القمر تویی
زینب زینت پدر یا خود پدر تویی
بعد از مرتضی علی مصداق جملهی
ها علی بشر کیف بشر تویی
🔺️عمه جان یا زینب🔻
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️
زمین و ابر و باد و ماه ، سما و خورشید و دریا
ستاره ها و سیارات ، اصلا تمام مخلوقات
همه تعظیم میکنند ، به سمت عمهی سادات
اشرف مخلوقات عمه جان زینبه
پهلوونا میگن پهلوان زینبه
پرچم رفت رو دوش تو جانم به هوش تو
دیدن حیدر و همه به وقت خروش تو
دختر علی بودی میترسیدن ازت
کی جرات داشته بیاد سمت روپوش تو
🔺️عمه جان یا زینب🔻
جوانان بنی هاشم.mp3
6.82M
شور
#جوانان_بنی_هاشم
حضرت زینب سلام الله علیها
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین ایام اسارت آل الله از کربلا تا کوفه
#زمزمه_ایام_اسارت
#واحد_ایام_اسارت
#ای_جان_خواهر
🏴بند اول
ای جان خواهر،حسین برادر/چرا به روی،نیزه نشستی
دارم از این غم،میمیرم آخر/چرا به روی،نیزه نشستی
تو رفتیو من خون جگر شدم ای برادر
با قاتلِ تو همسفر شدم ای برادر
همراه تو با راس تو میام ای برادر
بالای نی قرآن بخون برام ای برادر
سالار زینب
غمخوار زینب
ای یار زینب
دلدار زینب
اخا یا مظلوم
🏴بند دوم
تو که نخواستی،قلبم بِرَنجه/چرا به روی،نیزه نشستی
حالا ببین که،میشم شکنجه/چرا به روی،نیزه نشستی
پشت سرت،منو به زور،میارن برادر
برای معجر من نقشه دارن برادر
با حرف بد،مشت و لگد،منو میدن آزار
با دسته بسته بردنم منو بین اغیار
سالار زینب
غمخوار زینب
ای یار زینب
دلدار زینب
اخا یا مظلوم
🏴بند سوم
بُردی توون و،صبر و قرارم/چرا به روی،نیزه نشستی
میخنده دشمن،به حال زارم/چرا به روی،نیزه نشستی
از دشمنت من تازیانه خوردم برادر
از کربلا تا کوفه جان سپردم برادر
مثل سرت من هم سرم شکسته برادر
خون روی پیشانیِ من نشسته برادر
سالار زینب
غمخوار زینب
ای یار زینب
دلدار زینب
اخا یا مظلوم
🙏التماس دعای خیر
✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5792190348469996711.mp3
1.69M
#زمزمه_اسارت_اهل_بیت_ع
#سنان_داره
☑️بنداول
سرت رو نیزه ی بلنده
حرمله دستامو میبنده
سنان داره بهم میخنده
داداش می زدن به بچه هات هی حرف بد
داداش گاهی با سیلی و گاهی با لگد
داداش ای وای
داداش وقتی میزدن به ما زخم زبون
داداش میزدن ما رو چوب و تازیون
داداش ای وای
حسین حسین(ع)
☑️بند دوم
ببین دیگه پیر شده زینب (س)
از زندگی سیر شده زینب (س)
دیگه زمین گیر شده زینب (س)
ای وای
نیزه دارت نیزه تو تکون میداد
ای وای
سر پر خون تو هی نشون میداد
ای وای
حرمله خیلی میده ما رو عذاب
ای وای
داره هی آب میخوره جلو رباب(س)
داداش ای وای
حسین حسین(ع)
💠💠💠1⃣1⃣5⃣7⃣💠💠💠
#مجید_مرادزاده
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_مجلس_عبیدالله
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲)
▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
▪️یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم
▪️در طول آن مسیر رکابی که داشتم
▪️در زیر سایه تو حجابی که داشتم
▪️دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم
▪️دیدی چه شد مقنعه و معجرم حسین
▪️یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد
▪️یک نیمه روز امید دلم ناامید شد
▪️هجده گلم مقابل چشمم شهید شد
▪️از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد
▪️داغت هنوز هم نبوَد باورم حسین
▪️گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد
▪️گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد
▪️یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد
▪️پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد
▪️تو دست و پا زدی و من زدم بر سرم حسین
▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
یا صاحب الزمان
▪️هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت
▪️بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت
▪️شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت
▪️با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت
▪️ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین
دیگه روضه ها سنگین تره، ساکت باشی جفا کردی
▪️دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی
▪️ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی
▪️ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی
▪️گویا غریب بودی و مادر نداشتی
▪️قربان غربتت پسر مادرم حسین
▪️نگذاشتند گریه بر آن پاره تن کنم
▪️نگذاشتند سایه ای بر آن بدن کنم
▪️نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم
▪️نگذاشتند کاری برای یوسف بی پیرهن کنم
▪️میخورد خاک پیکر تو در برم حسین
حالا از گودال بیا کوفه،
ببرم روضه رو همونجا که باید ببرم
▪️ما را پس از تو خار شمردند کوفیان
▪️بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان
▪️نان علی مگر که نخوردند کوفیان
▪️از من چه آبرو که نبردند کوفیان
▪️دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین
▪️دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت
▪️وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت
▪️صبر و قرار از دل زین العباد رفت
▪️کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت
▪️چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین
تا رسیدن تو مجلس ابن زیاد،
نانجیب شروع کرد طعنه زدن
الحمدْللهِ فَضَحَکُم وَ قَتَلَکُمْ
فَرَقَّتْ زَیْنَبُ وَ بَکَتْ
اشک چشم زینب رو درآورد
شراب میخورد با اون حالت مستی، خوشحال بود غرور دختر علی رو شکسته، یه وقت دیدن رباب بلندشد،
دوان دوان به سمت طشت طلا رفت،
همه حواسها رو از زینب به سمت خودش برگردوند،
سر بریده رو از میان طشت برداشت چسباند به سینه،
فَوَللّه لا نَسیتُ حُسَیْناً،
اَقصَدَتْهُ اَسنَّةُ الْاَدْعِیاءِ
به خدا یادم نمیره نیزهدارها چجوری با نیزه میزدنت....
حسین...
====================
1_1148600678.mp3
17.61M
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#روضه_ورود_به_مجلس_عبیدالله
▪️ای نور دیده من و تاج سرم حسین(۲)
▪️بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین
▪️یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین
▪️نام تو گشته زمزمه آخرم حسین
====================
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹حسین جان🌹 من از کودکی عاشقت بوده ام 💓قبولم نما گر چه آلوده ام 😭
#دلتنگتم
#اربعین
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سلام و عرض ادب محضـر حسین
قربان حـرکت دیـن گستـر حسین
نزد دلم سخن از بهشتِ بَرین مگو
دلتنگ حرمِ از بهشت بـهتـر حسین
مشئ حسین ایستادن برابر ظلم است
این است مـکـتـب شـهید پرور حسین
ما ملت امـام حسـین و اهل شـهـادتیم
ایران ما شده حـسیـنیه پهناور حـسیـن
جسم شهیدِ بی سـَر مـا را ندیده ای
این است روضه مجسم یادآور حسین
اینجا حرم است خانه زهرا شنیده ای؟
یک کشوریست زِ هفت کشور حسین
ما را کنار هم چه زود جمع میکند
مـهر و مـحبت شگفت آور حسیـن ...
بازی در این همه الفاظ و واژه چیست
نیست نامی بِـه اَز نام خوشتر حسـیـن
حــاجــات اهـل یـقـیـن را روا کـنــد
آن ذکرحَک شده بر اَنگشتر حسین
آسـوده می دویـم بــروی پـُـل صـراط
وقتی که هست آن طرف مَنظرِحسین
بـر دشمنان همگی فـائـق آمدیم
زیرا که هَمره ماست مادر حسین
دستی کشید بر سر ما مادرانه وار
آنجا شدیم همگی نـوکر حسین
برکشتی بزرگ حسین ما مسافریم
آن کشتیِ از همه چی بـَرتـر حسین
عشق حسین به جان ما خریده ایم
ما را بنویسید سیاه لشکر حسین
در روزهای سختی که پیش روست
بـاشـد شـفیعه مـا دخـتـر حـسین
این اشکهای روضه عجب قیمتی بُوَد
در روز حشر قسمتی از گوهر حسین
تیری به مشک خورد آبی در آن نماند
روی زمین فتاد یل جنگ آور حسین
آه از نـگاه حرمله ها سمت خیـمـه ها
آندم که شد غرقهٌ خون پیکر حسین
بر عـتـرت زهـرا که اسارت روا نبود
سنگین تر از روضه درد آور حسین
درواپسین لحظات به فکر خیام بود
درسینه حبس شده نفس آخر حسین
✍️ سید محسن نصرالهی
.
🎧 #روضه_اسارت
خدا کند که بیایی شبی به روضه یِ ما
شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را
🎙کربلایی #سید_امیر_حسینی
#دیر_راهب
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کُن از چهرهات شبِ ما را
"من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کُنَم غصههای فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ توام
که بُرده گریهیِ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانهات دو دنیا را
مرا بِبَر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا بِبَر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضهیِ ما
شنیدهام که به سَر سَرزَدی کلیسا را
خوشا به پنجهی راهب که شانهات میزد
به آنکه بُرد دلِ راهبانِ ترسا را
به پیرمردِ غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
خوشا به بزم عزاخانهاش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضههایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت؟
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را؟
به رویِ نیزه سَرَت بود و خیمهها میسوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا میسوخت
(حسن لطفی)✍
#روضه_دیر_راهب