eitaa logo
🌷🌷خادم الزهرا (س)🌷🌷
384 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
297 فایل
#گروه_جهادی_فاطمیون #کانال_خادم_الزهرا #متن_مولودی_و_مداحی #لبیک_یا_خامنه_ای #جمهوری_اسلامی_ایران 🤍🤍🤍🤍 @servant18 :آدرس مدیر ⬛ @Hosse113 @Heyda122
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین هنگام وداع با امام سجاد فرمودند: «يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ» سی ساله گریه میکنم برای بابا إِنَّ أَبي بِکربلا ماتَ غَريبا قَتَلوهُ عطشانا ؛ طَرَحوهُ عریانا در پیش چشمانم ؛ سَحَقوهُ عُدوانا مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم ....... سی ساله سقا ببینم گریم میگیره آب خوش از گلوی من پایین نمیره کی میره از یادم ؛ بین دو نهر آب بابای عطشانم ؛ با نیزه شد سیراب مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم .... سی ساله ناله میزنم هر روز و هر شب یادِ اسیری و گرفتاری زینب این روضه آتش بر ؛ جان و دلم میزد نامحرمی سیلی ؛ بر مَحرمم میزد مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم ........ سی ساله بازاره مدینه رو میبینم بازارِ شام یادم میاد میسوزه سینه‌م خیلی اذیت شد ؛ عمه سرِ بازار دورش میرقصیدند ؛ تا آخر بازار مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم
4_5855214140225755860.mp3
649.6K
به کی بگم من دیدم که عمه بیقراره چشم از بابام بر نمیداره داره بابام و می شماره به کی بگم من من گل پرپر گشته دیدم من عمه سرگشته دیدم من پیکر برگشته دیدم به کی بگم من دیدم که سقای دلاور شده به اندازه اصغر ندیدم از او من کوچکتر به کی بگم من دلاور و از پا فکندند سرش رو رو نیزه میبندن دارن میبندن و می‌خندن شب شده بود و بابای من پیدا نمی شد گره ز کارش وا نمی شد شمر از رو سینه پا نمی شد پیش از سه ساعت تنهایی بابام و دیدن خنجر به حنجرش کشیدن سر بابام و بد بریدن بر سر بازار روز من‌ و سیاه کردن سینه غرق آه کردن ناموسم و نگاه کردن وای از رقیه تو ازدهام میزدن او رو تو شهر شام میزدن او رو به وقت شام میزدن او رو
4_5855214140225755860.mp3
649.6K
به کی بگم من دیدم که عمه بیقراره چشم از بابام بر نمیداره داره بابام و می شماره به کی بگم من من گل پرپر گشته دیدم من عمه سرگشته دیدم من پیکر برگشته دیدم به کی بگم من دیدم که سقای دلاور شده به اندازه اصغر ندیدم از او من کوچکتر به کی بگم من دلاور و از پا فکندند سرش رو رو نیزه میبندن دارن میبندن و می‌خندن شب شده بود و بابای من پیدا نمی شد گره ز کارش وا نمی شد شمر از رو سینه پا نمی شد پیش از سه ساعت تنهایی بابام و دیدن خنجر به حنجرش کشیدن سر بابام و بد بریدن بر سر بازار روز من‌ و سیاه کردن سینه غرق آه کردن ناموسم و نگاه کردن وای از رقیه تو ازدهام میزدن او رو تو شهر شام میزدن او رو به وقت شام میزدن او رو
4_5854697575919129449.mp3
736.1K
امشب اگر دل ما، غمدیدگان غمین است در سوک ودرعزای، سیدساجدین است مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا خون گریه کن دل من،ازسوز غربت او که سرنهد امام، باقر به تربت او مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا گذشت عمر پاکش، به گریه وناله کسی که داشت در دل، هفتاد داغ لاله مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا آن کس که بعد بابا، امیر قافله بود برگردن وبه پایش،آثار سلسله بود مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا رفت آن که داده بوسه، برحنجر بریده کسی که دیده برنی، هجده سربریده مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
4_5854697575919129449.mp3
736.1K
امشب اگر دل ما، غمدیدگان غمین است در سوک ودرعزای، سیدساجدین است مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا خون گریه کن دل من،ازسوز غربت او که سرنهد امام، باقر به تربت او مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا گذشت عمر پاکش، به گریه وناله کسی که داشت در دل، هفتاد داغ لاله مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا آن کس که بعد بابا، امیر قافله بود برگردن وبه پایش،آثار سلسله بود مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا رفت آن که داده بوسه، برحنجر بریده کسی که دیده برنی، هجده سربریده مدینه شد کرب وبلا واویلا واویلا مهدی بود صاحب عزا واویلا واویلا
4_5852962340412070299.mp3
1.12M
سجاده نشینِ گریه، عمرش شد عجینِ گریه آخه ارث موندگارِ، زین العابدینه گریه تاب و تبش گریه بود روز و شبش گریه بود وسعت صحن چشاش هر وجبش گریه بود آب دید گریه کرد، مهتاب دید گریه کرد هر جا شیرخواره یا، قصاب دید گریه کرد ای، غریب آقام آقام آقام داغ کربلا رو دیده، اشک عمه ها رو دیده داغ گوشه ی خرابه، شامِ پر بلا رو دیده غصه ی زخم زبون زخم لب و خیزرون کشته آقا رو غمِ انگشتر و ساربون تیر دید گریه کرد، شمشیر دید کرد بازار رفت غصه خورد، حصیر دید گریه کرد ای، غریب آقام آقام آقام
4_5852962340412070299.mp3
1.12M
سجاده نشینِ گریه، عمرش شد عجینِ گریه آخه ارث موندگارِ، زین العابدینه گریه تاب و تبش گریه بود روز و شبش گریه بود وسعت صحن چشاش هر وجبش گریه بود آب دید گریه کرد، مهتاب دید گریه کرد هر جا شیرخواره یا، قصاب دید گریه کرد ای، غریب آقام آقام آقام داغ کربلا رو دیده، اشک عمه ها رو دیده داغ گوشه ی خرابه، شامِ پر بلا رو دیده غصه ی زخم زبون زخم لب و خیزرون کشته آقا رو غمِ انگشتر و ساربون تیر دید گریه کرد، شمشیر دید کرد بازار رفت غصه خورد، حصیر دید گریه کرد ای، غریب آقام آقام آقام
4_5855082353449243966.mp3
402.1K
منم که در کربلا رفته همه هست من شبیهِ دست علی بسته شده دست من وای حسین وای حسین وای حسین به چشم خود دیده ام عمه سرگشته را به چشم خود دیده ام پیکر برگشته را وای حسین وای حسین وای حسین یوسف زهرا شده جدا جدا وای من یکی یکی چیده شد تو بوریا وای من وای حسین وای حسین وای حسین دیدم علمدار من از همه کوچکتره ساقی و سالار ما قد علی اصغره وای حسین وای حسین وای حسین عمه و شام خراب که می‌شود باورش عمه و بزم شراب که می‌شود باورش وای حسین وای حسین وای حسین چها که من دیدم از سه ساله نازنین بسکه لگد خورده او خورده با صورت زمین وای حسین وای حسین وای حسین
4_5855082353449243966.mp3
402.1K
منم که در کربلا رفته همه هست من شبیهِ دست علی بسته شده دست من وای حسین وای حسین وای حسین به چشم خود دیده ام عمه سرگشته را به چشم خود دیده ام پیکر برگشته را وای حسین وای حسین وای حسین یوسف زهرا شده جدا جدا وای من یکی یکی چیده شد تو بوریا وای من وای حسین وای حسین وای حسین دیدم علمدار من از همه کوچکتره ساقی و سالار ما قد علی اصغره وای حسین وای حسین وای حسین عمه و شام خراب که می‌شود باورش عمه و بزم شراب که می‌شود باورش وای حسین وای حسین وای حسین چها که من دیدم از سه ساله نازنین بسکه لگد خورده او خورده با صورت زمین وای حسین وای حسین وای حسین
4_5953788072075202777.mp3
2.7M
بیشتر از سی ساله-زنده ام با ناله مثل روز اول-فکرم‌ توو گوداله خدا می دونه که خوب یادمه شده بود دور گودال همهمه برا این بود دیدم توو بوریا چند تا عضو از تن بابام کمه گریونم‌ هرشب با یاد تنش می میرم با داغ پیرهنش… یادمه ازارُ-بچه های زارُ رد شدن از بین_کوچه و بازارُ رد زخم و‌کبودی یادمه ازدحام ورودی یادمه گریه های رقیه داخلِ کوچه های یهودی یادمه ردِّ شلاقا بود روی تنش عمم هی فریاد می زد نزنش غارت گهواره-گوش بی گوشواره کار معجر می کرد-استینای پاره دور دستا طنابو یادمه اره بزم شرابو یادمه وقتی که خیزرون بالا می رفت گریه های ربابو یادمه نامحرم پیش چشم خواهرش می زد رو لبها با چوب ترش