eitaa logo
#زن_زندگی_آزادی_عفیفانه #زن_عفت_افتخار
149 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
428 فایل
🔴کانال تخصصی زن زندگی ،آزادی عفیفانه قدرت و شکوه زن با محور هویت زن مسلمان ایجاد گردیده است و تلاش دارد با شناخت درست از هویت زن مسلمان و نقش زن موجب تحکیم بنیاد خانواده و پاسخ به موضوعات مربوط به حجاب و عفاف و شبهات دانش آموزی باشد .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖منبر کوتاه 🔖 📝 🔅نکات تربیتی دعای سی‌ و ‌سوم صحیفه سخنرانی های تاثیرگذار👇 https://eitaa.com/Hijabandmettle
IMG_20241007_142331_435_320kbps.mp3
5.76M
🔖منبر کوتاه🔖 🔊 🔅چرا دست به هر کاری می‌زنم پیش نمیره ؟ همه کارام پر از موانع و گره‌های متعدده ! 🔰 سخنرانی های تاثیرگذار https://eitaa.com/Hijabandmettle
🤎🦋🤎 💞 به همسرت بگو چه کارایی رو دوست داری🥰 ❣اگر‌ می‌خواهید همسرتان برخی از کارهایی که شما را به وَجد می‌آورد تکرار کند باید به او حضوری یا پیامکی اعلام کنید که من از فلان رفتار یا گفتارت خیلی زیاد و به طور خاص لذّت می‌برم. 👈 به او بگویید که همیشه با تصور فلان رفتار یا گفتارت حال خوشی پیدا کرده و خدا را بابت این نعمت، شکر می‌کنم. ❣در واقع دارید با این روش یعنی ترفند اعلام، غیرمستقیم به او اعلام می‌کنید که باز هم رفتارها و گفتارهای مورد پسندم را تکرار کن! 👩‍❤️‍👨 🙈
♥️🦋♥️ ❌ خط قرمز‌های رابطه را نشکنید❗️ 🔸باید برای فردی که دوستش دارید احترام قائل باشید و احترام قائل شدن به یک فرد شامل احترام به خط قرمزهای رفتاری او نیز می‌شود. 🔸شاید تمایل نداشته باشد بعضی از وسایل شخصی‌اش را به طور مشترک استفاده کند. حتی در زمان‌هایی که همسرتان نمی‌خواهد راجع به رابطه گذشته‌اش حتی یک کلمه صحبت کند بهتر است از او دلیل این قضیه را در شرایط مناسب بپرسید و در کل این وضعیت مودب بودن و ایجاد آرامش در زمان صحبت کردن نباید فراموش شود. 👩‍❤️‍👨 🙈
💜🦋💜 💞 به خانومت زنگ بزن و حالش رو بپرس 😊 ❣زنان تلفن زدن و پیام دادن از جانب مرد را نشانه ای برای عشق و علاقه مرد می دانند. بنابراین، زنان نمی توانند زمان زیادی منتظر بمانند تا مرد با آنها تماس بگیرد یا پاسخ پیام آنها را بدهد. 👈 اگر تماس تلفنی یا پیام دادن از جانب مردان کم باشد، به تدریج احساس زن نسبت به مرد کاهش می یابد. ❣حتما حداقل روزی یک الی دو بار جویای احوال طرف مقابلتان باشید و پیامهای وی را زمانی که می بینید پاسخ دهید. 😔 تماس نداشتن با زن یا دیر جواب دادن پیامهایش هرگز باعث نمی شود یک زن فکر کند شما شخص مهمی هستید بلکه باعث میشود که زن احساسش را به شما از دست بدهد... 👩‍❤️‍👨 🙈
♥️🦋♥️ 💞وقتی شوھرتان به منزل می آید: 🥰 🍂 وقتی شوھرتان از سر کار به خانه میآید، به خاطر شادی خودتان ھم که شده بدخلقی را کنار بگذارید. 🍂 چيزی از این مھم تر نيست که با تبسمی از او استقبال کنيد. فنجان قھوه ای به او بدھيد و در دل خدا را شکر کنيد که او به خانه برگشته است 🍂 به جای طرح مسائل جزئی و بی اھميت و به جای این که از مشکلات روز خود شکایت کنيد بکوشيد که این مسائل را شخصاً حل و فصل نمائيد. زن خوب کسی است که پشه ھا را شخصاً بکشد، مسائل جزئی و بی اھميت را حل و فصل کند و بعد از شوھرش بخواھد که به جنگ ببرھا برود و آن ھم تنھا بعد از زمانی که به قدر کافی استراحت کرده است 🍂 تا نود دقيقه بعد از ورودش به منزل ھيچ حرف ناخوشایندی به او نزنيد. به این رسم عادت کنيد. بدانيد که زمين و آسمان زیر و رو نمی شوند. 👩‍❤️‍👨 🙈
🔻 فوزیه چگونه از ارتباط محمدرضا شاه با زنی دیگر مطلع شد؟ ✍پرون، دوستی داشت به نام رفعتیان که سرهنگ ارتش بود. او زمانی که می‌دانست محمدرضا نزد (معشوقه اش) دیوسالار است، فوزیه را با اتومبیل برداشت و به جای راننده، رفعتیان را سوار کرد و جلوی خانه دیوسالار رفت. در آنجا به فوزیه گفت که شما مواظب باشید تا مطمئن شوید محمدرضا اینجاست. سپس به رفعتیان دستور داد که با اسلحه کمری یک تیر به درون اتاق شلیک کند. رفعتیان شلیک کرد و تیر به سقف اتاق اصابت کرد. 🔸مدتی بعد دختر که نگران شده بود و لابد جسور هم بود، جلوی پنجره آمد و پنجره را باز و بیرون را نگاه کرد تا مطمئن شود کسی در خیابان نیست و محمدرضا بتواند خارج شود. پرون و فوزیه و رفعتیان در تاریکی منتظر ماندند و مدتی بعد محمدرضا با احتیاط از ساختمان‌ خارج و سوار اتومبیل شد و در حالی که خودش رانندگی می‌کرد، بدون اسکورت رفت. فوزیه همه این صحنه‌ها را دید! 📚منبع: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی؛ حسین فردوست
🔻ضرب المثل ماستشو کیسه کرد ✍در زمان پادشاهی مظفرالدین‌شاه قاجار، اداره‌ی شهر تهران را به فردی نظامی به‌نام «مختارالسلطنه» سپرده بودند. مختارالسلطنه مرد بی‌گذشت و سختگیری بود. اَخم و تَخم می‌کرد و سر سازگاری با بازاری‌ها را نداشت. اگر هم می‌شنید دکان‌داری یا بازرگانی گران‌فروشی کرده است، دمار از روزگارش درمی‌آورد. دیگران هم از دست سختگیری‌های او حال و روز خوشی نداشتند. گفته شده است که یک بار دستور داد چند گدای تهرانی را که به بساط کاسبی ناخنک زده بودند، به درخت ببندند. با این همه حاکم باتدبیر و کاردانی بود. بسیاری از خیابان‌های تهران را سنگ‌چین کرد و چاه‌های کوچکی کَند تا آب باران خیابان‌ها را انباشته نکند. کارهای دیگری هم انجام داد که به سود تهرانی‌ها و شهر تهران بود. 🔸پیش از سپردن کارها به مختارالسلطنه، برخی لبنیات فروش‌ها و خوارباری‌ها هر کار دلشان می‌خواست می‌کردند و تا آنجا که تیغشان می‌بُرید بهای کالاها را بالا می‌بردند. مختارالسلطنه به این اوضاع بلبشو پایان داد و بهای کالاها را ثابت نگه‌داشت، تا آنکه یک روز به او خبر دادند که ماست‌فروش‌های بازار بهای ماست را گران کرده‌اند. مختارالسلطنه چند مامور را فرستاد که سر و گوشی آب بدهند و خط و نشانی بکِشند. آن‌ها رفتند و دست از پا درازتر برگشتند. ماست‌فروش‌ها گوش به اُلدروم بُلدروم ماموران ندادند و ککشان هم نگزید. مختارالسلطنه چاره را در این دید که خود پاشنه‌ی کفشش را بالا بکشد و به سراغ آن‌ها برود 🔸حاکم تهران، با لباسی مبدل به یکی از دکان‌های ماست‌فروشی بازار تهران رفت و ماست خواست. فروشنده پرسید: «چه جور ماستی می‌خواهی؟ ماست مختارالسلطنه یا ماست معمولی؟». مختارالسلطنه شگفت‌زده پرسید: «ماست مختارالسلطنه کدام است؟» فروشنده گفت: «ماست مختارالسلطنه همان دوغِ دَم در است که نیمش آب است. شُل است و مزه‌ی آب می‌دهد. اما ماست معمولی سفت و چرب است. آب هم تُوی آن نریخته‌ایم، البته قیمتش گران است. خیلی گران‌تر از ماست مختارالسلطنه». مختارالسلطنه پرسید: «مردم بیچاره ماست آبکی را چه جور می‌خورند؟». فروشنده پوزخند زد و گفت: «ماست را می‌ریزند درون کیسه و آویزانش می‌کنند. یک مدت که بماند آب کیسه خالی می‌شود و ماستش را می‌خورند. به همین سادگی!». 🔸مختارالسلطنه که از خشم و عصبانیت می‌لرزید، با فریاد گفت: «ماست مختارالسلطنه‌ای نشانت بدهم که حظ کنی!» سپس به آدم‌های همراهش که کمی دورتر ایستاده بودند و ماجرا را نگاه می‌کردند، دستور داد ماست‌فروش را جلوی مغازه‌اش آویزان کنند و تغار دوغ را درون دو لنگه‌ی شلوارش بریزند و شلوار را از بالا به مچ پا، ببندند. مختارالسلطنه گفت: «آنقدر این شکلی بمان تا آب ماست از شلوارت بریزد و دیگر جرات نکنی آب تُوی ماست مردم بریزی»! چیزی زمان نبُرد که خبر آویزان کردن ماست‌فروش به گوش بازاری‌ها و دکان‌دارهای سراسر تهران رسید. آن‌ها که مختارالسلطنه را خوب می‌شناختند و می‌دانستند با کسی شوخی ندارد، ماست‌ها را کیسه کردند و آبش را گرفتند تا از خشم حاکم تهران در امان بمانند. از آن روز به این‌سو، زبانزد «ماست‌ها را کیسه کردن» در میان تهرانی‌ها رواج گرفت.
🔻 دختر جهود در حرمسرای ولیعهد؛ محمدحسن میرزا ✍نوشتۀ حاشیه: «دختر جهودی می‌باشد که محمدحسن میرزا موقع گردش در تبریز دیده، به وسیلۀ مقتدرالسلطنه خواستگاری کردند [و]به عنوان پرستاری به حرمخانۀ خود آورد که سر همین دختر، اهل تبریز قیام [کردند]و بازار بسته [شد]تا اینکه شبانه دختر را از حرمخانه مخفیانه فراری داده و در منزل یکی از نوکران ولیعهد پنهان نمودند و به اهل بازار اعلام گردید که ولیعهد دختر جهود را از حرمخانه خارج کرد تا اینکه بازار را باز نمودند»
🔴مدیرکل پزشکی قانونی مازندران: ۲۱ نفر تاکنون در مازندران بر اثر مسمومیت الکلی جان خود را از دست دادند.