گلزار شهدا ، بارون، مداحی. و ما ادراک؟

وَ فَرِّغْ قَلْبِی لِمَحَبَّتِک ‏خدایا در همه عمر، قلبم را برای محبتت تهی گردان. -صحیفه‌سجادیه

كسانى كه نقشه ندارند، مهرۀ نقشه‌دارها خواهند شد. #عین_صاد #قابل_تامل

بسم الله..

آقا امیرالمومنین(علیه السلام) میفرماید: دنیا باید در چشم شما ناچیزتر از برگهایی باشد که جز در دبّاغی به کار نیاید، و بی ارزش تر از پشم بُز باشد که موقع چیدن از لبهٔ قیچی می ریزد. از گذشتگان پند گیرید پس از آنکه آیندگان از شما پند گیرند، و دنیای نکوهیده را رها کنید، زیرا این دنیا کسانی را رها کرده که عاشق تر از شما به آن بودند. |نهج البلاغه، خطبه۳۲

یا‌نورالمُستَوحِشینَ‌فی‌الظُلم :) ای‌روشنایی‌وحشت‌زدگان‌در‌تاریکی‌ها :) |فرازی‌از‌دعای‌کمیل

خـدامیداند‌دردلت‌چه‌می‌گذرد میداندچه‌خواسته‌ای‌داری ولی‌بازمی‌گویددعا‌کن‌بنده‌ی‌من ومن‌راصدا‌بزن‌میدانی‌چرا؟! چون‌صدایت‌را‌دوست دارد..(:🌿

اصلا هرچی آقای امام رضا بگه. راضی باشیم به رضایِ رضا (ع)..

آقای امام رضا ما هرچقدر هم برای شما بنویسیم ، تمومی نداره(:

_

اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم ، هزار بار بمیرم نبینم آن دم را (:

من در بي كسي هايم ؛ با تو دردو دل ها كرده ام

بسم الله..

تو که نمیدانی ؛ شاید یکی بخاطرِ تو با خدا نجوا میکند.

عاشق شوید! شبیه علی(ع) ، مثل فاطمه(س) عاشق شوید.."

فاصله‌ی اندکی تا نوایِ زهرأ ، أنا علی ، أنا علی ..

نمیدونم چی میخوام.. فقط میدونم حرم لازمم(:

فرش‌هایِ حرم امام‌رضا . . اگر زبان داشتند ؛ راوی قصه‌های بسیاری می‌شدند :) #دلتنگی❤️‍🩹

دوری از شما هم بد دردی ها بابا رضا..)!"

؛

ما امیدمون به شماست، اصلا میدونید چیه؟ ما دلخوشیم به محالات رضا (ع) :)

در آغوش ِخود بارِ دیگر بگیر من این موجِ از هر طرف رانده را؛

[وَ لاَ تُعَنِّنِي بِطَلَبِ مَا لَم تُقَدِّر لِي فِيهِ رِزقاً] در طلب آنچه برایم مقدر نکرده‌ای، خسته‌ام نکن.

سلام علیکم منت سر بنده میذارید و برام سه تا الهی به رقیه میگید؟!

درسته من بی وفا ام ؛ اما به روضه مادر هر جور شده خودم میرسونم!!!

بسم الله..

بعد از اینکه حضرت‌صدیقه‌سلام‌الله‌علیهاخطبه فدکیه را در مسجد قرائت فرمود. مدینه در گریه غرق شده بود،زن و مرد باصدای بلند گریه میکردند.ابوبکر به عمر گفت: دستهایت بریده باد!چه میشد اگر مرا رها میکردی و فدک را به او برمیگرداندم. دختر پیامبر سزاوار فدک بود نه ما! عمر گفت: این کار قدرت تو را تضعیف میکرد؛ از سر دلسوزی این کار را کردم! ابوبکر گفت: وای بر تو! حال با دخترِ محمد(ص) چه کنم؟! مردم هدف ما از غصب فدک و خلافت، و نیز مکر ما را خواهند فهمید. عمر گفت: گریه های مردم احساسات زودگذر است؛ هیچ اتفاقی نیوفتاده است! برخیز نماز بخوان، زکات بده، امر به معروف کن، و بیت المال را زیاد کن تو خوبی‌ها را زیاد کن. چون یک گناه در برابر آن همه نیکی چیزی نیست، گناه غصب را هم گردن من بینداز. ابوبکر به شانه‌ی عمر زد و گفت: آفرین چه مشکلاتی که برای من حل کردی.. | مقتل‌مقَرّم ؛صفحه۱۹۷ |

_

دیدن بغض علـی؛ در غمِ زهرا سخت است‌‌..