پرسیدن بدترین درد کدومه؟
یکی گفت : عاشقی !
یکی گفت : تنهایی ،
یکی گفت : دلتنگی
یکی گفت : فقر
اما هیچکس نگفت
" پیر شدنِ پدر و مادر "
🌷#روز پدر مبارک🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خدایـا!
💫در این شب زیبای
🎉فرخنـده و مبـارک
🌸 بهترین ها و زیباترینها
💫را برای دوستان و عزیزانم
🎉از درگاهت خواهـانـم
🌸خدایـا
💫 قلبشـان را
🎉خوشحال و سرشار از
🌸آرامش و خوشبختی کن
شب تون زیبا و عیدتون مبارک💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸میلاد با سعادت
💗حضرت علی علیه السلام
و روز پدر مبارک 🎉 🌸
🌸قدر پدرهاتون بدونید
💗بوسه بر دست پدر یعنی :
رسیدن به عرش الهی 💗🌸
🌸امیدوارم سایه پدرو مادر عزیز تون
💗همیشه بالای سرتون باشه
و خدا بهشون سلامتی بده💗🌸
عیـدتون مبـارک 🎉 🎊 🎉
هدایت شده از آرامشم خدااااااااااااا
🌸 *به رسم هرشب* 🌸
*🌸ساعت 22*🌸
🌻 *دعای فرج* 🌻
*اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيک الْمُشْتَکى، وَعَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَالزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَالسَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرينَ.*
✅ *لطفا برای فرج دعا کنید*
✅ *احترام*
✅ *ادب*
✅ *درس*
✅ *نماز اول وقت*
⛔ *دروغ ممنوع*
⛔ *غیبت ممنوع*
⛔ *تهمت ممنوع*
⛔ *حسادت ممنوع*
⭕ *هیچ زمانی برای خودسازی دیر نیست*
🌺🌸 داستان شب 🌸🌺
سلام و هزاران درود....؛
مبارکباد خجسته زاد روز ولادت با سعادت امیرالمومنین علی علیه السلام💐🌸💐
شبتون بخیر و شادی باد...؛
وجودتون لبریز از نشاط و شعف...؛
الهی که سینه تون لبریز از محبت واقعی به امام علی علیه السلام و اهل بیت"ع" باشد...؛
الهی آمین
....................................
داستان امشب را تقدیم میکنم.
۱۴۰۲/۱۱/۰۴
"سن و عمر امیرالمؤمنین؛ حضرت امام علی علیه السلام از زبان خودشان"
اهل صدق و ثقه روایت کرده اند:
امیرالمؤمنین علی (ع) در حالی که جوانی رشید بودند ؛ بالای بام خانه ؛ خرما تناول می کردند.
از قضا آن روز جناب سلمان فارسی "ره" در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت...!
حضرت علی (ع) هسته خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان"ره" رها کرد.
جناب سلمان "ره" گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سالی هستید...!!!؟؟؟
حضرت علی"ع" فرمودند: ای سلمان !!! مرا از نظر سن و سال کوچک و خود ت را بزرگتر می بینی..؟
قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟
چه کسی تو را که در آن روز در آن بیابان گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد..!!؟
جناب سلمان"ره" با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواستار شد...!
حضرت علی"ع" فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود...!
من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد.!
جناب سلمان"ره " عرض کرد: یا امیرالمومنین علی "ع" ؛ نشانه دیگری از در آنجا بودن جنابتان ، برایم بیان فرمایید.
امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمودند: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید.!
جناب سلمان"ره" با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد؛ بطوریکه دیگر نتوانست کلامی بگوید.!
با عجله خدمت رسول مهربان خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد:
ای رسول بزرگوار رحمت و رافت و مهربانی ها"ص" !!!
من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم....؛!
بعد از فرار از خانه ؛ به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ؛ در حال استراحت بودم . برای استحمام وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد...!!!
وقتی آن شیر را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند حکیم و عالم و قادر کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد...!!!
من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم....!
از همان اطراف شاخهء گلی چیدم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت.!
از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام...!
امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند.
رسول خدا"ص" فرمودند:
ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم ؛ درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفتند...!
وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر دادند..!
بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء ا"ع" ز زمان حضرت آدم "ع" تاکنون که گرفتار شده اند ؛ علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است....!!!
📚القطره، جلد۱، صفحه ۲۸۲
....................................
بله عزیزانم ؛
امام علی علیه السلام ؛ این مخلوق ویژه و خارق العاده خداوند و جامع اضداد؛ با همه انبیاء "ع" بوده و با پیامبر مکرم رحمت و مهربانی ها "ص" بصورت مجسم و عینی همراه شدند...!
حسب تعاریف و مدح های ویژه پیامبر اکرم و مهربان ما"ص" از این امام همام"ع" ؛ در صدر اسلام ؛ مسلمانان حلال زادگی بچه خود را با محبت به این امام عظیم الشان"ع" می سنجیدند؛ یعنی اگر فرزندشان به امام علی "ع" و فرزندان امام علی"ع" محبت و علاقه و مهر داشت میگفتند حلال زاده است...!
بجاست و لازم است اگر طالب سعادت و عاقبت بخیری فرزندانمان هستیم ؛ ما هم این شخصیت نادر خلقت را به فرزندانمان معرفی و حب و مهر و مودت و محبت و تبعیت از او و خانواده اش را در دلشان بنشانیم...؛
الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علی علیه السلام فی الدنیا و الآخره
ان شاءالله
شبتون آرام و برقرار و علوی باو
🍃🌺🌼🍀🌸🍀🌼🌺🍃