نگاهم به سمت آسمونه... #شب_قدر #شهادت_مولا

يَا نِعْمَ الْحَبِيبُ يَا نِعْمَ الْكَفِيلُ يَا نِعْمَ الْوَكِيلُ يَا نِعْمَ الْمَوْلَي يَا نِعْمَ النَّصِيرُ.

🔥منت نذاریم🔥 . قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ... .آیه ۲۶۳و۲۶۴ بقره . #آیه‌تربیتی‌وتشکیلاتی . بزرگواری که برای شخص یا مجموعه‌ای زحمت کشیدی! . لطفا با نیش و کنایه و ...‌ منت نذار، همون یه ذره ثوابو نابود نکن.🤦🏻‍♂ . 🍃مسیرِ خدا، مثل خودش، غنی و بی نیاز از امثال من و شماست. . 📌این‌ها به کنار، منت و اذیت، همون یه ذره اثری که روی مجموعه و افراد داشتید رو از بین میبره شک نکنید. . در مسیر حق توقف ممنوعه🚫 دست مولا بر سرتون✋🤲 . به ما بپیوندید و به مربیان و مسئولین معرفی کنید👇 @Honarmjd

. آن‌چه در دهانش بود ریخت روی صورتم😑 . #خاطرات‌یک‌مربی #خاطرات‌یک‌مسئول . حدود ۷ سال پیش، آخرای هیئت، داشتیم ساندویچ‌ها رو توزیع میکردیم، در منطقه‌ای، نوعا فئودال نشین و پول‌دار بودن. .۱

. یک پیرمرد(پول‌دار) که همسایه مسجد هم بود، اومد چند تا بگیره، یکی از مربیان یک تذکر داد که: حاج آقا باید به همه برسه، اگر لطف کنید🙏 یه دونه بگیرین ممنون میشم. .۲

. حاج‌آقا پولداره یهو، اون ساندویچ اضافه، بعلاوه آنچه که در دهان مبارکشان بود رو در صورت مربی روانه کرد، و گفت: تو آبروی منو بردی و با خشم از مسجد بیرون رفت. .۳

. اون مربی فقط صورتشو پاک کرد، و با متانت به بقیه که صحنه رو دیدن گفت: عیبی نداره رفقا! .۴

. خلاصه اون شب گذشت، یکی دو شب بعد دیدم، همون پیرمرد اومد و با چهره‌ای پر از شرمندگی دست اون مربی رو گرفت و یه چیزی گذاشت تو دستش. .۵

. مربی اومد پیش من و گفت: حاجی یه چیز جالب!😳 گفتم: چی شده! گفت: اون پیرمرده که ساندویچشو به صورتم پرت کرد، اومد ازم عذرخواهی کرد و این پول رو هم داد برا هیئت. .۶