eitaa logo
علی صفرپور | تربیت‌و‌تشکیلات
4.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
183 ویدیو
9 فایل
اگر با دقت به همه پست‌ها توجه کنی👌 به لطف خدا تشکیلاتی تربیتی، هدفمند و نـیــروســاز خواهی ساخت. بیشتر بشناسید👇 https://eitaa.com/HonarMJD/1069 🔸ادمین(پاسخ به سوالات): @admin_honarmjd 🔸تعیینِ وقت‌ِ حضوری برای سخنرانی،تدریس و مشاوره: @Rezerv_honarmjd
مشاهده در ایتا
دانلود
.۲ آقا چشمتون روز بد نبینه اون منطقه یکمی بچه‌های خفنی داشت به قول خودمون همه جاعل بودن😂 بچه‌های ناف پایین شهر(به قول معروف) .
.۳ رفتم سر کارگاه . کارگاه رفتارها بود . شروع کردم به مشارکت گرفتن از بچه‌ها ... . سه نفر تهِ کلاس خیلی شیطونی میکردن اعصاب همه بچه‌هارو بهم ریخته بودن ولی خدا لطف کرد و خودمو کلا کنترل کردم و اصلا چیزی نگفتم‌تا بزنگاهش برسه... .
.۴ یکیشون که قد بلندی داشت و بلوغ زودرس هم گرفته بود و صدای خشنی هم داشت، مدام وسط جمع بندی من به لهجه مشهدی میگفت: دُرُغ مِگه ... دُرُغ مِگه ...🤨 .
.۵ تمرکز رو ازم‌گرفته بود شرایط طوری شد که دیگه داشتم جانِ مطلب رو منتقل میکردم یک جمله طلایی برای والدین گفتم . اینجا هم‌گفت : دُرُغ مِگه😒🤦🏻‍♂ .
.۶ دقیقا همینجا بود که عکس العمل نشون دادم و روم به تخته بود . بلند گفتم : نه آقاجان ، اگه از اول کلاس همه حرفام دروغ باشه ، به قسم‌حضرت عباس این یکی راسته ...💪😌 .
.۷ بعد از اتمام جمله‌م یهو کلاس ساکت شد...🤐 .
.۸ برگشتم و رو بهش کردم و گفتم : بله آقای فلانی این یکی دیگه راسته ...😶 . یهو جا خورد😧 . گفت : حالا بِرِ چی نارحَت مِری آقا...؟! .
.۹ گفتم : نه ناراحت نشدم چون واقعا این حرفم راسته بعد شروع کردم رو به همون دوستمون بقیه جمع بندی رو ارائه دادم... (بدون ذره ای عصبانیت) .
.۱۰ بعد که کلاس تموم شد خواستم از پیششون برم ، دمِ درب، خودم رفتم سراغش و زدم روی شونش و بلند به همه گفتم : بچه‌ها،‌ هوای آقای ... رو داشته باشین خیلی کارش درسته. واقعا مَرده و با مرام ... .
.۱۱ یهو این دوست ما چشاش چهار تا شد😳 مونده بود خوشش بیاد یا شرمنده بشه ... . فقط یک کلام گفت: آقا نوکرتوم🙌😙 خیلی باهات حال کِردوم ... .
.۱۲ گفتم: منم همون که از درب اومدی داخل اصلا به دلم نشستی و باهات حال کردم... .