دویید دویید.. رفت اونجا صدای ویلون زدن دریکو وای ارمش بخشه ^^
منتظر شد که ویلون زدنش تموم بشه...
تپ تپ تپ پشت سر هم صدای تند تند زدن قلبش میومد
وای دوباره اونجوری شده بود حتی وقتی میخواست دوئل کنه هم همین طوری بود یا حتی وقتی بغل دریکو نشسته بود کلا هروقتی که دریکو رو میدید اینجوری میشد
استرس تمام وجودشو گرفته بود اون دختر پر شور هیجان که با همه حرف میزنه و اصلا خجالت نمیکشه پیش دریکو یه دختر معصوم بود..
امم امم
ام ام کردن هرسلیا بعد تموم شد اهنگ دریکو باعث شد دریکو متوجه اومدنش بشه و برگرده و بازم لبخندش
_عه اصلا متوجه اومدنت نشدم..
_ببخشید ترسوندمت؟
دریکو لحظه ای خندش رو قطع کرد و حالت تعجبی گرفت و بعد دوباره لیخند زد و گفت مگه میشه از تو بترسم؟؟
استرس تپ تپ تپ تپ قلبش جوری میتپید که انگار الان میزنه بیرون میره دریکو رو بغل میکنه..
بریده بریده:
- امم خوبه خب من اومدم ازت عذر خواهی کنم..
دریکو حرفش رو برید
- برای چی مگه کاری کردی؟
_ اتفاقی که صبح افتاد
- اتفاق؟ منظورت دوئله؟ اسمش روشه که دوئل یعنی مبارزه، واقعا فکر کردی برای مبارزه باید عذر خواهی کنی یا اینکه من ناراحت میشم؟؟
_عو خوبه که ناراحت نشدی مرسی منم فهمیدم که چه کاری برام کردی و بهم حمله نکردی ..
-عمرا اگه باهات مبارزه کنم
وای
_خب پس امم خداحافظ..
زود دویید رفت حس میکرد اگه بمونه نمیتونه خودشو کنترل کنه همون لحظه از شدت جنتل منی دریکو میمره..
دریکو با لحن بهشتیش:
خداحفظ هرسیلیا روز خوبی داشته باشی
وای دریکو اسمش رو صدا کردد اونم با اون لحن بهشتیش..
و گفته که روز خوبی داشته باشیی وای یه جورایی براش ارزو کرده... و خیالات همیشگی هرسیلیا
#deracos_violen part : 4
شما وقتی ترس از دست دادن چیزی رو نداشته باشین
احتمال از دست دادن اون خیلی کمتره :)
#psyche
چقدر رنگ آسمون که کناراش بنفشه
بالا مشکی و وسطا سرمه ای زیباست
و این نشون دهنده شبه....!
شبتون خوش
عکسایی که وایب خیلی قشنگی میدادن ^^
ادیت خودمه تورو خدا کپی نکنین :)
به نظر خودم خیلی قشنگ شده چون همه عکسایی که گذاشتم خودشون به تنهایی خیلی گاد بودن الان جمع هم که شدن ..^^
#myedit