eitaa logo
دفترچه خاطرات گمشده :)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
686 ویدیو
0 فایل
مدتِ بسیاری در ژرفای بازگشت خاطرات سبز و قارچی اش بود که از یاد برده بود میتواند خاطره ی جدیدی بسازد ؛ صدایی درون مغزم زمزمه میکند " به دنبال معنای گمشده ی زندگی " راه ارتباطی با من در تریتون : @HToooo
مشاهده در ایتا
دانلود
این احتمالا یه چیز کم طرفدار باشه اما با اینکه اسمون شب رو خیلی خیلی خیلی دوست دارم خورشیدو بیشتر از ماه دوست دارم.
کاش میتونستم نجوم بخونم و تو رصدخونه کار کنم😭
و هاله ای از نور پدیدار شد و به چمن های سرد ؛ روح بخشید :>
دلم میخواد تو کتاب فروشی کار کنم
راز دفترچه در مقابل داستان های دیگم خیلی پر ایراد چرت و مضخرفه و دلیلشم اینه که نباید اولین داستانمو پخش میکردم اون موقع هم سنم خیلی کمتر بود هم تجربه ی کتاب خوندم خیلی کم بود
یکی : من یه نویسندم من: واوووو چی مینویسی؟ اون:جنایی من:منم کلی نوشتمممم. عاشق این سبکم یکی از داستاناش رو میخونم ( همش +18) ولی این جنایی نویسی نیستا
درسته هیچی ابدی نیست ولی قول میدم تو رو همیشه یادم بمونه
جدی من اینطوریم که یسری کتابای ناشناخته ی کتابخونرو میخونم یسری کتاب ترند میخونم خیلی جنایی میخونم صادق هدایت و فروغ میخونم ادبیات امریکا و روسیه و ژاپن میخونم حتی دوتا روانشناسی زرد خوندم عاشقانه هم میخونم فانتزی هم میخونم ترسناک.. قدیمی.. یعنی فرقی نداره چی باشه اگه قشنگ باشه ادامه میدم تو خوندن.و دوستشون هم دارم و اینکه بقیه یه نوع ژانری رو مسخره میکنن برام عجیبه
و هاله ای از نور پدیدار شد و به چمن های سرد ؛ روح بخشید :>