هدایت شده از از خدا بترسید.
به هر طرف نگاه میکنم یه "به خودم قول دادم فراموشت کنم" میبینم. ولی من هروقت به خودم قول دادم چرا هیچوقت نتونستم فراموش کنم؟
خیلی وقته به این پی بردم من آدمِ فراموش کردن نیستم، حتی فراموش کردنِ چیزای پیشِپا افتاده و ساده.
امروز مامانم با حقیقت رو به روم کرد و طبق بیانیهای فرمود: یعنی واقعاً تو با این اخلاقت میخوای معلم بشی؟ دلم سوخت که، بچهها رو میخوریشون.
داداش داشتن فقط اونجاییش که داری با ویس یه چیزی رو توضیح میدی و یهو با آواز وارد اتاق میشه=)))