محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
. ♦️تابستان داغ جهانی و متهمان طلبکار در ایران https://eitaa.com/IMANI_mohammad/4238 @IMANI_mohamm
.
تابستان داغ جهانی
و متهمان طلبکار در ایران
🔹افزایش بی سابقه گرما و پیامد های آن، بحران جهانی است. اما جریان رسانه ای غربگرا ضمن سانسور واقعیت های جهانی (به ویژه غرب)، سعی می کند همین موضوع را هم بهانه منفی بافی و سیاه نمایی در ایران تبدیل کند.
🔹خبرهای جهانی را مرور کنید:
🔻سازمان ملل: ماه جاری، گرم ترین ماه ثبت شده در جهان است. گوترش: این، تازه اول دوران به جوش آمدن جهان است.
🔻گاوین اشمیت، اقلیمشناس ارشد ناسا: ژوئیه و آگوست امسال، احتمالا گرمترین ماه تاریخ زمین در صدها و یا شاید هزاران سال گذشته است.
🔻خبرگزاری رویترز: در اکثر کشورهای اروپایی، خشکسالی و آتشسوزی، موجب تخلیه خانهها و قطعی آب و برق شده. ماه ژوئن، رکورد داغترین تابستان ۱۷۴ سال گذشته تاریخ اروپا را ثبت کرد.
🔻اعلام وضعیت قرمز گرمای مرگبار در اروپا.
🔻صدور هشدار قرمز برای ۱۶ شهر ایتالیا
🔻گاردین و سی ان ان: سال گذشته در اروپا، ۶۲ هزار نفر در اثر گرما جان باختند.
🔻گرما در آلمان جان ۸ هزار و ۱۷۰ نفر را گرفت.
🔻برآوردهای سازمان بهداشت فرانسه: احتمالا در ایام افزایش گرما، دست کم ۸۰ نفر در فرانسه جان خود را از دست دادند.
🔻 مرگ و میر ناشی از گرما در آمریکا، در دهه گذشته دو برابر شده است.
🔻بزرگترین شبکه توزیع برق آمریکا که ۱۳ ایالت و ۶۵ میلیون نفر را تحت پوشش دارد، در کلیه خطوط، وضعیت اضطراری اعلام کرد.
🔻بی بی سی:۱۱۳ میلیون آمریکایی، یعنی یک سوم جمعیت این کشور، درباره موج گرما هشدار دریافت کردهاند.
🔻مقامات امریکایی نسبت به قطع برق دو سوم آمریکاییها به دلیل شدت گرما هشدار دادند.
🔻دستکم ۹ زندانی از ۳۲ زندانی جان باخته در ماه گذشته در زندانهای تگزاس، بر اثر گرمای هوا مُرده اند.
🔻در ایالت آریزونای آمریکا، ۲۵ نفر بر اثر گرما مُردند. ۴۲۵ مورد مرگ ناشی از گرما در ایالت کالیفرنیا به ثبت رسید.
🔻گرما در کُره جنوبی، جان ۲۳ نفر را گرفت.
🔹از واقعیت های بحران جهانی که بگذریم، جریان غربگرا متهم است در دوره مدیریت خود به جای نیروگاه سازی و گسترش ظرفیت تولید برق، کشور را به عقب رانده است.
🔹مدیران این طیف، به غرب -که بزرگترین تولید کننده گاز های گلخانه ای است- برای کاهش یکطرفه استفاده از سوخت های فسیلی تعهد دادند، بدون این که غرب کمک جایگزینی ارائه دهد.
🔹ضمنا وزیر نیروی دولت سابق ادعا می کرد به خاطر ۲۰۰ مگاوات برق زیر بار مافیای نیروگاه سازی نمی رود(!) بدین ترتیب کشوری که طبق برنامه توسعه و سیاست های اقتصاد مقاومتی بنا بود صادر کننده برق باشد، با چالش تامین منابع مصرفی در داخل مواجه شد.
🔹البته با همت و تدبیر وزارت نیرو در دولت سیزدهم، هم بر ظرفیت تولید برق افزوده شده و هم مصرف -ولو با دشواری هایی- در حال مدیریت است. در عین حال، افزایش قابل توجه تولید برای رفع مطلق ناترازی و امکان صادرات، زمانبر است.
@IMANI_mohammad
.
آمار عجیب قربانیان
زمستان سخت و تابستان داغ اروپا
♦️زمستان گذشته، ۶۸ هزار اروپایی به خاطر سهمیهبندی برق یا ناتوانی در پرداخت هزینههای گرمایش، جان خود را از دست دادند. بیشتر از تلفاتِ ۵۹ هزار نفر کرونا در اروپا. این، گزارش نشریه Economist چاپ لندن بود.
🔹نشریه اکونومیست همچنین اواخر آذر پارسال، طرح «اروپای یخ زده» را بر صفحه اول خود نشانده و نوشت: «دنیا چگونه پشت اروپا را خالی کرد؟ آمریکا، اروپا را قربانی منافع خود کرد».
♦️در همین حال، گزارش شبکه CNN آمریکا حاکی از این است که تابستان سال گذشته،۶۲ هزار نفر در اروپا در اثر گرما جان باخته اند؛ باز هم افزون تر از آمار قربانیان کرونا در این قاره.
🔹"زمستان سخت" و "تابستان داغ اروپا" طی سال گذشته، مجموعا ۱۳۰ هزار نفر قربانی بر جای گذاشت. یعنی بیش از یک سوم شمار کشته های اوکراین، در جنگ ۱۷ ماهه با روسیه!
@IMANI_mohammad
💢 قوّت ها و آسیب ها
در کارنامه دو ساله دولت -۱
۱) دو سال از آغاز ریاست جمهوری آقای رئیسی گذشت. او حقوقدان و قاضیالقضات بود، و نه فعال سیاسی و حزبی مصطلح. سیاست را میشناخت و به اعتبار مسئولیت قضایی، با چالشهای مدیریتی آشنایی داشت، اما اهل سیاسیکاری و سیاستبازی نبود. میشود کارنامه
دو ساله رئیسی و دولت وی را از زوایای مختلف ارزیابی کرد؛ مقایسه با کارکرد رئیسجمهور و دولت قبل، شعارها و وعدههای انتخاباتی، رضایت مردم، ارزیابی کارشناسان، و آسیبها موانع موجود.
۲) صداقت رئیسی و حرمت و کرامتی را که برای مردم و عزت و اقتدار و امنیت ملی قائل است، میتوان با سکاندار قبل از او مقایسه کرد. چند روایت از حامیان دولت سابق را بخوانید:
- نیما زم مدیر کانال آمدنیوز، هنگام اقامت در پاریس: «مجموعه ما در انتخابات ۹۶ تحلیل امنیتی داشت. میخواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصلتر با هم صحبت بکنیم. با توجه به شرایط داخلی و خارجی، به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر فردی مثل روحانی. ما دلباخته کسی نبودیم. من همین الان هم از کاری که آمدنیوز در انتخابات کرد، دفاع میکنم. چون با تحلیل این کار را کردیم. کشور باید به نقطه جوش میرسید».
- یادداشت خبرگزاری خبر آنلاین (وابسته به مدیران ارشد دولت قبل) ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی»: «توزیع سبد کالا با شیوهای که انجام شد، نه اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیشبینی باشد. او دقیقا همین ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا را پیشبینی میکرد و اصلا را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت. نگاه کنیم به اظهارات شرمن که گفته؛ «شما در اخبار دیدید ایران اخیرا به طور قابل مشاهدهای غذا بین مردم فقیر توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریمها، تاثیر مستقیم داشته». این دقیقا همان نتیجهای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته... اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه ای که بازیگران آن [مردم] شدند، میارزید»!
- سردبیر نشریه صدا (سردبیر بعدی روزنامه هم میهن): «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین، آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟ روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و همین روش را در کرمان ادامه داد. همه اینها، یعنی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره (با آمریکا) مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانه زنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه به هم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه میگویند آن تصمیم، غیرکارشناسی، و اطلاع رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاعرسانی- در واقع اطلاع نرسانی- درست بوده، تا جامعه بیشتر عصبانی شود».
- صادق خرازی (معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات): «حقیقتا در ماجرای بنزین، بیخردی حاکم بود. مگر میشود بنزین را سه برابر کنید و قبلش هیچ آگاهی نداده باشید!؟ گاهی به شوخی میگویم مسئولین ما صبح به صبح که بیدار میشوند برنامهریزی میکنند که انقلاب را از بین ببرند و این مردمند که آن را حفظ میکنند».
- علی مطهری، نایب رئیسمجلس دهم: «حوادث آبان ۹۸ که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در آمریکا پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، جرات این کار را به خود نمیدادند. البته با تشییع پرشکوه پیکر آن عزیز، واقعیت را دریافتند.»
- «عباس -ع» تحلیلگر روزنامه اعتماد: «دلار ۴۲۰۰ تومانی استخوانی در گلوی دولت (رئیسی) است»؛ «دو پوست موز زیر پای دولت است. اول ادامه دلار ۴۲۰۰ تومانی. دوم حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت؟».
💢ادامه دارد
@IMANI_mohammad
💢 قوّت ها و آسیب ها
در کارنامه دو ساله دولت -۲
۳) نیمه مرداد ۱۴۰۰، هنوز دولت جدید از مجلس رای اعتماد نگرفته بود. بنابراین جلسه دولت با حضور آقای رئیسی و کابینه دولت دوازدهم برگزار شد. دولتمردان در این نشست خبر دادند که بودجه کافی برای پرداخت حقوق کارکنان دولت در آن ماه وجود ندارد.
آقای جهانگیری گفته بود «آقای رئیسی در شرایطی مسئولیت اداره دولت را برعهده گرفته که فشار آمریکاییها و مسائل منطقه، بسیار سخت شده است. این شرایط کرونا، این شرایط خشکسالی؛ منابع کشور هم که ته کشیده است». وزیران نیرو و جهاد کشاورزی هم، گزارشهایی درباره ناترازیهای برق و نبود بودجه ارزی ۲/۳ میلیارد دلاری برای واردات گندم و روغن ارائه کرده بودند.
۴) برخی نتایج ۸ سال فعالیت دولت برجام، عبارت است از:
«۶ برابر شدن نقدینگی که از عوامل اصلی تورم است، شکستن رکورد 49/6 درصدی تورم در دولت هاشمی (کارگزاران) و رسیدن آن به
۵۲ درصد، ۶ تا ۹ برابر شدن قیمت مسکن و خودرو و سکه و ارز و بسیاری از اقلام دیگر، ۴ سال ثابت نگاه داشتن قیمت بنزین و
۳ برابر کردن ناگهانی آن، افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از رقم کاهشی شده ۳۶۵ در سال ۹۲ به رقم ۴۰۹ در سال ۹۷، نابودی
۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن طلا از ذخایر استراتژیک، واگذاری پرفساد نیشکر هفت تپه، ماشینسازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی و پالایشگاه کرمانشاه، تعطیلی تولید و تحمیل تورم ۷۰۰ درصدی در بخش مسکن، معطلی پنجساله در قبال عهدشکنی غرب، و دو برابر شدن تحریمها با وجود هزینههای هنگفت برجام از جمله سپردن ۴۱ تعهد مخفیانه به FATF و تعهد دادن برای کاهش استفاده از سوختهای فسیلی و کاهش نیروگاهسازی.
۵) اینها، تنها خسارات برآمده از غربگرایی نیست. اگر برخی محافل، صرفا با خوشخیالی نسبت به غرب، گرفتار نفوذ شدند، برخی دیگر از محافل غربگرا با نقشآفرینی در جنگ ترکیبی دشمن و اغتشاشات، خسارت دومی را هم وارد کردند که خاطره جنایات آنها در فتنه ۱۳۸۸ و دادن گرای تحریمهای فلجکننده به دشمن را زنده کرد.
دقت کنید! رئیس جنبش کارآفرینان فرانسه، پس از آشوب ماه گذشته در فرانسه، به روزنامه «پاریزین» گفت: «آشوبهای ۶ روزه، بیش از یک میلیارد یورو (۱.۰۹ میلیارد دلار) خسارت به اقتصاد فرانسه وارد کرد. این، غیر از خساراتی است که به صنعت گردشگری وارد شده است».
اگر ۶ روز ناآرامی در فرانسه (بدون ضریب دهی خارجی و نقشآفرینی احزاب داخلی) موجب بیش از یک میلیارد دلار خسارت شده، پنج ماه (۱۵۰ روز) آشوبافکنی با هدایت آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و اسرائیل در سال گذشته، و هشت ماه (۲۴۰ روز) آشوبافکنی نیابتی غربگرایان در سال ۱۳۸۸، مجموعا چقدر خسارت برای اقتصاد ایران به همراه داشت؟! دستکم۶۵ میلیارد دلار به خاطر آسیب مستقیم و چند برابر آن، به خاطر افزایش هزینههای ناشی از تحریم در طول این ۱۴ سال؟!
۶) متاسفانه در ارزیابی جهش تورم از اوایل مهر ۱۴۰۱، نسبت به نقش «آشوب ترکیبی»، غفلت یا تغافل صورت میگیرد. مزدوران غرب که بعدها برای جهش تورم اشک تمساح ریختند، همان بانیان آشوبها در سال گذشته بودند. کشته بودند و تعزیه میداشتند! ماموریت آنها برای ابتدای سال گذشته -با عنایت به وضعیتی که تحمیل کرده بودند- تدارک « تورم سه رقمی» بود اما چون موفق نشدند، فاز دوم را با اغتشاشات را کلید زدند.
۷) به چند آمار که گستره برخی ناترازیهای برجا مانده را بازنمایی میکند، عنایت کنید: کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی، جاروشدگی خزانه و پیشخور شدن بودجه ارزی سال ۱۴۰۰ تا تیرماه همان سال، انتشار ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول بیپشتوانه و انفجار نقدینگی، بدهی انباشته ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی، و سررسید اوراق فروخته شده به میزان ۵۳۲ هزار میلیارد تومان.
در مقابل، فقط چند نمونه از حجم بدهیها و تعهدات تسویه شده توسط دولت فعلی را مرور کنید: تسویه ۲۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی سود اوراق، تسویه ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به صندوقهای بازنشستگی، اختصاص ۴۰ هزار میلیارد برای رتبهبندی معلمان و۵۴ هزارمیلیارد برای تسویه بدهی بانک مرکزی. تامین این هزینههای هنگفت (در کنار تامین بودجه عمومی) به واسطه افزایش درآمدهای نفتی و غیرنفتی انجام شده است.
احیای صادرات نفتی به میزان ۱/۵ تا ۱/۹ میلیون بشکه در حالی است که صادرات نفت در دولت برجام، تا زیر ۳۰۰ هزار بشکه هم سقوط کرد. دولت رئیسی با وجود کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی، ۴۶۴ هزار میلیارد تومان از بدهیها و تعهدات دولت قبل را هم ظرف دو سال تسویه کرده.
همچنین با وجود شرارتهای سال گذشته، نرخ رشد اقتصادی صفر شده در دهه ۹۰، به ۴ درصد رسیده است. این، یکی از نتایج شکستن حصار خودتحریمی در سیاست خارجی و تحول دیپلماسی تجاری است، هر چند که ظرفیتهای هنوز احیا نشده، دهها برابر فرصتهای احیا شده است.
💢ادامه دارد
@IMANI_mohammad
💢 قوّت ها و آسیب ها
در کارنامه دو ساله دولت -۳
۸) فهرست بلند موفقیتها که فقط چند نمونه آن گفته شد، مانع از دیدن ضعفها و آسیبها نیست. زحمات و خدمات چشمگیر در آواربرداری از سوءمدیریت دولت قبل و جبران بسیاری از ناترازیها، به جای خود محفوظ و مشکور؛ اما نباید غفلت شود که هدف نهایی، شیرین شدن کام مردم به ویژه طبقات مستضعف از جرعه زلال عدالت، و همچنین زمینه سازی برای استقرار احکام الهی است.
مهمتر از رشد و رونق اقتصاد، تبعیضزدایی از برخی روندهای به ارث رسیده است. تکلیف مهمی که با وجود اصلاح برخی روندهای معیوب، هنوز بر زمین مانده، باز توزیع عادلانه فرصتها و منابع و امکانات، به شکلی است که به رانتسازی، تبعیض، شکاف اجتماعی، و فربهسازی گروههای فاسد و مفسد منتهی نشود. این مسئولیت دولت، دستگاه قضایی و مجلس، بدون اهتمام جهادی و برنامهریزی انقلابی برای مانعزدایی و معارضه با عوامل مزاحم ادا نخواهد شد.
مبارزه با تبعیضات و رانتها، بهاندازه فعالیتهای ایجابی برای رونق اقتصاد و افزایش درآمدهای عمومی اهمیت دارد، بلکه مهمتر است. رونق اقتصاد، ابزار است و هدف نهایی، عدالت اجتماعی است. برای تامین این هدف، باید قاطعانه با دو طیف «رانت طلب»، و «جریان معاندِ همسو با دشمن در عرصههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی» مبارزه کرد
۹) برخی موسسات و شرکتهای پردرآمد در دو عرصه عمومی و دولتی، همچنان در اختیار مدیران ناهمسو با مواضع عدالت خواهانه دولت و انقلاب اسلامی قرار دارند، یا حتی برخی مدیران آنها تغییر کردهاند، اما روندهای قبلی در زمینه رانتسازی و تامین مالی محافل معاند، همچنان ادامه دارد.
سخن از صدها هزار میلیارد تومان منابع ملی است که به حلقوم اشرافیت معارض با آرمانهای انقلاب سرازیر شده و بستر پرورش فتنههای بزرگ علیه انقلاب و مردم بوده است. باید ریشه این بده- بستان و زالوصفتی برآمده از اشرافیت غربگرا را خشکاند.
۱۰) موضوع مهم دیگر، تامین امنیت اخلاقی و آسایش روانی جامعه، و رشد فضائل انسانی است. دستگاهها نمیتوانند بدون تامین قانونمندی، مسئولیتپذیری و سلامت در حوزههای پردازش افکار عمومی، ادعا کنند در تراز مسئولیت در جمهوری اسلامی کار میکنند.
نقش وزارت خانههای ارشاد، ارتباطات، علوم، و آموزش و پرورش منحصر به فرد است. نه به آن سیاستزدگی دولتهای غربگرا که حتی مدیران ورزشی و مدیران وزارت علوم و رؤسای دانشگاهها و ارشاد و آموزش و پرورش و... را از میان چهرههای کار کشته سیاست باز انتخاب میکردند، و نه به ضعف تشخیص در میان برخی مدیران فعلی که رفتارشان، حاکی بیگانگی با شرایط عمومی کشور و جبههبندی دوستان و دشمنان انقلاب است.
از همین منفذ هم هست که شبکههای نفوذ، تحریف و معارضه، مجال فعالیت افسار گسیخته و حتی تامین مالی از سوی برخی موسسات و شرکتهای بزرگ را پیدا میکنند.
💢یادداشت روز کیهان
@IMANI_mohammad
بهزاد نبوی به کارگزاران گفته بود
بروید سراغ یکی، ... تر از من!
"بچههای کارگزاران (فائزههاشمی، مهاجرانی، و تعدادی دیگر) سال ۷۶ برای نامزدی انتخابات پیش بهزاد نبوی رفته بودند و او گفته بود بروید یک فلانتر از من پیدا کنید! خاتمی می گفت آنها من را پیدا کردند"!
علی حکمت سردبیر روزنامه خرداد (متعلق به عبدالله نوری) است که در دوره موسوم به اصلاحات منتشر میشد. او در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار داشت:
"درباره ماجرای نامزدی خاتمی در انتخابات سال 1376 اظهار داشت: ما جمعی بودیم به نام مرکزیون که متشکل از بچههایی بود که در مرکز اسلامی هامبورگ بودند. محمد مجتهدشبستری، محمد خاتمی، مهدی نواب، حسین نمازی بود و بقیه دوستانی که در مرکز اسلامیهامبورگ کار میکردند. ما دور هم جمع میشدیم. یک شبی اتفاقا جلسه در منزل ما بود. آقای خاتمی آمد و گفت که من میخواهم یک مسئله خیلی اساسی را امشب مطرح کنم و کسی هم نگوید حرف جدی نزنید.
گفت که بچههای کارگزاران (فائزههاشمی و آقایان مهاجرانی، نوربخش و تعدادی دیگر) آمدند و به من پیشنهاد کردند که کاندیدای ریاست جمهوری شوم.
حالا ایشان تعبیری داشت که من نمیخواهم آن تعبیر را به کار ببرم که گویا اینها قبلش پیش آقای نبوی میروند و آقای نبوی میگوید بروید یک "فلانتر" از من پیدا کنید و آقای خاتمی میگفت حالا پیدا کردند و آمدهاند سراغ من!
و خیلی جدی میخواست ما نظر بدهیم. خب بعضی از دوستان موافق بودند و بعضی از دوستان مخالف. جمعبندی کلی تا جایی که در خاطرم هست این شد که آقای خاتمی کاندیدا شود؛ ولی در ذهن همه ما این بود که ایشان کاندیدا و رقیب آقای ناطق میشود و یکسری حرفها را میزند و بعد هستههایی هم به وجود میآید. و اینها تبدیل به هستههای اولیهای میشوند که برای دورههای بعد بشود کارهایی کرد. نه آقای خاتمی و نه هیچکدام از دوستان در آن جلسه این تصور را نداشتند که آقای خاتمی رئیسجمهور میشود.
@IMANI_mohammad
مطبوعات دوم خردادی
از چریک بازی لطمه خوردند
سردبیر یک روزنامه زنجیرهای توقیف شده در دوران دولت خاتمی معتقد است مطبوعات دوم خردادی از چریک بازی برخی روزنامه نگاران لطمه خورد.
علی حکمت سردبیر روزنامه خرداد (متعلق به عبدالله نوری) است که در دوره موسوم به اصلاحات منتشر میشد. او در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار داشت: من یک شعار داشتم که خیلی شاخص بود. همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست و من در بازجوییهایم کلی درباره آنها حرف میزدم، این بود که مالِ من نبود واقعا؛ یعنی زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی این اتفاق افتاده بود.
ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی بزنیم، حرفهای تند بزنیم، حرفهای کلیدی مطرح کنیم و راجع به آن بحث کنیم اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند.
من در سرمقاله دوم روزنامه خرداد، اتفاقا این مسئله را مطرح کردم که ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری روزنامهنگار داریم که چریک هستند. بهجای کلاشنیکف و ژ3، قلم بیک در دستشان گرفتهاند ولی کارکرد همان ژ3 و کلاشنیکف را از آن میخواهند.
متأسفانه میدانید که اگر کسی خیلی تند مینوشت، محبوب میشد. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و لطمه هم خوردیم و به نظر من مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد.
من بهعنوان سردبیر خرداد نمیخواهم بگویم بیگناه هستم. خیلی راحت به شما میگویم؛ من دربهدر دنبال فضایی نسبتا آرام و منطقی هستم که همه ما، کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد یا به قول آقای شریعتمداری مطبوعات زنجیرهای بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام گرفته تا روزنامه خرداد و روزنامههای دیگر.
معتقدم ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ چیزی که مربوط به خود من میشود این است که واقعا من چریک فرهنگی نبودم و چریک فرهنگی نیستم و معتقدم که فرهنگ با چریکبازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید".
اظهارات علی حکمت، اشاره به تندرویهای بیسابقهای است که برخی مدعیان اصلاحطلب مرتکب شدند و کاملا رنگ و بوی آشوبطلبی و براندازی داشت. سال 1382 مسعود بهنود (از گردانندگان نشریات زنجیرهای و همکار بعدی بیبیسی) گفته بود: «تازگیها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که، در آن روز همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود میگفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم».
@IMANI_mohammad
💢چند نکته درباره یک توافق
🔹توافق ایران و آمریکا برای مبادله زندانیان و همچنین آزادی ۶ میلیارد دلار از منابع بلوکه شده ایران در کُره جنوبی، موضوعی بود که ظرف یک سال گذشته حاصل شده بود، اما طرف آمریکایی چند بار دبّه کرد.
♦️یک علت، پیام عقب نشینی و شکستی بود که از سوی طرف آمریکایی به دنیا مخابره می شد. علت دوم، امیدی که به آشوب افکنی در ایران بستند، اما جز ناکامی دستگیرشان نشد. حالا برخی منابع اپوزیسیون، اجرایی شدن توافق را خنجر آمریکا به پهلوی خود ارزیابی می کنند.
🔹بر اساس اخبار منتشره، توافقِ به تاخیر افتاده، اکنون در حال اجرایی شدن است. قرار است ایران، تا زمان اطمینان از دسترسی به پول ها، پنج جاسوس زندانی را آزاد نکند.
♦️به اعتبار تجارب عهدشکنی آمریکا، نباید کمترین کوتاهی در زمینه اخذ تضمین عملی (و نه زبانی) انجام شود. گفته شده خروج زندانیان آمریکایی از ایران، چند هفته به طول خواهد انجامید تا مطالبه طرف ایرانی تضمین شود.
🔹در آمریکا، سناتور تام کاتن، توافق را "رقص دولت بایدن به ساز ایران" خوانده و مایک پنس معاون رئیس جمهور در دولت سابق گفته: "این بزرگ ترین باجی است که تاکنون به ایران داده ایم". مایک پمپئو هم می گوید "آزادسازی ۶ میلیارد دلار برای ایران، معامله وحشتناکی است".
♦️پس از آزادی بخشی از منابع مالی بلوکه شده در عراق، این دومین موفقیت کشورمان، بدون دادن امتیازات هنگفت هسته ای و غیر هسته ای در روند معیوب برجام) است.
🔹دولت قبل در برجام، هم بخش مهمی از برنامه هسته ای را تعطیل کرد، هم تعهد پاریبس را پذیرفت -تا مصرف سوخت های فسیلی و نیروگاه سازی را کاهش دهد که نتیجه اش ناترازی فعلی در تامین برق و ... است-، و هم قول همکاری بیشتر برای برجام های دو و سه را داد. و بدین ترتیب گروگان برجام شد.
♦️کسانی، توافق اخیر را با آزادی جیسون رضائیان مقایسه کرده و گفته اند که از آن توافق عقب تر است چرا که در توافق مذکور، آمریکا پول نقد به ایران داد. این قیاس، مع الفارق و غلط است.
🔹آزادی رضاییان و ۴ نفر دیگر (میرزاییحکمتی، عابدینی و خسروانی)، در ازای آزادی مبلغ ۱٫۷ میلیارد دلار دارایی ایران (۴۰۰ میلیون دلار، پول خرید تسلیحات در دهه ۷۰ میلادی و ۱٫۳ میلیارد دلار سود آن) در تاریخ ۲۶دی۱۳۹۴ اتفاق افتاد؛
♦️یعنی دقیقا یک روز قبل از روز رسمی "اجرای برجام" و پس از آن که ایران همه تعهدات سنگینش در برجام را ظرف دو ماه انجام داده بود. تعهداتی شامل تعطیلی یا تعلیق 95 درصد برنامه هسته ای که حاصل چهار دهه تلاش فناوران کشورمان بود:
🔹خروج ۹۷۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده از ایران و ابقای فقط ۳۰۰ کیلوگرم به عنوان سقف غنی سازی، تعلیق و از هم گسیختن ۱۵ هزار سانتریفیوژ از مجموع ۱۹ هزار دستگاه، نابودی رآکتور آب سنگین اراک، عدم به کارگیری سانتریفیوژ های جدید، نظارت های استثنایی آژانس، و...
♦️در واقع آزادی جیسون رضائیان و سه نفر دیگر در آن تاریخ، جزو شروط ضمن عقد آمریکا برای وعده لغو (تعلیق) تحریم ها بود. اما در تبادل اخیر، قرار نیست ایران تعهد اضافه ای انجام دهد. این، توافقی با آورده مشخص اقتصادی و سیاسی- امنیتی است.
🔹این نکته را هم باید مد نظر داشت که آمریکا در همین دو سال اخیر، توافقات محدود موردی انجام داد ه و بعضا به هم زده است. همین تجربه به انضمام برجام، نشان می دهد توافق با طرفی چنین عهدشکن، بدون اخذ تضمین معتبر، بیهوده است و ادعای این که ظرف دو یا سه چهار سال گذشته می شد مجددا با آمریکا توافق کرد، فاقد ما به ازا در دنیای واقعی است.
@IMANI_mohammad
.
توافق کنید!
... چرا توافق کردید؟!
🔹یک سری از این غربگراهای امتحان پس داده -و رفوزه در دولت قبل- هم هستند که صبح تا شب تکرار می کنند: "چرا با آمریکا مذاکره و توافق نمی کنید؟"؛
♦️اما هنگامی که توافقی حاصل شود، می گویند این که نشد توافق؛ مبادله غذا و دارو است، پول ها با واسطه دست مان می رسد و... فلان و بهمان!
🔹رک و صریح نمی گویند که منظورشان، رویکرد "بده بره" است. شبیه امتیازات بازگشت ناپذیری که در برجام دادند، و وعده های نسیه ای که خریدند و حالا مثل چک بی محل، روی دست ملت ایران باد کرده است.
♦️گویا معیار آنها برای خوب و بد توافق، حجم امتیازاتی است که باید داد و وعده های دهان پر کنی است که باید گرفت.
🔹اصلا به روی مبارک نمی آورند که با برجام قرار بود روزانه چند میلیون بشکه نفت بفروشند؛ اما رسیدند به ۳۰۰ هزار بشکه و بسته پر از خالی اینستکس.
♦️آن روز، "وعده" واگذاری غذا و دارو در ازای کل امتیازات برجامی و فروش حداقلی نفت، موفقیت بزرگی بود- چنان که روزنامه های شان تیتر کردند- اما حالا، احیای ۶ میلیارد دلار پول بلوکه شده در دولت برجام را بی ارزش وانمود می کنند!
@IMANI_mohammad
.
حتی برای غذا و دارو
نمی توانستند نفت بفروشند
♦️مدعیان اعتدال و اصلاحات لاف زیاد می زنند.
🔹اما تاریخ فراموش نمی کند که "سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت روحانی"، سرانجام گفت:
♦️"حتی یک قطره نفت هم نمی توانیم بفروشیم" و "نه تنها در برابر غذا، که در برابر دارو هم نمی توانیم نفت بفروشیم". حتی سراغ کانال هیچ و پوچ اینستکس هم رفتند، بی آن که کمترین عایدی داشته باشد.
🔹اما حالا همان ها می گویند توافق برای آزاد سازی ۶ میلیارد دلار دیگر از اموال مسدود شده ایران، با ارزش نیست و کم است و بی کیفیت است و در برای خرید کالاهای اساسی و اقلام غیر تحریمی است و ...!
♦️اصلا هم به روی خودشان هم نمی آورند که همزمان با آزادی ۱۰ میلیارد دلار از اموال ایران، صادرات نفت بدون برجام، از ۳۰۰ هزار بشکه به ۱/۵ میلیون بشکه رسیده است.
@IMANI_mohammad
💢 جبهه اصلاحات
گرفتار کدام چالش هاست؟ -۱
۱) در آخرین روز پیشثبتنام داوطلبان نمایندگی مجلس، شمار داوطلبان از مرز ۴9 هزار نفر گذشت. خبرهای غیر رسمی، حاکی از این است که ثبتنامکنندگان از طیفهای متنوع سیاسی هستند و بنابراین در همین گام اول، آسیب جدی به نقشه تحریم انتخابات وارد آمده است. منطقی هم هست که هیچ جریان سیاسی عاقلی، اختیار خود را دست اپوزیسیون ورشکسته و رژیمهای معارض بیگانه ندهد. تحریم انتخابات در داخل، به منزله خودکشی سیاسی است و اهل خرد، مرتکب چنین خبطی نمیشوند.
۲) روزنامه هممیهن، پریروز نوشت:«آنچه تاکنون در سطح رسانهها و شنیدهها منتشر شده، این است که برخی چهرههای درجه اول دولت و مجلس قبل (روحانی، جهانگیری و لاریجانی) نیروهای نزدیک به خود را تشویق به نامنویسی در انتخابات کردهاند. در جبهه اصلاحات، نه خاتمی، نه جبهه اصلاحات و نه هیچ یک از احزاب، رسماً فراخوانی برای ورود به صحنه و اقدام به پیش ثبتنام نداشتهاند».
اینها البته در مقام ادعاست و اسامی که منتشر شد، آشکار خواهد شد چند برابر ظرفیت ثبتنام کردهاند. برخی خبرها حاکی است دهها نفر از افراد شناخته شده این طیف (و چند برابر آن، افراد رده دوم و سومشان) ثبتنام کردهاند.
خاتمی هم در سخنانی دو پهلو در جمع اعضاى هیئترئیسه جبهه اصلاحات گفته:
«اصلاحطلبان حق دارند و میخواهند در انتخابات شرکت کنند، اما باید روزنهای وجود داشته باشد که بتوان شرکت کرد. وقتى که میگویید در انتخابات شرکت کنید، ما میگوییم شما، آنها را که نمیپسندید، بیرون کرده و از حق شهروندی محروم کردهاید و راهها را بر روی آنها بستهاید. بالاخره حکومت باید راهها را باز کند، حتى راههاى حداقلى و نمیشود همه راهها را بست و باز هم انتظار شرکت گسترده داشت. ما نمیخواهیم نظام از پا درآید؛ زیرا براندازی را نه ممکن میدانم و نه مطلوب و حتى معتقدیم بسیاری از کسانى که ادعای براندازی دارند، موفق نمیشوند».
او در حالی جملات پایانی را گفته، که دستکم دو بار در ماجرای فتنه 88 و اغتشاشات سال گذشته، منفعلانه به اپوزیسیون بیگاری داد و به چشم خود دید که اراده ملت ایران و جمهوری اسلامی، به مراتب قدرتمندتر از نقشه غرب و پادوهای آنهاست. بنابراین بر اساس تجربه، اذعان میکند براندازی ممکن نیست. با این حال برخی غربگرایان، ثابت کردهاند هنگامی که نقشههای غرب دیکته میشود، اختیاری از خود ندارند.
۳) اظهارات خاتمی، مبنی بر این که چالش اصلاحطلبان را میدان ندادن نظام وانمود میکند، نشانه تداوم بیصداقتی است و گرنه او بهتر از هر کس میداند چالش این طیف، یکی اختلافات جدی در درون آنهاست مبنی بر این که بالاخره میخواهند زیر چتر نظام باشند یا بیگاری به آمریکا و انگلیس و اسرائیل بدهند؛ و دوم، آسیب بزرگی که کارنامه آنها به اعتماد مردم زده است.
برخی اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم (اسفند ۱۳۹۸) ادعا کردند نامزد کافی ندارند، اما همانها در تهران، به جای یک فهرست ۳۰ نفره، سه فهرست دادند! با این حال، نتیجه انزجار عمومی از عملکرد مدعیان اصلاحات و اعتدال، این بود که نفر اول و مشترک سه لیست (معاون حقوقی و پارلمانی دولت روحانی/ عضو مرکزیت مجمع روحانیون)، نتوانست حتی رای ۷۰ هزار نفر را کسب کند. همچنین آقایان عارف و موسوی لاری در اعتراض به عملکرد برخی افراطیون در «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» از ریاست و نائب رئیسی استعفا دادند و بدین ترتیب، «شعسا» فرو پاشید.
۴) تجربه بعدی، انتخابات سال ۱۴۰۰ است. در این انتخابات، حزب کارگزاران، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه (حزب آقایان نوبخت و واعظی) و شماری از اعضای حزب اتحاد ملت، از نامزدی آقای همتی (رئیسکل بانک مرکزی در دولت روحانی) حمایت کردند. ارگان کارگزاران چند روز پیاپی، تمام صفحه اول خود را به تبلیغ همتی اختصاص داد.
مرعشی (دبیرکل بعدی کارگزاران) اواسط خرداد 1400 گفته بود: «سازوکار نهاد اجماعساز اصلاحطلبان، همچنان برقرار است. بنا به تدابیری، ما آقای همتی را در لیست ۱۴ نامزد نهاد نیاوردیم، ایشان همان کاندیدای پنهان ما بود».
پس از آن هم نشریه «صدا» ارگان حزب اتحاد ملت، تمام صفحه اول خود را با این تیتر، صرف حمایت از همتی کرد: «دوم خرداد را تکرار کنیم. همت ملت». در نوبت بعدی، نشریاتی مانند اعتماد و افرادی مثل کرباسچی، مهاجرانی، جلاییپور و کروبی، به حمایت از همتی پرداختند.
بهزاد نبوی رئیسنهاد اجماعساز هم، با انتشار ویدئویی، خواستار حضور و به هم زدن مهندسی انتخابات شد. و سرانجام، خاتمی و ۱۶ حزب اصلاحطلب، از آقای همتی و «لیست جمهور» (انتخابات شورای شهر) حمایت کردند.
نتیجه چه بود؟ آقای رئیسی ۱۸ میلیون رای کسب کرد؛ اما رای آقای همتی حتی به ۲/۵ میلیون نفر نرسید. در انتخابات شورای شهر نیز، نفر اول لیست، ۳۲ هزار رای کسب کرد که یک رکورد بود.
💢ادامه دارد
@IMANI_mohammad
💢 جبهه اصلاحات
گرفتار کدام چالش هاست؟ ۲
۵) چالش دیگر، بحث جدی و مهمی است که میان دو طیف در جبهه اصلاحات جریان دارد؛ این که: «بالاخره ما میخواهیم درون نظام و زیر چتر اسلام و انقلاب باشیم، یا ساختارشکنی کنیم و خرج گروهکهای برانداز و عقبه غربی آنها شویم؟!».
برخی میگویند بهزاد نبوی در اثر کهولت سن یا اختلافات مربوط به انتخابات قبل، از ریاست جبهه اصلاحات استعفا داد و حاضر به بازگشت نشد. اما ظاهرا تب رفتارهای رادیکالی کور چنان تند شده، که او هم نتوانسته ادامه دهد.
یک سند، اظهارات حسین مرعشی است که اواخر اسفند ۱۴۰۱ گفت:
«بعضی از دوستان اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی مناسب با فضای سیاسی پسا مهسا نیست. آقای نبوی همیشـه در شرایط اجمـاع آرا رئیس میشد. اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد مسئولیت پرهیز میکند. جبهه اصلاحات چند عضو حقوقی دارد که به رغم این که اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند. آنها گاهی اوقات مطالبی را میگویند که شنیدن این نـوع پرخاشها خیلی شایسته نبوده است. از این جهت برای ایشان دلخوری به وجود آمده است».
نمونه دوم، خبر روزنامه همدلی در آبان سال گذشته با عنوان «عبور ازخاکریز چریک پیر» است:
«به نظر میرسد که نوبت به بهزاد نبوی رسیده که مواضعش به شدت مورد انتقاد قرار بگیرد. چریک پیر، در مصاحبه با هممیهن، رسما با اعتراضات مخالفت کرده و گفته «ما اصلاحطلبان قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم». این اظهارات، خیلی زود با واکنش کسانی مواجه شد که از او عبور کردهاند».
سند سوم، روایت روزنامه آرمان است که خرداد ماه گزارش داد: «نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم. این اظهارات، انتقاداتی را در پی داشت».
۶) هشدار نبوی، تعبیر دیگری از اظهارات عبرتآموز «علی حکمت»، سردبیر روزنامه خرداد (متعلق به عبدالله نوری/ منتشره در دوره موسوم به اصلاحات) است که اخیرا به روزنامه شرق گفت:
«همیشه به بچههای تحریریه میگفتم حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. با تیترهای تند مخالف بودم. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی بزنیم و حرفهای کلیدی مطرح کنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعه اش کند. ما یک سری روزنامهنگار داریم که چریک هستند. به جای کلاشنیکف و ژ3، قلم در دست گرفته اند، ولی کارکرد همان ژ3 و کلاشنیکف را از آن میخواهند. مطبوعات دوم خرداد، از همین گروه (چریک بازی) لطمه خورد».
ماه گذشته نیز، روزنامه اعتماد، همزمان با تغییر رئیسجبهه اصلاحات، به شکل سربسته درباره «خطر تندروي براي جريان اصلاحات» هشدار داده و نوشت: يكي از خطراتي كه آسيبهاي زيادي را متوجه اصلاحات كرده، برخي تندرويهاست. اين خطر، همچنان جريان اصلاحطلب را تهديد ميكند».
💢ادامه دارد
@IMANI_mohammad