eitaa logo
محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
5.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
113 ویدیو
8 فایل
تحلیل ها و نقد های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
مشاهده در ایتا
دانلود
. حیرت‌زده در میان مدعیان عدالت و اقتصاد کاپیتالیستی 🔹وقتی یک نامزد سررشته ای از اقتصاد نداشته باشد، همراه خود دو مشاور اقتصادی به تلویزیون می آورد که یکی مدعی عدالت اجتماعی و دیگری طرفدار سیاست های اقتصادی کاپیتالیستی است.! بالاخره قرار است از کدام آنها تبعیت و تقلید کند؟ اصلا قرار استت اهل تشخیص باشد یا متحیر و تابع؟! ♦️شاید بپرسید هماهنگی در تیم اقتصادی چقدر مهم است ؟ تیم دولت، برای حل چالش‌های بزرگ اقتصادی باید همدل و هماهنگ باشد. در غیر این صورت، دستگاه‌ها، رفتار جزیره‌ای خواهند داشت و احیانا دچار تعارض و تناقض می‌شوند. 🔹به عنوان مثال روشن، دولت مدعی اصلاحات (خاتمی) چنان دچار کج کارکردی شد که مردم در انتخابات سال 84 به همه نامزد‌های این طیف (هاشمی، معین، کروبی و مهرعلیزاده) «نه» قاطع گفتند. علت نارضایتی مردم، اولا انحراف گفتمانی دولت، و ثانیا آشفتگی ستاد اقتصادی آن بود. فقط چهار سال زمان برد تا طرح ساماندهی اقتصادی روی کاغذ بیاید! پس از آن هم درگیری در داخل دولت ادامه داشت. ♦️عملکرد ناهماهنگ دولت خاتمی چنان بحران‌ساز شد که بارها مورد نکوهش اعضا یا متحدانش قرار گرفت. رسول منتجب‌نیا عضو مجمع روحانیون، تیرماه 1380 گفت: «مجموعه کابینه آقای خاتمی با طرح ساماندهی اقتصادی هماهنگ نبود. این مدیران به سیاست تعدیل اقتصادی معتقد بودند. دستگاه‌های زیرمجموعه، موجب نابسامانی اقتصادی شدند که امروز بر جامعه حاکم است». 🔹محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران، 13 بهمن 1379 تاکید کرد: «تابل قبول نیست که بعد از سه سال و نیم، تازه شاهد بروز اختلاف میان دو نظریه اقتصادی یک کابینه مشترک باشیم. تیم اقتصادی خاتمی آلیاژی و شکننده است و آزمون و خطای زیادی داشته. به خاطر این ناهمگونی، نمی‌توان کاری کرد». ♦️محمد سلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب هم 30 بهمن 1379 اظهار داشت: «تیم اقتصادی دولت، تیم متجانسی نبود که بتواند مسائل را به طور هماهنگ پیگیری کند. کسانی که در دولت سابق (سازندگی) تفکر سیاست تعدیل اقتصادی را تعقیب می‌کردند، با بن‌بست مواجه شدند و در دولت خاتمی هم قطعا ناموفق عمل کردند و برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کردند». 🔹عیسی کلانتری وزیر کشاورزی هم که پس از ادغام این وزارت در «جهاد کشاورزی» کنار رفت، شهریور 1380 گفت: «مشکل اصلی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی است. تا اینها سر کار هستند وضع بهتر از این نمی‌شود. سرمایه‌گذاری کشاورزی با سالانه 2 درصد کاهش مواجه است. تفکر دولت این نبوده که با رونق کشاورزی به کشور کمک کند. تا آمدیم از کشاورز حمایت کنیم، انبوه محصولات به داخل سرازیر شد». ♦️عبدالعلی‌زاده وزیر مسکن نیز 25 تیر 1380 گفت: «مدیران دولتی، هیچ ریسکی را قبول نمی‌کنند و اگر کار را خراب کنند، مجازات نمی‌شوند. مدیران بخش خصوصی، با ندانم‌کاری مدیران دولتی، با ورشکستگی رو به رو می‌شوند. این سخنان، اعتراف من است» و حسین نمازی وزیر اقتصاد، شهریور 1380 تاکید می‌کرد: «سیاست تعدیل اقتصادی باعث گرانی شد». 🔹ناهماهنگی و تعارض و ناکارآمدی، تا پایان دولت خاتمی ادامه یافت؛ چنانکه او پس از هفت سال سردرگمی، در تاریخ 2 اردیبهشت 83، طهماسب مظاهری و محمد ستاری‌فر (وزیر اقتصاد، و رئیس ‌سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی) را یک‌جا برکنار کرد و گفت: ♦️«هر دو كمك‌هاي شاياني را به خصوص در تدوين طرح ساماندهي اقتصادي انجام دادند. اما در تعامل با يكديگر جرقه‌هايي مي‌زدند كه باعث ناهماهنگي مي‌شد. ما با بررسي‌هايي كه انجام داديم، به منشوري مكتوب رسيديم كه بازهم اين دو دستگاه به هر دليل به يكديگر چفت نشدند و من توفيق ايجاد تفاهم و هماهنگي را ميان آنها نداشتم. يك‌سال و نيم از دولت باقی مانده. در اين مدت، كار تازه‌اي را نمي‌توانيم انجام دهيم، تنها در چارچوب برنامه سوم حركت مي‌كنيم و در اين مدت هماهنگي در ميان اعضاي دولت بسيار مهم است». @IMANI_mohammad
💢 نامزد باید سر در بیاورد -۱ ۱) از چشم انداز مدیریت اقتصادی دولت، باید به کدام نامزد انتخابات رای داد یا رای نداد؟ در پاسخ این سوال باید، مجموعه ای از شرایط را لحاظ کرد: نخست، خود نامزد و کارنامه اش. دوم، این که مشاوران و حامیان او کیستند و چه توقعاتی دارند؟ و چقدر می توانند هماهنگ عمل کنند؟، و سوم، برنامه اقتصادی نامزد؛ و این که چه بسته ای از راه حل ها را دارد؟ ۲) همچنین باید بررسی کرد: نامزد مورد ارزیابی، چقدر مطالعه و تجربه و تشخیص برای مدیریت اقتصادی دارد یا فاقد آن است؟ کدام برنامه عملیاتی را برای اجرا تدارک کرده  است؟ حامیان و مشاوران او چه نقشی دارند: نقش فرعی و کمکی، یا حاکم بر نامزد و همه کاره او؟ با کدام برنامه و تیم منسجم می خواهد بیماری مزمن در برخی دولت ها - مبنی بر تعارض کارکردی در میان اجزای تیم اقتصادی- را به حداقل برسانند؟ آیا با تیم مشاوران و حامیان، به ویژه اگر سهم خواه و دارای دیدگاه های متناقض (از مدعیان عدالت اقتصادی تا مدعیان اقتصاد کاپیتالیستی) باشند، می توان دولتی هماهنگ داشت و برنامه ای را به نفع مردم پیش برد؟ (تیم ناهماهنگی به جای آن که بتواند مسئله ای را حل کند، خود تبدیل به مسئله و مانع خواهد شد). برنامه او برای تحول و اصلاحات اقتصادی به ویژه درباره «اصلاح ساختار بودجه و رفع ناترازی های مالی، هدفمند سازی و باز توزیع عادلانه‌ تر منابع ملی (یارانه‌ ها، تسهیلات کلان و فرصت ‌ها)، ناترازی های تولید و مصرف انرژی، نظام گمرکی، مالیات، نظام بانکی، و تقویت پول ملی» کدام است؟ چه برنامه روشنی برای حمایت از محرومان، کاهش شکاف طبقاتی، حمایت از تولید، و تنوع بخشی به صادرات دارد؟ ۳) نامزد انتخابات اگر خود اهل تشخیص مستقل و جمع بندی و درایت نباشد، قطعا دولت درست اداره نخواهد شد و به آشفتگی ستادی و فرماندهی گرفتار می شود؛ چنان که در برخی  دولت ها به شکل تعارض میان وزارتخانه‌ های اقتصاد، صمت، کار و رفاه، کشاورزی، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی دیده شد. به عنوان مثال، عملکرد ناهماهنگ در دولت مدعی اصلاحات چنان بحران ‌ساز شد که حتی بارها مورد نکوهش اعضا یا متحدانش قرار گرفت. ۴) نمونه دیگر، ناهماهنگی در در دولت روحانی است؛ تا جایی که ۴ وزیر، نامه ‌ای هشدار آمیز به او نوشتند و درباره رکود و تعطیلی اقتصاد هشدار دادند. پس از آن هم هم شاهد مجادلات میان رئیس‌ وقت سازمان برنامه و بودجه، وزیر اقتصاد و رئیس‌ وقت بانک مرکزی درباره مقصر بدهی ‌های چند صد هزار میلیارد تومانی دولت بودیم. دردوره دوم هم، نحوه مدیریت دولت، به علاوه افتادن در تله فریب برجامی آمریکا، موجب رکود تورمی سه ساله و نهایتا معدل رشد "شش دهم درصدی" در طول ۸ سال شد. 💢ادامه دارد @IMANI_mohammad
💢 نامزد باید سر در بیاورد -۲ ۶) نامزد فاقد تشخیص و عمق، به جای این که متوجه باشد هر پرسش اقتصادی، پاسخ دقیق خود را می طلبد، معمولا یا مانند یک منتقد عوام فقط وضع موجود را تخطئه می کند و یا به ناچار، پاسخ قالبی از پیش ساخته و کلیشه ای در آستین دارد و همان را برای انواع پرسش های متنوع ارائه می کند! تصویر طنز آمیز چنین شخصیتی، می شود ماجرای شاگرد درس نخوانی که از مختصات جغرافیایی همه کشورها، فقط "افغانستان" را بلد بود و چه درباره پاکستان و ایران سوال می شد و چه درباره برزیل و آرژانتین و بنگلادش، می گفت: "کشوری است که با افغانستان مرز مشترک دارد [یا] ندارد، و اما افغانستان...!". اما طنز تلخ و واقعی چنین شخصیتی، همان دولتمردی است که ۱۱ سال قبل در تبلیغات انتخاباتی، یک کلید را نشان داد و در برابر هر چالش و مشکل اقتصادی گفت "باید تحریم ها لغو شود تا فلان و بهمان مشکل هم حل شود"! او دربست، حل همه مشکلات را متوقف به لغو تحریم ها و آمدن سرمایه خارجی کرده بود؛ اما بعد از ۸ سال، در حالی رفت که ۴ میلیارد دلار بیشتر سرمایه گذاری جذب نکرده بود. در عوض، شمار تحریم ها را به دو برابر رسانده و فروش نفت را به چند صد هزار بشکه فرو کاسته بود. خزانه جارو شده بود؛ به علاوه کسری بودجه کمر شکن، و بدهی ها و تعهدات مالی انباشته؛ بنابراین، طبیعی بود که تورمی سنگین را به یادگار بگذارد. ۷) چنان عبرت هایی، ناظران را نگران می کند، هنگامی که می بینند فلان نامزد انتخاباتی می گوید من هیچ سر رشته ای از اقتصاد ندارم و سوالات جدی اقتصادی را از مشاورانم بپرسید(!) و یا این که او و مشاورانش، پاسخ هر پرسش مصداقی اقتصادی را به عبارت کلی "باید تحریم ها لغو شود و سرمایه گذاری خارجی بیاید" حوالت می دهند؛ و این دغدغه، جدا از نگرانی دیگر درباره جمع نقیضین، میان مشاوران مدعی عدالت خواهی و طرفداران دو آتشه نظام سرمایه سالاری است. هنگامی که نامزدی بگوید چندان از اقتصاد سر در نمی ‌آورد، طبیعی است که از یک سو به اقتضای دریافت فطری خود بگوید "قرار نیست برنامۀ جدید بنویسیم و سیاست جدیدی اجرا کنیم. قدم اول ما این است که مسیری را که دولت پیش گرفته، ادامه دهیم"؛ اما چند روز بعد، در اثر فشار برخی حامیان بی صداقت (مبنی بر این که باید ادبیات را عوض کنی و گرنه حمایت نمی کنیم)، تحلیل همان ها را بازگو و ادعا کند که شاخص های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ نا مطلوب بوده است! این رویکرد متناقض در حالی است که قضاوت منصفانه، مقایسه آمار ها و شاخص های سه سال اخیر، با سه سال پایانی دولت قبل (۱۳۹۷- ۱۴۰۰) است؛ مقایسه ای که نشان می دهد  بسیاری از شاخص ها مثبت شده، یا از شدت شاخص های منفی، کاسته شده است. ۸) جای دوری نرویم. محتوای نشست اعضای دولت قبل با آیت الله رئیسی در مرداد ۱۴۰۰ -زمانی که هنوز کابینه جدید، از مجلس رای اعتماد نگرفته بود- ویترین وضغیتی است که تحویل شهید رئیسی شد: - اسحاق جهانگیری در این جلسه می ‌گوید:«واقعا شرایط کشور دشوار است. ما تقریبا کم‌ سابقه ‌ترین دوران ۴۰ ساله را داشتیم. با اینکه جنگ تحمیلی را هم داشتیم. توی شرایطی که به ‌هرحال با فشار خارجی، آمریکایی ‌ها و مسائل ما در منطقه، مسائل داخلی بسیار سخت شده بود. این شرایط کرونا، این شرایط خشکسالی، منابع کشور هم که ته کشیده، این هم شرایط دشوار بودجه، شرایط اقتصاد دشوار شده، بالاخره آقای رئیسی در چنین شرایطی مسئولیت اداره کشور را بر‌عهده گرفته ‌اند.» - وزیر وقت صمت: «در برق صنایع، ۶۰ درصد شب‌ها و ۳۰ درصد روزها برق هست. برق فولادمان هم ۵۰ درصد بعضی مواقع وصل است و بعضی مواقع قطع و الان تولیدمان کاهش داشته است.» - وزیر وقت نیرو: «جناب آقای رئیسی در جریان باشند که با توجه به کاهش نسبی دما، خوشبختانه فعلا امکان افزایش تولید برق فراهم شده؛ منتها این افزایش مرتب نیست؛ یعنی ما حتی ۷۰ درصد تا ۸۰ درصد هم در بعضی مواقع قطعی داشتیم....». [ظرفیت نیروگاهی در دولت‌ هفتم و هشتم ۶۰ درصد، در دولت‌ نهم و دهم ۶۸ درصد، اما در دولت‌ روحانی تنها ۲۳ درصد رشد کرد] - وزیر وقت جهاد کشاورزی: «برای گندم ۱.۲ میلیارد دلار و برای روغن ۱.۱ میلیارد دلار نیاز داریم؛ علاوه بر ارزی که مربوط به نهاده‌های دامی است و اگر بخواهیم آن‌را ثابت نگه داریم، یک میلیارد دلار هم اینجا نیاز داریم.» 💢 ادامه دارد @IMANI_mohammad
💢 نامزد باید سر در بیاورد -۳ ۹) مدیریت هوشمند؛ پیش نیاز تحول اقتصادی است. اقتصاد با تولید قدرتمند می ‌شود. مسئولیت مهم هر دولت، حباب زدایی از اقتصاد و واقعی کردن آن است. اما دولت قبل در هر دو حوزه، به خطا عمل کرد: در تقویت تولید کم گذاشت، یا خلاف اقتضائات رفتار کرد؛ اما در مقابل، اقتصاد را از حباب انباشت. دمیدن حباب ، با وعده‌ های انتخاباتی آغاز شد و سپس با بزک کردن برجام، شدت گرفت. گردش کار پیچیده اقتصاد را در «برجام و امکان خام فروشی نفت» خلاصه کردند و دروازه واردات را گشودند. مدلی از «تنظیم بازار» که زحمتی نداشت، اما چشم و دهان پرکن بود. سهمیه ‌بندی بنزین و کارت سوخت، ناگهان حذف شد و قاچاق رونق گرفت؛ خسارت حداقل روزانه ۱۰۰ میلیارد تومانی و ۱۴۰ هزار میلیارد تومان، ظرف  چهار سال. بختک «پرداخت یارانه پنهان و غیر هدفمند»، دوباره روی اقتصاد ما افتاده بود. بنزین را گران وارد کردند و ارزان، دست قاچاقچیان یا پر مصرف‌ ها سپردند! درآمد ارزی کمیابی را که چندی بعد در مضیقه قرار می گرفت، به قیمت نابودی تولید ملی، دست وارد‌ کننده‌ ها و دلالان دادند و تورم را سر سفره مردم آوردند. در متن همین سوء تدبیر، ۱۸ میلیارد دلار به قیمت ۴۲۰۰ تومان ظرف دو ماه حراج شد. ۱۰) نامزد ها و حامی آنها، نوعا از تغییر حرف می زنند، اما کدام تغیی؛ پیشرفت یا پسرفت؟ دو مسیر بیشتر نیست: تداوم و ارتقای مسیری که رئیس جمهور شهید(ره) در زمینی ناهموار هموار کرد و مقدمه احیای چند هزار کارخانه، رشد اقتصادی، رونق دیپلماسی، و افزایش اقتدار و بازدارندگی ملی شد؛ و یا بازگشت به دوره ای که یک دهه اقتصاد فریز شده را بر جا گذاشت، ظرفیت های ملی را به تعطیلی کشاند، دست و زبان دشمنان زیاده خواه را دراز تر کرد،  و موجب سرخوردگی و کاهش مشارکت ملی در ابعاد گوناگون شد. طبعا صادقانه نیست اگر نامزدی، به پایگاه اجتماعی و محبوبیت و امیدی که شهید رئیسی با مجاهدت خستگی ناپذیر خلق کرد، چشم بدوزد؛ و در عین حال، عکس آن ممسیر و پشت سر بانیان پسرفت و عقبگرد حرکت کند. گندم نمایی و جو فروشی، جفای بزرگی است که برخی مدعیان خط امام (ره) و عدالت خواهی، با شعار "سلام بر سه سید فاطمی/ خمینی و خامنه ای، خاتمی"  در انتخابات خرداد 1376، و سپس میرحسین موسوی در انتخابات 1388 مرتکب شدند و نهایتا در حالی که با ارتکاب فتنه تقلب، حماسه دشمن شکن انتخابات را به اسباب آشوب افکنی نیابتی تبدیل کرده بودند، گرای "تحریم های فلج کننده" را به مشاوران ارشد دولت آمریکا دادند. تحریم هایی را که خود در ساخت آن سهیم بودند، بهانه منجی نمایی خویش در سال 1392 قرار دادند و با همان نردبان، از دیوار مردم بالا رفتند و ایران قدرتمند را گرفتار چالش های بعدی کردند. 💢 یادداشت روز کیهان @IMANI_mohammad
. ‍ تمرکز غرب روی انتخابات ایران  «بزرگ‌ترین قدرت منطقه» روزنامه انگلیسی گاردین ضمن انتشار مطلبی جهت‌دار به نفع یکی از نامزدهای انتخاباتی در ایران، نامزدی او را «مبارزه سخت» توصیف کرد.  «پاتریک وینتور» دبیر سرویس دیپلماتیک گاردین، نامزد مذکور را «گزینه‌ای برای اعمال تغییراتی هر چند جزئی در فضای سیاسی و اجتماعی ایران» نام برده و نوشت: «تنها نامزد طیف[...]، فرزندانش را پس از مرگ همسرش به تنهائی بزرگ کرد. او با یک نبرد سخت اما نه غیرممکن رو‌به‌رو می‌شود تا رای‌دهندگان سرخورده را متقاعد کند که او فرصتی برای تغییر است. بهترین شانس او این است که شکاف ایدئولوژیک بین رقبای دیگر ادامه یابد و رای آنها را تقسیم کند. او پس از اینکه همسرش را از دست داد، هرگز دوباره ازدواج نکرد. پسرش می‌گوید حتی زمانی که مادرش زنده بود، این پدر بود که برای خانواده آشپزی می‌کرد. آزمون اصلی او در مناظره‌های تلویزیونی صورت می‌گیرد، جایی که رقبای تندرو دیدگاه‌های محافظه‌کارانه مشابهی دارند. او حمایت طیف متبوع‌ را به دست آورده، اما بسیاری- به ویژه رای دهندگان جوان در مناطق شهری- از سیاست رویگردان شده‌اند. مخالفان رژیم می‌گویند حضور او در انتخابات برای افزایش مشارکت طراحی شده و ادعا می‌کنند که او در نهایت در صورت لزوم از حجاب حمایت می‌کند. گفته می‌شود که نظام سیاسی امیدوار است مشارکت مردم به بالای 50 درصد برسد.».  سوگیری و حساسیت روزنامه انگلیسی از این جهت مهم است که این روزنامه ژانویه 2024 (اواخر دی‌ماه سال گذشته) در تحلیلی به قلم «سایمون تیسدال» سردبیر خارجی بخش خارجی خود، تحلیلی با این عنوان قابل توجه را منتشر کرد:  «The US isn’t the biggest power in the Middle East any more. Iran is». گاردین در این یادداشت با اشاره به پیروزی‌های چند سال اخیر ایران در دو حوزه میدان و دیپلماسی نوشته بود: «آمریکا دیگر، بزرگ‌ترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است. جایگاه قدرت برتر در منطقه، اکنون در اختیار ایران است. نظم جهانی مبتنی بر قوانین آمریکا نیز، برای فروپاشی و جایگزینی آماده است. اهرم سیاسی واشنگتن رو به کاهش است، دیپلماسی آن ناکارآمد است و اقتدارش، مورد تمسخر قرار می‌گیرد؛ تشدید حملات بی‌پایان حوثی‌ها در یمن، واقعیت ناخوشایند دیگری را برجسته می‌کند؛ قدرت مسلط در خاورمیانه، دیگر آمریکا و متحدینش، مصر، عربستان‌سعودی یا حتی اسرائیل نیست؛ بلکه این ایران، متحد اصلی حوثی‌ها است؛ ایالات‌متحده، هرگز در جهان عرب، محبوبیت نداشت و فقط به عنوان یک شر ضروری، تحمل می‌شد، اما این دیگر ایرانِ غیرعرب است که اکنون در صندلی رانندگی است؛ اگرچه سیاستمداران تندرو  اسرائیل، هنوز پیام هفتم اکتبر را دریافت نکرده‌اند، اما با اوضاع وحشتناک غزه، وضعیت، تغییر کرده و از همیشه بدتر شده است؛ سفیر عربستان در لندن، هفته گذشته به بی‌بی‌سی گفت که دولت یهود دیگر نباید به عنوان یک مورد خاص در نظر گرفته شود. شبکه محور مقاومت، فارغ از اینکه از دستورات ایران، پیروی می‌کنند یا خیر، در هر صورت در کنار هم عمل می‌کنند و آشکار است که ایران یک ائتلاف کنترل‌شده از راه دور تشکیل داده است؛ بمباران پایگاه‌های حوثی‌ها نیز، واقعیت را تغییر نخواهد داد و به احتمال زیاد، بر عکس به روایت مقاومت ضد غربی و ضد اسرائیلی تهران در سراسر منطقه، دامن خواهد زد.  ایران با هوشیاری بیشتر نسبت به گذشته، سال گذشته، گام‌های عملگرایانه‌ای برای ترمیم روابط با رقبای عرب خلیج ‌فارس برداشت و روابط دیپلماتیک با عربستان‌سعودی را احیا کرد؛ هیچ رابطه عشقی هم در میان نیست و مهم‌ترین جنبه این معامله واقع‌گرایانه، این بود که چین میانجی آن بود. دوستی جدید ایران با چین و روسیه، بیش از عوامل دیگر قدرت مالی ایران را متحول کرده است و جنگ اوکراین به رهبری غرب نیز، کاتالیزور این انتقال بوده است. جنگ و پیامدهای آن، این باور را در پکن و مسکو متبلور کرد که رهبری جهانی آمریکا در حال افول است و نظم جهانی مبتنی بر قوانین واشنگتن، برای فروپاشی و جایگزینی، آماده است. پس از سال‌ها رکود و ناآرامی‌های سیاسی و اجتماعی داخلی، اقتصاد ایران در حال رشد است. پس از ۴۵ سال تلاش، تحریم و تهدید تهران، جواب نداده است؛ آمریکا، انگلیس و اسرائیل با یک رقیب سرسخت رو‌به‌رو هستند که یک ضلع از مثلث اتحاد جهانی است که توسط شبه نظامیان قدرتمند و همچنین، قدرت اقتصادی نیز، حمایت می‌شود؛ اگر می‌خواهیم از یک درگیری گسترده‌تر اجتناب کنیم، به یک رویکرد دیپلماتیک تازه نیاز است.» @IMANI_mohammad
طرفداران نامزدها مُهره بازی دیگران نشوند 🔹به عقل و مصلحت و انصاف نزدیک تر، این است که برخی طرفداران دو آتشه نامزد های محترمی مثل آقایان جلیلی و قالیباف و زاکانی، توان و فرصت محدود خود را صرف نفی و تخطئه نامزدهای دیگر در درون جبهه انقلاب نکنند. ♦️مهم ترین مسئولیتی که هنوز آن بر زمین مانده وادا نشده، ایجاد موج اجتماعی با محوریت روشنگری درباره عملکرد شهید رئیسی و دولت وی در مقایسه با عملکرد دولت روحانی است. 🔹هیجان، چاشنی فعالیت های تبلیغاتی است و اگر از حدود عقل و شرع و مصلحت نگذرد، خوب هم هست. اما مجال محدود خود را صرف کلنجار با یکدیگر کردن، همدیگر را زیر ذره بین گذاشتن، و خرده گیری و عیب جویی کردن، چیزی در سبد انقلاب نمی گذارد؛ ♦️و در عین حال، آن بخش از مردم را که عمق معرفتی ندارند، دلزده و سر خورده می کند. چنین کسانی، یا از اصل انتخابات روگردان می شوند و یا سراغ نامزدی خارج از این درگیری های درون جبهه ای می روند؛ و این هر دو، ضرر است. 🔹طرفداران نامزد ها اگر مهارت داشتند، با طرفداران دیگر نامزدهای منسوب به جبهه انقلاب تعاون و تعامل مثبت داشته باشند، و اگر این مهارت یا دریافت را نداشتند و اصل برای آنها مسابقه بود، باز هم مسابقه در خیرات، با بدگویی و توهین و تهمت و پنجه بر صورت هم کشیدن، در تناقض است.. ♦️همه فعالیت های ما نهایتا باید نشاط سیاسی و انگیزه و امید و قدرت تشخیص نسبت به دو جریان کلی وفادار به انقلاب و اسلام و ایران، و جریان معارض غربگرا را پدید آورد. 🔹همچنین باید، افق دید عمومی را از درگیری های محدود سیاسی، به مسائل کلان کشور در سطح جهانی گسترش دهد و بتواند تهدید ها و فرصت های عمومی ملی و بین المللی را برای مخاطب عام جا بیندازد. ♦️ما باید بتوانیم در برابر هجوم دائمی و ترکیبی غرب، بسیج گری عمومی داشته باشیم و این بسیج گری، با درگیر شدن با یکدیگر و هم فرسایی پدید نمی آید، بلکه این درگیری ها، ضد نشاط و انگیزش عمومی است. 🔹درگیر دعواهای حیدری/ نعمتی شدن، و نامزد خود را تا عرش بردن و دیگری را تخریب کردن، می تواند ما را غوطه ور در غفلت موهومی کند که برآیند آن، به جای انتخاب شدن بهترین فرد از نظر هر کدام ما، به روی کار آمدن ضعیف ترین و بدترین نامزد ختم شود. ♦️طرفداران دو آتشه، این احتمال را هم بدهند که بخشی از آتش افروزان اختلافات جاری، اصلا نسبتی با جبهه انقلاب نداشته باشند و نفوذی باشند، یا از نفوذی ها بازی خورده باشند. 🔹انقلاب اسلامی در حال ایجاد دگرگونی عمیق در نظم جهانی است و بنابراین بدیهی است که سرویس های خبیثی مثل CIA ،MI6 و موساد، برای مختل کردن حرکت کلی انقلاب، برنامه ریزی گسترده ای انجام داده باشند. و کدام برنامه، کاری تر از بد دل ساختن و با هم درگیر کردن نیروهای انقلابی؟! @IMANI_mohammad
. احتمالات مشارکت و رای لازم برای پیروزی در مرحله اول انتخابات 🔹تعداد واجدین شرایط رای دهی در انتخابات مجلس دوازدهم (چهار ماه قبل)، ۶۱ میلیون و ۱۷۲ هزار و ۲۹۸ نفر بود. 🔹در آن انتخابات، ۲۴٬۸۶۱٬۵۴۲ نفر شرکت کردند و نرخ مشارکت ۴۰٫۶ درصد ثبت شد. 🔹طبق اصل ۱۱۷ قانون اساسی، پیروزی یک نامزد در دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری، مستلزم کسب اکثریت مطلق آرای شرکت‌کنندگان، یعنی بیش از ۵۰ درصد است. ♦️هم اکنون طبق نظر سنجی ها میزان احتمالی مشارکت ۵۵ درصد برآورد شده و پیش بینی می شود تا ۶۰ با ۶۵ درصد در هشتم تیر افزایش یابد. 🔹با یک محاسبه تقریبی، میزان رایی که یک نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری باید در احتمالات متفاوت مشارکت کسب کند تا بتواند در دور اول پیروز شود، به طور تقریبی به این شرح است: 🔸 مشارکت ۵۰ درصد (۳۰ میلیون  ۵۸۶ هزار نفر) 🔻رای لازم برای پیروزی در دور اول: ۱۵ میلیون و۲۹۳ هزار رای 🔸 مشارکت ۵۵ درصد ( ۳۳ میلیون و ۶۵۰ هزار نفر) 🔻رای لازم برای پیروزی در دور اول: ۱۷ میلیون و ۳۲۵ هزار رای 🔸 مشارکت ۶۰ درصد ( ۳۶میلیون و ۷۰۳ هزار نفر) 🔻رای لازم برای پیروزی در دور اول: ۱۸ میلیون و ۳۵۲ هزار رای 🔸مشارکت ۶۵ درصد (۳۹ میلیون و ۷۷۰ هزار نفر) 🔻رای لازم برای پیروزی در دور اول:  ۱۹ میلیون و ۹۳۵هزار رای 🔹بدین ترتیب به نظر می رسد کاهش نامزدها و اجماع به ویژه میان آقایان جلیلی و قالیباف برای پیروزی در دور اول انتخابات، یک ضرورت است. @IMANI_mohammad
نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲: 🔹از 50 میلیون و 483 هزار و 192 نفر واجد شرایط رای دادن، 36 میلیون و 704 هزار و 156 نفر رای دادند که 35 میلیون و 458 هزار و 747 رای صحیح اخذ شد. میزان مشارکت، 72.7 درصد . 1- حسن روحانی: 18 میلیون و 613 هزار و 329 رای 2- محمدباقر قالیباف: شش میلیون و 77 هزار و 292 رای 3- سعید جلیلی: چهار میلیون و 168 هزار و 946 رای 4- محسن رضایی: سه میلیون و 884 هزار و 412 رای 5- علی‌اکبر ولایتی: دو میلیون و 268 هزار و 753 رای 6- سیدمحمد غرضی: 446 هزار و 15 رای. @IMANI_mohammad
 نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ مجموع کل آرا ماخوذه: 41,220,131 رای سید مصطفی آقا میرسلیم: 478,215 رای حسن روحانی: 23,549,616 رای سید ابراهیم رئیسی ساداتی:  15,786,449 رای سیدمصطفی هاشمی طبا:  215,450 رای    @IMANI_mohammad
. نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ تعداد واجدین شرایط رأی دادن، ۵۹ میلیون و ۳۱۰ هزار و ۳۰۷ نفر. مجموع آرای ماخوذه ۲۸ میلیون و ۹۳۳ هزار و چهار رای. میزان مشارکت، ۴۹٫۲ درصد سید ابراهیم رئیسی‌: ۱۷ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۳۴۵ رای محسن رضایی: ۳ میلیون و ۴۱۲ هزار و ۷۱۲ رای عبدالناصر همتی: ۲ میلیون و ۴۲۷ هزار و ۲۰۱ رای سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی: ۹۹۹ هژار و ۷۱۸ رای آرای باطله: ۳ میلیون و ۷۲۶ هزار و ۸۷۰ رای @IMANI_mohammad
محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
طرفداران نامزدها مُهره بازی دیگران نشوند 🔹به عقل و مصلحت و انصاف نزدیک تر، این است که برخی طرفداران
. کدام اجماع؟ 🔹برخی مخاطبان می پرسند کدام اجماع ؟ و منظورشان این است که کدام نامزد باید به نفع دیگری کنار برود؟ لابد اگر اجماع بر سر نامزد مطلوب شأن باشد، با اشتیاق استقبال می کنند و اگر خلاف آن باشد ، پس می زنند و درباره برتری نامزد مد نظر خود استدلال می کنند. ♦️بی تردید، هر کدام نامزدهای مورد بحث، نقاط قوت و ضعف خود را دارند و هیچ یک، به جامع الاطرفی آیت الله رئیسی (ره) نیستند. (بماند که آن شهید والامقام هم مورد غفلت و ناسپاسی برخی خودی ها بود.). اما اقتضای مصلحت این است که برای افزایش آرای نامزد جبهه انقلاب، تنازل و اجماع صورت گیرد. 🔹به نظر می رسد اگر حامیان و طرفداران اجازه بدهند که خود نامزدهای محترم در این باره تعامل همفکری کنند، منطقی تر، و امکان ائتلاف بسیار بیشتر است. ♦️نهایتا باید به نامزدها و حامیان آنها این رویداد پر تکرار را یادآور شد که چه در جنگ های صدر اسلام و چه در دفاع مقدس، چنان روح گذشت و ایثار حاکم بود که وقتی می خواستند به یک رزمنده مجروح، جرعه ای آب بنوشانند و آب کم بود، هر رزمنده به نفر کنار دست خود اشاره می کرد تا او را سیراب کنند، و نفر دوم اصرار می کرد آب را به رزمنده مجروح سوم برسانند. گاه، به شهادت رسیدند، اما لب به آب نزدند تا دیگری سیراب شود. 🔹اکنون نوبت ماست که از کمال طلبی بی حد و مرز و حداکثری -اما احتمالا، منتهی به نتیجه‌ای به غایت نامطلوب - عبور کنیم و با رسیدن به اجماع بر سر یک نامزد (پس از انجام مناظرات و شفاف تر شدن احتمالات آرا)، امیدواری را در جبهه انقلاب دو چندان کنیم. ♦️پیروزی ما در این همدلی و ائتلاف است و نه تصلب بر سر این یا آن نامزد. @IMANI_mohammad