ارزیابی میزان مشارکت
فانتزی یا با متغیر های واقعی؟ -۲
🔹یک واقعیت مهم دیگر که در ارزیابی میزان مشارکت، عمدا یا سهوا مغفول می ماند، توجه نکردن به "جمعیت واقعی رای دهندگان" در دنیا و کشورمان، در مقایسه با "جمعیت واجد حق رای" است.
♦️در همه کشورها، 15 تا 30 درصد شهروندان در هر صورت، به انتخابات اهمیت نمیدهند و در قطبیترین و هیجانیترین شرایط اجتماعی و سیاسی هم میل به مشارکت ندارند؛ بیآنکه الزاما سیاسی و تحریمی باشند.
🔹در انتخابات اخیر آمریکا که در داغ ترین وضعیت سیاسی و شرایطی به شدت قطبی شده برگزار شد، حدود 62 درصد مردم شرکت کردند و 38 درصد رای ندادند. در سیزده دوره انتخابات ریاست حمهوری ایران نیز، میزان مشارکت به ترتیب: 67، 64، 74، 54، 54، 50، 79، 67، 62، 85، 72، 73 و 49 درصد بوده است.
♦️به عبارت دیگر، متوسط مشارکت در دوازده دوره انتخابات گذشته -بدون احتساب حجم تبلیغات رسانه های اردوگاه دروغ و سوء مدیریت دولت فعلی- 66.7 درصد بوده و مشارکت فعلی، 18 درصد کمتر از متوسط 12 دوره قبلی است. اگر هم با دو انتخابات ریاست جمهوری قبلی مقایسه کنیم، کاهش مشارکت 23 درصد بوده است.
🔹بنابراین ارزیابی واقعی، مقایسه میزان مشارکت فعلی با متوسط 12 دوره یا دو دوره قبلی است و نه 100 درصد واجدان حق رای که به طور متوسط، 20 تا 30 درصد آنها "هرگز" یا "غالبا"، میلی به شرکت در هیچ انتخاباتی در دنیا و کشور ما ندارند.
🔹اگر رقم 18 یا 23 درصد را میزان واقعی کاهش مشارکت بدانیم، متغیر های زیر در آن موثر بوده است:
🔻نگرانی از کرونا که در انتخابات کشورهای مهم 11 تا 20 درصد موثر بوده است. آقای وهابزاده مشاور وزیر بهداشت میگوید «گروههای حساس، بیماران و سالمندان، جمعیتی حدود 10 میلیون نفر را تشکیل میدهند که بسیاری از آنها به خاطر نگرانی از کرونا نتوانستند در انتخابات شرکت کنند.
🔻سوء عملکرد بی سابقه دولت مستقر. در نظرسنجی شهریور سال گذشته ایسپا، 69 درصد مردم گفته بودند وضعیت اقتصادی شان به نسبت پنج سال قبل (پیش از برجام) بدتر شده و فقط 12 درصد معتقد بودند وضع شان بهتر شده است. در هشت ماه بعدی تا انتخابات هم بی تدبیری دولت، بیشتر و مشکلات معیشتی، افزونتر شده بود.
🔻فضا سازی مسموم شبکه رسانه ای وابسته به ناتوی اطلاعاتی و فرهنگی (ویرانی طلبان ایران).
🔻اخلال و اختلال های پدید آمده در روز رای گیری در داخل و خارج کشور.
🔻عدم احراز صلاحیت برخی نامزدها، که شاید می توانست چند درصد مشارکت را افزایش دهد، یا دست کم، بهانه را از دست بهانه جویان بگیرد؛ بهانه جویانی که عملکرد آنها در دولت روحانی و احمدی نژاد (دو سه سال آخر)، یکی از دلایل کاهش کارآمدی دولت و یاس مردم بوده است.
🔹مشخصا درباره فضا سازی مسموم برخی از مدعیان اصلاح طلبی که در دولت ائتلافی روحانی حضور داشتند، باید یادآور شد که این ائتلاف و رئیس آنها (خاتمی) در انتخابات نامزد داشتند، اما بیش از ۲.۴ میلیون رای (۷ درصد کل آراء ماخوذه و ۴ درصد کل واجدان حق رای) کسب نکردند.
@IMANI_mohammad
خدمت ندانسته یونسی
به رژیم درمانده اسرائیل
وزیر اطلاعات دولت خاتمی گفت: نفوذ موساد در بخشهای مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولین جمهوری اسلامی، برای جان خودشان نگران باشند.
علی یونسی در گفتوگو با جماران اظهار داشت: از نفوذ سرویسهای اطلاعاتی و مخصوصاًًًً اسرائیل غفلت شد. ۱۰ سال اخیر متأسفانه نفوذ موساد در بخشهای مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولین جمهوری اسلامی برای جان خودشان نگران باشند. متأسفانه سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی به جای اینکه آنها را شناسایی کنند، به جان خودیها افتادهاند.
وی میافزاید: برای من بهعنوان فردی که مدتی در وزارت اطلاعات کار کردهام بسیار دردآور هست. در زمان ما و قبل از ما چنین نفوذهایی وجود نداشت و آنچه که میگفتند کار اسرائیل است ثابت شد که نبود. ولی بعد از ما به دلیل رقابت سرویسهای اطلاعاتی، موازیکاری که در وزارت اطلاعات رخ داد و سازمانهای جدیدی که در مقابل وزارت اطلاعات ایجاد شد، وزارت اطلاعات را تضعیف کردند.
یونسی گفت: آن سازمانهای جدید و موازی وزارت اطلاعات به جای اینکه با نفوذ مبارزه کنند، مشغول کنترل و مبارزه با خودیها شدند. میدان برای نفوذ سرویسهای جاسوسی دنیا باز شد و امروز ما حق داریم برای همه جا و هر اتفاقی که رخ بدهد نگران باشیم.
درباره اظهارات آقای یونسی گفتنی است؛ اولا اینکه ایشان- ولو با ادبیات مغلوط- اذهان را متوجه موضوع «نفوذ» کرده، مغتنم است. یونسی عضو طیفی است که بخشهایی از آنها به مدت بیست سال، موضوع توطئه و نفوذ را انکار کرده یا آدرس غلط درباره آن دادهاند.
ثانیا، طبق نظر آقای یونسی اسرائیل بایستی در موقعیت دشمن جایابی شود. اینجا هم اغلب مدعیان اصلاحطلبی و سران آن (از جمله خاتمی و موسوی)، کارنامه مردودی دارند.
آنها در فتنه آمریکایی- انگلیسی سال 88 تا جایی پیش رفتند که در روز قدس، دودستگی ایجاد کردند. آن روز، شعار القاشده وزارت خارجه اسرائیل، از سوی فتنهگران تکرار شد: «نه غزه، نه لبنان». بهنظر آقای یونسی، این خیانت بزرگ اگر نفوذ در میان برخی مدعیان سابق انقلابیگری و خط امام نیست، پس چیست؟ ضمنا باید یادآوری کرد آقای «ک» (از گردانندگان اتاق فکر فتنه سبز در لندن) سفری مخفیانه به سرزمینهای اشغالی داشت. خیانت فعالان فتنه سبز به حدی بیسابقه و چشمگیر بود که بارها از سوی سران رژیم صهیونیستی مورد تمجید واقع شدند. فتنه 88، دومین خیانت این طیف نفوذزده، پس از خیانت سال 78 بود و جالب اینکه در همان دوره نیز روزنامه خرداد وابسته به اولین وزیر کشور دولت اصلاحات، سنگ اسرائیل را به سینه زد و از جمله به این دلیل محاکمه شد.
ثالثا در فتنه قتلهای زنجیرهای، چند منتقد نجیب نظام به قتل رسیدند و فضای تبلیغاتی مسمومی به راه افتاد. یکی از قربانیان این جنایت مشکوک، مرحوم دکتر مجید شریف، مترجم کتاب روشنگرانه و ضد صهیونیستی پروفسور روژه گارودی با نام «اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل- تاریخ یک ارتداد» بود. آقای یونسی که پس از کنارهگیری وزیر وقت، وزیر اطلاعات شد، آیا بررسی مستقلی انجام داد که چرا باید مترجم کتاب ضد صهیونیستی در تهران ترور شود؟
نکته قابل تأمل اینکه سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی، دوازده سال بعد از این جنایت، در سال 89 نوشت: «دشمنان اسرائیل فقط روحالله خمینی و مذهبیها نیستند حتی در میان کمونیستها و برخی ملی- مذهبیها هم میتوان چنین دشمنانی را پیدا کرد. گارودی که از سران حزب کمونیست فرانسه بود، مسلمان و مرید خمینی شد و نامش را از «روژه» به «رجاء» تغییر داد. او بهخاطر این کتاب، در فرانسه محکوم شد. ترجمه مجید شریف از این کتاب، هیچگاه از سوی روشنفکران حکومتی مورد نقد و نکوهش قرار نگرفت».
این جنایت در دولت خاتمی اتفاق افتاد، اما نفوذیهای مدعی اصلاحطلبی، فاز دوم عملیات را با حمله به نظام و انقلاب کلید زدند، بیآنکه امثال آقای یونسی شهامت به خرج بدهد و بپرسد یا بگوید که چه کسانی مثلا از مترجم کتاب ضد صهیونیستی گارودی کینه به دل داشتند و چرا او را کشتند و خونش را به گردن جمهوری اسلامی انداختند؟
@IMANI_mohammad
👇👇👇
رابعا آقای یونسی با القای دوگانگی میان وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه و دخیل دانستن آن در غفلت از نفوذ، آدرس غلط میدهد. او لابد اطلاع دارد که اطلاعات سپاه دوشادوش سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات، با شبکههای نفوذ پیچیدهای برخورد کرده که متأسفانه یک سر آن در برخی مراکز حساس دولتی بود. چند نمونه از این نفوذها، شبکه آمدنیوز، گاندوها و همچنین شبکه نفوذی بود که به بهانه محیط زیست و با میانداری معاون فراری سازمان محیط زیست تشکیل شده بود. برخی از این شبکه به صهیونیستها وصل بودند.
متأسفانه آقای یونسی به جای مقامات میزبان عناصر نفوذی، سازمان اطلاعاتی قدرتمند و کاربلدی را که دست سرویسهای جاسوسی را کوتاه کرده، متهم میکند و خود این کار، شکبرانگیز است. آیا او میداند و عمدا آدرس گمراهکننده میدهد؟ یا نمیداند و با واسطه، بازیچه عملیات روانی دشمن شده است؟
خامسا رژیم صهیونیستی در بدترین و ضعیفترین دوره عمر نامشروع خویش به سر میبرد و در داخل و خارج با بحرانهای عمیق دست و پنجه نرم میکند. آشوب سیاسی و اجتماعی که موجب برکناری نتانیاهو شد، تشدید خرابکاریها و انفجار در مراکز حیاتی این رژیم، و حملات موشکی بیسابقه مقاومت فلسطین، بخشی از این گرفتاریهاست.
به همین دلیل هم مقامات سیاسی و امنیتی اسرائیل، بنا را بر بلوف و بزرگنمایی درباره تحرکات ضدایرانی گذاشتهاند؛ و حال آنکه آنها حداکثر، بخشی از ناتوی اطلاعاتی (شامل سیا، امآیسیکس و برخی سرویسهای دیگر اروپایی) محسوب میشوند. در عین حال، همین سه سال قبل بود که صهیونیستها اعلام کردند گونن سِگِو، وزیر اسبق انرژی و امور زیربنایی در دولت اسرائیل، سالها جاسوس ایران بوده و به همین اتهام به 11 سال زندان محکوم شد. بنابراین ضمن مبارزه قاطع با سرپنجههای نفوذ، باید دقت داشت که اسیر عملیات روانی دشمن درمانده نشد.
روزنامه کیهان
@IMANI_mohammad
کدام سرباز ایرانی
رامسفلد را به زانو درآورد؟
♦️دونالد رامسفلد، وزیر دفاع اسبق آمریکا، در سن ۸۸ سالگی درگذشت. او به عنوان نماد دوره اقتدار گرایی آمریکا، سال ها قبل از این که بمیرد، به واسطه نابودی پروژه اش، نابود شد.
🔹رامسفلد از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ در دولت جرالد فورد، و از ژانویه ۲۰۰۱ تا دسامبر ۲۰۰۶ در دوره جورج بوش، وزارت دفاع آمریکا را بر عهده داشت. دوره اخیر وزارت وی، دوره ای است که از پروژه "قرن جدید َآمریکایی" رونمایی شد.
♦️نو محافظه کاران آمریکایی، سه سال قبل از پایان هزاره دوم و قرن بیستم میلادی، پروژه"قرن جدید َآمریکایی" را تدوین کردند که مطابق آن، آمریکا رسما کدخدای دنیا می شد و خاورمیانه را پشت قباله خود می زد.
🔹بهانه این اتفاق، حملات یازده سپتامبر بود. آمریکا به بهانه این حمله تروریستی، ابتدا در سال ۲۰۰۱ به افغانستان (همسایه شرقی ایران) و دو سال بعد به عراق (همسایه غربی ایران) حمله کرد و ظرف دو سال، این دو کشور را به اشغال خود درآورد. همزمان، صهیونیست ها مرتکب حمله به لبنان و غزه شدند.
♦️رامسفلد، از طراحان دو حمله جنایتکارانه به افغانستان و عراق است. هر چند بهانه حملات، سرکوب طالبان و القاعده و حامی آن (صدام) معرفی شد؛ اما هدف نهایی، ایران بود. مقامات آمریکایی، مدعی "جنگ جهانی چهارم" بودند و بیست کشور اسلامی را در فهرست حمله قرار داده بودند.
🔹جالب این که همین آقای رامسفلد دسامبر ۱۹۸۳ (آذر ۶۱) به عنوان نماینده ویژه ریگان، با صدام در بغداد ملاقات کرده و بدین ترتیب، فصل تازه ای از روابط دوجانبه با محوریت جنایت علیه ایران آغاز شده بود.
♦️در حالی که روشنفکرانی مانند فوکویاما سعی داشتنند با تئوری "پایان تاریخ"، لیبرال دموکراسی را قله تمدن معرفی کنند، اما دوره بوش- رامسفلد، یکی از سیاه ترین دوره ها از نظر جنایت و نقض حقوق بشر است.
🔹این دوره، مقارن جنایت های کم نظیر در افغانستان و عراق و انتشار تصاویر شکنجه های منزجر کننده در ابوغریب و گوانتانامو بود. سنای آمریکا سال ۲۰۰۸، رامسفلد را مسئول نقض حقوق بشر در زندانهای خارجی آمریکا دانست.
♦️هدف نهایی جنگ، نابودی ایران در دوره ای بود که طیف غربگرای مدعی اصلاح طلبی، بر دولت و مجلس حاکم بودند و پالس های تسلیم و همکاری می فرستادند. فتنه سال 78 یکی از خیانت های غربگرایان در آستانه همین دوره است.
🔹اما سرانجام پروژه قرن جدید، با سرشکستگی و تحقیر و زوال سلطه آمریکا در غرب آسیا به ویژه عراق همراه شد. شکست آمریکا و اسرائیل در چهار جنگ، سرفصل تازه ای در اقتدار محور مقاومت، از ایران و عراق و سوریه تا لبنان و فلسطین بود.
♦️جنگ مغلوبه شد، چون یک فرمانده میدانی شجاع و مدبر به نام سلیمانی و همرزمان او در منطقه، در برابر یاغیگری آمریکا و اسرائیل قد علم کردند.؛ ژنرالی که با افتخار، خود را "سرباز آیت الله خامنه ای" می نامید.
🔹مقاومت انقلابی، هفت دولت آمریکا را به هزیمت کشاند و پروژه مشترکی را که دولت های کارتر، ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر، اوباما و ترامپ دنبالش بودند، نابود کرد؛
♦️تا آنجا که ترامپ گفت "هفت هزار میلیارد دلار در جنگ های خاورمیانه هزینه کردیم اما رئیس جمهور آمریکا وقتی می خواهد به عراق سفر کند، باید شبانه و با هواپیمای چراغ خاموش (آن هم به پایگاه نظامی عین الاسد و نه بغداد) سفر کند. این غم انگیز است".
@IMANI_mohammad
🔹چشمانداز هماهنگی۳ قوه
♦️یادداشت روز کیهان:
https://kayhan.ir/
@IMANI_mohammad
چشمانداز هماهنگی۳ قوه - ۱
1- با انتخابات اخیر، فرصت کمنظیری برای هماهنگی دولت، مجلس و دستگاه قضایی پدید آمده است. باید این فرصت ذیقیمت را مغتنم شمرد. نعمتها در معرض فساد و زوال هستند، مگر اینکه حق آنها به جا آورده شود.
امیر مومنان (ع) فرمود: «اِنَّ لِلهِ فِی کُلِّ نِعْمَهًْ حَقّاً، فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ مِنَها، وَمَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ نِعْمَتِهًْ. برای خداوند در هر نعمتى، حقى است. پس هر کس حق آن را ادا کند، آن نعمت بر او افزون شود و کسى که کوتاهى نماید، نعمت را در خطر زوال قرار دهد». به جا آوردن حق «همسویی شدن سه قوه»، همدلی و همافزایی بیدریغ در خدمت به مردم، و شتاب بخشیدن به پویش پیشرفت و عدالت است.
2- آیندههای دور، به مراتب نزدیکتر از آن چیزی است که تصور میکنیم. امروز، آیندهای است که زمانی دور میپنداشتیم. و دیروز، آینده رفته است. چشم بر هم بزنیم - و عمر باقی باشد- دوره چهارساله دولت جدید هم سپری میشود و آثار فعالیت آن باقی میماند. زمان، درنگ ندارد و معطل هیچ کس نمیشود. حرکت و صیرورت، قاعده زندگی است و حتی آنها هم که هدف و برنامه نداشته باشند، با موج زمان، رانده میشوند.
آیندهنگری، پیشبینی و برنامهریزی، پیشنیاز هر حرکت جمعی است. راهبردنگاری کشور، در قالب تبیین «گام دوم انقلاب»، ابلاغ سند چشمانداز بیستساله و اسناد و نقشه راههای تعریفشده در ذیل آن انجام شده است.
اینک در چهار ساله پایانی چشمانداز بیستساله، ضرورت دارد قوای سهگانه و «مجمع» بررسی کنند که چه میزان از این سند اجرایی شد (بلکه حتی از اهداف ترسیمشده جلوتر هستیم؟)، چقدر اجرایی نشد؟ علل توفیق و عدم توفیق در هر یک از حوزههای مد نظر چه بود؟ و کاستیها و انحرافات از این سند را چگونه باید جبران کرد؟
3- بر اساس سند چشمانداز بنا بوده ایران، «کشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل» باشد.
در 16 سال گذشته، دو رئیسجمهور و چهار دولت متفاوت سر کار آمدند که حاصل جمع عملکرد آنها (به علاوه عملکرد مجالس هفتم تا یازدهم، قوه قضائیه تحت ریاست سه رئیس، و سایر دستگاهها) کارنامهای متنوع از موفقیتها و ناکامیها را به دست میدهد.
در این 16 سال سپری شده، برخی مدیران جان گرامی خود هم را پای آرمانها گذاشتند و بنابراین اکنون در حوزه ماموریت آنها، به مراتب جلوتر از موقعیتهای پیشبینی شده در چشمانداز بیستساله هستیم. برخی پیشرفتهای علمی و فنی و اقتدار منطقهای چنان چشمگیر است که بارها در گزارش نهادهای آمریکایی، توانمندیهای ارتقایافته ایران در کنار دو کشور (تهدید) بزرگ، یعنی چین و روسیه، رتبهبندی شده است.
4- اما در همین دوره، برخی متولیان نه تنها منطق ایثار شهیدانی مثل سلیمانی، همدانی، طهرانیمقدم، فخریزاده و مجید شهریاری را پیشه نکردند، بلکه به روش مستاثران (خودخواهانه و خودکامانه و از سر شهوت و غضب باطل) با سیاست و مدیریت برخورد نمودند و برخی ابعاد پیشرفت را متوقف کردند، یا حتی عقبگرد زدند.
مشخصا برخی مدیران ارشد در دهه اخیر که دهه تشدید دشمنیهای غرب برای متوقف کردن جهش پیشرفتهای ایران بود، غیرمسئولانه رفتار کردند. نه پیشبینی درستی کردند، نه تدابیر درستی به کار بستند و نه اجازه دادند جبهه داخلی در برابر صف دشمن، منسجم شود.
تعامل مثبت و سازنده قوا را به درگیری و تنشهای زیانبار تبدیل کردند و ناامیدی و یأس را به بدنه جامعه تزریق نمودند. به ویژه در این چند سال اخیر که تولید تنش در درون حاکمیت و اعتماد یکسویه به دشمن در سیاست خارجی، عادت برخی مدیران شد و اثر فرساینده خود بر اقتدار ملی را گذاشت.
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad
چشمانداز هماهنگی۳ قوه - ۲
5- فارغ از مدل نظامهای حکومتی در دنیا، یکپارچگی حاکمیت، حرف اول را در موفقیت نظامهای سیاسی میزند. معالاسف ما، از ابتدای انقلاب تا امروز در برخی مقاطع، با نقشه دوگانهسازی و ایجاد انشقاق در حاکمیت مواجه بودهایم.
از چالشهای مربوط به دولت موقت و دولت بنیصدر که بگذریم، برخی رویکردهای دولت سازندگی، با گفتمان انقلاب زاویه پیدا کرد و از متن این زاویه، دولت معارضهجویی سر کار آمد که برخی حامیان و متولیان آن اصالتا بر حاکمیت دوگانه اصرار داشتند.
قفل کردن کارها، انحراف گفتمانی، کنار زدن اولویتها و ترجیح حاشیهسازی، برنامهریزی مغایر با آرمانها، درگیریهای فزاینده درون حاکمیت، ناراضی کردن مردم و بسترسازی برای التهابات تند سیاسی، نتیجه چنین مدیریتی بود.
با روی کار آمدن دولت بعدی (احمدینژاد)، بسیاری از این انحرافات به مدت دو سه سال کمرنگ شد و به همین دلیل موفقیتهای بزرگی در حوزه اقتصاد و عدالت و سیاست خارجی پدید آمد. اما به ویژه پس از تشکیل دولت دهم، برخی از اصطکاکها میان قوا مجددا احیا شد. در دولت یازدهم و دوازدهم نیز متاسفانه شاهد احیای نقشه حاکمیت دوگانه توسط برخی عناصر نفوذزده و بیتقوا بودیم که هرچه به دشمن عهدشکن اعتماد کردند و معطل توافق باطلشده ماندند، در سیاست داخلی، درگیری و قفلشدگی امور را مهندسی کردند.
اجمالا مرور تعاملات مجالس ششم تا یازدهم، با دولتهای هفتم تا دوازدهم، نشان میدهد که اگر در برخی مقاطع، تعامل دولت و مجلس در خدمت همافزایی و تقویت اقتدار ملی بوده، در برخی مقاطع دیگر، شکل فرسایشی به خود گرفته است.
براساس این تجربه تاریخی، سزاوار است که از همین حالا برای همدلی مجلس و دولت جدید زمینهسازی شود. بدون کار فراکسیونی قوی در درون مجلس، و تعامل معقول میان دولت و مجلس، کار دست اغیار و لابیستها یا تفرقهاندازان میافتد.
6- یک اولویت بر زمین مانده در مقیاس کار هماهنگ سه قوه، سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» است که بهمنماه 92 از سوی رهبر انقلاب به سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد. این سیاستها، علاج بسیاری از مشکلات مزمن اقتصادی است، اما متاسفانه در برخی بندهای مهم، وجهه همت قرار نگرفته یا حتی عکس آن عمل شده است. برخی عناوین این سیاستهای راهبردی مهم به این شرح است:
- تأمین شرایط و فعال سازی کلیه امکانات و منابع به منظور توسعه کارآفرینی.
- محور قرار دادن رشد بهرهوری در اقتصاد...
- استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید،اشتغال و بهرهوری، و ارتقای شاخصهای عدالت اجتماعی.
- افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (بهویژه در اقلام وارداتی)...
- تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید.
- اصلاح و تقویت همهجانبه نظام مالی کشور.
- حمایت همهجانبه از صادرات کالاها و خدمات...
- توسعه حوزه عمل مناطق آزاد به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج.
- مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز...
- افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه و بالا بردن صادرات برق و محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی.
- صرفهجویی در هزینههای عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها و منطقیسازی اندازه دولت.
- افزایش سالانه سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت.
- شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از فعالیتها و زمینههای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری، ارزی و...
- شفاف و روان سازی نظام توزیع و قیمتگذاری و روزآمدسازی شیوههای نظارت بر بازار.
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad
چشمانداز هماهنگی۳ قوه - ۳
7- چهار سال پایانی «سند چشمانداز بیستساله»، با دولت جناب آقای رئیسی مقارن شده است. این دولت، هم از فرصتهایی مانند «جوانی جمعیت، ظرفیتهای بزرگ انسانی و طبیعی، هماهنگی سه قوه، و موقعیتها و موفقیتهای منطقهای» برخوردار است و هم با چالشهایی مانند «کاهش رشد جمعیت، رکود تورمی، کسری بودجه و افزایش غیرطبیعی نقدینگی، مشکلات محیط زیستی، کاستیهای تامین برخی منابع انرژی، کرونا و تحریم» مواجه است.
چالشها کم نیست؛ اما یقینا در صورت اهتمام و تدبیر میتوان از عهده آنها برآمد بلکه حتی تبدیل به فرصت کرد. متاسفانه برخی مدیریتها، در اثر سیاستزدگی، به اقتصاد و معیشت مردم بیاعتنایی کردند، در مقاطعی هم که دم از اقتصاد زدند، اخلاق و فرهنگ عمومی و عزت و اقتدار ملی را در معرض آسیبهای جدی قرار دادند و رکوردهای تورم و شکاف طبقاتی و فقر را در کنار گسترش آسیبهای اجتماعی و امنیتی جا به جا کردند. تعادل و اعتدال باید به مدیریت دولت برگردد.
8- پاسداشت نعمت همسویی سه قوه، همفکری و همدلی مومنانه، و پرهیز از رویکردهایی است که معبر و منفذ برای شیاطین باز میکند. خطبه قاصعه (خطبه 192 نهجالبلاغه)، آسیبشناسی بینظیر امیر مومنان (ع) درباره علل پیروزی و شکست امتهاست:
«بندگان خدا حذر کنید از اینکه دشمن خدا (شیطان)، بیماری خود را به شما سرایت دهد و با خواندن خویش، شما را منحرف سازد و لشگر سواره و پیاده خویش را علیه شما بسیج کند... پس با شدت و جدیت تمام با او مبارزه کنید که به خدا سوگند او بر اصل شما فخر فروخت و به هویت انسانی شما اهانت کرد. سر راه شما را گرفت و لشکر وی همه جا در پی شکار شما بودند و بند بند انگشتان شما را میزدند.
با هیچ ترفندی نمیتوانید جلوی حمله آنان را بگیرید و با هیچ ارادهای نمیتوانید از خود دفاع کنید در حالی که در منطقه ضعف و در حلقه تنگنا و جولانگاه بلا گرفتار هستید. پس، خاموش کنید آن آتشهای عصبیت و کینههای جاهلی را که در دلهای شما پنهان است. که همانا این حمیِت در انسان مسلمان، از رخنهگاههای شیطان است...
عصبیت، یا از سر جهل است و یا به خاطر سفاهت... پس اگر ناچار از عصبیت هستید، تعصب شما برای اخلاق نیکو و رفتار پسندیده باشد... بپرهیزید از عذابهایی که به خاطر سوءرفتار بر امتهای پیشین نازل شد... و چون در حالات نیک و بد آنها اندیشیدید، ملازم اموری باشید که عزت را برای آنها به همراه آورد، و دشمنانشان را دور ساخت و عافیت و آسایش را بر آنها گستراند و رشته کرامت را به آنها رساند؛
و آن امور عبارت است از: اجتناب از تفرقه و التزام به الفت، و اصرار و توصیه یکدیگر بر این امور. و بپرهیزید از هر چیزی ستون فقرات آنها را در هم شکست و قدرتشان را سست کرد: کینههای درونی، و بدخواهی و پشت به هم کردن، و دست از یاری هم برداشتن».
@IMANI_mohammad
پیدا و پنهان ماجرای قطع برق -۱
🔹قطع شدن برق همزمان با گرمای بی سابقه هوا، برای مردم کلافه کننده و برای اهالی کسب و کار، آزار دهنده است. طبیعتا همه حساس می شویم که چرا این مضیقه پیش آمده و دنبال مقصر می گردیم. بعضی دنبال راه حل می گردند و برخی دیگر، کلافگی و ناراحتی را بروز می دهند.
♦️میزان مصرف، میزان تولید و شبکه توزیع، سه متغیری است که می تواند در پدید آمدن این چالش موثر باشد. شدت بی سابقه گرما، بالغ بر 10 هزار مگاوات، بر مصرف برق افزوده و همین موجب فشار بر شبکه توزیع (از مدار خارج شدن برخی نیروگاه ها) می شود.
🔹متاسفانه در زمینه توسعه نیروگاه ها، دولت آقای روحانی پایین ترین سهم را در مقایسه با دولت های قبلی داشته و به تعهدات خود طبق برنامه ششم توسعه عمل نکرده است. این در حالی است که اگر به سیاست های کلی "اقتصاد مقاومتی (ابلاغ شده در سال 92) اهتمام می شد، اکنون باید به شکل پایدار، مازاد تولید برق داشتیم و از صادرات آن درآمد ارزی کسب می کردیم.
♦️این هدفگذاری به چند دلیل عملیاتی شد. مدیر عامل بورس انرژی می گوید: "۶۰ درصد تولید برق توسط بخش خصوصی صورت میگیرد و چون قیمت برق زیاد نشده، بخش خصوصی رغبت به تأسیس نیروگاه ندارد. وزارت نیرو کمی دیر توجه نشان داد و حجم معاملات برق در بورس انرژی بسیار پایین است".
🔹عارضه دوم، تعهد دولت در "توافق پاریس"، بدون اطلاع یا تصویب این تعهد خارجی در مجلس است. طبق توافق، دولت متعهد به کاهش مصرف سوخت فسیلی و گاز های گلخانه ای شد، بی آن که جایگزینی برای تامین انرژی پایدار (از جمله برق هسته ای و انرژی های تجدید پذیر) بیاندیشد.
♦️تعهدات متقابل غرب هم، طبق معمول روی کاغذ ماند. دولت در یک دوره هشت ساله، پسرفت در هر دو حوزه قدیمی و جدید تامین برق را پذیرفت، و حال آن که هم پیش بینی ها دلالت بر افزایش دمای سالیانه می کرد و هم برق، پیش نیاز خروج از رکود و آغاز رونق اقتصادی است.
🔹اکنون در حالی با مضیقه برق مواجه هستیم که هنوز بخشی از ظرفیت های تولید، تعطیل یا نیمه تعطیل است و دولت در این زمینه، تمهیدی برای دوره رونق نداشته است. غرب در این حوزه، نقشه راهبردی داشت؛ اما برخی دولتمردان ما منفعل بودند.
♦️آنها نه تنها نقشه متقابل نداشتند، بلکه در زمین دشمن بازی کردند. آنها در حالی می گویند تحریم ها نگذاشت در حوزه نیروگاهی، سرمایه گذاری یا تعمیر کنیم که اساسا تعطیلی 95 درصد برنامه هسته ای (و عدم برنامه ریزی برای تولید برق هسته ای) را با وعده لغو تحریم ها و جذب سرمایه گذاری توجیه کرده بودند.
🔹در پرانتز باید نوشت که افزایش ظرفیت نیروگاهی، منحصر در سرمایه گذاری خارجی نیست. اولا می شد تدبیری اندیشید تا چند هزار میلیارد تومان، از نقدینگی هفت برابر شده (3700 هزار میلیارد تومانی) به ویژه از طرف بانک ها، به این سمت هدایت شود.
♦️ثانیا تولید کنندگان داخلی، به شدت از مانع تراشی های دولتی گلایه دارند؛ چنان که آقای خوشگفتار "نایب رئیس هیات مدیره سندیکای تولیدکنندگان برق" می گوید "بر خلاف تکالیف برنامه ششم توسعه، وزارت نیرو طی چهار سال اخیر، نه خود برای تولید برق سرمایهگذاری کرده و نه اجازه سرمایهگذاری داده است".
🔹زمانی چیت چیان وزیر نیرو گفته بود "ایران با داشتن ذخایر غنی سوخت فسیلی، چه نیازی به انرژی تجدید پذیر دارد ؟ پاسخ این است که عمده مصرف کشور، فسیلی است که منجر به انتشار گازهای گلخانه ای می شود و با جرایم بین المللی روبهرو می شویم". این تلقی در حالی بود که مصرف کننده 80 درصد سوخت های فسیلی در دنیا، کشورهای غربی هستند.
♦️خانم ابتکار رئیس سازمان محیط زیست هم گفته بود: "در دولت یازدهم باب رنامه ریزی انجامشده، حرکت نزولی استفاده ازسوخت های فسیلی بویژه در نیروگاه ها که از عمده ترین منابع تولید کربن هستند، آغاز شده است"!
🔹اما جایگزین چه؟ هیچ! مشابه معامله "نقد- نسیه" برجام، با امضای توافق پاریس در حوزه مهم تامین انرژی انجام شد تا در فرآیندی پنج شش ساله، به نقطه چالش برانگیز فعلی برسیم.
♦️این در حالی بود که اگر برنامه هسته ای درست پیش می رفت و برای توقف آن توجیه تراشی نمی شد، می توانست بخشی از هدفگذاری اعلامی رهبر انقلاب مبنی بر ضرورت تامین بیست تا سی هزار مگاوات برق جدید باشد و حتی موجب درآمد زایی ارزی بشود.
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad
پیدا و پنهان ماجرای قطع برق -۲
♦️اتفاقی که در این میان غیر عادی و شک برانگیز می نماید، یقه درانی و التهاب آفرینی طیف غربگرایان (از ضد انقلاب تا برخی افراطیون مدعی اصلاحات)، به بهانه کمبود برق است و حال آن که همان ها دنباله روی از توقعات بی پایان غرب از جمله در زمینه سیاست های تامین انرژی اصرار داشته اند. به قول معروف، "هم می کشند و هم تعزیه می دارند"!
🔹گله مندی و دلخوری به ویژه از قطع بی برنامه و اعلام نشده برق، حق مردم و فعالان اقتصادی است. اما طایفه توجیه گر زورگویی های غرب، خود متهم ماجرا هستند. و اتفاقا فعال شدن آنها برای تبدیل نارضایتی مردم به اغتشاش و نامنی، ناظران را درباره ارتکاب خیانتی جدید از سوی این طیف حساس می کند.
♦️دو سال قبل بود که به بهانه مشکلات اقتصادی، آشوب های زنجیره ای ابتدا در لبنان و عراق و سپس ایران، کلید زده شد. غافلگیر کردن مردم با قیمت سه برابری بنزین توسط آقای روحانی، بهانه ای شد تا مزدوران سرویس های جاسوسی سیا، ام آی سیکس و موساد، موج سواری کنند.
🔹حالا هم لبنان به بهانه بنزین و عراق به بهانه برق، درگیر فتنه مشابهی است. فقط در عراق، 61 دکل توسط عوامل تروریست و خرابکار "ناتوی اطلاعاتی" منهدم و به پای داعش نوشته شد. در لبنان هم مزدوران غربگرا فعال شده اند. در قبال کشور ما هم احتمال خرابکاری های چند لایه دور از ذهن نیست.
♦️اما درست در موقعیتی که یک نارضایتی به حق عمومی، دستمایه موج سواری دشمنان خونی یک ملت می شود، موقعیت مرزبندی است. مثلا در لبنان طبیعی بود که جناب سید حسن نصرالله، بیش از دیگران از عملکرد خسارتبار دولت غربگرا شاکی باشد.
🔹اما دو سال قبل که فتنه خودنمایی کرد، دبیر کل حزب الله به جای گروکشی و سوار شدن روی موج اعتراضات، آب بر آتش فتنه ریخت و گفت:«باید مسئولانه سخن گفت. همه باید در برابر شرایط خطیر کشور مسئولیت پذیر باشند. برخی میخواهند از مسئولیت شانه خالی کنند. این، نشانه فقدان عِرق ملی و ارزشهای اخلاقی در قبال سرنوشت مردم است. شایسته نیست برخی که در همه دولت ها حضور داشتند، اکنون سوار بر موج شوند. از کنارهگیری دولت حمایت نمی کنیم و دلیل آن هم این است که امکان ندارد دولت جدید طی یک سال تشکیل شود».
♦️در کنار گلایه های جدی از سوء مدیریت دولت روحانی، قطعا باید با دشمنان امنیت و آرامش و ثبات ایران مرزبندی کرد؛ این همان جریان وطن فروشی است که «اکبر گنجی» از افراطیون فراری، یک بار درباره اش اذعان کرد:
🔹«ما کارمندان دولتهای راست افراطی ترامپ، جانسون، نتانیاهو و بن سلمان، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. وظیفه ما فروپاشاندن سازمان اجتماعی و کشاندن مردم به خشونت جمعی است. ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم ها نتوانست انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم».
♦️دولت هشت ساله روحانی، یک ماه دیگر به پایان می رسد. آینده پژوهی، پیش بینی، برنامه ریزی و به استقبال چالش ها و فرصت های پیش رو رفتن، حرف اول را در مدیریت می زند. با روزمرّگی و آرزو اندیشی نمی شود مدیریت کارآمد داشت.
🔹فهم این که هوا هر سال گرم تر و مصرف برق بیشتر می شود، به نبوغ ویژه ای نیاز نداشت؛ البته اگر دولت، در تراز دولت ملی رفتار می کرد. اکنون تنها راه حل فوری و مقدور در یکی دو ماه آینده، مدیریت (کاهش) مصرف به شرط اطلاع رسانی درست است.
♦️اما دولت جدید که از اوایل شهریور آغاز به کار می کند، باید خود را متعهد به برنامه ریزی برای افزایش تولید در دو سال آینده بداند و برای رساندن کشور حتی به موقعیت صادر کننده انواع منابع انرژی همت کند.
🔹فراموش نکنیم رکود تورمی، یکی از دلایل کاهش تولید برق است و چاره آن هم در رونق و جهش تولید است؛ چیزی که مدیریت "برجام و دیگر هیچ"، از ملت بزرگ ایران دریغ کرد. تولید برق و انرژی هم که حالا تبدیل به معض شده، مثل مسکن و کشاورزی می تواند به فرصت پیشران اقتصاد تبدیل شود.
@IMANI_mohammad
راز عقده گشایی جدید خط تحریف
🔹چرا رسانه های معاند، سوء مدیریت موجود در موضوع برق را بهانه عقده گشایی علیه رهبر انقلاب قرار داده اند؟ پاسخ ساده و کوتاه این است که دشمنند و از دشمن دریوزه، توقعی جز این نیست.
🔹اما پاسخ دقیق تر، بازخوانی نگاه راهبردی ایشان به مسائل مهم کشور و از جمله مسئله تامین انرژی پایدار است؛ واقعیت موثری که غیظ دشمنان کینه توز را بر می انگیزد. رهبر انقلاب ۱۰ مرداد سال گذشته ضمن بیاناتی فرمودند:
🔻"من به شما بگویم که اگر #جریان_تحریف شکست بخورد، #جریان_تحریم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زیرا که عرصه، عرصهی جنگ ارادهها است؛ وقتی جریان تحریف شکست خورد و ارادهی ملّت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر ارادهی دشمن فائق میآید و پیروز خواهد شد.
🔻ببینید، یک عدّهای متأسّفانه تحت تأثیر همین حرفهای دشمن میگویند «آقا [انرژی] هستهای به چه درد ما میخورد؟» همینهایی که در روزنامهها و مانند اینها گاهی یک چیزی مینویسند.
🔻من [قبلاً] گفتم که [انرژی] هستهای نیاز قطعی فردای کشور ما است. ما تا چند سال دیگر حدّاقل به بیست هزار یا سی هزار مگاوات برقِ ناشی از انرژی هستهای نیاز داریم؛ که این را از راه دیگر نمیتوانیم به دست بیاوریم یا مقرونبهصرفه نیست.
🔻خب آن روزی که ما احتیاج پیدا کردیم، چه کار کنیم؟ برویم درِ خانهی چه کسی؟ از آمریکا، از اروپا درخواست کنیم، گدایی کنیم که آقا بیایید به ما برق هستهای بدهید یا بیایید برای ما غنیسازی راه بیندازید؟ میکنند؟ ما امروز بایستی فکر فردا را بکنیم.
🔻این نیازها، نیازهایی نیست که در ظرف شش ماه و یک سال و دو سال تأمین بشود، اینها را باید از قبل آماده کرد؛ ما این را آماده کردهایم، زمینهاش را فراهم کردهایم.
🔻خب با اینکه حالا در برجام خسارت فراوانی در این زمینه به ما وارد شد، امّا خوشبختانه اصل این کار محفوظ است و کارهای بزرگ و خوبی هم در این زمینه دارد انجام میگیرد؛ دشمن این را نمیخواهد؛ در زمینهی مسائل دفاعی و موشکی هم همین جور است".
🔹این راه نمایی های مهم، بارها در فرصت های مختلف خطاب به دولتمردان و دیگر مسئولان انجام گرفته است. هر جا اهتمام به این هدایت راهبردی بوده، توانسته ایم از چالش فرصت بسازیم؛ چنان که در موضوع سوخت بیست درصد (تولید رادیو دارو) و بنزین انجام شد، و درباره واکسن کرونا در حال عملیاتی شدن است.
🔹اما در موضوع تامین انرژی پایدار از طریق نیروگاه های هسته ای و سوخت فسیلی، متاسفانه اعتماد به دشمن (برجام و توافق پاریس)، برای کشور درد سر ساز شد و حالا که این اتفاق افتاده، رسانه های #خط_تحریف، عقده گشایی می کنند تا توجه افکار عمومی را از "وطن فروشی و خیانت" خود منحرف کنند.
@IMANI_mohammad
.
ادب و آدابِ "توسعه از اون وری"!
🔹سخنرانی های اسحاق جهانگیری درباره توسعه، تحت عنوان «گفتارهایی در باب توسعه ایران» از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی تبدیل به کتاب شد.
♦️انسان یاد حکایت جناب سعدی در گلستان می افتد؛ "لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان! هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از فعل آن پرهیز کردم".
@IMANI_mohammad
برجام و بنزین، برق و مرغ؛
مشکل از تحریم است یا تحریف؟!
🔹دانش آموز تنبلی، از کل درس جغرافیا، فقط مختصات افغانستان را حفظ بود. اگر معلم، درباره پاکستان می پرسید، او می گفت "کشوری است در همسایگی افغانستان؛ و اما افغانستان..."! اگر هم مختصات آرژانتین را می پرسیدند، می گفت "کشوری است که هیچ مرز مشترکی با افغانستان ندارد؛ ...و اما افغانستان..."!
♦️شاید اگر روزی می پرسیدند چه ربط منطقی میان برجام، بنزین، برق و مرغ می توان قائل شد؟، در شرایط عادی بعید بود کسی بتواند میان این چهار مورد، وجه اشتراک منطقی پیدا کند.
🔹اما آقای روحانی با نبوغ ویژه، توانسته برای این چهار فقره و ده ها مورد مشابه سوء مدیریت، یک پاسخ پیش ساخته و حاضر و آماده ارائه کند. هر وقت از او یا برخی مدیرانش سوال می کنید که چرا در فلان یا بهمان حوزه، نابسامانی وجود دارد، جواب از پیش آماده، "تحریم و FATF" است!
♦️اولا کسی حق ندارد خباثت آمریکا و غرب در موضوع تحریم ها را کتمان کند. اتفاقا اینجا برخی مدیران و حامیان روحانی متهمند که در گذشته دشمنی دشمن را انکار کرده و کسانی را که درباره آن هشدار می دادند، متهم به داشتن "توهم توطئه" می کردند!
🔹همین ها وقتی هم پشت تحریم ها پنهان می شوند تا ناکارآمدی و کار نکردن خود را بپوشانند، به جای اعتراض به آمریکا و اروپا، کشور خودمان را مقصر تحریم معرفی می کنند؛ رویکرد شان با ادبیات دشمن مو نمی زند!
♦️ثانیا، مدعیان اعتدال و اصلاحات بارها در دولت احمدی نژاد گفتند نقش تحریم در مشکلات اقتصادی، ده تا سی درصد است و مابقی به سوء مدیریت برمی گردد. آنها اگر انصاف دارند، امروز هم باید همین نسبت را بازگو کنند و سهم خود در را بپذیرند.
🔹ثالثا تحریم ها با اظهار ضعف و دادن امتیاز برداشته نشد؛ چنان که دیدیم. تحریم با مقاومت فعال و اقتصاد مقاومتی (درونزا و برون نگر) مهار می شود.
♦️ماجرای تحریم سوخت بیست درصد (مورد نیاز برای تولید رادیو دارو های حیاتی) و تحریم بنزین، دو اتفاق مهم برای فلج کردن کشور ما بود که هر دو نیز در دولت فریبکار اوباما اتفاق افتاد. این خباثت، وقتی با همت متخصصان ایرانی رو به رو شد، فرصت های جدید پیشرفت را فراهم کرد.
🔹رابعا، تحریم هنگامی شکسته می شود که جریان تحریف شکست بخورد. متاسفانه آقای روحانی در این زمینه به دفعات، آدرس های گمراه کننده به مردم داده است.
♦️او امروز گفت "اصل تحریم دست ماست، می توانیم همین هفته تصمیم بگیریم و تمامش کنیم؛ می توانیم هم ادامه پیدا بکند... وقتی پول نیست؛ صندوق توسعه خالی است؛ نفت نمی توانیم بفروشیم، با بانک ها نمی توانیم رابطه خوب داشته باشیم به خاطر FATF، نتیجه اش این می شود که سرمایه نیست و طرح های بزرگ را نمی شود اجرا کرد".
🔹او زمانی می گفت به شرط رفتن زیر بار برجام، "همه تحریم ها لغو می شود". آن روز، نه شرط پذیرش توافق پاریس (کاهش مصرف سوخت های فسیلی در نیروگاه ها) در میان بود، و نه دادن 41 تعهد به FATF.
♦️حالا هم که 39 بند از 41 تعهد غیر قانونی به FATF و توافق پاریس (تصویب نشده در مجلس) را به اجرا گذاشته اند اما تحریم ها بیش از دو برابر شده، روحانی به جای عذرخواهی، باز هم وانمود می کند تحریم ها لغو شدنی بود و ما اراده کافی نداشتیم!
🔹این در حالی است که بایدن حاضر نیست حتی به همان تعهدات نیم بند اوباما برگردد، تحریم ها را به شکل قابل راستی آزمایی لغو کند و تضمین دهد که دوباره مرتکب نقض عهد نمی شود؛
♦️اما ضمنا می گوید ایران در موضوع هسته ای (برجام) و توانمندی های دفاعی و منطقه ای، امتیاز جدید هم بدهد! کدام انسان صادق و مسئولیت شناسی می تواند این واقعیت را 180 درجه وارونه روایت کند؟!
🔹خامسا، اگر در تامین سرمایه خارجی محدودیت است، چرا تدبیری برای هدایت نقدینگی 3700 هزار میلیارد تومانی (هفت برابر شده) به بخش تولید اندیشیده نشد؟ نقش بانک مرکزی و بانک های دولتی و شخص آقای در تولید این نقدینگی ویرانگر چه بود؟
@IMANI_mohammad
.
سمّ حکمرانی
🔹مردم، امروز آقای اردکانیان را به عنوان یکی از مقصران قطع برق می شناسند.
♦️اما طیف مدعی اصلاحات و اعتدال تا چندی قبل، او را به عنوان نظریه پرداز و در تراز ریاست جمهوری وانمود می کردند.
🔹او درباره الزامات حکمرانی درست سخن می گفت و از این که دیگران برنامه ریزی نداشته اند، انتقاد می کرد.
♦️اما در دوره مدیریت ایشان بود که غیر از فصل گرمای هوا، در زمستان هم گرفتار قطع برق شدیم. و در همین دوره، از الزامات برنامه ششم در زمینه توسعه ظرفیت های نیروگاهی و تبدیل شدن به صادر کننده پایدار عقب افتادیم.
🔹در تدبیر و دور اندیشی اردکانیان همین بس که چهار سال قبل گفت: "ساخت نیروگاه برای ۲۰۰ ساعت، توجیه اقتصادی ندارد و زیر بار فشار برای نیروگاه سازی نمی روم"!
♦️... ناگهان چقدر زود دیر شد و رسیدیم به جایی که اعلام کنند تولید برق 10- 15 هزار مگاوات کمتر از مصرف کشور است؛ آن هم در دوره رکود اقتصادی که بسیاری از واحد های تولیدی تعطیل یا نیمه تعطیل هستند.
🔹سمّ حکمرانی، ادعا داشتن فراوان، اما کم گذاشتن در آینده نگری و اقدام و عمل است. بسا مدیران ضعیف که در متن مجادلات سیاسی، حاشیه امن برای سوء مدیریت پیدا کردند.
@IMANI_mohammad
آمریکای فرسوده
🔹آمریکای بدون روتوش، با آمریکای بزک شده، زمین تا آسمان فرق می کند. آمریکای واقعی، دارای درماندگی های مزمن است. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان اخیرا هشدار داد:
🔻"زیرساخت های آمریکا باید بهتر باشند. با این حال، جاده ها، پل ها و شبکه آب ما رو به زوال است. شبکه برق ما دربرابر قطعی ها، آسیب پذیر است. دسترسی به اینترنت پرسرعت و قابل استفاده برای بسیاری وجود ندارد".
🔹اقتصاد و جامعه آمریکا شرایط بسیار بغرنجی را سپری میکند؛ چنان که هفته گذشته جو بایدن رئیسجمهور، ضمن سخنرانی در ویسکانسین گفت:
🔻"من تمام تلاش خود را برای متحد کردن آمریکا انجام دادم. برخی از دوستانم میگویند این غیرممکن است. ما در رابطه با موضوعات زیادی دچار شکاف هستیم.
🔻(با اشاره به خرابی وسیع زیر ساخت ها) از هر ۵ مایل بزرگراه و جاده در آمریکا، یک مایل آن در وضع بد قرار دارد. البته وضع برخی از ایالتها به مراتب از این هم بدتر است.
🔻از ساخت حدود ۵۰ درصد از پلهای ما بیش از ۵۰ سال گذشته است. از نظر مهندسان بیش از هزار پل در ویسکانسین دچار مشکلات ساختاری هستند. تنها هزار پل در ویسکانسین این وضع را دارند.
🔻حالا ببینید که در سراسر کشور وضع چگونه است. بیشتر پلهای آمریکا به تعمیر و بازسازی نیاز دارند. عبور کامیون از روی بیش از ۶۰۰ پل در ویسکانسین ممنوع است.
🔻برای مثال به میلواکی توجه کنید. آب این شهر به سرب آلوده است که می تواند آسیبهای زیادی به سلامتی افراد وارد کند. آب ۱۰ میلیون خانه در آمریکا به سرب آلوده است. آب ۴۰۰ هزار مدرسه در معرض خطر آلودگی به سرب قرار دارند".
🔹این سخنان در حالی عنوان شد که بنابر گزارشهای رسمی، میزان کسری بودجه آمریکا به رقم سه هزار هزار میلیارد دلار رسیده است.
🔹سخنان بایدن در حالی است که دونالد ترامپ پنج سال قبل، تبلیغات انتخاباتی را با انگشت گذاشتن بر حجم خرابی و خسارت دولت های بوش و اوباما بنا کرد.
🔹ترامپ همچنین در اولین مصاحبه پس از انتخابات به ABC NEWS گفت:
🔻"ایالات کتحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لسآنجلس را نداریم. شیکاگو مانند افغانستان شده هر چند روز یک بار شماری از مردم هدف گلوله قرار میگیرند. میخواهم مطمئن شوم در دوره من هیچ کس در خیابانهای ما به خاطر بیمه و فقر نخواهد مرد.
🔻پلهای ما ویران شدهاند. ما پول ساخت یک مدرسه را نداریم. سیاستمداران ما برای مدتی طولانی، مردم را مأیوس کردهاند. با ۶ تریلیون دلاری که در جنگ خاورمیانه از ۱۵ سال قبل هزینه کردهایم، میتوانستیم کشور را دو بار بازسازی کنیم. به وضع جادهها، پلها، تونلها و فرودگاههانگاه کنید که شبیه مکانهای از رده خارج است".
🔹همچنین توماس فریدمن (تحلیلگر ارشد دموکراتها) آبان 1391 در گفتوگو با روزنامه ملیت ترکیه خبر داده بود:
🔻"ما دیگر حتی به اندازه یک بند انگشت، توان مداخله نظامی در بحرانهایی مانند سوریه نداریم. البته میتوانیم پول و سلاح بدهیم اما مداخله مستقیم نه. آمریکا وارد دورهای شده که باید کمی هم به مشکلات داخلی خود بپردازد.
🔻اکنون بیت لحم پنسیلوانیا برای ما مهمتر از بیت لحم خاورمیانه است. مردم آمریکا برای خدمات کمتر بهای بیشتری میپردازند و بیش از هر دورهای میپرسند که نیروهای ما در فلان منطقه جهان چه میکنند؟
🔻... ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد".
@IMANI_mohammad
🔹راهحل سوم برای بحران افغانستان
♦️یادداشت روز کیهان:
https://kayhan.ir/
@IMANI_mohammad
راهحل سوم برای بحران افغانستان -۱
1- همسایگان به گردن هم حق دارند. اما افغانستان و ایران، فقط همسایه نیستند. افغانستان، قرنها پاره تن ایران بوده، و فرهنگ و مردمش، با ما عجین بوده اند. دست استعمار انگلیس، میان ایران و افغانستان جدایی انداخت، چنانکه میان بسیاری از ملتهای منطقه. در زمان فتحعلی شاه قاجار، تا قندهار و کابل، بخشی از تمامیت ارضی ایران بود. اما پس از شکست قاجاریه در جنگ با روسها، انگلیسیها به طمع افتادند و با دامن زدن به آشوب در هرات، توافق پاریس را به ناصرالدینشاه تحمیل کردند که موضوع آن، جدایی هرات بزرگ از خاک ایران بود.
2- افغانستان معاصر، بالغ بر چهل سال درگیر اشغال و جنگ و ترور بوده است. ابتدا شوروی کمونیستی به مدت ۹ سال (دی ۱۳۵۸ تا دی ۱۳۶۷) این کشور را بهاشغال خود درآورد. پس از آن، افغانستان درگیر جنگهای داخلی شد که به غلبه طالبان انجامید. از 15 مهر 1380 تا کنون هم به مدت بیست سال در اشغال آمریکا بوده است. اتفاق عجیب، افتادن آمریکا در تلهای است که میگفت برای شوروی گذاشته بود! خبرنگار نشریه فرانسوی «نوول ابزرواتور» خرداد 96، از زبیگنیو برژینسکی پرسید؛ «رابرت گیتس رئیسسابق سیا، در کتاب خاطراتش (در سایهها) مینویسد سازمان CIA کمک به مجاهدین افغانی را ۶ ماه قبل از اینکه شوروی اقدام به دخالت کند، آغاز کرده بودند. شما آن زمان مشاور امنیت ملی پرزیدنت کارتر بودید، بنابراین باید در آن برنامه نقش داشته باشید، اینطور نیست؟».
برژینسکی در پاسخ گفته بود: «در روایت رسمی گفته میشود سیا کمک به مجاهدین افغانی را بعد از اینکه ارتش شوروی، افغانستان را در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹اشغال نمود، آغاز کرد. اما واقعیت، متفاوت است. سوم جولای ۱۹۷۹ (شش ماه قبل از اشغال) بود که پرزیدنت کارتر، اولین کمک مستقیم و مخفیانه را برای مخالفین رژیم هوادار شوروی در کابل فرستاد. من به پرزیدنت نوشتم که کمکها، ارتش شوروی را به دخالت تحریک میکند. این عملیات سرّی، این تاثیر را داشت که شوروی را با پای خودش به تله بیندازد. روزی که روسها از مرز گذشتند، من به کارتر نوشتم ما این فرصت را داریم که به روسها «جنگ ویتنامشان» را عرضه کنیم. این، یک ایده عالی بود. برای ده سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت و ناامیدی به بار آورد و در نهایت باعث فروپاشی امپراطوری شوروی شد».
خبرنگار فرانسوی دوباره میپرسد «شما حتی از اینکه از بنیادگراها حمایت و پشتیبانی کردید، متاسف نیستید؟ متاسف نیستید که آنها را آموزش دادید و مسلح کردید تا به تروریستهای امروز تبدیل شوند؟». برژینسکی پاسخ میدهد: «چه چیزی در تاریخ مهمتر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟ وجود یک تعداد مسلمانهای به هیجان آمده، یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟». همچنین، ویدئوی سخنان برژینسکی در دسترس است که در میان شماری از «جنگجویان ضد شوروی» میگوید «ما اعتقاد عمیق طالبان به خدا را میدانیم و مطمئن هستیم که آنها در این مبارزه پیروز خواهند شد. آن سرزمینهای بالایی برای شماست. شما یک روز به آن باز خواهید گشت. زیرا شما پیروز و بر حقید و خدا با شماست».
3- آمریکای متکبر در سال 2001، در حالی به بهانه ماجرای مشکوک 11 سپتامبر، افغانستان را اشغال کرد که شوروی فروپاشیده بود. مقامات آمریکایی تصور میکردند با تسلط بر افغانستان میتوانند علیه ایران و چین تهدیدساز شوند. اما آنها هر چه با غرور و هیاهو آمدند، با سرشکستگی -و بیسر و صدا- رفتند. وقتی افغانستان اشغال شد، برخی افراطیون مدعی اصلاحات از ملت ایران خواستند دستان خود را بالا ببرند و تسلیم آمریکا شوند. اما بیست سال بعد، جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید اعلام میکند: «ما نتوانستیم پیروز نبرد نظامی افغانستان باشیم. حضور ما در یک جنگ ۲۰ ساله نظامی، نتوانست پیروزی برای ما به همراه بیاورد». همین؟ آمریکا بعد از 20 سال اشغالگری پیروز نشد؟ هزینههای هنگفت اشغالگری و جنگ و جنایت برای مردم افغانستان چگونه جبران میشود؟
آمریکا پا در کدام کشور گذاشت که گرفتاریهای مردم آن کشور چند برابر نشد؟ چه لافهایی زده میشد که آمریکا، افغانستان را آباد کرد و دموکراسی به ارمغان آورد(!؟) غافل از اینکه انتظار وفا از غدّار، خودفریبی است. آمریکا به دولت غربگرا در افغانستان (مثل هر جای دیگر) وفادار نماند و پشتش را خالی کرد. رئیس دولت افغانستان اخیرا برای درخواست کمک به آمریکا رفت، اما یک مقام دون پایه آمریکایی به استقبال نیامد؛ و حتی خودرو هم نفرستادند تا آقای اشرفغنی را به محل اقامتش ببرد! عبرت آموز نیست؟
🔻ادامه دارد🔻
@IMANI_mohammad
راهحل سوم برای بحران افغانستان -۲
4- آمریکا هنوز بهخاطر ضربات راهبردی که در غرب آسیا (عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن) از مقاومت اسلامی خورده، گیج است. شیطان بزرگ در افغانستان هم شکست خورد. اما این بدان معنا نیست که دیگر در منطقه و به ویژه افغانستان شیطنت نمیکند. به جان هم انداختن ملت افغانستان و یا درگیر کردن این کشور با همسایگان، یکی از شرارت های محتمل است. و آزمون جدید طالبان، دقیقا همین جا شروع میشود. البته برخی تحلیلگران میگویند طالبان، طیفی از نیروهاست و قضاوت یکسره درباره همه آن نیروها نمیتواند دقیق باشد. این تحلیلگران میگویند هم ضدآمریکایی دو آتشه در میان طالبان هست و هم کسانی که از گذشته، پیوند و قول و قرار با آمریکا (برخی رژیمهای مشابه) دارند. میگویند طالبان، سازمانی یکدست نبوده و بعضا حتی میان این دو طیف، تسویه حسابهای خونینی شکل گرفته است.
بحثهای دامنهداری وجود دارد مبنی بر اینکه طالبان در بیست و چند سال گذشته، از کجا تامین مالی و نظامی شده است؟ برخی گروههای منتهی به تاسیس طالبان، توسط سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و پاکستان و با دلارهای سعودی و مدارس وهابی (تکفیری)، مورد تعلیم و تجهیز قرار گرفتند. در عین حال، طیفهایی از طالبان آمریکا را دشمن میشمارند و با آنها درگیر بودهاند. چنانکه سال گذشته در ماجرای سرنگونی هواپیمای E-11A پنتاگون در غزنی -که گفته شد تعدادی افسر نظامی و اطلاعاتی کشته شدند- طالبان، مسئولیت سرنگونی هواپیما را برعهده گرفت.
در ارزیابی رفتار طالبان، هم باید تفاوتها را دید و هم بررسی کرد که سران آن در کدام نقشه و زمین بازی میکنند؛ زمین دوستان ملت افغانستان و دیگر ملتهای مسلمان منطقه، یا زمین دشمنان غربی و مرتجع آنها؟ این مهم است که طالبان در دوره شکستهای راهبردی آمریکا در منطقه، میخواهد در برابر نقشه جدید کاخ سفید قد علم کند، یا چنانکه برخی ادعا میکنند، با آمریکا تبانی کرده و قرار است بخشی از نقشه نیابتی آمریکا باشد؟
5- نقطه عطف بحث حاضر این است که جنگ و قدرتنمایی نظامی و خونریزی، آن هم به مدت چند دهه، موجب مرگ صدها هزار نفر و آوارگی میلیونها نفر شده، و ملت رنج کشیده افغانستان، دیگر تحمل دوره جدیدی از جنگ و سیطره و سیاست مبتنی بر زور اسلحه را ندارد. هیچ کس با هیچ بهانهای حق ندارد دور جدیدی از ناامنی و خشونت و ارعاب را در این کشور دامن بزند. ضمنا نه در حقوق بینالملل و نه در آموزههای اسلامی، «غلبه از طریق سلاح و جنگ» نمیتواند برای هیچ گروهی مشروعیت سیاسی به دنبال داشته باشد.
جنگ افروزان خارجی و داخلی در این چند دهه، به بهانههای مختلف، آرامش و ثبات را از مردم افغانستان دریغ کردند. در این میان، تنها حاکمیتی که در طول دوران طولانی رنج و ناامنی، در کنار ملت افغانستان ایستاد و کوشید از آلام آنها بکاهد، جمهوری اسلامی ایران بود. ایران، دههها میزبان میلیونها نفر از شهروندان افغانستانی بود، با وجود اینکه قاعدتا این نوع میزبانیها با هزینههای اقتصادی سنگین همراه است. ایران تنها کشوری است که برادری خود را با ملت افغانستان ثابت نموده و حتی برای آن، هزینه پرداخت کرده است.».
6- واقعیت این است که، نه روش غربگرایان منفعل در مقابل آمریکا و نه شیوه طرفداران کاربست سلاح و زور (با هر بهانه و توجیهی)، نتوانسته مشکلات و اختلافات مزمن در افغانستان را چاره کند. بر این مبنا، اکنون زمان آن است که بدون دخالت بیگانگان، صرفا اراده مردم افغانستان از طریق سازوکارهای سیاسی (قانون اساسی فراگیر/ انتخابات) حاکم شود و امکان مسالمت و همزیستی میان اقوام مختلف فراهم آید. با خروج اشغالگران آمریکایی، هیچ توجیهی برای میدانداری اسلحه و جنگ وجود ندارد؛ مگر اینکه طالبان بخواهد ادامه رویکرد نامشروع انگلیس و شوروی و آمریکا باشد.
برخی فعالان طالبان میگویند این گروه، آن سازمان تندرو و تکفیری و خشن 20 سال قبل نیست و با امثال داعش، مرزبندی دارد. این ادعا صرفا در عمل و با توقف درگیریها قابل اثبات است. اگر قرار باشد زور و سلاح و خشونت، طرف ذیحق را مشخص کند، طبیعیترین اتفاق، دور تازهای از جنگ و خشونت و نسلکشی و آوارگی در افغانستان است؛ همان پدیده شومی که ترجیح آمریکا و انگلیس و ارتجاع عبری- عربی برای منطقه است. آزمون بزرگ طالبان درباره اینکه در جبهه مردم افغانستان و امت اسلام قرار دارد یا در جبهه دشمنان، همین مرزبندی با راهبرد خبیثانه برای گرفتار کردن منطقه در جنگ و خشونت است.
🔻ادامه دارد🔻
@IMANI_mohammad
راهحل سوم برای بحران افغانستان -۳
7- آمریکا و پادوهای منطقهای آنها شاید بدشان نیاید که ایران را مثل خود -احمق- شان، درگیر یک چالش نظامی در همسایه شرقی کنند، یا از آن طرف، در مقابل آتشافروزی و ایجاد ناامنی، منفعل نگه دارند و هزینههای امنیتی و سیاسی و اقتصادی برای ایران بتراشند. امنیت و ناامنی همسایگان، ذات سرایتکنندهای دارد.
بنابراین امنیت و ثبات همسایگان، برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است؛ همچنانکه امنیت مردم افغانستان (اعم از شیعه و سنی، و پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ و...) اهمیت بالایی دارد. ایران، چاره کار را در پایان دادن به «گروکشیهای مبتنی بر اسلحه»، و برقراری قانون اساسی مشترک و مکانیسمهای برآمده از آن میبیند؛ به نحوی که حقوق همه اقوام و مذاهب تامین گردد و نقطه پایان بر چند دهه جنگ و خشونت و ویرانی گذاشته شود. این، حق ملت شریف افغانستان -به عنوان یکی از با هوشترین و با فرهنگترین ملتهای منطقه- است که آتش ناامنی و سایه شوم جنگ از سرش دور شود.
8- برخی افراطیون مدعی اصلاحات (مثل سازمان مجاهدین انقلاب)، دو دهه قبل اصرار مشکوکی داشتند مبنی بر اینکه ایران در کنار طالبان، وارد جنگ با آمریکا شود. همطیفان آنها در آغاز دهه هفتاد شمسی، وقتی آمریکا بوش پدر دستور حمله به عراق را صادر کرد، مدعی شدند صدام، خالد بن ولید است و باید به حمایت از او وارد جنگ شویم. البته یک طیف دیگر همینها، به آمریکا برای اشغال افغانستان کمک کردند، تا جایی که خاتمی بعدها از ناسپاسی دولت بوش پسر و قرار دادن ایران در محور شرارت گله کرد! از این موضعگیریهای پرتناقض مدعیان اصلاحطلبی که بگذریم، موضع نظام، عدم دخالت در امور همسایگان در عین هوشیاری، رصد تهدیدها، و مواجهه هوشمند با راهبرد آمریکا بوده است. ایران اهل مداخله در هیچ کشوری نیست؛ همچنانکه نسبت به نقشههای دشمن، غافل یا منفعل نمیماند. به تعبیر امیر مومنان (ع) در نامه 62 نهجالبلاغه؛ «إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ. انسان رزمنده، بیدار است و هرکس به خواب رود، دشمنش نمیخوابد.»
@IMANI_mohammad
پیشران رونق اقتصاد
چگونه به چالش تبدیل شد؟
♦️آقای روحانی دیروز گفت "دولت موظف نیست خانه بسازد... ناچار بودیم تعهد دولت قبل در مورد مسکن مهر را ادامه دهیم. دو سوم مسکن مهر به دوش دولت ما افتاد".
🔹قیمت مسکن در دولت روحانی 700 درصد افزایش پیدا کرد که علت نخست آن، عدم اهتمام دولت در زمینه تولید انبوه مسکن بود؛ علت دوم، عدم اهتمام به ممانعت از سوداگری کاذب و احتکار مسکن؛ و علت سوم، انفجار تورم و کاهش ارزش پول ملی در اثر رکود تولید.
♦️روحانی در آغاز مسئولیت، سوگند خورده پاسدار قانون اساسی باشد؛ اصل ۳۱ قانون اساسی تاکید می کند: "داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند، به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند".
🔹او متاسفانه به مدت پنج سال، یک مدیر اشرافی طلبکار را به وزارت راه و شهرسازی گذاشت که هیچ اعتقادی به مسئولیتش نداشت و آخر سر هم با افتخار گفت در دوره وزارتش حتی یک مسکن هم نساخته است.
♦️روحانی درباره مسکن مهر هم می گوید "دو سوم تعهد دولت قبل درباره مسکن مهر، به دوش دولت ما افتاد". این گفته البته دقیق نیست و بخش مهمی از این پروژه، قبل از دولت روحانی پیش رفته بود.
🔹اما در عین حال، در کوران بی عملی در "دولت رکود"، ادامه پروژه مسکن مهر، یک توفیق اجباری برای خانه دار کردن طبقات پایین جامعه بود. و اگر این یک قلم را از کارنامه دولت در زمینه مسکن برداریم، دیگر چیزی جز "تقریبا هیچ" نمی ماند.
♦️از طرف دیگر، دولت و وزارت مربوطه، به مدت پنج سال، در راه اندازی سامانه املاک و شناسایی خانه های خالی (ممانعت از احتکار مسکن با مالیات) تعلل کردند. انجام این مسئولیت در کنار اهتمام به تولید، می توانست از تب تورم بکاهد.
🔹ادبیات آقای روحانی، نگاه توام با درد سر به بخش مسکن را تداعی می کند. این نگاه معیوب اگر اصلاح می شد، می توانست بخش مسکن را مثل خیلی از کشورها به "پیشران" اقتصاد کشور تبدیل کند؛ 250 شاخه صنعتی و تولیدی را از رکود خارج کند، و در تیراژ میلیونی اشتغال بیافریند.
♦️کسی انتظار نداشت وزیر و رئیس جمهور مثلا لباس بنّایی بپوشند، سیمان بریزندو آجر بچینند! مسئولیت معطل دولت، این بوده که میان تقاضای انباشته مردم، ظرفیت معطل تولید، و سرمایه های سرگردان (نقدینگی هفت برابر شده/ 3700 هزار میلیارد تومانی)، توازن و تعامل سازنده برقرار کند.
@IMANI_mohammad
نمایش افزایش حقوق
یا کوچک تر کردن سفره مردم؟! - ۱
🔹دولت روحانی، در هفته های پایانی بیش فعال شده و کارهایی را که ظرف هشت سال انجام نداد -یا بر عکس انجام داد- در همین چند هفته انجام می دهد؛ کارهایی که هم عوام فریبانه است؛ هم به مردم خسارت می زند؛ و هم مین گذاری پیش پای دولت جدید است.
♦️اگر بپرسند با افزایش حقوق موافق هستید یا نه، همه یا اغلب ما خواهیم گفت موافقیم. اما اگر بپرسند افزایش ناکافی حقوق در وضعیت افسار گسیخته تورم را ترجیح می دهید، یا عدم افزایش به شرط مهار تورم و ثبات قیمت ها را، به احتمال قوی، اغلب ما گزینه دوم را ترجیح می دهیم.
🔹دولت در چهارمین ماه سال و در حالی که دوره اش 12 مرداد به پایانمی رسد، مدعی افزایش حقوق بازنشستگان و کارکنان صنعت نفت و ... شده است.
♦️دولت به اذعان آقای همتی، حقوق کارکنان خود در اردیبهشت را با تنخواه بانک مرکزی پرداخت کرده و فقط بالای 100 هزار میلیارد تومان به این بانک بدهکار است. این رقم، جدای از سرسید موعد پرداخت سود اوراق واگذار شده، و همچنین کسری بودجه بالای 300 هزار میلیارد تومان است!
🔹چند ده هزار میلیارد تومان بودجه لازم برای افزایش حقوق، باید از کدام منبع و به چه قیمت تامین شود؟ اگر همین شندرغاز افزایش به علاوه سایر کسری ها، با بیست درصد تورم بیشتر سر سفره مردم برگشت و تورم بالای 70 درصد را به ارمغان آورد، چه؟!
♦️کارشناسان منتقد، نه با افزایش حقوق طبقات ضعیف، بلکه با فریب دادن آنها و تحمیل تورم های سنگین تر و کوچک تر کردن سفره مردم از این طریق مخالفند.
🔹درباره آثار تورمی این اقدام کافی است اظهارات آقای «حسنی» عضو هیئت مدیره انجمن صنایع سلولزی را مرور کنیم که درباره گران شدن دستمال کاغذی گفته؛ "به دلیل افزایش حقوق و دستمزد، مجوز افزایش ۱۵ درصدی قیمت محصولات صادر شده است".
♦️اخیرا سردبیر خبرگزاری خبر آنلاین که نان دولت را می خورد، اما خود را اصولگرا جا می زند، توییت زده: "شرمنده ام که افزایش حقوق بازنشستگان، مورد اعتراض بعضی از دوستان قرار گرفته. اینکه پدر بزرگ، شرمنده فرزندان و نوه هایش نشود، حق اوست. چرا ما اصولگراها اصرار بر لگد کوب کردن حق و کرامت انسان داریم؟".
🔹کجای این بحث اقتصادی مهم، به سیاست و جناح بازی ربط دارد؟ یعنی مثلا آقای مسعود نیلی، "دبیر پیشین ستاد هماهنگی اقتصادی دولت روحانی" اصولگراست که می گوید: "رشد نقدینگی در سال ۹۹ بسیار بالا بوده و تداوم این رشد در سال ۱۴۰۰ خطرناک خواهد بود؛ علاوهبر این آمار رشد حجم پول بسیار قابل تامل و البته نگرانکننده است. این میتواند پیامدهای بسیار نامطلوبی برای ما دربرداشته باشد.
♦️نیلی می افزاید: "در سه سال متوالی اخیر، رشد حجم پول بالای ۴۰ درصد بوده. و مؤکدا باید نسبت به هر نوع سیاست تحریک پولی محتاطانه برخورد کرد. نگاهی به بودجه پارسال و امسال بیندازید و ببینید چه میزان حقوق کارکنان دولت، اعضای هیات علمی، بازنشستگان و... افزایش پیدا کرده. این افزایش ها نگران کننده است".
💢ادامه دارد💢
@IMANI_mohammad
نمایش افزایش حقوق
یا کوچک تر کردن سفره مردم؟! - ۲
🔹مسئولیت اول دولت، ایجاد ثبات اقتصادی و حفظ قدرت خرید مردم است. در مقابل، رئیس کانون عالی انجمن های صنفی کارگران می گوید: "با کاهش قدرت خرید کارگران، دیگر نمیتوان گفت #افزایش_حقوق خنثی شده، بلکه باید بگوییم دستمزد کارگران، نابود شده است".
♦️از طرف دیگر، دولت در سه سال اخیر، مرتکب چند سوء مدیریت بزرگ با خسارت های گزاف شده: هم 18 میلیارد دلار از منابع ارزی را در خدمت رانت خواران حراج کرد؛ هم چند ده میلیارد دلار را به اسم واردات و بدون شفافیت واگذار کرد که یا وارداتی انجام شد و یا به قیمت آزاد فروخته شد!
🔹پس از آن که بالغ بر 50 میلیارد دلار درآمد ارزی هدر رفت، دولت با ادعای اینکه کمبود منابع دارد، بی سر و صدا ارز مورد نیاز برای تامین برخی کالا های اساسی را قطع کرد. مردم در این چند ماه بارها شاهد گرانی لبنیات، حبوبات، نان، مرغ، تخم مرغ، روغن، شکر، برنج، شوینده ها و... بوده اند.
♦️آقای روحانی در چند ماه اخیر، راهنمای غلط انداز "توقف گرانی های چدید" را می زند؛ اما دستگاه های دولتی پیاپی، دستور گرانی های جدید را صادر می کنند. نتیجه چه بوده؟ بر جا گذاشتن رکورد تورم 43 درصدی بنا بر اعلام بانک مرکزی، و بالای 60 درصدی به اذعان نشریات و کارشناسان حامی دولت!
🔹اتفاق تلخ دیگر، دستور افزایش دوباره حقوق مدیران و دو برابر کردن امتیازات فوقالعاده ویژه آنها (به بهانه افزایش حقوق کارکنان دولت!) است که از سوی آقای جهانگیری صادر شد!
♦️طبق بخشنامه، سقف ٢/۵ میلیون تومانی افزایش حقوق و مزایا برداشته می شود. این دستور که به معنای احیای نجومی بگیری مدیران دولتی است، از سوی مجلس رد شد.
🔹پایان این نوشته، یادآوری تحلیل وقیحانه خبرگزاری خبر آنلاین در تاریخ 19 بهمن 92 و درباره رفتار های نمایشی دولت است:
🔻«توزیع سبد کالا با شیوهای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیر قابل پیشبینی باشد. روحانی دقیقاً همین - ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن زیر دست و پا- را پیشبینی میکرد و اصلا آن را لازم داشت.
🔻نگاه کنیم به اظهارات وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران غذا بین مردم فقیرش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریمها، تأثیر مستقیم داشته.». این دقیقاً همان نتیجه و نمایشی بود که روحانی نیازمند بود؛
🔻اینکه مردم حاضرند برای چند کیلو مرغ و برنج با هم درگیر شوند. درست است که روش توزیع چندان مناسب نبود، اما اگر بتوان جایزه فستیوال جهانی را به خود گرفت، به تحقیر چند روزهای که بازیگران آن شدند، می ارزید»!
@IMANI_mohammad
تفاوت و توافق روحانی با بایدن
🔹آقای روحانی و جو بایدن، یک تفاوت باهم دارند و یک اشتراک و توافق!
♦️فرق شان در این است که دولت بایدن، کنگره را پشتوانه چانه زنی و زیاده خواهی خود می بیند. وقتی طرف ایرانی می گوید باید تضمین بدهید که دوباره توافق را زیر پا نمی گذارید"، مقامات آمریکایی می گویند نمی توانیم، چون کنگره چنین اجازه ای نمی دهد(!)
🔹هیچ بد و بیراهی هم علیه کنگره نمی گویند؛ چرا که نوع قوانین تحریمی شدید علیه ایران، با همراهی نمایندگان و سناتور های دموکرات به دست آمده است. آنها در هر چه با جمهوری خواهان اختلاف داشته باشند، در دشمنی علیه ایران اتفاق نظر دارند.
♦️متاسفانه در این طرف، آقای روحانی اصرار مشکوکی دارد بر این که نقش مشابهی برای پارلمان قائل نباشد و از ایستادگی مجلس بر حداقل حقوق ملت ایران به عنوان ابزار مقاومت و چانه زنی استفاده نشود. بر عکس، سعی می کند ناکامی حاصل از اعتماد به دشمن را گردن مجلس بیندازد!
🔹اما اشتراک! چنان که از ادبیات مقامات آمریکایی و روحانی در چند هفته اخیر بر می آید، گویا توافق حاصل شده؛ ولی نه توافق برای احقاق حق ایران، که آمریکا نمی پذیرد.؛
♦️توافق بر سر این که هر دو، مجلس و سایر مراجع قانون ایرانی را عامل نرسیدن به توافق در وین معرفی کنند و آمریکای خبیث و عهدشکن تبرئه شود! یعنی دولت آمریکا می تواند برای تبرئه خود از همه خیانت ها، در شورای امنیت یا دیوان لاهه، صرفا به خلاف گویی های آقای روحانی استناد کند!
🔹مقامات دولت بایدن برای کتمان مخالفت خود با لغو همه تحریم های پسا برجامی (به شکل قابل راستی آزمایی) و ارائه تضمین روشن، ادعا می کنند توپ در زمین ایران است و رهبری ایران باید تصمیم بگیرد(!)
♦️این دروغ در حالی است که رهبر انقلاب، موضوع را به شورای عالی امنیت ملی سپرده اند و قانون بازدارنده مجلس (با وجود دو سال تاخیر و پنج ماه تعلل دولت روحانی) تحت نظارت و هدایت همین شورای عالی، به تصویب رسیده است.
🔹متاسفانه آقای روحانی و مدیرانش، به جای تمکین از قانون و تصمیمات اجماعی "شورا"، هر چند وقت یک بار، مجلس یا شورای عالی امنیت ملی، شورای نگهبان، و مجمع تشخیص مصلحت را مانع توافق معرفی می کنند؛ و حال آن که جنازه برجام سه سال است روی زمین مانده.
♦️ دولت بایدن حاضر نیست به همان توافق اوباما برگردد. بلینکن، نام برجام را "توافق سابق"! گذاشته است. آمریکایی ها در حالی که از همان سال 94 علیه لغو تحریم ها کارشکنی کرده اند، می گویند بند های رو به پایان تعهدات ایران باید تمدید شود و تعهدات برجامی افزایش یابد!
🔹همچنین می گویند ایران باید مذاکره برای کاهش توانمندی های دفاعی و منطقه ای خود را بپذیرد؛ بی آن که توقع ارائه تضمین از سوی آمریکا داشته باشد! تحریم های پسا برجامی را هم چند دسته تقسیم کرده اند و نیمی از آن را همچنان اعمال خواهند کرد!
♦️انتظار این بود که آقای روحانی اگر در انعقاد برجام، هشدار های دلسوزانه صاحب نظران را نشنید، لااقل در هفته های آخر دولتش، بهانه دست دشمن ندهد و بر خطوط قرمز برآمده از عبرت های برجام متعهد بماند.
🔹او اما گویا با دادن آدرس های خلاف واقع و غبار آلود کردن فضا، مصمم است ثابت کند آنچه در این هفت هشت سال در زمینه بزک کردن دشمن و نشاندن جبهه خودی به جای متهم انجام شده، فراتر از خطا، و یک خط بوده است.
@IMANI_mohammad
.
🔹خوش آن بی، مهربانی هر دو سر بی...
♦️استاندار ناکارآمد خوزستان در اوج انتقادات مردم و احضار به دادگاه در پرونده نیشکر هفت تپه، سال گذشته از سوی روحانی به ریاست سازمان ملی استاندارد گماشته شد!
#هواداری
@IMANI_mohammad