عدالت میشه
نباید گذاشت این افراد به راحتی در کشور هر خیانتی که میخوان انجام بدن و بدون اینکه مجازات بشن رها بشن و باعث ناراحتی مردم بشن
محاکمه روحانی و اعوان و انصارش خواست همه مردم کشوره
هنوز داغ حاج قاسم تو دل مردم سرد نشده
به امید روزی که از ریشش آویزونش کنند که ریشه مردم روسوزوند
والسلام وعلیکم
حاج مهدی اسلامی
مدیر قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی
غولِ نساجیِ ایران و خاورمیانه که سالها تعطیل بود و دولتها عاجز از رفع مشکلاتش بودن، چند ماهیه با صدها کارگر به مدار تولید برگشته است.
ان شااللّه به زودی به دورانِ اوجِ تولیدِ خودش برمیگرده.
بله، "نساجیِ مازندران" سربازِ قدرتمندِ جبههی اقتصاد مقاومتی هم به میدون اومده ... 🇮🇷💪
🔗 حمید لشگری 🇮🇷
@IRGCQODS
✍️هرچه خواستم وگشتم تامقدمه ای برای خبرزیرپیداکنم موفق نشدم،اگرشما تیتریاعنوانی پیداکردیدبفرمایید!!!
ضرب و شتم دو زن محجبه یزدی (مادر و دختر) در اتوبوس شهری، چندی است که در فضای مجازی در کانالها و گروهها دست به دست میشود. زن محجبه یزدی میگوید: « دختران به آخر اتوبوس رفتند و با ایجاد سر و صدا، هلهله کنان و دست زدن به رقاصی نیز پرداختند در حالی که هیچ کدام از مسافران و رانندگان اعتراضی نکردند.»
کریمزاده زن معلم یزدی یکی از زنان ماجرای شامگاه ۱۹ دی ۱۴۰۱ در اتوبوس شهری یزد درباره جزئیات حادثه ضرب و شتم خود و مادرش به خبرنگاران، اظهار کرد: حادثه ساعت هفت شب در ۱۹ دی ماه در منطقه آزاد شهر یزد در اتوبوس مسیر میدان امام علی (ع) به سمت آزادشهر در قسمت گلستان شرقی اتفاق افتاد. من به همراه مادرم در حال بازگشت به مسیر خانه بودیم که در ایستگاه روبروی پارک بزرگ آزادشهر سوار اتوبوس شدیم. چند نفر در اتوبوس بودند و ما قرار بود در این مسیر و در ایستگاه مقصد پیاده شویم.
اصل ماجرا از کجا شروع شد؟
دختران بعد از ما در مسیر خیابان سوار اتوبوس شدند، در حالی که در آن حوالی یک دبیرستان دخترانه و در جوار آن نیز یک باشگاه ورزشی هست، چون خارج از وقت مدرسه (شب) بود و دختران لباس مدرسه به تن نداشتند و حجاب نامناسبی هم داشتند، احتمال میدادیم از باشگاه بیرون آمده باشند.
یکی از دختران که کشف حجاب کرده بود در حال عبور از کنار مادرم در راهرو اتوبوس بود و مادر من به او گفت «خوشگلم شالت را سر کن» و او گفت «چشم و ببخشید» و شال را پوشید و رد شد.
ولی یک دختر دیگر که شاهد ماجرا بود از روی لج بازی شالش را درآورد و نگاهی به ما انداخت که عکس العمل ما را ببیند. مادر من به او نیز با زبان خوش گفت «دخترم شالت را سر کن» و او در پاسخ به مادر من گفت «به شما ربطی ندارد و به خودم مربوطه».
دختران به آخر اتوبوس رفتند و با ایجاد سر و صدا، هلهله کنان و دست زدن به رقاصی نیز پرداختند در حالی که هیچ کدام از مسافران و رانندگان اعتراضی به آنان نکردند.باز مادرم به دختران گفت «یک کم شخصیت داشته باشید و سرو صدا نکنید و نرقصید»، ولی آنها ناگهان به چادر ما فحشهای رکیک دادند و به فحاشی خود نسبت به چادر ما ادامه میدادند.ما حرفی درباره چادر پوشیدن به آنها نزده بودیم، ولی آنها به چادر ما توهین و فحاشی میکردند.
چون همه دختران با هم سر و صدا و فحاشی میکردند و وسط حرف مادرم میپریدند؛ من بلند شدم و به طرف آنها رفتم تا صدایم به آنها برسد. گفتم «مادر من درباره چادر حرفی به شما نزده که این گونه فحش میدهید و مادرم فقط به شما گفت در اتوبوس جای رقاصی و سر و صدا کردن نیست».
حدود دو سه ایستگاه در حال عبور اتوبوس در خیابان این ماجرای فحاشی دختران ادامه یافت و من یک عکس نامحسوس از آنها گرفتم که متوجه نشوند، ولی بعد متوجه شدم عکس واضح نیست و تار افتاده است و هیچ فیلمی هم نگرفتم.
بی تفاوتی راننده
راننده که بیتفاوت به حرکت خود ادامه داده بود و در آینه اتوبوس ماجرا را مشاهده میکرد، در یک ایستگاه در مسیر توقف کرد و به حرکت خود ادامه نداد در حالی که حتی از جای خود بلند هم نشد تا به هتاکان هشدار دهد و یا اعتراضی نماید که ماجرا تمام شود.
یک دختر به طرف ما آمد و گفت «از کجا میدانید ما دانش آموز هستیم؟» و من در حالی که میخواستم از مادرم محافظت کنم دو دستم را دور مادرم حلقه کرده بودم و در یکی از دستهایم گوشی موبایل بود. دختر پرسید «آیا شما از ما فیلم گرفتید؟» و من جواب دادم «فیلم نگرفتیم»، ولی مادرم برای اینکه آنان دست از لجبازی بردارند و کمی به اشتباهشان و عواقب آن فکر کنند، گفت «بله از شما فیلم گرفته شده و فردا به مدرسه شما میآییم».
در همان لحظه همه آن هفت یا هشت نفر به سمت ما حمله ور شدند تا گوشی را از من بگیرند، چون من در حال محافظت از مادر بیمار خود بودم که در همان لحظه یکی از دختران چنگ زد و گوشی و پول که دستم بود افتاد و آنها برداشتند، من هم متقابل دستم را به سمت گوشی خود بردم تا آن را پس بگیرم.دو سه نفری من را هل دادند و من روی یکی از صندلیهای اتوبوس پرت شدم و سپس، چون ضربه سنگین بود از روی صندلی به کف اتوبوس افتادم.
در این لحظه از بیتفاوتی مردم و راننده بسیار ناراحت شدم و چندبار جیغ زدم در حالی که من در یک قدمی راننده در کف اتوبوس افتاده بودم، چون ما چند دقیقه قبل از آن، خود را برای خروج از اتوبوس و پیاده شدن در ایستگاه مقصد آماده کرده بودیم تا پیاده شویم و این ماجرای ضرب و شتم در حال توقف بیدلیل راننده در ایستگاه اتفاق افتاد.
مادر من به سمت دختران رفت تا موبایل من را از آنان بگیرد و من نیز در حالی که پس از افتادن درد شدیدی را در بدن خود احساس میکردم از جای خود برخاستم و به راننده اتوبوس ملتمسانه گفتم حرکت کن، چرا توقف کردهای؟ ما در ایستگاه بعدی پیاده میشویم.
ب
ه راننده گفتم شما از اول اشتباه کردید که آنان را در حالی که بدحجاب و یا کشف حجاب کرده بودند در ایستگاه سوار کردید و پس از رقاصی و فحاشی به آنان اعتراضی هم نکردید و الان هم پس از افتادن من کف اتوبوس هم اعتراض نکردید؟، راننده گفت «به من ربطی ندارد» و من به راننده گفتم «شاید نتوانم آن دختران را پیدا کنم، چون نمیشناسم، ولی شما را میشناسم و شماره اتوبوس شما را مینویسم و شکایت میکنم، مطمئن باش جریمه میشوی». راننده گفت «هر کاری میخواهی بکن».
هیچ مسافری از ما حمایت نکرد!!!!
راننده خیلی بیخیال بود و حتی نه اعتراضی کرد و نه به پلیس زنگ زد. فقط من ملتمسانه از او خواسته بودم تا به راهش ادامه دهد تا در ایستگاه بعدی به همراه مادرم پیاده شویم.
هیچ یک از مسافران هم از ما حمایت نکردند و اعتراضی هم نکردند. من، چون لنگ کفشم از پا بیرون افتاده بود دنبال آن میگشتم، ولی آنان اجازه نمیدادند که لنگ کفشم را پیدا کنم. در حالی که هنوز مادرم در حال تلاش برای پس گرفتن گوشی از آنان بود.
یک دختر دیگری که همراه آنان نبود و یکی از مسافران اتوبوس بود، احساس کردیم در حال فیلم گرفتن است که به او گفتیم تا از این کار خودداری کند و اگر فیلمی گرفته پاک کند، ولی او گفت فیلمی نگرفته است.
مادرم گوشی را از آنان گرفت، ولی هنوز گارد گوشی در دست آنان باقی مانده بود، گارد گوشی را با دندان پاره کردند و تهدید میکردند گوشی من را مجدد میگیرند و میشکنند، دختران، چون هنوز در حال فحاشی و زیاد تهدید میکردند و نیز راننده هم چنان در ایستگاه بیدلیل و بیتفاوت نسبت به ماجرا توقف کرده بود و به درخواست ما برای ادامه مسیر هم توجه نمیکرد، برای حفظ جانمان پیاده شدیم، یکی از دختران روی پله پایینی خروج اتوبوس ایستاد و باز به چادر ما و ستاد امر به معروف فحش داد.
پس از پیاده شدن ما و فحاشی مجدد دختران، راننده حرکت کرد و به مسیر خود ادامه داد و من پابرهنه به همراه مادرم به خانه رفتیم، پس از رسیدن به خانه به همراه برادرم برگشتیم و راننده را پیدا کردیم و کفش خودم را از او دریافت کردم.
برخی کانالها به اشتباه در چند روز اخیر نوشته بودند که ما را از اتوبوس بیرون کردند در حالی که ما خودمان پیاده شدیم، من و مادرم بدنمان کبود شده است و هنوز حال عمومی ما خوب نیست.
پس از ماجرا در مشورت با یکی از خویشاوندان خودمان تصمیم گرفتیم به ستاد امر به معروف و نهی از منکر برویم و شکایت خود را تحویل دهیم و به پزشک قانونی و آگاهی هم مراجعه کردیم.
مطالبه ما این است که چرا اینقدر برخی بیتفاوتند؟ و اگر ناموس خودشان هم بود اینگونه ساکت مینشستند؟ دلیل بیتفاوتی عدهای از مردم از ترس ضرب و شتم و یا فحاشی به آمران معروف است.
پرونده به دادگاه رفته است، هم ستاد امر به معروف و هم در فضای مجازی و هم مردم خیلی از ما حمایت کردند و باعث شد کار سریعتر راه بیفتد.۲۰ دی که شکایت کردیم از هر جایی که به این موضوع برای پیگیری مربوط میشد از جمله حمل و نقل، شورای شهر به ما زنگ زدند.سخن من با افرادی که هنوز در زمینه امر به معروف و نهی از منکر مطالبهای ندارند این است که شاید راوی حادثه بعدی شما باشید.راننده به حراست حمل و نقل گفته من طرفین نزاع را جدا کردم، که اصلا این طور نبود و وقتی برای گرفتن کفشم نزد راننده رفتیم به برادرم گفته «ترسیده بوده و فشار خونش پایین افتاده بوده است و سرویس بعدی را در مسیر لغو کرده است».
درخواست من این است که قانون حجاب فقط اجرا شود و اقدام بزرگی انجام بدهند، اگر راننده یک تذکر ساده داده بود این اتفاق نمیافتاد، زیرا راننده اتوبوس باید حافظ جان مسافران باشد.من و مادرم کوتاه نمیآییم تا مطالبه گری ما به جایی برسد، زیرا ما صرفا شاکی نیستیم بلکه مطالبه اکثر مردم این است و همه مردم خواستار حجابند و بیتفاوتها فقط از ترس است در حالی که در قلبشان از بد حجابی خوششان نمیآید.
خیلی از مردم که ماجرا را شنیده بودند، در تماس با ما و نیز در فضای مجازی خیلی حمایت کردند که از همه آنان تقدیر میکنیم.مطالبه دیگر ما این است که اگر رانندگان اتوبوس و تاکسی و اصناف بیتفاوت نباشند، افرادی مثل ما مورد ضرب و شتم قرار نمیگیریم.سخن پایانی من و دیگر بانوان دغدغهمند یزدی این است که ما از نسل فاطمهایم و درباره رفع فساد از جامعه سکوت نخواهیم کرد...
واقعادرروزقیامت چه جوابی داریم بابت این سکوت؟بابت این بی غیرتی بعضی ازمردم چه پاسخی داریم ؟
@IRGCQODS
سپاه سایبری قدس
ه راننده گفتم شما از اول اشتباه کردید که آنان را در حالی که بدحجاب و یا کشف حجاب کرده بودند در ایستگ
تاسف باره
این رانندگان بایدبیکار بشن و جریمه
باید به اتحادیه یا سازمان اتوبوس رانی قانونی داده بشه که حجاب رعایت شود وگرنه سوار نشوند افراد بی حجاب
البته این قانون به تمام مراکز وادارات وتاکسی رانی ها وحتی تک تک مغازه داران و فست فودی ها باید داده بشه
کافی شاپ ها یا حتی بستنی فروشی ها و رستورانها اوظاع خوبی ندارند هرزمانی بیرون می رویم عده ای زن و دختران بی حجاب دورهم جمع شدن و هیچ کس با اونا برخوردی نمیکند😒😏
⭕️اینجور که انگلیس و آمریکا و فرانسه به تکاپو افتادن که اعدام یک جاسوس رو محکوم کنن و مثل سنگ پای قزوین از رو هم نمیرن ؛ چندوقت دیگه اینها برای اینکه از،کشور ما جاسوسی کنن و امنیت مارو زیر سوال ببرن خواهند گفت این حق قانونی کشورهای دنیا هست که در ایران جاسوس داشته باشند!!!!!!
این حجم از وقاحت و پررویی دشمنان ایران یک دلیل داره ؛ وجود اصلاحاتی ها؛سلبریتی ها؛ براندازان داخل کشور؛ فقط و فقط،دلگرمی،و اوج وقاحت و پررویی و دم درآوردن دشمنان ایران همین دلگرمی هست که این جماعت به دشمنان خاک ایران میدن.
این دشمنان ایران در لباس ایرانی در خاک ایران برای همیشه در بین مردم باید رسوا بشن👍
@IRGCQODS
🔴 حمید فرخ نژاد اعلام کرد پیجش را به اسراییل اجاره داده!
🔹️ از ارادت به سیدمحمد خاتمی تا نوکری اسراییل راه یکیست!
🔹️ پ.ن:بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل: اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه های اسراییل در ایران هستند!
#روشنگری #سلبریتی_شناسی #نجاستی_بنام_اصلاحات
@IRGCQODS
با دستگیری قاتلان مونا نقیبی، دختر ۷ ساله بلوچ توسط آگاهی فراجا تو سراوان روسیاهیش موند برای اونایی که میگفتن این دختر سیستان وبلوچستانی با تیراندازی ماموران کشته شده ....
@IRGCQODS
ابعاد جدید از حقوق دختر عضو شورای شهر تهران!
🔹 این دختر، فرزند یکی از اعضای شوراست. دهه هشتادی است. دانشجوست. مرداد سال گذشته به شورا آمده و در پست مدیریتی نشسته!
🔹با مدرک دیپلم مگر امکان داره کسی رئیسدفتر عضو شورا بشه؟!!
🔹ریاست شورای شهر برخورد مقتضی انجام نداده و همچنان در حال ماله کشی است!
🔹آقای چمران! به جای ماله کشی و توجیه های مضحک و مزخرف، حداقل به احترام نام برادر شهیدتان هم که شده در طراز یک مدیر باشرافت رفتار کنید، انقلابی بودن پیشکش.
@IRGCQODS
❇️ فوری
تمام کانال ها و گروهها در حال رصد و تحت نظر هستند و اعضای گروهها و افرادی که در گروهها از اغتشاشگران هستند و یا به نوعی با آنها همراهی میکنند در حال شناسایی و دستگیری هستند
🇮🇷سربازان گمنام امام زمان عج🇮🇷
@IRGCQODS
◾️قمه کشی بی حجابان گستاخ و سکوت مسئولین بوشهری
#ارسالی_مخاطب
◾️ در خیابان جفره بوشهر که روزی دارالمومنین محسوب می شد با این چند دختر بدون حجاب مواجه شدم. که به محض تذکر زبانی یکی از این دخترها که در تصویر مشخص است شروع به فحاشی نموده و با قمه کشی و زدن ضربه به ماشین قصد مجروح کردن من را داشت. به 110 زنگ زدیم و صرفا اقدام به نوشتن یک صورتجلسه کردند و بعد هم هیچ خبری نشد.
◾️ پلاک ماشین مشخص است و قطعا هویت دخترها هم قابل تشخیص؛ ولی اینکه به سادگی چنین دخترهایی این چنین در بوشهر جولان می دهند و هیچ کسی با آن ها برخورد نمی کند جای تامل دارد.
🔹مسئولین بوشهری لطفا کمی به رگ غیرتتان بربخورد.
@IRGCQODS