عشق بویِ نعنا میده، بوی لیمو، بوی نارگیل و بوی قهوه ..
بوی کاغذ کاهی، بوی اهن زنگ زده، بوی شیره روی برف، بوی چای اتیشی..
بوی بابونه، یاس یا میخک
عشق بویِ خاطره ای رو میده که توی اون صفحه، عشق رو ثبت کردی.
میدونم که میخوام بنویسم و امروزم رو توصیف کنم اما نمیدونم دقیقا کدوم کلمات میتونن اونهمه حس خوب رو انتقال بدن
- والقلم -
ما مشهدیا اصلا رسممونه، کارمون گره میخوره میایم پیشِ شما
مشکلی ایجاد میشه، بد بیاری میاریم میام پیش خودتون
مشکلمون حل میشه، به اون چیزی که میخوایم میرسیم بازم میایم پیش شما
عقد و عروسی، تولدامون، قبل سفر، بعد سفر و حتی بعد مرگمونم میایم تو حرم خودتون ..
عادت کردیم اقا،
بغض میشینه تو گلومون خودمون رو میرسونیم به چایی خونه.
اشک بخواد جمع بشه تو چشمامون میایم گوشه ی صحن گوهرشادت کِز میکنیم و با روضه گریه میکنیم.
از رفیقامون نا امید میشیم میام زندگیمونو واسه شما تعریف میکنیم ..
ولی امان از روزایی که دلمون تنگ میشه، گره رو گره میشه زندگیمونو و نمیشه که بیایم حرمتون اقا :)
امان ..
جونِ جوادتون اقا جوابِ قلبامون رو بده..
اگه یجاهایی تو زندگیت به نمیشه و نتونستم و نخواست و نشد برخوردی فکر نکن که حالا بدبختِ عالمی، اینجور فعل ها تو داستانِ همه ی ادمها هست.
- والقلم -
فرستادن هر گونه عکس فایل یا ویدیویی اینجا ممنوع است . اینجا فقط مینویسیم و مینویسیم و مینویسیم .
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی که بتونه گریه ام رو در بیاره وجود ندا ...
« انگشتِ تو سرنوشت سازه »
تا تو با انگشتت روی دکمه ی اسانسور نزنی، آسانسور تورو به هیچ مقصدی نمیرسونه!
لازمه ی رسیدن به یك مقصد درست،انجام دادن یك حرکت درسته
و اگه تو این کار رو نکنی نمیتونی به ثابت موندن یا حرکت اشتباه آسانسور اعتراض کنی ؛
هدایت شده از سُهرا.
دلم تنگ شده واسه اون بگو بخندا یِ بعد هق هق و گریه تو هیئت =)
- والقلم -
میدانی،
انگار همین دیروز بود که تا سپیدهٔ صبح چشم نبستیم و چشم به راهِ خبری از تو بودیم ..
و حالا امشب هم تا صبح
چشم به راه تداومِ راهت هستیم ..