اگه امشب رفتید مراسم ، اگه دلتون شکست ، اگه مرواریدی از چشماتون به روی گونه هاتون غلطید ، منم یاد کنید خیلی به دعاهاتون محتاجم :)) .
دارم به حال کسایی که امشب نجف هستن و دارن با چشم های گریونشون و صدای لرزونشون ؛ التماسا رو به ضریح صدا میزنن ( بعلیّ ، بعلیّ ، بعلیّ... ) و نواهای توی ذهنشون حاجت هاشونُ داد میزنه بعدش سرشون رو زیر میندازن و هق هق گریه میکنن ، غبطه میخورم . خیلیم غبطه میخورم .
راحیل؛
به خداحافظی ِ تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی ُ دلم ثانیه ای بند نشد
جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرارِیکتکرار
اگرجایی به حال خویش بایدگریه کرداینجاست
بخاطر اینهمه نوشتن روی دستم و دستمُ به دفترچه یادداشت تبدیل کردنمَم که شده به زودی سرطان میگیرم😀✨.