💫 شب بود.... تنها همین.... و من هزار کلمه برای گفتن دارم امّا سکوت سنگین ترین آن کلمات است.
🕯 باَبی اَنْتَ وَ اُمّی لَقَدْ عَظُمَ مُصابی بِکَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذی اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنی بِکَ اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنی عِنْدَکَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ...
🕯 پدر و مادرم به فدایت که به راستی بزرگ شد #مصیبت تو بر من پس می خواهم از آن خدائی که گرامی داشت مقام تو را و گرامی داشت مرا به خاطر تو که روزیم گرداند خونخواهی تو را در رکاب آن امام یاری شده از خاندان محمد صلی اللّه علیه و آله خدایا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند به وسیله #حسین علیه السلام در دنیا و آخرت...
🍂 #السلام_علیک_یا_اباعبدالله علیه السلام
🏴 @Imamology
۱۸ شهریور ۱۳۹۸
۱۸ شهریور ۱۳۹۸
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
#عاشورا
🏴 انا لله و انا الیه راجعون 🏴
🕯 اعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَكُمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِيّاكُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ.
🕯 بزرگ گرداند خدا پاداش ما و شما را در سوگواریمان براى #حسین علیهالسلام و قرار دهد خداوند ما و شما را از خون خواهانش به همراه ولیش #امام_مهدی از خاندان محمد علیهم السلام.
🏴 @Imamology
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
🚰 روزه ی روز عاشورا 🍞
✍🏻 شیخ طوسی در «مصباح» از عبدالله بن سنان روایت کرده است که گفت: من در روز #عاشورا به خدمت آقای خود حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رفتم دیدم که رنگ مبارک آن حضرت متغیر گردیده و آثار حزن و اندوه از روی شریفش ظاهر است و مانند مروارید آب از دیده های مبارک او می ریزد.
❔گفتم یابن رسول الله! سبب #گریه شما چیست؟ هرگز دیده شما گریان مباد.
❕فرمود: مگر غافلی که امروز چه روزی است؟ مگر نمی دانی که در مثل این روز حسین علیه السلام #شهید شده است؟
❔گفتم: ای آقای من! چه می فرمایی در #روزه این روز؟
❕فرمود: که روزه بدار بی نیت روزه ، و در روز افطار بکن نه از روی شماتت. و در تمام روز روزه مدار و بعد از عصر به یک ساعت به شربتی از #آب افطار بکن که در مثل این وقت از این روز جنگ از آل رسول صلی الله علیه و آله وسلم پایان یافت و سی نفر از ایشان و آزاد کرده های ایشان بر زمین افتاده بودند که دشوار بود بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم #شهادت ایشان و اگر حضرت در آن روز زنده بود همانا آن حضرت صاحب تعزیه ایشان بود.
▫️ پس حضرت آنقدر گریست که ریش مبارکش تر شد.
#حدیث #امام_شناسی #محرم
📚 منتهی الآمال / ج1 / ص512
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
🏹🛡 آخرین مدافع امام 🛡🏹
✍🏻 چون کار جنگ سخت شد و سنگ بر پیشانی و تیر سه شعبه بر قلب نازنین #امام_حسین علیه السلام نشست ، دشمنان دست از جنگ برداشتند، سپس بازگشتند، و گرداگرد آن حضرت را گرفتند، ناگاه #عبدالله_بن_الحسن (ع) (كه يازده سال بيشتر نداشت و) بچهاى نابالغ بود از خيمه بانوان بيرون آمد و دوان دوان خود را به عمويش حسين (ع) رسانيد، و در كنار عمو ايستاد.
▫️ امام حسين (ع) وقتى كه او را ديد صدا زد: «خواهرم، او را نگه دار، #زینب سلام اللَّه عليها از خيمه خارج شد تا او را نگهدارد، و به خيمه برگرداند، او به شدت خوددارى كرد و گفت:
◾️ «و اللَّه لا افارق عمّى، سوگند به خدا از عمويم جدا نشوم»
▫️ يكى از دشمنان به نام بحر بن كعب شمشيرش را به طرف امام حسين (ع) فرود آورد، عبد اللَّه به او گفت:
◾️ «ويلك يا بن الخبيثة أ تقتل عمّى، واى بر تو اى فرزند زن ناپاك آيا عمويم را مى كشى؟»
▫️ آن ظالم شمشير را به سوى حسين (ع) فرود آورد، عبد اللّه دستش را سپر #شمشیر قرار داد، دستش بريده و آويزان شد، صدا زد: «يا عمّاه!، اى عمو جان».
▫️ امام حسين (ع) عبد اللّه را به سينه اش چسبانيد و فرمود: «اى برادرزاده! در برابر اين مصيبت #صبر كن، و بوسيله آن از درگاه خدا تقاضاى خير و سعادت كن، كه خداوند تو را به نزد پدران شايسته ات ملحق مى كند؟
🕯 در اين هنگام حرمله (لعنت خدا بر او باد) گلوى او را هدف #تیر قرار داد، آن تير، سر او از بدن جدا كرد، و او در آغوش عمويش حسين (ع) جان سپرد.
#محرم #عاشورا #مقتل #عبدالله_بن_الحسن علیه السلام #لبیک_یا_حسین علیه السلام
📚 غم نامه کربلا / اشتهاردی / ترجمه اللهوف علی قتلی الطفوف / ص147-148
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
50.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁 حسَيْنٌ مِنِّي وَأَنَا مِنْ حُسَيْنٍ 🍁
🏴 هیئت محبین حضرت زهرا سلام الله علیها
✨ شب دوم #محرم الحرام 1441 ه ق
🎙 استاد حاج سید علی خاتمی خوانساری
🖤 @Imamology
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
🌴🏴 سهل کاری ﻧﻴﺴﺖ ﺧﻮﻥ ﺁﻝ ﺍﺣﻤﺪ ﺭﻳﺨﺘﻦ 🏴🌴
✍🏻 ﺭﺍﻭﻯ ﮔﻮﻳﺪ: ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﺩﻭ ﺯﺧﻢ ﻧﻴﺰﻩ ﻭ ﺗﻴﺮ ﻭ ﺗﻴﻎ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﻭﻯ ﺑﻪ #قبله ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺳِﺮّ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﻛﺒﺮﻳﺎ می گفت. دشمنان ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻳﻚ ﻳﻚ ﻭ ﺩﻭ ﺩﻭ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻗﺘﻞ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻧﻈﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﻭﻯ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺷﺮﻡ ﻣﻰ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻓﻰ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻪ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ؛ ﻣﺎ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﻛﻪ ﻓﺮﺩﺍﻯ #قیامت ﺍﻳﻦ ﺧﻮﻥ ﺩﺭ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﺆﺍﺧﺬﻩ ﻧﻨﻤﺎﻳﺪ.
⚫️ سهل کاری ﻧﻴﺴﺖ ﺧﻮﻥ ﺁﻝ ﺍﺣﻤﺪ ﺭﻳﺨﺘﻦ
⚫️ ﺧﺎﻙ ﻏﻢ ﺑﺮ ﻓﺮﻕ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻴﺨﺘﻦ
◾️ ﺍﻣّﺎ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺮ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ ﺩﺭ ﻗﺘﻞ #امام_حسین ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺗﻌﻠّﻞ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. ﺑﺎﻧﮓ ﺑﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺯﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﻮﻗّﻒ ﻭ ﺗﺄﺧﻴﺮ ﭼﻴﺴﺖ؟
◾️ ﺯﺭﻋﺔ ﺑﻦ ﺷﺮﻳﻚ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﺯﺧﻤﻰ ﺑﺮ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﺩ ﻭ ﺩﻩ ﺗﻦ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺁﻥ ﺳﺮﻭﺭ ﻛﻤﺮ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻭﻯ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻯ ﺁﻥ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺁﻳﺪ. ﺳﻨﺎﻥ ﺑﻦ ﺍﻧﺲ ﻧﻴﺰﻩ ﺍﻯ ﺑﺮ ﭘﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﺩ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﻴﻔﺘﺎﺩ. ﺧﻮﻟﻰ ﺑﻦ ﻳﺰﻳﺪ ﺃﺻﺒﺤﻰ ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﺳﺮ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺟﺪﺍ ﻛﻨﺪ، ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺭ ﻟﺮﺯﻩ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺷﺒﻞ ﺑﻦ ﻳﺰﻳﺪ ﻣﺘﺼﺪّﻯ ﺁﻥ ﺍﻣﺮ ﻗﺒﻴﺢ ﺷﺪ.
◾️ آورده اند ﺩﺭ ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﻳﻜﻰ ﺑﻴﺎﻣﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﻭﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﻛﻨﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺍﻭ ﻧﮕﺮﻳﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﻛﻪ ﻛﺸﻨﺪﻩ ﻣﻦ ﺗﻮ نیستی، ﻭ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﻎ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﺩﻭﺯﺥ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺷﻮﻯ. ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ ﺑﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﻯ ﻫﻨﻮﺯ ﻏﻢ ﻣﺎ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ #دوزخ ﻧﺴﻮﺯﻳﻢ؟ ﭘﺲ ﺁﻥ ﺗﻴﻎ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺸﺘﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺎﺧﺘﻰ؟ ﮔﻔﺖ: نه ﺑﻠﻜﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﻭ ﺗﻴﻎ ﺣﻮﺍﻟﻪ #عمر_سعد ﻛﺮﺩ. ﻧﻮﻛﺮﺍﻥ ﻭﻯ ﮔﺮﺩ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺩﺭﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺯﺧﻤﻬﺎ ﺑﺮ ﻭﻯ ﺭﻭﺍﻥ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺭﻭﻯ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ ﺑﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ ﮔﻮﺍﻩ ﺑﺎﺵ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻛﻮﻯ ﻣﺤﺒّﺖ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ #شهید ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﻣﺮﺍ ﺑﺎﺯﺟﻮی ﻭ ﺑﺎ ﺷﻬﻴﺪﺍﻥ ﻟﺸﻜﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ #بهشت ببر.
◾️ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺁﻭﺍﺯ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺧﻮﺵ ﺩﺍﺭ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺑﻮﺩ. ﭼﻮﻥ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻛﻮﻯ ﻣﻬﺮ ﻣﻦ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻯ ﺍﺯ ﻋﻬﺪﻩ ﺧﻮﻧﺒﻬﺎ ﺑﺮﻭﻥ ﺁﻳﻢ ﻣﻦ.
◾️ ﺭﻭﺍﻳﺘﻰ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ #کربلا ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺯﻣﻴﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﻏﺮﻳﻮ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﺁﻣﺪﻩ، ﺩﻩ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺸﻜﺮ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﻴﻐﻬﺎ ﺑﺮ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﺑﻴﺎﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺪّﻋﺎ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺳﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﺘﺮ ﺑﺒُﺮﺩ ﻭ ﺻِﻠﻪ ﻭ ﺧﻠﻌﺖ ﺑﺴﺘﺎﻧﺪ. ﻫﺮ ﻛﺪﺍﻡ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﻣﻰ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻭﻯ ﻣﻰ ﻧﮕﺮﻳﺴﺖ. ﺁﻥ ﻛﺲ ﺷﺮﻡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺯﻣﻰ ﮔﺸﺖ ﺩﻭ ﻛﺲ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ.
◾️ ﺳﻨﺎﻥ ﺑﻦ ﺍﻧﺲ ﻭ ﺷﻤﺮ ﺫﻯ ﺍﻟﺠﻮﺷﻦ، ﺳﻨﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﺩ ﺷﻤﺮ ﭘﻴﺸﺪﺳﺘﻰ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻴﺎﻣﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺳﻴﻨﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺸﺴﺖ. ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻛﺴﻰ؟
▫️ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﻢ #شمر_بن_ذی_الجوشن ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﻪ ﺩﺍﻣﻦ ﺯﺭﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩﺍﺭ، ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﺭﻭﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻛﺮﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﻧﺪﺍﻧﻬﺎﻯ ﺍﻭ ﭼﻮﻥ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﻙ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪﻩ ﮔﻔﺖ آری ﺍﻳﻦ ﻳﻚ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ.
▫️ آنگاه ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﻪ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻛﻦ. #شمر ﺟﺎﻣﻪ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﻭﺭ ﻛﺮﺩ، ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﻴﻨﻪ ﺩﺍﻍ ﺑﺮﺹ ﺩﺍﺭﺩ.
▫️ ﮔﻔﺖ: ﺻﺪﻕ ﺟﺪّﻯ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍﻯ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻡ. ﻛﻪ ﮔﻔﺖ ﻓﺮﺩﺍ #نماز ﭘﻴﺸﻴﻦ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻛﺸﻨﺪﻩ ﺗﻮ ﺑﺪﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﺁﻥ ﻧﺸﺎن ها ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ. ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ ﺍﻯ ﺷﻤﺮ ،
▪️ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭼﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ؟
▪️ ﮔﻔﺖ: ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻢ ﺭﻭﺯ #جمعه ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ.
▪️ ﮔﻔﺖ ﻣﻰ ﺷﻨﺎﺳﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﭼﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ؟
▪️ ﮔﻔﺖ ﺁﺭﻯ ﻭﻗﺖ ﺧﻄﺒﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﻌﻪ ﮔﺰﺍﺭﺩﻥ ﺍﺳﺖ.
▫️ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻄﻴﺒﺎﻥ ﺍﻣﺖ ﺟﺪﻡ ﺑﺮ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎ #خطبه ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻧﻌﺖ ﺟﺪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﻡ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻣﻰ ﻛﻨﻰ ﺍﻯ ﺷﻤﺮ؟!
▫️ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﻭﻯ ﺑﺮ ﺳﻴﻨﻪ ﻣﻦ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻯ؟
▫️ ﻭ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﺣﻠﻖ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺗﻮ ﺗﻴﻎ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻣﻰ ﻧﻬﻰ؟
▫️ ﻭ ﻣﻦ ﻣﻰ ﻧﮕﺮﻡ ﺭﻭﺡ ﺯﻛﺮﻳﺎﻯ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ (ع) ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺡ ﻳﺤﻴﻰ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﺳﺖ ﭼﭗ ﺧﻮﻳﺶ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ.
▫️ ﺍﻯ ﺷﻤﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻛﻪ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﺁﺭﻡ. ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻧﻤﺎﺯ کنم، ﻭ ﭼﻮﻥ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺯﺧﻢ ﺧﻮﺭﻳﻢ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺎﺷﻢ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺑﻜﻦ.
🏴 ﺷﻤﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺁﻥ ﺳﻴّﺪ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻛﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﻯ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﺭﻓﺖ ﺷﻤﺮ #صبر ﻧﻜﺮﺩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﻫﻢ ﺩﺭ #سجده ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺷﺮﺑﺖ #شهادت ﭼﺸﺎﻧﻴﺪ.
🕯 «ﺇﻧﺎ ﻟﻠّﻪ ﻭ ﺍﻧﺎ ﺍﻟﻴﻪ ﺭﺍﺟﻌﻮﻥ» 🕯
#محرم #عاشورا #مقتل #یا_حسین_شهید
📚 ﺭﻭﺿﺔ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ / ﺍﻟﻜﺎﺷﻔﻲ / ﺹ438-439
۱۹ شهریور ۱۳۹۸