یکی از بچه ها ساعت برده بود توی جشنواره گفتم سید چه شیک و زیبا اینم از عادت گفت مرسی قابل نداره
الان توی مچ دسته منه عمرانم بدمش پس🕶😂
یدفعه هم رفیق بابام کلی خرید کرده بود نوشابه و تخم مرغ و سوسیس و همه چی یه کیسه بزرگ پر،بعد صحبت کردن و خداحافظی که میزدن طرف تعارف زد بابامم گرفت اورد خونه😂🤣