شایسته گزینی از «حرف» در مناظره ها تا »عمل» بعد از انتخابات ها
سید حسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
تاملی بر آنچه که کاندیداهای ریاست جمهوری در برنامهها و مناظرههای مختلف اشاره میکنند نشان میدهدیکی از ویژگیها و نکات مهم و درستی که طرح میکنند« شایسته گزینی» است. به این معنا که تلاش خواهند کرد افراد شایسته و نخبه را فارغ از گرایش های سیاسی و بر اساس تخصص و توانایی های شان به کار بگیرند.ولی تجربه زیسته ثابت کرده که بعد از انتخابات این شعارها معمولاً به بوته فراموشی سپرده میشود و آنچه که ملاک انتخابات و انتصابات در مناصب مختلف می باشد حمایت ها، فعالیت ها و حتی میزان و چگونگی حمایت و فعالیت شان در دوره انتخابات، نسبت های سبب و نسبی، سابقه دوستی واز همه مهم تر گرایش های سیاسی شان و... است.
من این موضوع را به دفعات در تمام دوره های بعد از انتخابات(تا جایی که سن من اجازه می دهد) بوضوح و به دفعات در حوزه های مختلف بویژه حوزه اجتماعی مشاهده کردم.در متن حکم های انتصاب برخی از این افراد می بینیم نوشته می شود: بر اساس تخصص، تجربه و سوابق و.... ولی وقتی نگاه می کنید این افراد برای حوزه هایی که منصوب می شوند از جمله حوزه اجتماعی و من هم کمی نسبی به این حوزه به دلیل سابقه کاری ام شناخت دارم، نه تخصص دارند، نه تجربه دارند نه سابقه موثر(به جز افراد استثناء). این نوع رفتار کاندیدا ها بیشتر شبیه گول زدن مردمی است که دارند حرف های شان را می شنوند یا مطالب شان را مطالعه می کنند. حرف قشنگی است ولی تا عمل به آن فاصله ایی به اندازه «سال نوری» وجود دارد. یک شب در یکی از برنامه تلویزیونی زنده یکی از مربیان فوتبال به عنوان میهمان حضور داشت.در پایان برنامه و هنگام خداحافظی مجری سوال کرد: نظرت درخصوص رئیس سازمان تربیت بدنی کشور چیست؟ مربی موفق آن سال هم که معولا با طنز صحبت می کند ، خیلی جدی پاسخ دادند که متخصص و توانمند وکاردان و.... اما(با صدای محکم) در شهرداری. داستان انتصابات کشور ما معمولا همین گونه است. بعد از انتخابات زمان تقسیم سهم الفعالیت و سهم الحمایت است نه شایسته گزینی. از نظر من یکی از دلایل این همه مشکلات متعدد درکشور، بیش از این که آثار تحریم های اقتصادی و.. باشد بیشترین سهم را همین انتخاب افراد خوب و یا به ظاهر خوب «ولی» ناشایسته در مناصبی است که منصوب می شوند. در پایان این یادداشت به روایتی از پیامبر اکرم(ص) در این زمینه اشاره می کنم.هر كس امام و جلودار عدهاي از مسلمانان گردد؛ در حالي كه ميداند در بين مسلمين فردي بهتر از او وجود دارد، پس خائن به خدا، رسولش و مسلمانان خواهد بود. به امید روزی که شایسته گزینی در کشور بیش از پیش نهادینه شود.
منبع: خبرآنلاین.۲۸ خرداد ۱۴۰۳
یادداشت آرمان ملی:«جای خالی کارشناسان اجتماعی»
سید حسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
باز هم انتخاباتی دیگر ، باز هم در حاشیه ماندن حوزه اجتماعی ، باز هم انتظار برای عمیق تر شدن مسایل وآسیب های اجتماعی و باز هم شاهد پیامد های منفی ناشی از این بی توجهی وغفلت که بیش از همه مردم باید تاوان آن را پس بدهند. کمتزر کسیس است که سری در جامعه داشته باشد عمق مشکلات اجتماعی، آسیب های اجتماعی از قبیل اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان ها، خشونت های اجتماعی وخانگی، خودکشی( که این روز ها خودکشی کادر های درمان و.. هم سر وصدای زیادی ایجاد کرده است)، مفاسد اخلاقی و... را درک نگرده باشد. طبیعتا همین انتظار از مسوولین هم می رود که برای برون رفت یا کنترل این شرایط برنامه داشته باشند. کاندیداهای ریاست جمهوری هم که این روز ها مشغول مناظره وگفت وگ و تبلیغات و.. برای جلب مشارکت و اخذ رای مردم هستند کمترین توجه را به این مسایل از خود نشان دادند. انگار که قرار نیست برای این افراد درگیر آسیبل های اجتماعی کاری انجام دهند یا رئیس جمهور این افراد نیستن. افرادی که بخش عمده آنها هم قربانی شرایط جامعه از سیاستگذاری ها نا کارآمد تا بی توجهی یا کم توجهی در برنامه های اجرایی هستند. من و همکارانم در حوزه مددکاری اجتماعی کمتر هر زوزه با این مسایل مواجه هستیم و درد ـآنها هم استخوان های ما را به درزد می آورد. حال چگونه است درمیزگرد های تخصصی، برنامه های مستند و .. کمترین کمترین کمترین توجه به این افراد هم نمی شود. مگر این افراد شهروندان همین کشور نیستند؟ مگر آنها از بودجه عمومی دولت و سایر منابع کشور به عنوان شهروند ایرانی حقی ندارند؟ مگر حق ندارند کسی درد آنها وخواشته شان را بازگو کند، سوال بپرسد و جواب در خور و شایسته دریافت کند؟ چشم بستن روی واقعیت های اجتماعی و در نهایت خلاصه کردن آن به اجرا شدن یا نشدن طرح گشت ارشاد یا طرح نور و... نیست. نتیجه این نوع نگاه همین می شود که می بینیم. جایی برای کارشناسان اجتماعی نیست . بر این باورم حتی موفقیت در حوزه اقتصاد هنمبدون در نظر گرفتن مولفه های اجتناعی ازقبیل سرمایه اجتماعی میسر نخواهد شد. جامعه ای که سرمایه اجتماعی بالا دارد می تواند همراه دولت ها باشند و مشارکت کنند، اعتماد کنند، تاب آوری از خود نشان دهند و... تا سرانجام رفاه اجتماعی در جامعه افزایش پیدا کند و یا بحران ها ی مختلف از جمله زیست محیطی، اقتصادي، فرهنگی، سیاسی و...بهتر مدیریت شوند. درک این مساله که مسایل اجتماعی هم مهم هستند به اصطلاح « نیاز به خرج کردن فسفر مغز ندارد».
منبع: روزنامه آرمان ملی، شماره ۱۸۵۴، ۲۹ خرداد ۱۴۰۳
فرهیختگان و دوستان گرامی
با سلام و درود، ضمن تبریک عید غدیر، این مناسبت را بهانه می کنم تا از خداوند بزرگ برای شما و خانواده های محترم تان و همه مردم شریف ایران زمین بهترین ها را آرزو کنم. دعای مادر و پدر بدرقه زندگی تان باشد. انشاا....
ارادتمند. سید حسن موسوی چلک
همدردی
سرکار خانم دکتر امین جعفری
مسوول محترم نمایندگی انجمن مددکاران اجتماعی ایران شعبه استان اصفهان
تحمل غم از دست دادن عزیزان دشوار است بویژه اگر آن عزیز سفر کرده «پدر»باشد.اما همانگونه که خداوند رحمان در قرآن وعده داده است «بازگشت همه به سوی اوست ».از طرف هیات مدیره و اعضای انجمن مددکاران اجتماعی ایران مصیبت وارده را به سرکارعالی و خانواده محترم تسلیت گفته و برای آن مرحوم غفران الهی و برای شما و سایر بازماندگان صبر جزیل از خداوند رحمان آرزو می کنم.
موسوی چلک
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
با اعلام نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری در مرحله اول، سعید جلیلی و مسعود پزشکیان برای رقابت های انتخاباتی به مرحله دوم راه یافتند و مرحله دوم انتخابات نیز روز جمعه ۱۵ تیر برگزار میشود.
منبع:خبرگزار ایرنا/ 13 تیر 1403
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران:
مردم آگاهانه در انتخابات شرکت کنند/ قهر با صندوق راه حل نیست
تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: مردم در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آگاهانه و فارغ از مسایل احساسی و بر اساس منطق شرکت کنند تا بالاترین مقام اجرایی کشور بر اساس توانمندی و تخصص انتخاب شود.
سیدحسن موسوی چلک در آستانه برگزاری دور دوم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایرنا افزود: موضوع استفاده از حق، موضوعی است که هر فردی در هر جایی که حقی دارد می تواند از آن استفاده کند؛ یکی از این حقوق استفاده از آن در مشارکتهای سیاسی و مدنی است.
وی ادامه داد: انتخابات یکی از مولفههای مشارکت سیاسی است و در این شرایط حتی اگر نارضایتیهایی باشد که هست و حتی اگر ناملایمتیهایی باشد که هست باز هم استفاده از این حق موضوعی است که باید مورد توجه قرار گیرد و همه شهروندان در انتخابات شرکت کنند.
موسوی چلک تصریح کرد: البته استفاده از این حق مستلزم این است که برگزارکنندگان هم به جنبهها و مولفههایی متمرکز شوند و از آنجایی که انتخابات الزاماتی دارد که اگر نباشد این مشارکت اتفاق نمیافتد.
وی افزود: از جمله این الزامات اطمینان داشتن به نتیجه انتخابات است که هرچه این اطمینان بیشتر باشد میزان مشارکت هم بیشتر است و مردم برای رسیدن به حق خود انتخاب میکنند بر این اساس هم مردم در انتخابات مختلف مانند ریاست جمهوری، شوراها و مجلس شرکت میکنند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: اما باید توجه شود که بدون بسترسازی و بدون الزامات لازم مشارکت حداکثری قابلیت عینی پیدا نخواهد کرد و این میشود که در انتخابات از همه طیفها از همه سلیقهها و حتی دو قطبی کردن فضای انتخابات شکل می گیرد و به کار گرفته می شود.
موسوی چلک به میزان مشارکت مردم در دور اول انتخابات ریاست جمهوری که هشتم تیرماه برگزار شد، اشاره کرد که مشارکت ۴۰ درصدی شکل گرفت و در این باره توضیح داد: این میزان مشارکت نشان می هد که الزامات وجود ندارد یا اینکه ضعیف است.
وی با تاکید بر اینکه معتقدم از طریق مشارکت می توانیم به برخی از حقوق خود دست یابیم، گفت: در گذشته شاهد بودیم که از طیف های مختلف در انتخابات روی کار آمدند و شرایط اقتصادی بدتر شد و حتی مردم شاهد اختلاسهایی بودند که بحث اعتماد سازی را سخت کرد؛ در چنین شرایطی شاید دو قطبی سازی انتخابات بتواند مشارکت را بیشتر کند.
موسوی چلک تاکید کرد: اما به مردم و شهروندان توصیه می کنم که انتخابی آگاهانه داشته باشند که بر اساس منطق باشد، درست است نارضایتی هایی هست اما راه حل مشکل قهر با صندوق نیست بلکه یکی از راه های رسیدن به حق، شرکت در انتخابات است و من هم به عنوان یک ایرانی در همه دوره های انتخابات شرکت کرده ام و شرکت خواهم کرد.
به گزارش ایرنا، چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ساعت ۸ صبح روز جمعه هشتم تیرماه ۱۴۰۳ در ۵۸ هزار و ۶۴۰ شعبه اخذ رای در سراسر ایران برگزار شد که از این تعداد ۳۴ هزار و ۵۲۲ شعبه شهری، ۲۴ هزار و ۱۱۸ شعبه روستایی، ۴۳ هزار و ۴۲۵ شعبه ثابت و ۱۵ هزار و ۲۱۵ شعبه سیار بود.همچنین ۳۴۴ شعبه اخذ رای در نقاط مختلف جهان برای انتخاب نهمین رئیسجمهور در سفارتخانهها و نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در سایر کشورها در نظر گرفته شده بود.
فرآیند برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران به دلیل شهادت آیت الله رییسی، هشتمین رئیس جمهور اسلامی ایران و همراهانش در سانحه سقوط بالگرد، پیش از اتمام دوره چهارساله، زودهنگام برگزار شد.
پس از تأیید صلاحیت ۶ تن از داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری از سوی شورای نگهبان، در ۲۰ خردادماه، رقابت بین مسعود پزشکیان، مصطفی پورمحمدی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی و محمدباقر قالیباف به عنوان نامزدهای واجد شرایط چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، آغاز شد و پس از انصراف قاضی زاده هاشمی و زاکانی از صحنه رقابت، انتخابات میان چهار نامزد باقی مانده در هشتم تیر ماه برگزار شد.
با اعلام نتایج رسمی انتخابات در روز شنبه ۹ تیرماه، انتخابات به دور دوم کشیده شد که این مساله در قانون اساسی هم دیده شده و در اصل ۱۱۷ قانون اساسی آمده است که: «رئیس جمهور با اکثریت مطلق آرای شرکتکنندگان انتخاب میشود، ولی هر گاه در دور نخست هیچیک از نامزدها چنین اکثریتی به دست نیاورد، روز جمعه هفته بعد برای بار دوم رای گرفته میشود. در دور دوم، تنها دو نفر از نامزدها که در دور نخست آرای بیشتری داشتهاند شرکت میکنند، ولی اگر بعضی از نامزدهای دارنده آرای بیشتر، از شرکت در انتخابات منصرف شوند، از میان بقیه،دو نفر که در دور نخست بیش از دیگران رای داشتهاند برای انتخاب مجدد معرفی میشوند.» طبق این اصل رئیس جمهور با اکثریت مطلق آرای شرکتکنندگان انتخاب میشود.
نشنیدن صدای آمار مشارکت
سید حسن موسویچلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
قبل از انتخابات برخی دوستان میپرسیدند پیشبینی میزان مشارکت چند درصد خواهد بود و من پاسخ دادم که حتی اگر اصلاحطلبان هم تایید بشوند، همه طرفین دو طیف دور هم جمع شوند، 35 درصد نمیشود! میگفتند نظرسنجیها حکایت از 55 درصد دارد اما تحلیل من تا 35 درصد بیشتر نبود.
اما این تحلیل از چه نشات میگرفت؟ برگرفته از فضای اجتماعیای بود که در کشور حاکم شد. با نیم نگاهی به تحلیلها و یافتههای پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی، دقیقا آنها هم همین پیام را در جامعه منتقل میکردند که به هر دلیلی مردم دیگر آن دل و دماغ گذشته را برای احساس مسئولیت در قبال جامعهشان ندارند. این تحلیلی بود که از دادهها و اطلاعات موجود ارائه میکردیم. نتیجه این شد که از طیف اصولگرایان اعم از جدید یا سنتیها بودند و از طیف اصلاحطلبان هم آمدند و دیدیم که از دو سر طیف همه ظرفیتهای سیاسی مذهبی و... به کار گرفته شد ولی در نهایت اتفاقی که افتاد، طبق آمارهای رسمی کمتر از 40 درصد بود. این امر نشان میدهد که اعتماد مردم کاهش پیدا کرده و اگر این فضای باز برای حضور اصلاحطلبان هم نبود مطمئنا این میزان مشارکت به همان درصدی میرسید که پیش بینی میکردم. این موضوع فقط مربوط به این انتخابات نیست و در انتخابات مجلس هم چنین فضایی را تجربه کردهایم. حال سوال این است که آیا مدیران جامعه بدون مشارکت و اعتماد مردم میتوانند برنامههایشان را جلو ببرند؟ تجربه در حوزه مددکاری اجتماعی نشان میدهد که اصلی به نام مشارکت مراجع وجود دارد که اگر مردم در این فرآیند مشارکت نکنند و مسئولیت قبول نکنند و در قبال سرنوشت و آینده خودشان تلاش نکنند، طبیعتا سرنوشتشان از وضعیتی که دارند، بهتر نخواهد شد. دقیقا در جامعه هم چنین فضایی وجود دارد. این 60 درصد پیام دادهاند و نشنیدن صدای این 60 درصد با تاکید بر اینکه حتی آقای خاتمی به عنوان سرطیف اصلاحطلبان و همچنین آقایان ناطق نوری و لاریجانی و دکتر ظریف نیز از این سر طیف حمایت کردند و از آنطرف هم طیفهای وابسته به اصولگرایان به میدان آمده بودند تا مردم را دعوت کنند. اما باز هم مردم نسبت به سرنوشت و آیندهشان آن احساس مسئولیتی که باید میکردند را به هر دلیلی نمیکردند. موضوع این است که در حوزه اجتماعی وقتی قرار است مدیریت یک کشور را انجام دهید، طبیعتا باید فضایی فراهم کنید که اعتماد مردم را جلب کنید. والا ممکن است در مقطعی کوتاه با فشار و ابزار دیگر دوران مدیریت سپری شود ولی قطعا این دوران نه کیفیت خواهد داشت و نه اثرگذاری ماندگار و نه فراگیری. مهم این است که اعتماد و مشارکت باید فراگیر شود و اگر فراگیر نشود قطعا مسئول در حوزه اجرا برای پیشبرد برنامههایش نمیتواند به 15 تا 20 درصد طیف خودش اکتفا کند. ضمن اینکه در چنین شرایطی تهدیدهای خارجی هم وجود خواهد داشت. جامعهای که مدیرانش از پشتوانههای مردمی ضعیفتری برخوردار باشند، زورگیری در آن جامعه بیشتر خواهد شد. برای نظام بینالملل آنچه مهم است پشتوانه مردمی دولتهاست که ملاک چگونگی تعامل کشورها با کشورهای دیگر است. وقتی چنین فضایی وجود داشته باشد حتی قدرت چانه زنی هم در تعاملات و مذاکراتمان نخواهیم داشت. آنچه مرا به عنوان یک مددکار اجتماعی نگران میکند، نشنیدن صدای آمار مشارکت است که نگران کننده است. ضمن اینکه روند مشارکت، کاهشی است و در مقایسه با دوره قبل کاهشیتر شده به رغم اینکه در این دوره اصلاحطلبان با کسان دیگر اجماع نکردند و نماینده خودشان را حمایت کردند. اگر صدای کسانی که سکوت کردند و بیتفاوت هستند را نشنویم باید منتظر پیامدهای نگران کننده آن باشیم.
منبع: روزنامه آرمان ملی،شمارخه 1866/ 13 تیر 1403
سومین کنفرانس بین المللی مددکاری اجتماعی (ICSW-2024) - فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی
https://www.ifsw.org/event/3rd-international-conference-on-social-work-icsw-2024/
International Federation of Social Workers – Global Online conference
https://www.ifsw.org/
«روز قلم گرامی باد»
نامگذاری روزها به مناسبتهای خاص فرصتی است برای سپاسگزاری از کسانی که در ارتباط با آن مناسبتها ایفای نقش می کنند .یکی از این مناسبتها در ایران زمین چهاردهم تیر ماه و روز قلم است. در ابتدا این روز را به همه اهالی قلم و نویسندگان صادق از جمله مددکاران اجتماعی اهل قلم تبریک گفته و بهترینها را برای آنها از خداوند بزرگ آرزو میکنم. به همین مناسبت نوشته دکتر علی شریعتی در ارتباط با قلم را تقدیم میکنم.
«قلم توتم، من است.توتم ماست.به قلم سوگند.به رشحه خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند.به رشحه خونی که از زبانش می تراود سوگند.به ضجه های دردی که از سینه اش بر می آید سوگند.توتم مقدسم را نمی فروشم،نمی کشم،گوشت و خونش را نمی خورم، به دست زورش تسلیم نمی کنم، به کیسه زرش نمی بخشم،به سر انگشت تزویرش نمی سپارم،دستم را قلم می کنم و قلم را از دستم نمی گذارم، چشم هایم را کور می کنم، گوش هایم را کر می کنم، پاهایم را می شکنم، انگشتان را بند بند می برم، سینه ام را می شکافم، قلبم را می کشم،حتی زبان را می برم و لبم را می دوزم، اما قلمم را به بیگانه نمی دهم.قلم توتم من است.امانت روح القدس من است. ودیعه مریم پاک من است.صلیب مقدس من است.بگذار بر قامت بلند و راستین قلمم به صلیبم کشند، به چهار میخم کوبند، تا او که استوانه حیاتم بوده است، صلیب مرگم شود،شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد، تا خدا ببیند که به نامجویی بر قلمم بالا نرفته ام، تا خلق بداند که به کامجویی بر سفره گوشت حرام توتمم ننشسته ام، تا زور بداند، زر بداند، و تزویر بداند که امانت خدا را، فرعونیان نمی توانند از من گرفت،ودیعه عشق را قارونیان نمی توانند از من خرید و یادگار رسالتم را بلعمیان نمی توانند از من ربود.قلم زبان خداست، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است،هر کسی را توتمی است و قلم توتم من است و قلم توتم ماست».
سید حسن موسوی چلک
مددکار اجتماعی و
عضو انجمن قلم ایران
تهران- ۱۴ تیر ۱۴۰۳