eitaa logo
کانال انجمن مددکاران اجتماعی ایران
531 دنبال‌کننده
393 عکس
23 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره بازی با عید نوروز(7): «خانه تکانی» هر جشنی مراسم خاص خود را داشته و دارد. عید نوروز هم ازاین قضیه مستثنی نبوده و نیست. از جمله رسم هایی که در عید نوروز وجود داشته و هنوز هم با تفاوت هایی وجود دارد «خانه تکانی» است. در روستای من خانه تکانی عمدتا توسط مادران و زنان هر خانه برنامه ریزی می شد و بیشتر کار ها توسط زنان و دختران انجام می شد. به جز برخی کارهای سنگین که آن زمان ها به «کارهای مردانه» تعبیر می شدند که به خاطر نیاز به قدرت جسمی بیشتر زنان نمی توانستند یا به سختی می توانستند انجام دهند.آن زمان ها خانه ها عمدتا « گلی» بودند ( خانه ها عمدتا با بلوک و آجر ساخته نمی شدند(.پیدا کردن خاک مناسب برای تمیز کردن دیوار ها یکی از کارهای سخت بود. بعد آماده سازی خاک برای کشیدن با دست ها ( شبیه ماله کشیدن) روی دیوار های داخل و بیرون از خانه، که عمدتا با دست کش هایی که عمدتا هم جوراب ها بودند  نه دستکش هایی که الان وجود دارند. برخی از مادران مهربان و دوست داشتنی برای این که داخل خانه ها را زیبا تر کنند یک سوم پایین دیوار را با گلی متفاوت تر ( غلیظ تر، تیره تر و...)آماده می کردند و دو سوم بالای دیوارداخلی خانه  را با گلی سفید تر که جلوه زیبایی داشته باشد. بعدها با استفاده از رنگ ها دیوار های داخلی و خارجی خانه ها را به همین شکل رنگ می کردند. آنهم نه توسط افرادی که شغل شان نقاشی بود، بلکه مادران و فرزندان خودشان خانه ها را رنگ می کردند.یادش بخیر. کار دیگر شستن فرش ها ، پتو ها ،لحاف ها ، گلیم ها ، حصیر ها، و.... بود. وقتی در روستا راه می رفتی، روی دیوار های چوبی اطراف خانه ها عمدتا این وسایل شسته شده آویزان بودند وگاهی اوقات می بایست چندین نفر کمک می کردند تا مثلا فرش های سنگین که عمدتا دست بافت بودند و سنگینی زیادی هم داشتند را آویزان کنند. کمک  گرفتن از همسایگان در انجام این کار عادی بود. کسی هم نگران دزدیدن این وسایل هنگامی که آویزان بودند، نبود. کوچه ها با این فرش ها و لحاف ها و پتوهای و گلیم های و  ...رنگارنگ زببایی خاصی پیدا می کردند. استفاده از خانه همسایگان برای آویزان کردن این وسایل هم عادی بود. خیلی مواقع هم مادران همسایه و فامیل به هم برای انجام این کار کمک می کردند. مشارکت مادران و زنان برای کمک به افرادی که تنها بودند یا سالمند بودند و یا ممکن بود بیمار باشند هم نکته دیگر خانه تکانی در روستا بود و نشان می داد که مادران مان نسبت به اطرافیان کاملا احساس مسوولیت می کردند و مشارکت  بدون منت و خوبی داشتند. مشارکت در تمیزکردن مسجد و امام زاده روستا و شستن فرش ها، تمیز کردن دیوار ها و. .. را هم هر ساله شاهد بودیم . انجام این کار ها، نوروز و انتظار برای رسیدن عید نوروز را خیلی زیبا تر می کرد. یادش بخیر ،واقعا یادش بخیر و این  دل نوشته را بهانه می کنم تا به همه مادران روستایم و مادران ایران زمین که این گونه رسم های عید نوروز را اجرا می کردند، ادای احترام کنم. سید حسن موسوی چلک / همیار پارپیرار www.mousavichalak.ir اینستاگرام: @hmchsocialworker کانال تلگرام: https://t.me/hmchsocialworer
خاطره بازی با عید نوروز(۸): "عیدی دادن و عیدی گرفتن" یکی از شیرین ترین خاطرات کودکان و نوجوانان در عید نوروز "عیدی گرفتن" بود. به همین دلیل یکی از کارهای که پد ربزرگ ها، مادر بزرگ ها و مادران و پدران مهربان قبل از عید برای آن تدارک می دیدند، تهیه پول نو و یا خرید مثلا جوراب یا بلوز، و یا آماده کردن اقلامی از قبیل: گردو، شکلات و.... برای عیدی دادن بود. البته به تناسب سن افرد، نوع ارتباط با خانواده ها و ....این مبلغ یا وسیله متفاوت در نظر گرفته می شد. ولی عیدی دادن یک رسم ماندگار بوده که هنوز هم هست و هنوز هم لحظه دریافت عیدی خیلی شیرین است و برای کوچکتر ها  لذت بیشتری دارد ولی بزرگتر ها هم از عیدی گرفتن لذت می برند. خاطرم هست فامیلی داشتیم  که معمولا روز دوم عید از شهر دیگری از غرب مازندران می آمد.ایشان همیشه پول نو کاغذی تهیه می کرد و عیدی می داد. آن زمان دو تومانی کاغذی خوش رنگ تهیه می کرد و این نو بودنش هم لذت دیگری داشت.بچه های که عیدی شان پول بود سعی می کردند همه جا با خودشان داخل یک کیسه پلاستیکی پول شان را همراه داشته باشند و به اصطلاح" پز" بدهند که عیدی گرفتن و معمولا هم با هم مقایسه می کردند که هر فردی چقدر عیدی گرفته است. روزی چند بار می شمردیم. امیدوارم لذت عیدی گرفتن از هیچ کس گرفته نشود. انشاء ا.... سید حسن موسوی چلک همیار پارپیرار
خاطره بازی با عید نوروز(9): «نوروزخانی» ‌یکی از مراسم مرتبط با عید نوروز در مازندران مثل بسیاری از اقوام ایران زمین  خبر آمدن عید نوروز بود که به «نوروزخانی» معروف بود. نوروز‌خوانی معمولاً بین ده تا پانزده روز قبلباز عید شروع می شد . افرادی که به نوروز خون  شناخته می شدند و معمولا می بایست صدای خوبی هم  داشته باشند با لباس محلی و صدای ساز  وسرنا و... در داخل روستا دور می زدند وبه در خانه ها می رفتاد و اشعاری را می خواندند که تقریبا اکثر اهالی با آن اشعار به واسطه تکرار آن در هر سال آشنا بودند. در مراسم نوروزخوانی، نوروز‌خوانان مژده دهنده آغاز سال نو بودند نوروز‌خوانان چند نفر هستند، یك نفر اشعار را می‌‌خواند، یك نفر ساز می‌‌زند و نفر دیگر كه به آن كوله‌كش یا باركش می‌‌گویند به در خانه‌های مردم می‌‌رود و می‌‌خواند. مونه‌ای از اشعار نوروزخوانی اینگونه است که نوروزخوانان می‌گویند:باد بهارون بیمو / نوروز سلطون بیمو/ مژده دهید به دوستان / گل به گلستون اومد / بهار آمد بهار آمد خوش آمد/ علی با ذولفقار آمد، خوش آمد/ نوروزتان نوروز دیگر / شما را سال نو باشد مبارک. به قول زنده یاد فرهود جلالی کندولوسی خالق مجموعه اشعار گران سنگ « پارپیرار»: خاله نوروز خون بِمو / حاله جان نوروزخوان آمد. و شاد و خنون بّمو/ شاد و خندان آمد باد بهارون بّمو/ باد بهاران آمد گل به گلستون بیمو//گل به گلستان آمده است بلبل به بستون بیمو/ بلبل به بوستان آمده است صاحبخانه های هم  با دادن پول، میوه، برنج، شیرینی، گردو، تخم مرغ، نخود و كشمش و... از آنان پذیرایی می‌‌كند. و در کوله فردی که همراه شان بود هدایایی می گذاشتند.هیچ موقع لبخند های مردم روستا را هنگام شنیدن صدای نوروزخوان فراوش نمی کنم. خودم هم همیشه با شنیدن صدای نوروزخوانان حس شادی خاصی پیدا می کردم و الان هم همین طور است. اشک شوقی هم می ریزم .انشاء ا... که همیشه  دلتون شاد ولب تون خندون باشد که شادی حق همه ماست. سید حسن موسوی چلک همیار پارپیرار
خاطره بازی با عید نوروز(۱۰):تزیین سفره و خانه یکی از کارهای مهم قبل از عید نوروز آماده کردن وسایل تزیین سفره عید و خانه بود.در گذشته در روستای من و روستاهای اطراف سفره هفت سین فعلی گذاشته نمی شد.برای آماده کردن سفره های عید، از چند هفته قبل برنامه ریزی ها انجام می شد.یکی از کارها تهیه گیاه "همیشگ" یا گیاه همیشه بهار بود.شاخه ای از "همیشگ"را روی هر پنجره داخل خانه آویزان می کردند و در کنار سفره تحویل سال یا اگر سینی داشتند شاخه ای از همیشگ را می گذاشتند تا به اصطلاح  سال سبزی را پیش رو داشته‌باشند.طولانی‌بودن مدت سبز ماندن این گیاه باعث شده که مازندرانی‌ها آن را «همیشگ» به نامند.چیدن گل بنفشه که در گویش مازندرانی" ونوشه" گفته می شود نماد دیگری از آغاز فصل بهار و قدرت خداوند بود. به قول زنده یاد فرهود جلالی کندلوسی: ونوشه سو بزو( رشد و دیده می شود)، فصل بهاره/ ککی( مرغ فاخته) خونش( آواز می خواند) بیمو، دل بیقراره/ امه مازندرون(مازندران ما)، چی سبزه زاره/ بوینن(ببینید) قدرت پروردگاره.عمر گل " ونوشه" خیلی کوتاه است ولی زیبایی خاصی دارد. اگر خانواده ای عزادار بودند تهیه خرما یا حلوا محلی تهیه می کردند.  داشتن شاخه ای از درخت آلوچه یا سیب که شکوفه داشته باشد بخش دیگر از کاری بود که برای تزیین سفره عید نوروز انجام می شد. تهیه" هاییشت"،"دنکو"کار دیگری بود که زنان خانه ها انجام می دادند. البته در  همه روستاها این ها شبیه به هم سفره ها را تزیین نمی کردند. طبیعتا  تهیه سیب و میوه های مختلف و آجیل هم کارهای دیگر بودند که برای سفره عید آماده می کردند. یکی از زیبایی های سفره های عید نوروز، خود رنگ سفره ها بود. معمولا رنگ های شاد و به اصطلاح گل منگلی بودند که تصاویر مختلف روی سفره ها نقش بسته بودند. یاد همه مادران از دنیا رفته بخیر که چنین فضایی را برای ما ایجاد می کردند و ادای احترام به مادرانی که هستند و تلاش می کنند تا با تهیه سفره عید نوروز، فضای شادمانه تری را برای ما ایجاد کنند. ارادتمند. سید حسن موسوی چلک همیار پارپیرار
پیام دبیرکل فدراسیون به مناسبت روز جهانی مددکاری اجتماعی در روز جهانی مددکاری اجتماعی در سال ۲۰۲۴، مفتخرم که در جامعه بین المللی مددکاری اجتماعی با موضوع Buen Vivirسخنانی را با شما در میان بگذارم. در ابتدا، می‌خواهم بگویم که ما به فکر مددکاران اجتماعی، خانواده‌ها و جوامعی است که در شرایط جنگ و خشونت کار می‌کنند هستیم. ما باور داریم که نقش شما در پیشبرد صلح در سطح جامعه مدنی برای جوامع خود و فراتر از آن حیاتی است. از طرف این حرفه بین المللی، با شما اعلام همبستگی می کنیم و برای شما امنیت آرزو می کنیم. روز جهانی اجتماعی بر همگان مبارک باد! این یک واقعیت پذیرفته شده است که در قلب مددکاری اجتماعی این تجربه و دانش وجود دارد که مشارکت در میان مردم بر اساس روابط محترمانه، بازگرداندن حیثیت و همکاری مشترک، برای تامین صلح، و ایجاد تعلق و اعتماد برای همه ذینفعان، ضروری است. ما می توانیم به این قلب تپنده افتخار کنیم که هر سال قوی تر می شود زیرا مردم و فرهنگ های بیشتری بخشی از این حرفه ی مهرپرور می شوند. بوئن ویویر (Buen Vivir)، بسیار شبیه موضوع جهانی ما در سال ۲۰۲۱ یعنی اوبونتو، عمیقاً بر اصول مددکاری اجتماعی یعنی بر ارتباط متقابل بین افراد و جوامع متنوع تأکید می‌کند که درون آنها مهارت‌ها و منابع فراوان وجود دارد. بوئن ویویر که ریشه در فلسفه‌های بومی آمریکای لاتین دارد، علاوه بر این، از ما دعوت می‌کند تا درک خود را از روابط تا نه تنها مردم، بلکه به عنوان نوع بشر، ارتباطات و مشارکت‌هایمان با اکوسیستم‌ها، سرزمینها، حیوانات، اقیانوس‌ها، رودخانه‌ها، آسمان و زمین گسترش دهیم. از همه مردم دعوت می کند آگاهانه تر وارد این روابط شوند و نقش خود را به عنوان یک جزء و شریک طبیعت انجام دهند. این موضوع هوشمندانه توسط حرفه مددکاری اجتماعی انتخاب شد. زیرا ما، همراه با میلیون‌ها نفر دیگر، تلاش می کنیم تا فرهنگ‌ خطی مدرن ناپایدار رشدتک جانبه و استثمار را با فراگیری، عدالت، صلح و پایداری جایگزین کنیم. بوئن ویویر به ما می آموزد که روابط محترمانه متقابل فقط بین افراد نیست، بلکه با محیط طبیعی هم باید روابط محترمانه داشته باشیم. این ما را به جذابیت و اهمیت مسئولیت ما در مراقبت از جهان هدایت می کند که منجر به تجربه عمیق تری از تعلق و زندگی شرافتمندانه می شود. بسیاری می گویند این یک کلید است که جهان را از رفتارهای غیرانسانی مانند آسیب و سوء استفاده از افراد یا جوامع که هر روز در عناوین اخبار می خوانیم به سوی دیگری هدایت خواهد کرد. اینها در کار هر مددکار اجتماعی در هر کشوری مشهود است. به طرز غم انگیزی در سطح ژئوپلیتیک، ما شاهد هستیم که سیاستمداران و نظامیان آنها به افراط گرایی دامن می زنند و طوری رفتار می کنند که گویی «دیگران» حق حیات ندارند. در پاسخ، ما از دانش مددکاری اجتماعی خود برای کار با مردم برای تغییر این رفتار غیرانسانی استفاده می کنیم؛ رویکردی مبتنی بر مشاهدات، درک و تجربیات ما از زندگی روزمره مردم در هر جامعه ای. ما می بینیم که آنها عشق ها و نگرانی های روزمره مشابهی دارند. ما از نگرانی ها یا شادی ها در مورد وضعیت فرزندانشان می شنویم، اینکه آیا توانایی پرداخت اجاره بها را دارند و اینکه ماه های آینده چه خواهد شد. ما متوجه عشق آنها به نان تازه پخته شده و قدردانی آنها از لطافت گلهای فصل جدید هستیم. به عنوان متخصصان اجتماعی، نقش ما این است که از مردم حمایت کنیم، زیرا آنها رفتارهای انسان سازانه را می سازند که می دانیم یکی از مهم ترین راه ها برای دستیابی به صلح پایدار است. بنابراین، به مناسبت روز جهانی مددکاری اجتماعی، ما حرفه خود و نقش آن در همکاری با جوامع را گرامی می داریم. ما از شما مددکاران اجتماعی در سراسر جهان برای تمام تعهدتان به مردم و محیط‌ زیست تشکر می‌کنیم. ما به فکر همکارانمان که در شرایط سخت کار می کنند هستیم. و همانطور که بوئن ویویر را جذب می‌کنیم و به آن فکر می‌کنیم، می‌توانیم مطمئن باشیم که همچنان به رشد و شکوفایی و مشارکت مثبت، همانطور که طبیعت همیشه آن را انجام داده، ادامه می دهیم. دکتر روری تروئل دبیرکل فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی منبع: روابط عمومی انجمن مددکاران اجتماعی ایران www.socialwork.ir
علی صدای عدالت انسانیت(۱): لزوم به کارگیری سرآمدان، دانایان، فرهیختگان با تدبیر( شایستگان) ضمن تسلیت ایام شهادت امام علی(ع) و در کنار تلاش و تدبیر،  برای ترویج عدالت اجتماعی، کاهش فقر، شفای بیماران، آرامش و آسایش همه مردم دعا می کنم.ولی بر این باور هستم که این مناسبت را  می توانیم بهانه کنیم و در راستای ترویج نکات مهم از منظر آن امام بزرگوار اشاراتی داشته باشیم و خود را در عمل هم پایبند به آنها هم بدانیم. یکی از این نکات مهمی که این روز ها هم بیش از گذشته به آن در عمل باید توجه کرد" شایسته گزینی" است که مورد تاکید امام علی (ع) هم بود. در شرح گزاره های عهدنامه مالک اشتر تصریح شده است که" برای سرپرستی هر کاری از کارهایت، سرآمدی از آنان را بگذار" و در جای دیگر اشاره می کند که" آن گاه در کارهای کارگذارانت نیک بنگر، و آنان را از روی آزمودن به کار گمار، و بر پایه دوستی( و پیوند و بخشش) و تبعیض( و دلخواه خود) آنان را سرپرست مکن، که آن دو گونه هایی از شاخه های ستمگری و خیانت ورزی است". در جای دیگر به نوعی به همین موضوع اشاره می کند که" برای سرپرستی کارهایت  دانایان، و تربیت یافتگان و فرهیختگان با تدبیر را برگزین". همین و بس. ارادتمند. سید حسن موسوی چلک مددکار اجتماعی
خاطره بازی با نوروز(11): «سیزده بدر» یکی از خاطرات شیرین عید نوروز که خوشبختانه هنوز هم با آن خاطره بازی می کنیم « سیزده بدر» است.در گذشته بیشتر و در زمان کنونی کمتر، سیزده بدر  فقط اعضاء یک خانواده (پدر، مادر، فرزندان) به تنهایی به دامان طبیعت نمی رفتند. معمولا برنامه ریزی می کردند و بصورت گروهی با مشارکت خانواده های دیگر و اقدام و دسته جمعی این روز را در طبیعت شامل: جنگل، باغ ها، مزارع، کنار رودخانه ها،و...  می گذراندند. بهتر است بنویسم خوس می گذراندند. گاهی اوقات تعداد این افراد که دور سفره نهار سیزده بدر می نشستند به بیش از پنجاه نفر می رسید. آش درست می کردند، اکثر خانواده ها هم غذای گوشتی شامل پلو کباب، چلو گوشت ، مرغ و....درست می کردند. آجیل وشیرینی می خوردند، بازی های گروهی از جمله« وسط بازی» که با توپ بود و زنان و دختران هر خانواده با هم بازی می کردند، «هفت سنگ»، «الک دو لک»، «سیکل کا(بازی)»، «کلیوک»، فوتبال با توپ پلاستکی و گاهی اوقات هم چندین جوراب را شبیه توپ گرد می کردند و بازی می کردند، والیبال بخش دیگری از بازی های روز سیزده بدر بود.ترانه و آواز مازندرانی که بخش جدایی ناپذیر این روز در طبیعت بود. هم خوانی اعضاء خانواده و مردم اطراف با این ترانه ها جلوه خاصی داشت. گره زدن سبزه برای دختران دم بخت هم بسیار جذاب بود. بقول شاعری از خطه سرسبز مازندران:«سیزده بدر که شومی/ زمی گره سبزه » و بعد از گره زدن و دعا برای باز شدن بخت شان، سبزه را داخل رودخانه می انداختند و این شعر را می خواندند که:«آي سبزه سبزه ، بهارسبزه سبزه ، سيزده روز بيه تي نومزه » از سوي خانواده ها سروده مي شد تا گره بخت اين جوانان دم بخت باز شود. مردم مازندران به دلیل نوع کارشان در روستاها همیشه با طبیعت ارتباط داشتند ولی باز هم این روز را برای انتقال پیام «ضرورت آشتی با طبیعت» گرامی می داشتند.اگر خانواده ای فرزندش تازه نامزد یا عقد  وازدواج کرده بود معمولا سعی می کردند این سال دو خانواده بطور مشترک سیزده را بدر کنند. فرصتی هم بود که زوج جوان با هم صحبت کنند. در گذشته تا زمان عروسی، صحبت آزاد دو نفره به شکل امروزی نبود. یا یواشکی همدیگر را می دیدند یا با نامه با هم ارتباط داشتند. این روز بهانه خوبی برای این افراد بود تا  به اصطلاح« نامزد بازی»  و برای هم «دل نوازی»کنند. نوروز با آغاز تحویل سال شروع و با سیزده بدر پایان می یافت.در کنار هم بودن خانواده وایجاد فضای شادمانه در طبیعت همیشه مورد استقبال نوجوانان وجوانان بود. گرچه زحمت مادران و پدران و بزرگتر ها برای ایجاد این فضای شادمانه برای فرزندان و نوجوانان وکودکان بیشتر می شد ولی یکی از روز های خیلی خوب برای ما بود. واقعا چه ایام خوشی داشتیم و معتقدم باز هم باید این فضای شاد و با نشاط را بسازیم چون شادی حق ماست.برای شاد بودن باید عامل باشیم وگام برداریم نه فقط نظاره کنیم تا برای ما این فضا را ایجاد کنند یا خود بخود ایجاد شود. دوست فرهیخته ام زنده یاد فرهود جلالی کندلوسی که فقدانش برای حوزه فرهنگ اقوام ایرانی از جمله مازندرانی ها درناک است برای جشن های متعددی که در سطوح ملی،استانی و محلی خلق کرده بود این شعار را انتخاب کرده بود که« آری، آری، شاد بودن به همین آسانی است» و همیشه در این راه عامل بود. یادش گرامی، راهش پر رهرو و اندیشه اش مانا باشد. انشاء ...در پایان این سلسله یادداشت ها با عنوان خاطره بازی با عید نوروز مجدد سالی خوبی ر ا برای همه شما آرزو می کنم و امیدوارم که آسایش و آرامش و صلح و دوستی در جامعه بیش از گذشته نهادینه شود. سید حسن موسوی چلک همیار پارپیرار
علی صدای عدالت انسانیت(2): فقر زدایی: رنج فقر و رنج مرگ / فقر جلوی هر فضیلتی را می گیرد یکی از نگرانی های امروز جامعه ما مثل برخی از مناطق جهان افزایش فقر است که مددکاران اجتماعی به واسطه ارتباط بیشتری که با مردم دارند با این موضوع بیشتر مواجه هستند.حتی اگر خودشان هم درد فقر را نچشیده باشند ولی با فقرای دردمند روزانه سر و کار دارند. فقرای که فقر به اصطلاح دمار شان را در آورده است و زخم عمیقی بر روح وجسم شان ایجاد کرده است.در ایام شهادت امام علی (ع) خواستم بهانه کنم وگوشه ای از درد انسانیت ایشان را برای خودم یادآوری کنم. هم او که در جایی می فرماید« اگر فقر بصورت مردی مجسم گردد او را می کشم» که در کتاب علی صدای عدالت انسانیت جرج جرداق هم به آن اشاره شده است.در جای دیگر هم اشاره می شود که آن که محتاج قرص نانی است چگونه می تواند فاضل باشد؟ . در جای دیگر اشاره شده است که امام علی(ع) کسی بود که به خود سخت گرفت ولی راضی نبود مردم بر سیره فقرا زندگی کنند.ایشان به خوبی دریافته بود که فقر جلوی هر فضیلتی را می گیرد وسیله کفر می گردد.حتی رنج فقر را از رنج مرگ بیشتر می دانست. درباره آثار زیانبار «فقر» می فرماید: «فقر انسان هوشمند را از بيان دليل و حجت خود گنگ مى سازد».یا اشاره می کند که «اى فرزند! من از تهیدستى بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر، که همانا فقر، دین انسان را ناقص، و عقل را سرگردان، و عامل دشمنى است ». گرچه کاهش فقر کار بسیار سختی است و بقول دوست فرهیخته ام زنده یاد فرهود جلالی کندلوسی« علی، جوانمردی که با ذوالفقار/نتنسه(نتوانست) در باره وه دمار» ولی تلاش ایشان برای حمایت فقرا و سیره ایشان خود گویای دغدغه جدی ایشان برای فقر زدایی بود.باشد که در این ایام برای عمل به سیره ایشان بیش از پیش پایبند باشیم. در پایان ان را اشاره کنم که نیک می دانیم که با این نحوه حمایت از فقرا که نماد آن در سازمان های حمایتی وجود دارد و با مستمری ماهیانه حدود 750 هزار تومان(کمتر از یک میلیون تومان بر اساس قانون بودجه سال 1403) برای خانواده های یک نفره، و یا میزان حقوق کارگران و... فقر رفع نخواهد شد و نکات ارزنده سیاست های کلی تامین اجتماعی در خصوص فقرزدایی جامه عمل نخواهد پوشید یا حداقل تحقق آن ها از نطر من به عنوان یک مدکار اجتماعی بعید و سخت به نظر می آید ومی تواند مشکلاتت مختلفی در جامعه ایجاد کند.«آن که محتاج قرص نانی است چگونه می تواند فاضل باشد» خود گویای همین نگرانی است. همین و بس. ارادتمند. سید حسن موسوی چلک مددکار اجتماعی
‏عکس از Hassan Mousavi Chelak
سلام دوستان عزیز هم اکنون مجمع عمومی فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی با حضور نمایندگان کشورهای عضو در جهان در حال برگزاری است.
این جلسه ۱۳ و ۱۴ فروردین از ۵ عصر تا دو نیم نیمه شب برگزار می شود