خلاصه تا سالیان سال شعرهای زیادی در وصف اهل بیت علیهم السلام سرودند....
دیدند چهرش سیاه شد و پسرش خیلی ناراحت شد پیش خودش گفت پدرم آدم خوبی بود چرا اینطوری جان داد....
از پدرش پرسید نه به اینجا و نه به موقعه جان دادنتون....
پدرش گفت بله من در دوران جوانی طبع شعر داشتم و برای رقاصه ها شعر میگفتم و شرب خمر میکرد.....