eitaa logo
تنهامسیرآرامش 💞
264.5هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.4هزار ویدیو
139 فایل
مطالب تربیتی حجت الاسلام سید محمد باقر حسینی 🌹 مشاوره: @MoshaverTM فروشگاه: @TMAOrganic تجربه ها: @Admin_tajrobe بهداشتی: @LavazemTma فقط نظرات: @Tanhamasiram تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨یک مادر: خودم محجبه‌ام، دختران مدرسه را هم محجبه کردم، اما دختر خودم ...😔 اشکال کار کجاست؟! حتما ببینید! 🔷 @IslamLifeStyles
سلام دوستان تلگرام ما قطع شده آدرس های ما رو داشته باشید ... همه ی کانالای ما در ایتاء وسروش و گپ همه با همین آدرس هست 👇 @IslamLifeStyles ✅ ضمن اینکه تدریس های ما همگی توی برنامه گپ خواهد بود. همراهمون باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنهامسیرآرامش 💞
🔹🌺🔹🌺🔹 #دختر_شینا 7 👝 ساک دستم بود. رفتم و گوشه ای نشستم و آن را باز کردم. چند تا بلوز و دامن و روسر
🔸🌺🔻🔹 8 🗓 روزها پشت سر هم می آمدند و می رفتند. گاهی "صمد" تندتند به سراغم می آمد و گاهی هم ماه به ماه پیدایش نمی شد. 💥اوضاعِ مملکت به هم ریخته بود و تظاهرات ضد شاهنشاهی به روستاها هم کشیده شده بود✊ 🔹 بهار تمام شد. پاییز هم آمد و رفت. زمستانِ سرد و یخبندان را هم پشت سر گذاشتیم. در نبودِ صمد، گاهی او را به کلی فراموش می کردم؛ امّا همین که از راه می رسید، یادم می افتاد انگار قرار است بین من و او اتفاقی بیفتد و با این فکر نگران می شدم؛ 😥 🌷🌺 امّا توجهِ بیش از اندازه پدرم به من باعث دل خوشی ام می شد و زود همه چیز را از یاد می بردم. ❇️ چند روزی بیشتر به عید نمانده بود. مادرم شامِ مفصلی پخته و فامیل را دعوت کرده بود. همه روستا مادرم را به کدبانوگری می شناختند. دست پختش را کسی توی "قایش" نداشت. از محبتش هیچ کس سیر نمی شد. به همین خاطر، همه صدایش می کردند «شیرین جان»💕 🔶 آن روز زن برادرها و خواهرهایم هم برای کمک به خانه ما آمده بودند. مادرم خانواده "صمد" را هم دعوت کرده بود. 🌄 دمِ غروب، دیدیم عده ای روی پشت بامِ اتاقی که ما توی آن نشسته بودیم راه می روند، پا می کوبند و شعر می خوانند.👣 وسطِ سقف، دریچه ای بود که همه خانه های روستا شبیه آن را داشتند. بچه ها آمدند و گفتند: «آقا صمد و دوستانش روی پشت بام هستند.» 🔷 همان طور که نشسته بودیم و به صداها گوش می دادیم، دیدیم بقچه ای، که به طنابی وصل شده بود، از داخلِ دریچه آویزان شد توی اتاق؛ درست بالای کرسی. چند نفری از دوستانم هم به این مهمانی دعوت شده بودند. آن ها دست زدند و گفتند: «قدم! یاالله بقچه را بگیر.»👏 ⭕️ هنوز باور نداشتم "صمد" همان آقای داماد است و این برنامه هم طبقِ رسم و رسومی که داشتیم برای من که عروس بودم، گرفته شده است. به همین خاطر، از جایم تکان نخوردم و گفتم: «شما بروید بگیرید.» 🌱 یکی از دوستانم دستم را گرفت و به زور هُلَم داد روی کرسی و گفت: «زود باش.» چاره ای نبود، رفتم روی کرسی بقچه را بگیرم. "صمد" انگار شوخی اش گرفته بود. طناب را بالا کشید. مجبور شدم روی پنجه پاهایم بایستم؛ امّا "صمد" باز هم طناب را بالاتر کشید. صدای خنده هایش را از توی دریچه می شنیدم. با خودم گفتم: «الان نشانت می دهم.» خم شدم و طوری که "صمد" فکر کند می خواهم از کرسی پایین بیایم، یک پایم را روی زمین گذاشتم. 🔶 "صمد" که فکر کرده بود من از این کارش بدم آمده و نمی خواهم بقچه را بگیرم.طناب را شُل کرد؛ آن قدر که تا بالای سرم رسید. به یک چشم بر هم زدن، برگشتم و بقچه را توی هوا گرفتم. 😌 🌷 "صمد"، که بازی را باخته بود، طناب را شُل تر کرد. 😊 👏مهمان ها برایم دست زدند. جلو آمدند و با شادی طناب را از بقچه جدا کردند و آن را بردند وسطِ اتاق و بازش کردند. 💝 "صمد" باز هم سنگِ تمام گذاشته بود؛ بلوز و شلوار و دامن و روسری هایی که آخرین مدلِ روز بود و پارچه های گران قیمت و شیکی که همه را به تعجب انداخت. 🎁 مادرم هم برای "صمد" چیزهایی خریده بود. آن ها را آورد و توی همان بقچه گذاشت. کفش و لباس زیر و جوراب، با یک پیراهن و پارچه شلواری و صابون و نبات. 👞👕 بقچه را گره زد و طناب را که از سقف آویزان بود به بقچه وصل کرد و گفت: «قدم جان! بگو آقا صمد طناب را بکشد.» 🔵 رفتم روی کرسی؛ امّا مانده بودم چطور صدایش کنم. این اولین باری بود که می خواستم اسمش را صدا کنم...😍 اوّل طناب را چند بار کشیدم، امّا انگار کسی حواسش به طناب نبود. روی پشت بام می خواندند و می رقصیدند.🎊🎉 مادرم پشت سر هم می گفت: «قدم! زود باش. صدایش کن.» ❤️ به ناچار صدازدم: «آقا... آقا... آقا...» خودم لرزشِ صدایم را می شنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ کرده بود.... جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را کشیدم و فریاد زدم: «آقا... آقا... آقا صمد!» 🖋 ادامه دارد... نویسنده؛ 🌹 @IslamLifeStyles
سلام به عزیزانی که تازه تشریف آوردن 🔷 تلگرام فیلتر نشده. مشکل از خودشه. ان شالله به محض درست شدن همه نیروها رو به گپ منتقل خواهیم کرد. البته کانال اصلی فعالیتش رو توی ایتا و جاهای دیگه ادامه خواهد داد.
کارشناس یزدی.m4a
6.08M
🌹 اطاعت زن از مرد، نشون دهنده هوشمندی خانم هاست. کمی در مورد کارشناس یزدی ⛔️ نقش داعشی های فرهنگی 🔹استاد حسینی 💞 @IslamLifeStyles
💫خوب بودن عوارض داره امـــــــا؛ عوارضش شیرینه❣😌 #استاد_پناهیان ✔️ @IslamLifeStyles
#یه_نکته 👌یادت باشه اگه رنجی میڪشی 🔸رنجها امتحانات الهی هستن برای رشد دادن ما...💗💯 ✅ @IslamLifeStyles
👈همیشه خودمون رو با پایین دست تر مقایسه کنیم✔️ 🔷اگه خودتو با ڪسی ڪه وضعیتش ازت بدتره مقایسه ڪنی باعث میشه؛ بیشتر شاڪر خدا باشی و به زندگی دلگرمتر بشی...😊 ✅ @IslamLifeStyles
#یه_نکته 🔸➖ توی مهمونی هایی ڪه میرین حواستون باشه که دائم سرتون با بقیه مشغول نباشه... 🔷گاهی به همسرتون نگاه کنید و یه لبخند بهش بزنید😊 اینطوری ""محبت"" بین شما زیاد میشه!💖 @IslamLifeStyles
💢نحوه صدا ڪردن ، باعث افرایش عشق و محبت بین شما و همسرتون میشه 💕وقتی شوهرت روبا لفظ #آقا صدا میزنی حس "مردانگی" بهش میده 💕وقتی خانمتو بالفظ #عزیزم صدا میزنی حس"محبت" بهش میده ✅ @IslamLifeStyles