💠 تکامل و جهانبینی
❓ سوال:
به نظر منطقی مینماید که قبل از ورود به بحث اصلی، سؤالی را که مقدمه این بحث است، مطرح کرده، و پاسخ دهیم تا در طی بحث اصلی، ذهن خواننده درگیر یافتن پاسخ به آن نباشد.
برای کسانی که آشنایی کافی با نظریه تکامل دارند، طرح این سؤال، خیلی بهصورت جدی جایی ندارد ولی بهصورت کلی ذهن کسانی که با نظریه تکامل آشنا میشوند با این مسئله درگیر میشود که چرا نظریه تکامل بااینکه، نظریهای در باب زیستشناسی است، برای دیگر شاخههای علوم، مثل فلسفه و علوم انسانی و یا حتی ادیان الهی، به چالشی جدی تبدیلشده است و همگی بهنوعی درصدد اعلام موضع در مقابل این نگاه زیستشناختی به انسان و موجودات زنده هستند؟
✅ پاسخ:
🔷اگرچه نظریه تکامل در نگاه ساده اندیشانه، نگاهی کاملاً زیستشناختی است، ولی با اندکی دقت، خصوصاً در بحث تکامل انسان، چیزی فراتر از یک نظریه صرفاً زیستشناختی بهصورت واضح و روشن قابلرؤیت است. بهبیاندیگر، هر تئوریای که در مورد منشأ به وجود آمدن موجودات زنده و انسان و حیات و عالم هستی، سخنی بگوید، نمیتواند آثار هستی شناختی، انسانشناختی و دین شناختی نداشته باشد.
🔶اتفاقاً نظریه تکامل بهنوعی در همه این موارد ورود پیداکرده و اساساً از بودن در سطح یک تئوری علمی زیستشناختی، پای خود را فراتر نهاده و به تعبیر برخی از تکاملگرایان، به یک جهانبینی تبدیلشده است، جهانبینیای که در تضاد با جهانبینی مقابل خود قرار دارد، آنهم نه تضاد سطحی که حاصل از سوءتفاهمها باشد بلکه تضادی بنیادین.
🔷لیونتین که خود از تکاملگرایان قرن بیستم است، میگوید: «گریزی از تضاد بنیادین میان تئوری تکامل و دکترین خلقت نیست. آنها جهانبینیهای سازشناپذیر هستند.»
🔶دوبژانسکی یکی از پیشگامان و اثرگذاران در بسط نظریه تکامل، در اینکه تکامل تقریباً در تمامی عرصهها نفوذ کرده است میگوید: «تکامل تمام مراحل توسعه جهان را در برمیگیرد: توسعه کیهان، توسعه بیولوژیک، توسعه انسان و توسعه فرهنگی. تمامی تلاشها برای محدود نمودن مفهوم تکامل به بیولوژی نادرست است. حیات محصولِ تکاملِ موادِ غیر ارگانیک(غیر آلی) و انسان محصول تکامل حیات است.»
🔷جولیان هاکسلی از تکاملگرایان معروف قرن بیستم اولین دبیر کل سازمان یونسکو و از مشهورترین تکاملگرایان و از اصلیترین پایهگذاران نئوداروینیسم است، وی به تضاد بین این دو حوزه خداباوری و تکامل اشاره میکند؛ از نگاه وی نظریه تکامل، نگاه خدا باورانه به موجودات را کنار میگذارد: «داروینیسم بهطور کامل ایده خدا بهعنوان خالق موجودات را از حوزه استدلالهای عقلانی حذف نمود. ما میتوانیم بهطور کامل تمام ایدههای مرتبط باوجودی مافوق طبیعی را که مسئول فرایند تکامل است، طرد کنیم.»
✍یادداشت از حجتالاسلام دکتر حمید امامیفر
#تکامل #خلقت #علم_و_دین #فلسفه_دین #فلسفه_دین_اسلامی
کانال فلسفه دین اسلامی
@Islamic_Philosophy_of_Religion
🔴 جوانی داروینیست که تازه پشت لبش سبز شده بود، به دانشمندی پیر و خداباور رسید و با غرور به او گفت:
در شگفتم که پس از سالها زندگی و مطالعه هنوز نفهمیدی خدایی که بدان معتقدی توهمی بیش نیست.
🔵 دانشمند پیر لبخندی زد و گفت:
من نیز در شگفتم از کسانی که از یک طرف معتقدند با میمونها فامیل و خویشاوند هستند و از طرفی دیگر فهم خود از جهان را کامل و مطلق میدانند.
🔴 جوان گفت: اما ما معتقد نیستیم که فهممان از جهان کامل است.
🔵 پیرمرد خندید و گفت: کسی که خود را خویشاوند میمونها بداند، نباید هم متوجه تناقضات منطقیاش باشد.
ای جوان اگر تو فهم خود را نسبی میپنداشتی و نه کامل، اینگونه قاطعانه در مورد خداوند ابراز عقیده نمیکردی
#تکامل #خلقت #علم_و_دین #فلسفه_دین #فلسفه_دین_اسلامی
کانال فلسفه دین اسلامی
@Islamic_Philosophy_of_Religion