eitaa logo
معارف اسلامی
580 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
239 فایل
@drhosseins برای ارتباط با مدیر کانال از این آی دی استفاده کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا نشدی؟! از مهر ماه ۱۳۶۹ شمسی، هفته‌ای یک روز به یک مدرسه‌ی راهنمایی، در روستای امین‌آباد از روستاهای شهر ری می‌رفتم و به عنوان کارورزی در آنجا تدریس می‌کردم. البته درس ثابت و مشخصّی برای من تعیین نشده بود و به عنوان « المعلمین» نقش ایفا می‌کردم. هر کلاسی را که دبیرش غایب بود به من می‌سپردند. عجیب اینکه همیشه هم کلاس برای من بود! از سر و وضع دانش‌آموزان پیدا بود که مردمان روستا افراد فقیری بودند. من در این کلاس‌ها علاوه بر موضوع درس و کتاب، نکاتی از تجارب شخصی خود نیز برای دانش آموزان بیان می‌کردم. یک روز نکاتی را در مورد اصول مطالعه‌ی صحیح بر روی تخته نوشتم و برای بچه‌ها توضیح دادم و از آن‌ها خواستم که این نکات را رعایت کنند. از آن میان دانش‌آموزی دست بلند کرد و گفت: «اجازه آقا! شما که این همه چیزهای خوب بلدی چرا دکتر نشدی؟!» البته منظور او از دکتر، پزشک بود. من بلافاصله در جواب او گفتم: «اگر دکتر می‌شدم، خوب یک نفر به دکترها اضافه می‌شد، اما آمدم، معلم شدم تا ان شاء الله از میان شما صدها دکتر و مهندس تربیت کنم.»
نکته دیگر اینکه نباید انسان به خاطر کاستی در یک جنبه، ناامید شود؛ گاه ممکن است کسی چهره زیبایی نداشته باشد، اما به هنر دیگری آراسته باشد. مثل اینکه کسی قدش بلند است اما همتش کوتاه و برعکس کسی قدش کوتاه ولی همتش بلند است. توصیه‌ی دیگر آقای قرائتی این بود که «به نیت پول کار نکنید»، البته پول لازم است و اگر به شما دادند بگیرید ولی نیتتان پول نباشد. الآن شما این‌جا به نیت تنفس اکسیژن نیامده‌اید، اکسیژن را خودبخود تنفس می‌کنید. وی افزود من اینجا به نیت پول نیامده‌ام، -سپس با اشاره به حاج آقا فضلعلی مسئول نهاد مقام معظم رهبری گفت: - امّا اگر حاج اقای فضلعلی به من پول بدهد آن را می‌گیرم، ایشان اگر شک دارد می‌تواند امتحان کند.» وی سپس از خاطره‌ای یاد کرد که وقتی پیشنهاد دادم از طریق ستاد اقامه‌ی نماز طلاب را برای اقامه‌ی نماز جماعت به مدارس بفرستیم، حضرت آیت الله خامنه‌ای استقبال کردند و گفتند: «طرح بسیار خوبی است.» گفتم: «آقا پول بدهید، درست است که حضرت ابوالفضل(ع) خالصاً مخلصاً مبارزه می‌کرد، ولی اسب حضرت ابوالفضل(ع) جو می‌خواهد. طلاب هم برای رفتن به مدارس کرایه ماشین می‌خواهند. گرچه باید نماز را قربة الی الله بخوانند.»
به نام خدا ابیاتی از سروده (صفا) یکی دانه در باغ ما کاشتیم صبورانه در فکر برداشتیم کسی را که اصلش ندانم کجاست؟ زند داد: «من میوه خواهم، کجاست؟!» یکی دانه را باید آبی دهد زمان می برد تا گلابی دهد گلابی برجام کار خداست توان گفت کارش ز حکمت جداست؟! گهی «کن فکان» است امر خدا گهی منتفی گردد آید «بدا» «کری» میوه را گر همه برد خورد و یا باغ را جملگی آب برد و یا میوه ها را تبه کرد باد کند نقد ما را بجز بی سواد؟!