eitaa logo
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
1.8هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
36 فایل
#کپی_مطالب_آزاد 🙂 ارتباط بامشاورین تنهامسیری @MoshaverTM پیشنهادات وانتقادات ونظرات 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
•| |• « ، این فیلسوف بزرگ اسلامی،می گوید: ✍ برای زندگی اجتماعی بشر ضرورت دارد که : خدای خودش را بشناسد و پس از شناسایی متوجه بشود که از جانب آن قانون عادلانه ای برای زندگی بشر وجود دارد و 👌باز واجب و لازم است وجود داشته باشد، هم تکرار بشود تا همیشه انسان یادش باشد که است و خدایی دارد. وقتی که این تذکر و تلقین در روحش وجود داشت، جلو معصیت و او را می گیرد. 👌 می خواهد کند، می آید جلو چشمش مجسم می شود، می گوید که تو اعلام عبودیت کردی، تو که گفتی من رها نیستم (پس چرا می خواهی ظلم کنی؟) در اینجا چه قانونی دارد؟ می گوید: «و فرضت علیهم بالعبادة المفروضه بالتکریر» به این جهت واجب شده است تا در انسان چنین نیرویی پیدا بشود که در اثر این نیرو که تجدید عهد با است دایماً ایمانش تجدید بشود و این ایمان مانع کردن بشود».  @Islamlifestyles_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
⇦سلسله مباحث #تنها_مسیر :(راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی) #جلسه_نوزدهم #بخش_4 ✴️توبه یعنی اینکه: خ
⇦سلسله مباحث :(راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی) 🚫 اگر خداوند متعال بخواد به ما دستور بده، زشته دستور خدا رو ترک کردن حرف خود رو گوش کردن! ‼️باور بفرماید از اون زشت ترِ حرف امیرالمؤمنین رو آدم زمین بزاره کنار حرف خودش رو گوش کنه... ⚡️آخه امیرالمؤمنین این وسط چه تقصیری داره! امام زمان چه تقصیری داره! ⁉️من این رو چیکارش کنم؟! بنا بود من رشد بکنم. راهی جز این نبود که امر مولا بهم برسه! حالا این مولا این وسط چه گناهی کرده من باید به مولا بی احترامی کنم. 🔰لذا استغفار می‌خوای بکنی( شما که دیگه خودی هستی من بهت بگم) بدون اینکه مهدی فاطمه ازت راضی بشه، خدا ازت راضی نمیشه.. خدا میگه: من حالا هیچی گذشتم. ✨بر دامن کبریایی ام ننشیند گَرد✨ ⁉️مادرت رو چی میگی؟! مادرت رو اذیت کردی! از مادر مهم تر امام زمانت رو اذیت کردی! چیکار می‌کنی؟! @IslamLifeStyles_fars
⁉️امام زمان این وسط چه گناهی کرده تو بی احترامی می‌کنی به امام زمان؟! 🙄بابا من بی احترامی نکردم..! خب چرا دیگه! همش همینه دیگه! 💫خدا می‌فرماید: خب حالا من راضی شدم « إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ  » ✨خدا نمیبخشه مگر اینکه شما از من راضی بشی... ⁉️چرا؟ مگه نقش امام زمان چیه؟خب تو اونو نافرمانی کردی دیگه! 👈ببین این حسیه که تو دل یه شیعه باید پدید بیاد 🚫در جریان خداپرستی اونایی که تنها با خدا مناجات می‌کنن! کاری به ولّی ندارن این وسط... ❌اونا دوزاریشون درست جا نیفتاده...! اصلا نگاهشون درست نیس..! 🔻میخوان برن از امام زمان کمک بگیرن برای اینکه خدا ببخشدشون ⚡️بابا شما امام زمان رو معصیت کردین ⚡️ادامه دارد... @IslamLifeStyles_fars
144 ✨ در یکی از آیات قرآن می‌فرماید: این منافقین این‌قدر رذلن و از چشم خدا افتادند، بدتر از کفارند و اِلا آخر. 👈🏻به دلیل اینه که این‌ها مأیوس از رحمت خدان.😑 👈🏻 سوءظن به خدا دارند😱 🔖 کلمه‌ی سوءظنِ را استفاده می‌کنه، که سوءظن یک‌جور در واقع همون یأسه. 🌷 می‌فرماید: منافقین این‌ همه پست و رذلن، به دلیل اینه که سوءظن به خدا دارن. 👈🏻 یعنی حسن‌ظن و امید به خدا ندارند😶 ⚫️ چقدر سیاه میشه انسان در این وضعیت. 👤 استاد پناهیان 🎬 سلسله مباحث حالِ خوب 🌱 @IslamLifeStyles_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
*✧✾🦋✾ « ﷽ » ✾🦋✾✧* ✨نگاه خدا 📃قسمت هشتم شامو که خوردم رفتم تو اتاقم ،گلو گذاشتم روزی کنا
*✧✾🦋✾ « ﷽ » ✾🦋✾✧* ✨نگاه خدا 📃قسمت نهم آقا جونم دست کرد تو جیبش، یه سکه آورد بیرون: بیا عزیزم، اینم کادوی من پریدم تو بغلش و محکم بوسیدمش: من عاشقتونم دستتون درد نکنه بعد نیم ساعت آقا جون رفت اتاقش تا یه کم استراحت کنه مادر جون: سارا مادر، می‌خوام یه چیزی بهت بگم که گفتنش برام خیلی سخته - نمی‌دونستم چی می‌خواد بگه، ولی دلم آشوب بود مادر جون: حاج رضا که پدر و مادرش فوت شده، تو دار دنیا یه برادر داره و بس الان وظیفه ماست که این حرف و بزنیم - چی شده مادر جون، چرا اینجوری صحبت می‌کنین مادر جون: همه آدمها نیاز به همدم دارند، درسته که تو هستی کناره بابا ولی هیچ کس نمی‌تونه جای همسرو براش پر کنه ( اشک تو چشمام پر شد، دو ماه نگذشته چرا این حرف و میزنن ) - مادر جون چه طور راضی شدین این حرف و بزنین، مگه مامان فاطمه دختر شما نبود ،چه طور می‌خواین خودتون با دستای خودتون واسه دامادتون زن بگیرین... مادر جون: عزیز دلم این چرخه طبیعته هر کی یه روز از دنیا میره و به جاش یکی دیگه به دنیا میاد ،حضرت فاطمه(س) با اون مقامش لحظه‌ای که تو بستر بیماریش بود وصیت کردی امام علی(ع) بعد از اون هر چه زودتر ازدواج کنه (تا شب که بابا بیاد خونه با مادر جون اصلا حرفی نزدم، بابا هم که اومد زود شام خوردیم و برگشتیم خونه، منم شب بخیر گفتم و رفتم تو اتاقم، تا صبح به خاطر حرفای مادر جون حرص خوردم و نخوابیدم دم دمای صبح خوابم برد) صبح که از خواب بیدار شدم نزدیکای ظهر بود، بلند شدم که برم یه چیزی درست کنم بخورم که ‌رو اینه اتاقم یه کاغذ چسبیده بود دست خط بابا بود: سارای عزیزم می‌دونستم حال خراب دیشبت بابت چیه، می‌خواستم بهت بگم من تا تو رو دارم به هیچ چیز و هیچ کس فکر نمیکنم، پس به خاطر حرفای مادر جونت ناراحت نباش، صبحانتو آماده کردم حتما بخور، البته اینم میدونم چون دیشب تا صبح بیدار بودی تا لنگ ظهر خوابی دوستت دارم سارای بابا -واییی من عاشقتم بابایی با خوشحالی رفتم دست و صورتمو شستم و رفتم تو آشپز خونه مشغول خوردن شدم صدای زنگ ایفون اومد رفتم نگاه کردم دیدم عاطفه اس داره گریه میکنه قفل درو زدم در باز شد دیدم یه چمدون دستشه هی گریه میکنه رفتم دم در - چی شده؟ عاطفه(همونجور که گریه میکرد): اگر بار گران بودیم و رفتیم، اگر نامهربان بودیم و رفتیم - خندم گرفت: خل شدی به سلامتی یا عاشق شدی؟ عاطفه اومد جلو و بغلم کرد: واییی سارا من دارم میرم خوابگاه چه جوری دوریتو تحمل کنم، - ولم کن دارم خفه میشم، بابا توکه ،همین بغل گوشمی یه سوت بزنم رسیدی....... دارد..
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
*✧✾🦋✾ « ﷽ » ✾🦋✾✧* ✨نگاه خدا 📃قسمت نهم آقا جونم دست کرد تو جیبش، یه سکه آورد بیرون: بی
*✧✾🦋✾ « ﷽ » ✾🦋✾✧* ✨نگاه خدا 📃قسمت دهم عاطی: سارا بدون من چیکار میکنی؟ - هیچی یه بسته تخمه سیاه میخرم میخورم کیفشو میبرم... زد به بازوم : خیلی دیونه ای - حالا با کی میخوای بری ؟ عاطی: سارا زنگ بزنی براماااا ، من اخر هفته ها میام ،حتمن میام پیشت - باشه وقت داشتم حتمن واست زنگ میزنم عاطی: خیلی لوسی، تو نرفتی ثبت نام؟ - نه، فردا میرم عاطی: باشه، خیلی دوستت دارم مواظب خودت باش - الهیی قربونت برم من، تو هم مواظب خودت باش عاطفه که رفت، فهمیدم که چقدر تنهام، راست می‌گفت چه طور بدون عاطی زندگی کنم فردا صبح زود بیدار شدم، خیلی سخت بود که چشمامو باز کنم ولی به خاطر ثبت نام دانشگاه راه دیگه ای نداشتم مانتوی سرمه ای که بابا خریده بود و پوشیدم با یه مقنعه سرمه ای . رسیدم دانشگاه، وارد محوطه شدم دیدم یه عالم دخترو پسر بیرون وایستادن، و منتظرن تا کارهای ثبت نام رو انجام بدن ثبت ناممو زود انجام دادم، انتخاب واحدامو هم کردم، سعی کردم بیشتر درسامو ساعت ده به بعد بگیرم که واسه خوابیدن اذیت نشم چه مخی ام من فقط یه کلاس و مجبور شدم ساعت ۸ بردارم، روزای کلاسمو هم از شنبه تا چهارشنبه گرفتم که خونه نباشم حوصلم سر بره ، کارامو که انجام دادم رفتم خونه لباسامو عوض کردم رفتم سر وقت غذا ،بابا ناهار خونه نمی اومد واسه همین یه چیز ساده واسه خودم درست کردم که واسه شام غذای خوب درست کنم ساعت ۹ شب گوشیم زنگ خورد بابا رضا بود ،تو دلم گفتم حتمن میخواد بگه دیر میاد من شاممو بخورم... - جانم بابا بابا رضا: سارا بابا بیا دم در - کلید ندارین مگه؟ بابا رضا: دارم بیا کارت دارم دروباز کردم وااییی یه هاچ بک آلبالویی داشت به من چشمک میزد بابا رضا اومد سمتم: اینم سویچش، کادوی دانشگاهت پریدم تو بغلش: واییی باباجووون عاشقتم، دیونتم، نوکرتم... بابا رضا: اووو چه خبرته، مبارکت باشه شامو که خوردیم... به بابا شب بخیر گفتم و رفتم تو اتاقم... دارد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 صفحه 185 🌷هدیه به 14 معصوم علیهم‌السلام و ثواب آن برسد به جمیع مؤمنین و مؤمنات ان‌شاءالله. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🔅 امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: ❇️ ترس(نابجا) با نااميدى مقرون است و کم رويى موجب محروميت است، فرصت‌ها همچون ابر در گذرند؛ از اين رو، فرصت‌هاى نيک را غنيمت بشماريد. 📚 حکمت ۲۱ نهج البلاغه 🌷 @IslamLifeStyles_fars
💚🌥️🍃 *مولای مهربان غزل های من سلام!* سلام مولایم ، مهدی جانم!♥️✋ صبحت بخیرحضرت درمان دلم... "اے راحٺ‌ دل‌قـرارجانهـا برگـرد درمان‌ دلِ‌شڪستہ‌ے ما برگـرد..." الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج (تعجیل در ظهور ۳صلوات) 🌹 @IslamLifeStyles_fars