هدایت شده از تیمورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هم اکنون/ تصویر دریافتی از امامزاده صالح تهران
🔻 حرم امامزاده صالح(ع) از فردا با درنظر گرفتن شرایط حفاطتی لازم در خدمت زائران است./صداوسیما
💠 گروه رسانهای تیمورا
https://eitaa.com/joinchat/3672375298C8acb35579f
هدایت شده از تیمورا
🔴توییت چند روز قبل عضوسابق شورای شهر شیراز که به خارج از کشور فرار کرده است.
#شاهچراغ
#زن_عفت_افتخار
💠 گروه رسانهای تیمورا
https://eitaa.com/joinchat/3672375298C8acb35579f
هدایت شده از تیمورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️روایت کودک مجروح حادثه شاهچراغ
💠 گروه رسانهای تیمورا
https://eitaa.com/joinchat/3672375298C8acb35579f
هدایت شده از تیمورا
♦️ تصویری دلخراش از یک مادر و کودک شهید در جریان حادثه تروریستی امروز در حرم شاهچراغ(ع)
💠 گروه رسانهای تیمورا
https://eitaa.com/joinchat/3672375298C8acb35579f
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
🍃دقیقه به دقیقه می آمدند و میپرسیدند:《 پس این حاجی کی میاد؟؟》
حسین میگف:《رفته جای دیگه سر بزنه می اید》
ولی ول کن نبودند .بالاخره رف دنبالش
کنار جاده داشت با حسن باقری حرف میزد .
حسین رفت بهش گفت .لبخند زد وجواب داد :《خیالت راحت باشه حتما میام. 》
همین حالا بیا من رو ذله کردن..
■دورش را گرفتند هی بوسیدنش و صلوات فرستادند روی دست بلند کردند و بردند ♥️
حسین میخندید میگفت: این بچه تهرانیها چقد بیکارن...😀
#شهید_حاج_احمد_متوسلیان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
💎کارها خوب پیش نمی رفت. چندین بار طرح عملیات عوض شده بود. خسته بودیم. رفتم اعتراض کنم ،چشمای" خسته "اش را که دیدم ،زبانم بند امد...
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#لبیک_یا_خامنه_ای
@Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | واقعیت جوان ایرانی
🔻 رهبر انقلاب: امروز یک جریان تبلیغاتی گمراهکنندهای وجود دارد که میخواهد وانمود کند #جوان_ایرانی از ارزشها گسسته است و به آینده ناامید است و احساس مسئولیّت نمیکند.
🚨 این👆🏻 عکس واقعیّت است؛ درست نقطهی مقابل واقعیّت موجود در کشور ما است. نسل #جوان ما در همهی عرصهها و میدانها تا امروز دارای حرکت درخشنده بوده است، در آینده هم انشاءالله همین جور خواهد بود.
@Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
فکرش را بکنید فرمانده لشکری که ارتش عراق از او حساب میبرد! با یک دوچرخه کارهای داخل شهر را انجام میداد. حسین یک شلوار ساده می پوشید و یک دوچرخه هم داشت که برای پدرش بود. زمان اعزام به جبهه بود میخواستیم با اتوبوس به لشگر برویم. حسین با دوچرخه آمد یک شلوار بسیجی تنش بود سلام و علیک کرد دوچرخه اش را گذاشت و وارد ساختمان سپاه شد!
#شهید_حسین_خرازی
فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین (ع)
@Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
21.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «سطل آشغال برای ما آتیش میزنید، آره؟»
👤 استاد #پناهیان
🇮🇷 ایران کشوری است که به تاریخ و آیندهاش افتخار میکند، فرمانداران پس از ظهور ایرانیان خواهند بود...
🔅 چند قدم بیشتر تا ظهور نمانده و آینده ازآن ماست با رمز حجت بن الحسن العسکری.
🎤 برشی از سخنرانی #عید_بیعت با امام زمان ۱۴۰۱، میدان امام حسین
@Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
📸 شهادت افسر پلیس در سراوان
🔹 فرمانده انتظامی سیستانوبلوچستان: ساعت ١١ امروز تروریستهای مسلح سوار بر یک دستگاه پژو با ۲ قبضه سلاح کلاش سروان عباسی از مأموران پلیس راهنمایی و رانندگی که در حال انجام وظیفه بود را به رگبار بسته و به شهادت رساندند.
@Modafeaneharaam
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_مرتضی_جاویدی*
#نویسنده_داریوش_مهبودی*
#قسمت_پنجم
💔حالا دیگر بلند بلند با خودش حرف میزد گریه میکرد در محوطه میدان همین جور قاطی سرباز ها قدم می زد و برای خودش زمزمه میکرد ...
«آیا فرمانده گردان موجب شده است؟!😳 تا حالا کسی اینگونه پریشان و غمگین ندیده بودش🥺 کربلای ۴ با عمو مرتضی چه کرده بود؟!»
باسر و وضع گل آلود و موهای پریشان و خنده و شوخی های همیشگی که جایشان را به ورد و زمزمه داده بودند .زنگ ها کلافه اش کرده بودند از خانه خودشان هم تماس گرفتند.
_باباجون! قدمعلی اون طرف آب به پهلوی بچه هاست من هم دسترسی به او ندارم .خلاص!
برای همیشه خودش را راحت کرده بود که مرگ یکبار شیون هم یکبار.
ستوده رفته بود . الوانی و اسلامی و بنی اسد ! همه دوستانش رفته بودند😔 اینجا چه می خواست؟!
🥀🌺🥀🌺🥀
بخار غلیظ آب از زیر پرده جلوی درب خیابان می ریخت .«تک چرخ» دست برد و پرده را کنار زد.
_بفرمایید عمو!
توده متراکم از بخار توی صورت مرتضی ریخت .مه غلیظی سرتاسر راهرو را قرق کرده بود. غوغای آن داخل بود. سر و صدای آب تنی کردن،بار زدن نمره خوان ،همه منتظران کمتر از غوغای یک منطقه عملیاتی نیست.
گروهی از منتظران به احترام عمو برخاستند و عمو تشکر کرد. یک حوضه بزرگ آب بود و اطرافش دو سه تا اتاقک دوش. یک جا اگر میشه مردی ۵۰ تا آدم توی هم می لولیدند. عرقش حسابی در آمده بود.
_قاسم جان دوش انفرادی هم داره!؟
_بله آقا مرتضی برای چی؟!
_می خوام خودمو بشورم غسل واجب دارم.
قاسم اسلام چه تا اهواز را با مرتضی آمده بود که حمام بروند و تمام طول راه عمو مرتضی از سیر تا پیاز منطقه را برایش تعریف کرده وقتی که پرسیده بود: «از کربلای ۴ چه خبر؟! کی دست به کار خواهیم شد؟!»
حالا قاسم داشت پشتش را کیسه میکشید .هوا دم کرده بود عمو روی دست و زانو نشسته بود و قاسم دست برد یک لگن آب روی دوش او ریخت.
قبراق و خوش حوصله بود با خنده رو به فرمانده گردان کرد:
_آقا مرتضی ما که حوصلهمون سر رفت .دیگه کی میخواد شهید بشین؟!🙂
توده ای چرک زیر کیسه برزنتی لوله میشد با هر بار که بالا و پایین می کشید.
_ناراحت نباش تکچرخ !۴۸ ساعت دیگه.😍
قاسم جا خورد .😳 فقط توانست بخندد🤭
#ادامه_دارد
@Modafeaneharaam
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*