هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ😍
⭕️مقام جوانان #آخرالزمان از زبان پیامبر(ص)...
مقامی که سلمان فارسی غبطه آن را می خورد
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
#سوژه_سخن_طنز
😀 لطیفه 😀
رفتم کلیسا ببینم چجوریه
کشیش گفت : لطفا بیاین این میز رو جابجا کنید
همه اومدند جلو ، سر میزو گرفتند و گفتن یا علیییی 😂😂😂
🔷 پ.ن
بعضی از این جوونها و نوجوونهایی که اومدند کف خیابون و ضد اسلام شعار دادند، واقعا به حرفها و کارهایی که میکردند اعتقاد نداشتند. انصافا جو گیر شده بود.
ولی یه عده شون هم که لیدری میکردند با اعتقاد کامل اومده بودند. اینها رو نباید به این راحتی ازشون گذشت. اینها برای جنگ رو در رو با اسلام اومده بودند.
✅ تعریف محاربه: هرگونه عصیان و مخالفت با حکم خدا و رسول است.
بعضی از احکام حقوقی که میتوان بر محارب بار کرد (برگرفته از آیات قرآن ) قتل، به دار آویختن، قطع دست و پا، تبعید، خواری و ذلت محارب
—————————————————
✅استفادھازمطالبباذڪر«صلوات»
🔰 کانال #طنـــــزمنبر👇
http://eitaa.com/joinchat/2345402380C6c90931f0f
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
🚨🚨 لطفا وقت بذارین بخونین! 🚨🚨
- دختر جان دقیقا چی میخوای؟
+ گشت ارشاد جمع بشه و حجاب هم اجباری نباشه!
- حد بی حجابی تا کجا باشه؟
+ هر کسی نخواست روسری سرش نکنه!
- اگه یه خانم خواست با شورت بیرون بیاد چی؟
+ نه دیگه اونقدر نه!
- خب پس معتقدی با اون دیگه باید برخوردکرد. درسته؟
+ بله
- پس #گشت_ارشاد جمع نشه؟!
+ نه! فقط به روسری گیر ندن.
- خب اگه درحال بردن زنی که با شورت اومده بیرون یکی از گشت ارشاد فیلم گرفت وگفت #دخترمظلوم رو چرا میبرینش چی بگیم؟
یا اگه یکی پیداشد گفت چرا به شورتش گیر میدین چی بگیم؟! یا اصن خود اونی که شرت پوشیده دادبیداد کرد و گریه کرد و جیغ کشید و با مأمور همراهی نکرد چی بگیم؟ چه کنیم؟
+ خب به اونم گیر ندن!
- ینی پس فردا شوهرت یا بچه ت این صحنه ها رو ببینه اکیای؟
+ بالاخره خب اونم میخواد آزاد باشه!
- آها پس یعنی اگه کسی لخت مادرزاد هم خواست بیاد بیرون ایرادی نداره! درسته؟!
+ نه دیگه لخت مادرزاد نه!
- پس #گشت_ارشاد با لختهای مادرزاد برخورد کنه؟
+ آره.
- خب اگه باز وقت بازداشت اونی که لخت اومده بیرون یکی گفت چی کارش دارین چه کنیم؟ یا خودش سوار نشد و جیغ جیغ کرد چی؟
+ خب آخه لخت که یه جوریه!
- بالاخره دوس داره #آزاد باشه دیگه! ولی تصور کن پسر بچه ها و دختربچه ها هم این صحنه ها رو میبینن!!
+ توی خارجشم به یه #مثبت_هجده اعتقاد دارن!
- و اگه کسی همون رو رعایت نکرد باهاش چه کنیم؟
+ تذکر بدیم!
- و اگه گوش نکرد؟
+ باهاش برخورد بشه!
- چه برخوردی؟
+ گشت ارشاد بیاد وسط.
- و اگه کسی مخالفت کرد چی؟
+ چمیدونم بابا!!!
- میبینی؟ حد بی حجابی وقتی مشخص نباشه، همه چیز به هم میریزه!
بهتره حد حجاب رو #خدا مشخص کنه. نه ما آدمها که بندههای خداییم!
چون به تعداد آدمهای روی زمین، #سلیقه متفاوت وجود داره!
#حجاب قانونی است ازطرف خدا!
#علی_زکریایی
#بیناشو
@binaasho
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅❅📀🖥📀❅┅┅
@BaSELEBRTY
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
10.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بسیار #جالب و زیبا حجاب رو توضیح دادند اولین بار بود که از این زاویه ارزش حجاب رو شنیدم
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
#استاد_قرائتی
💥عادت کرده....
✅ روز قیامت بعضی بهشتیها به بعضی میگویند: چطور شد شما بهشتی شدید؟ میگویند: ما نسبت به بچههایمان #دلسوزی داشتیم. «إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ» ... دلمان به حال بچههایمان میسوخت.
📌نگفتیم: حالا این بچه است ولش کن، حالا این نوجوان است ولش کن، حالا این جوان است ولش کن، خوب دیگر بعد از کودکی و نوجوانی و جوانی چطور میخواهی صافش کنی؟
⚠️کسی که معتاد شد به کار خرابی، دیگر نمیشود... آقا این دختر هنوز ۹ ساله نشده است. اگر تا ۹ سالگی بی حجاب در خیابان رفت سر ۹ سال نمیتوانی فوری بگویی: چادر! این ۹ سال است به بی حجابی عادت کرده است.
🔹درس هایی از قرآن، مورخ ۹۸/۳/۹
#تربیت_فرزند
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
عجب جوابی داد👏
داشتم توی پیاده رو رد می شدم دیدم مادری با حجاب دست دختر بدحجابی را گرفته و وارد مغازه ای شدند.خیلی تعجب کردم مادر که سن و سالی ازش گذشته با حجاب اما دختر جوانش با یک مانتو بدن نما و کوتاه و تارهای موهای سرش از روسری کوچکش از پشت و از جلو زده بیرون! با خودم گفتم: بزار از مغازه بیرون بیان سوال کنم علتش چیه؟!! مادر و دختر که از مغازه بیرون آمدند سوال کردم:حاج خانم میشه بپرسم چرا وضعیت پوشش شما با دخترخانمتون زمین تا آسمون فرق داره؟ مادر جواب داد: آبجی،من که سن و سالی ازم گذشته و تناسب اندام و هیکلم بهم ریخته ، اگه بخوام مثل دخترم مانتو بپوشم خیلی بد تیپ می شم،چادر که می پوشم خوش تریپ تر میشم! رو کردم به دخترش گفتم:وقتی چادر عیب و عیوبای بدن شما رو می گیره و خوشکل تر میشی، پس حتما اگر دخترخانمت هم خودشو بپوشونه خوش تیپ تر میشه.از طرفی دل مردای کوچه و بازار رو ریش ریش نمی کنه.آخه میدونی مردا با چشمهاشون هم ارضای روحی میشن و دخترشما هم وسیله ای برای ارضای اونها می شه!!!
خانوم سن و سال دار گفت حرف حساب جواب نداره ان شالله سعی میکنم روی دخترم بیشتر کار کنم .
┄┅┅❅🎁🎈🔮🎈🎁❅┅┅┄
@t_banooo
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
من خانم هستم یبار اوایل طلبگیم رفتم تبلیغ توی یک خوابگاه دخترانه بادوستم'خلاصه بعد جلسه مون شروع کردم به مداحی وبچه ها هم سینه میزدن...آخر مداحی دوستم گفت دیگه دعا کن تمومش کن...گفتم دعا هیچی به ذهنم نمیرسه تو بگو گفت نه دیگه خودت مداحی کردی خودتم دعا کن...منم اول سه بار گفتم اللهم عجل لولیک الفرج بعدش دیگه یادم نمیومد دیگه چی بگم گفتم خدایا فرج رهبرمون رو برسون😂😂
دیگه جلسه رفت رو هوا همه زدن زیر خنده😂
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
⭕️ میدونید چرا بسیاری از امر به معروف های افراد مذهبی موثر واقع نمیشه؟
علت اصلیش اینه که معمولا اون امر به معروف "از سر عجب و تکبر" بیرون میاد.
🔸طرف چادری هست بعدش تا یه خانم بدحجاب میبینه توی دلش ناخودآگاه میگه خب من که معلومه از اون بالاترم چون حجاب دارم
ولی اون چقدر بده که حجاب نداره.
🚫 عجب و تکبر خییییلی ریز میاد توی دل آدم و همین باعث میشه که اگه امر به معروفی هم انجام بشه اون خانم بدحجاب بهم بریزه و حتی لجبازی و توهین کنه.
بنابراین اول از همه آدم باید مراقب تغییرات دلش باشه و نیتش رو کااااملا خالص کنه. چهار تا حرف درشت هم به هوای نفسش بزنه خوبه👌🏻
به خودش بگه
⭕️🚫خب مثلا حالا تو کی هستی؟ یه چادر پوشیدی فکر کردی کل بهشت رو خریدی؟ خیلی هنر کردی؟ خب معلومه اگه اون خانم بدحجاب توی شرایط تو به دنیا اومده بود شاید بهتر از تو هم محجبه میشد! پس الکی دور بر ندار و فکر نکن که خیلی آدم خوبی هستی...😒
خلاصه همین که این چهار تا حرف رو آدم به خودش بزنه متعادل میشه و میتونه رفتار درست رو با طرف مقابل داشته باشه.
✅ وقتی آدم بدون عجب عمل کنه خدا به تک تک حرکتاش نور میده... خیلی وقتا ممکنه اصلا حرفی هم نزنه ولی همین حضورش نور میده به همه جا و کم کم جامعه اصلاح خواهد شد.
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
💞"داستان واقعی جوان فقیر کارگر و گوهرشاد خاتون"
"گوهر شاد" یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود.
"او می خواست در کنار "حرم امام رضا (ع)" مسجدى بنا کند."
به همه کارگران و معماران اعلام کرد؛ دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى "شرطش" این است که؛
فقط با "وضو" کار کنید و در حال کار با یکدیگر "مجادله و بد زبانى" نکنید و با "احترام" رفتار کنید. "اخلاق اسلامى" را رعایت و "خدا" را یاد کنید.
او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد میآوردند، علاوه بر دستور قبلى گفت؛
سر راه حیوانات "آب و علوفه" قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که "تشنه و گرسنه" بودند آب و علف بخورند.
بر آنها "بار سنگین" نزنید و آنها را "اذیت" نکنید. من "مزد شما را دو برابر مى دهم."
گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به "مسجد" میرفت.
روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى "چهره" او را دید.
جوان بیچاره دل از کف داد و "عشق گوهرشاد" صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به "مرگ" نزدیک کرد.
چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را "جویا شد."
به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به "عیادت" او رفت.
چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید "تصمیم گرفت" جریان را به گوش "ملکه گوهرشاد" برساند و گفت؛ اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست.
او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر "عکس العمل" گوهرشاد بود.
ملکه بعد از شنیدن این حرف با "خوشرویى" گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از "ناراحتى یک بنده خدا" "جلوگیرى" کنیم؟
و به مادرش گفت؛ برو به پسرت بگو من براى "ازدواج" با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد.
یکى اینکه "مهر" من "چهل روز اعتکاف" توست در این مسجد تازه ساز.
اگر "قبول" دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط "نماز و عبادت خدا" را به جاى آور.
و "شرط دیگر" این است که بعد از آماده شدن تو من باید از شوهرم "طلاق بگیرم."
"حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن."
جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این "مژده" درمان شد و گفت؛ چهل روز که چیزى نیست اگر "چهل سال" هم بگویى حاضرم.
جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به "امید" اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و "وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد" باشد.
"روز چهلم" گوهر شاد "قاصدى" فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد.
قاصد به جوان گفت؛ فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه "منتظر" است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد.
جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به "نماز" پرداخته و حالا پس از چهل روز "حلاوت" نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد:
به گوهر شاد خانم بگویید؛
"اولا "از شما ممنونم و "دوم" اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم.
قاصد گفت؛ منظورت چیست؟!
"مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى؟!"
جوان گفت؛ آنوقت که "عشق گوهرشاد" من را "بیمار و بى تاب" کرد هنوز با "معشوق حقیقى" آشنا نشده بودم، ولى اکنون "دلم به "عشق خدا" مى طپد "و جز او" معشوقى" نمى خواهم.
من با خدا "مانوس" شدم و فقط با او "آرام" میگیرم.
اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند "آشنا" کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم.
و آن جوان شد "اولین پیش نماز" "مسجد گوهر شاد" و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک "فقیه کامل" و او کسی نیست جز؛
"آیت اله شیخ محمد صادق همدانی."
گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد "مشهد" است.
┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄
@khandehpak
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
رفیقم میگه دیشب از باشگاه داشتم میومدم بیرون دوتا خانوم خواستن بیان تو. گفتم خانوم الان سانس آقایونه. گفتن مگه این مسخره بازیا تموم نشد؟!😩😂
پ.ن
ملت رد دادنا
فک کردن سقوط های نظام رو تو مجازی سیو کردن رسیده به واقعی 😂😂
اخبار داغ سلبریتی ها
┄┅┅❅⏰📺⏰❅┅┅┄
@BaSELEBRTY
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
✍️#داستان
👈هدایت الهی
🔸در یکی از شهرهای «آمریکا»، زنی مسلمان شده بود، در حالی که در آن شهر، مسلمان دیگری وجود نداشت تا به او درس اسلام بیاموزد. وقتی خبرنگاران برای تهیه خبر به او مراجعه کردند، آن زن داستان ایمان آوردن خود را چنین تعریف کرد:
من در یک خانواده مسیحی زندگی می کردم که هیچ اسمی از اسلام در آن برده نشده بود و هیچکدام از افراد خانواده درباره اسلام چیزی نمی دانستند.
هنگامی که کودک بودم، هوش سرشار و استعداد فوق العاده ای که خداوند به من داده بود، همه را به تعجب می انداخت.
در آن هنگام من از انجام کارهای زشت و ناروا خودداری می کردم و با اینکه در این کشور، زن چادری و با حجاب وجود ندارد، اما من از همان هنگام کودکی، از اینکه بدنم را به دیگران نشان بدهم، اِبا داشتم، به همین خاطر تن پوشی برای خودم درست کرده بودم که سر، دستها و پاهایم را می پوشانید.
بالاخره چند سال قبل، شبی در خواب دیدم که مردی روحانی و عبا به دوش به من فرمود: «من از سمت شرق می آیم.»
آنگاه کتاب مبارکی را که در دست داشت به من نشان داد و فرمود: راه نجات و سعادت تو در این کتاب است.»
از خواب بیدار شدم و سه سال به دنبال آن کتاب، تمام کتابخانه ها را گشتم، شاید آن را بیابم ولی موفق نشدم.
و روزی یک مسلمان هندی را دیدم. پرسیدم از کجا می آیی؟
گفت: «از هند می آیم و مسلمان هستم.»
من خواب خود را برای او تعریف کردم.
او بعد از شنیدن سرگذشت من، دست در جیبش کرد و کتابی در آورد. دیدم همان کتابی است که در خواب دیده ام. پرسیدم این چه کتابی است؟
گفت: «این قرآن است که خداوند بر آخرین پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه وآله نازل نموده است.»
سپس آن کتاب را به عنوان هدیه به من داد.
پس از مدتی ترجمه انگلیسی قرآن را به دست آوردم. دیدم همان چیزهایی را که فطرت و عقل به من حکم می کردند، در قرآن نیز همان دستورات آمده است.»
«این ماجرا، نشانه هدایت خاصه خداوند می باشد.
هرکس که هدایت الهی را بپذیرد و در طریق فطرتش گام بردارد و خواستار رشد و صلاح و سعادت باشد و آرزوی سعادت و خوشبختی و رفتن به بهشت را داشته باشد، خداوند او را به خودش وانمی گذارد، بلکه وی را هدایت می کند. این از تائیدات غیبی الهی می باشد.
📚ایمان - ج 1 ص 79
#داستان های بیشتر به اضافه یه عالمه #طنز👇
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
👌 داستان کوتاه پند آموز
💓داستان بسیار زیبا از زن بی حجاب و زن چادری💓
💭 زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها !
زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت:
💭من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.
💭 من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
💭 چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
💭 زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.
.
#نشر_صدقه_جاریست🌸
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•