eitaa logo
گروه جهادی شهید صدرزاده |🌾
315 دنبال‌کننده
498 عکس
133 ویدیو
3 فایل
💠 گروه‌ جهادی‌ شهید‌ مصطفی‌ صدرزاده | 🌾 🕌 جهاد فرهنگی 💎 محرومیت زدایی 🌹 یاری محرومان ✅ شماره ثبت: 3996447014010 🔰 اطلاعات بیشتر و آشنایی با گروه جهادی: 🌐 https://zil.ink/jahadi_sadrzadeh_ir 👨‍💻 خادم گروه جهادی: 🆔 @Jahadi_poshteban
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 گزارش تصویری رزمایش اسفند ۱۴۰۲ 💠 باز هم با کار جمعی توانستیم گره دیگری را باز کنیم. خداوند متعال بار دیگر لطفش را شامل حال ما کرد و توانستیم با همدلی، مبلغی قریب به تومان جمع آوری کنیم و مد نظر را با همت شما عزیزان به آغوش گرم خانواده باز گردانیم. 🔹 قطعا خداوند اقدام مسئولانه کسانی را که دل این زندانی را کردند بی پاسخ نخواهد گذاشت و امیدواریم بحق مقربان درگاهش همه ما را نیز از بند زندان نفس رهایی بخشد. 💎 هزینه طرح ۳۷ میلیون تومان ━════✼🌱🌹🌱✼════━ 🦋 @Jahadi_Sadrzadeh_ir
🍃🌷 ژنرال عاشق🌷🍃 در گردان تخریب به "مهندس مين" معروف بود. فاتحان زبیدات او را "بخشدار زبیدات" می خواندند و رژیم بعث به او "ژنرال کوچک تخریب" می گفت. اما خودش می گفت من هیچکاره ام و همه کارها را خدا انجام می دهد. پای ثابت تظاهرات های ضد رژیم شاه بود، وقتی مبارزین مجسمه شاه را از میدان انقلاب پایین انداختند، با اینکه بود به تنهایی سر مجسمه شاه را تا چهارراه تختی غلتناد. میگفت به بنی صدر رای ندهید او عاقبت فرار می کند آن هم زنانه! انگار پیش گویی می کرد. خبرنگارگفت با یکی از برادران کوچکی که در جبهه شرکت کرده مصاحبه میکنیم و از او خواست خودش را معرفی کند؛ و او اینگونه شروع کرد: بسم الله الرحمن الرحیم رب اشرح لی صدری و یسر لی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی من "مهرداد عزیزالهی" اعزامی از اصفهان که مدت تقریبا سه هفته است در جبهه دارخوین هستم، شغلم تخریبچی است و معبر باز میکنم تا برداران روی مین نروند. او بعدها غواص را هم مثل تخریب از بر شد. مصاحبه اش را دیده بود و خواست او را ببیند، در آن دیدار شیرین امام بر بازوی مهرداد بوسه زد قندانی قند به او که تبرکی خواسته بود داد. مهرداد و سه برادرش همگی از آغاز جنگ به کردستان رفتند. مسعود شهید شد، محمد جانباز شیمیایی، دیگری اسیر اما سهم مهرداد از این خوان عاشقی، مفقود الجسدی بود، همو که همه چیز را در نور وجود خدا می دید به دریا زد و در بیکران عشق الهی جاودانه شد. وقتی در در حال غواصی بود، به شهادت رسید و پیکرش هرگز برنگشت و وقتی سال ۶۷ پیکری را به عنوان پیکر مهراد به خانواده اش دادند و به خاک سپردند او به خواب مادرش آمد و گفت: من در این قبر نیستم. و در خواب پدرش گفت که دیگر باز نمی گردد. بلی او هر چند نابغه رشته ی برق در دبیرستان اصفهان بود اما رشته ی عشق الهی برای او جاذبه بیشتری داشت چنان که برای همیشه غرق دریای مهر او شد. جهان بینی او اینگونه در تبلور می یابد: " پدران، مادران، برادران و خواهران! لحظه‌اي به كشتارهاي اسرائيل غاصب در لبنان و فلسطين بينديشيد. لحظه‌اي به زنان و كودكان مظلوم كه وحشيانه زير بمباران‌هاي اسرائيل جان مي‌دهند و جنايت‌هاي آمريكا كه به وسيله صدام كافر بر ما تحميل شده است، تامل كنيد. آيا وقت آن نرسيده است كه سلاح برگيريد و يا به هر طريق كه خود مي‌دانيد به مبارزه عليه اين جنايتكاران برخيزيد." ✍ نویسنده: باران گروه‌ جهادی‌ شهید‌ مصطفی صدرزاده | 🌾 ━════✼🌱🌹🌱✼════━ 🦋 @Jahadi_Sadrzadeh_ir🦋
برادران عزیز اللهی در کنار یکدیگر نایب الزیاره و دعاگوی اعضای محترم کانال در گلستان شهدای اصفهان گروه‌ جهادی‌ شهید‌ مصطفی صدرزاده | 🌾 ━════✼🌱🌹🌱✼════━ 🦋 @Jahadi_Sadrzadeh_ir🦋
سلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم همون طور که میدونید بنای هر سال گروه جهادی بر اینه که در آستانه ماه ذی القعده و عید غدیر بحث اطعام رو داشته باشه البته عزیزانی که چند ساله در کنار ما هستن میدونن که اطعامی که ما هر سال داریم یه هست و در روزهای آینده برای عزیزانی که به تازگی به جمع ما اضافه شدن توضیح خواهیم داد
اما موضوعی پیش اومده که نتونستیم به سادگی از کنارش رد بشیم و بنظر ما اولویت هست به همین جهت رفتیم سراغ مسئله ای که جزء رسالت های گروه جهادی نیست از همه برادران و خواهران گرامی خواهشمندیم در این پروژه شرکت کنند تا ظرف همین هفته پروندش بسته بشه و بریم سراغ پروژه غدیر با تشکر