eitaa logo
جلال و بی بی خانم
1.3هزار دنبال‌کننده
821 عکس
1.3هزار ویدیو
170 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام، یاد و توکل بر او سلام و کاپشن 🔻در همین یکی دو سال گذشته که احتیاج پیدا کردیم به یک تعدادی کاپشن پسرانه، دخترانه، و بچه‌گانه؛ من گفتم اصلاً از بازار نخرید، بدهید تولید کنند. قطعاً از انواع خارجی‌اش بهتر بود؛ یعنی زیباتر، محکم‌تر و بهتر. خب وقتی که می توانیم ما در داخل تولید کنیم چرا از خارج وارد کنیم؟ 🔻خود من دو تا کاپشن داشتم که گاهی کوه که می رفتیم استفاده می کردم، این ها خارجی بود و سوغاتی برای من آورده بودند؛ این‌ها را دادم رد شد و گفتم از این داخلی‌ها تهیّه بشود. 🔻همین کاپشنی که گفتم برای من خریده بودند، من دیدم که روی آن یک چیزی زده‌اند که این تولید خارجی است که دروغ بود؛ خیّاطش را می‌شناختیم، می‌دانستیم چه کسی درست کرده و کِی درست کرده، گفتیم کندند : امام خامنه ای مدّظلّه الوارف ۱۳۹۹/۰۲/۱۷ و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام و ماه طرف ، آخره ماه🌙 رمضون به ماه نگاه ميكنه ميگه: ببین چقدر لاغر شدی؟😶 هم خودتو از بين بردي هم مارو😂. -حلال-جلال @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام دوران طلبگی ما خیلی سخت بود، گرسنگی های زیادی کشیدم ولی درس را رها نکردم. دو سه روز بود که غذای درست و حسابی نخورده بودم، نزدیک نماز مغرب و عشاء بود که رفتم مسجد. نماز جماعت خواندم. بعد از نماز که به طرف مدرسه به راه افتادم در میانه راه شنیدم کسی مرا صدا می زند: میرزاعلی! میرزاعلی! برگشتم و با پیرمردی روبرو شدم. گفت: برای حاجتی نذر کردم امشب اولین طلبه ای را که می بینم ۵ تومان به او بدهم . ظاهراً روزی شماست. پول را به من داد و رفت.خوشحال شدم و با خودم گفتم امشب کباب می خرم و تلافی دو سه روز گرسنگی را در می آورم. به طرف کبابی راه افتادم که در میانه راه، فقیری جلوی من را گرفت و تقاضای کمک کرد. با خودم گفتم: من که دو سه روزی تحمل کردم امشب را هم صبر می کنم.‌ پول را به فقیر دادم. به طرف مدرسه راه افتادم.در میانه راه یکی از تجّار را دیدم که از دیدن من خیلی خوشحال شد و گفت: امشب به دلم افتاده ۵۰ تومان به شما هدیه بدهم.هرچه اصرار کردم که از این کار صرفنظر کند موفق نشدم و ۵۰ تومان به من داد و رفت. من به یاد این فرمایش خدا افتادم که می فرماید:هرکس کار خوبی انجام دهد ده برابر به او پاداش می دهیم : مرحوم آیت الله حاج میرزا علی مشکینی رییس مجلس خبرگان و امام جمعه قم قدس سرّه. امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ : آن كه پاداش الهى را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است : ۱۳۸ http://eitaa.com/gole_zahra و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۲۷ثانیه. مدینه. بقیع.امام حسن علیه السلام
به نام، یاد و توکل بر او سلام و خنده حلال با توجه به این روزها و ایام البیض و ولادت امام مجتبی علیه السلام کمی تا قسمتی شاد باشید : یارو اومده میگه کارمو راه بنداز ایشالا گذرت پیش ما افتاد جبران میکنم. گفتم : کارت چیه؟ میگه: مرده شورم. میخوام صد سال سیاه جبران نکنی 😂 ازبک. @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام و مُعِزّ المومنین وقتی امام حسن مجتبی علیه السلام برای عزت اسلام و عزت مسلمین با شرایط خاص خودش با معاویه پیمان صلح نوشت، عده ای کاسه های داغ تر از آش به ساحت مقدس آقا اهانت می کردند و بجای "سمعنا و اطعنا، شنیدیم و اطاعت کردیم" می گفتند "سمعنا و عصینا،شنیدیم و اطاعت نکردیم" و سلام می دادند به آقای ما امام مجتبی علیه السلام به : السلام علیک یا مُذلّ المومنین(نعوذ بالله). شعر زیر با قافیه بندِ "یا معزّ المومنین"(ای عزیز کننده مومنان) پاسخی زیبا برای آن اهانت است. توجه بفرمایید : ۱. حک شده بر عرش اعلی، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین بهترین آقای دنیا، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۲. “عِزَّهُ لِلَّهِ” یعنی که خداوند عزیز عزتت داده است آقا، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۳. وارث صبر امیرالمومنینی از ازل نایب برحق مولا، یَامُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۴. لا فتی الا علیُّ لا کریم الا حسن یا کریمِ آل زهرا، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۵. خُلق نیکویت حسن، رویت حسن، نامت حسن (به به ) ای سراپا حُسنِ یکجا، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۶. ذکر زیبای “حسن جان” جان دهد صد مرده را (به به چه زیبا) هر نفس هایت مسیحا، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۷. حا و سین و نون، اسرار کتاب مستی اند مستی روز و شب ما، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۸. از مِی انگور یاقوتی چشمان شماست این همه میخانه بر پا، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۹. کربلا، شیرینی تو قاسمانه جلوه کرد (شهید قاسم ابن الحسن ) پای احلی من عسل ها، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۱۰. تا ابد در قلب ما داری حرم ای بی حرم(ان شاءالله روزی حرمش را می سازیم) پرچم عشق تو بالا، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین ۱۱. اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ سیدی اُنْظُرْ إِلَیْنَا، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین. خیلی زیبا بود. الحمدلله. و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام و خنده حلال با توجه به این روزها و ایام البیض و ولادت امام مجتبی علیه السلام کمی تا قسمتی شاد باشید: یه شب پدرم گفت: اگه کنترل مملکت دست من بود ایران رو گلستون می کردم. منم گفتم والا یه کنترل کولر دستته اینجا رو جهنم کردی. بقیشو دیگه خوردم به دیوار نتونستم بگم😂. @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام و علامه سال ها قبل از انقلاب اسلامی، كتابي در پاسخ به بعضي شبهات روز، نوشته بودم. روحاني مشهوري آن را خواند و پسنديد. پيام داد كه به شهر آن ها بروم تا به بهانه بزرگداشت من، مسائل روز اسلامي را نیز تبليغ كنيم. بليط قطار گرفتم و سوار شدم. با خودم گفتم ايكاش همسفری اهل علم یا كتابي نصيب شود تا راه كوتاه گردد. ديدم سيد معممِ بلند قدي بسمت كوپه من مي آيد. چهره زيبا، لباس فاخر، ريش آراسته و عمامه مرتبي داشت. گفتم خدا را شكر كه دانشمندي نصيب شد. شادمانيم ديري نپاييد. دهان كه باز كرد، دريافتم از دانش بهره اي ندارد. به ايستگاه مقصد كه رسيديم جمعيت فراواني از متدينين با پلاكاردِ خوشامد، روي سكّو منتظر بودند. مومنين به قطار ريختند. دو آخوند ديدند، من و سيد خوش بر و بالا! بدون لحظه اي ترديد، سيد را كول كردند و با سلام و صلوات بطرف ماشين ها دويدند. به هر كس التماس كردم كه مرا هم سوار كند و تا شهر برساند، قبول نكرد كه نكرد. گفتند آقا ما را براي بدرقه ملّاي دانشمند فرستاده. جاي اضافي نداريم و مسافر نمي بريم. ماشين زيباي حامل آقا سيد در جلوي دهها ماشين و ميني بوس مملو از مشايعين صلوات گو، راه افتاد و رفت. به جان كندنی، وسيله اي يافتم و خودم را به خانه ميزبان رساندم. دقايقي بود كه سيدِ حيران به میزبان رسيده بود و طرفين، تازه اصل ماجرا را فهميده بودند. خودم را معرفي كردم. آقا مرا كنار خود جاي داد و اكرام نمود.بعد سر در گوشم كرد و به مطايبه فرمود: آشيخ! مردم حق داشتند كه اشتباه گرفتند. آخر، اينهم سر و شكل و لهجه است كه تو داري؟ ملّا كه هيچ، به آدميزاد هم نمي ماني😄! علامه محمدتقی جعفري قصه را تعريف مي كرد و خودش همراه با ما مي خنديد. از يادآوري تحقيرهايي كه ديده بود، سر سوزني تكدر نداشت. تفريح هم مي كرد. در آن اتاق كوچك مملو از كتاب، در آن رداي ارزانِ كهنه، روحي عظيم خانه كرده بود. نور به قبرش ببارد. آن روز، استاد یادمان داد که بعضي ها ، عظمت روح دارند. اگر آن ها را يافتي، معاشرت با آن ها را قدر بدان. با تشکر از برادرانی که برایم ارسال کردند و برادرسیدهاشم حمزوی. @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام و می دانستم اگر پیامبری باید معجزه کنی. فرمود : آن وقت ایمان می آورید؟ گفتند : آری. 🌾 خب بگویید چه کنم؟ _ آن درخت را بگو بیاید. اشاره کرد و درخت از ریشه کنده شد و روی ریشه هایش تا پیش پیامبر آمد و سایه اش را بر سرش انداخت. گفتند درخت دو نیم شود. 🌾 گفت و شد. گفتند حالا بهم بچسبد. 🌾 چسبید. گفتند بگو برگردد. 🌾 برگشت. گفتند تو جادوگری😳. فرمود : می دانستم ایمان نمی آورید. می بینمتان که در بدر کشته می شوید. در بدر کشته شدند و جنازه شان در چاه انداخته شد. تامل دارد؟ بله دارد. @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام و حتما من تضمین می کنم که این شخص مستجاب الدعوه بشود، اگر جز خدا چیزی نخواهد؛ اما خدا و فلان، خدا و فلان! این دیگر در قلب او غیر از خدا چیز دیگری هست. این دعایش، دعای عادی است؛ گاهی مستجاب می شود، گاهی نمی شود. اگر کسی بخواهد مستجاب الدعوه بشود، فقط خدا، خدا، خدا، و خدا. فرمود: من ضامنم که خدا می دهد اگر در قلبش جز خدا چیزی نباشد : حضرت علامه جوادی آملی مدظله العالی کافی / جلد ۲ / صفحه ۶۲ خارج تفسیر قرآن کریم.قم. @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام و صاحب مسجد بازسازی مسجد شروع شد. الحمدلله. آب را از قم می آوردند. سخت بود. خیلی. گفتند چاه حفر کنیم. به مدیر شرکت حفّاری چک دادند. تا زودتر بیایند. آمدند. محل حفرِ چاه معین شد. اینجا. خوب است. ان شاءالله شنبه، کار را شروع می کنیم. ان شاءالله. شب جمعه، در صحن مسجد، مشغول راز و نیاز بود. روی خاک ها. دستی بر شانه اش نشست. قاصدی بود از طرف صاحب مسجد؛ حضرت فرمودند: «اینجا نه! بعدها بخشی از مسجد می شود. به آب هم نمی رسید😳 . آنجا حفر کنید.» مهندسان حفاری انکار کردند. جای تازه، مناسب نیست. از او اصرار که فقط آنجا ! مسئولیت همه چیز را می پذیری؟ پذیرفت. آنجا ، چاه را کندند. چند روز بعد، مهندس ها خوشحال و خوشحال. آسان تر از همیشه به آب رسیده بودند. آب جاری شد، حالا ماند تامین مبلغ چک. باز هم صحن مسجد. و باز راز و نیاز. متوسل شد به صاحب جمکران💞! فردا صاحب شرکت حفاری و پسرش از تهران آمدند. یک روز به موعد چک. گفتند : حاج آقای لطیفی نسب جانمایی محل چاه از کی بود؟ فرمود: «این مسجد صاحب دارد». گفتند: پس این چاه هم هدیه ما به مسجد مقدس جمکران. بفرمایید این هم چک تان. پس دادند. و رفتند. تهران ؟ نه. نه . رفتند برای دو رکعت نماز تحیت. و دو رکعت نماز امام زمان. آن روز هفدهم رمضان بود. سالروز تاسیس مسجد، به امر امام علیه السلام و اجرای حسن بن مثله (۳۷۳قمری). و اینک، مسجد مقدس جمکران ۱۰۶۸ ساله شد. شهر قم، عُشّ آل محمد. 📚 راه وصال، ص۱۱۹ و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom
به نام، یاد و توکل بر او سلام و اعتماد؟ نشریه «وال‌استریت ژورنال» به نقل از مقامات آمریکا نوشت: آمریکا چهار سامانه موشکی پاتریوت را به همراه ده‌ها نیروی نظامی از عربستان خارج می‌کند. «دونالد ترامپ» ولی‌عهد سعودی او را تهدید کرده بود اگر به کاهش تولید نفت روی نیاورد، حمایت تسلیحاتی آمریکا را از دست خواهد داد. پس‌از این تهدید، ریاض درخواست کاخ سفید را اجابت کرد(ای ول)؛ اما باز هم ترامپ این دستور را صادر کرد😳. تحلیل: صرف‌نظر از اظهارات رسمی مقامات واشنگتن، می‌توان نتیجه گرفت؛ اقدام اخیر کاخ سفید به‌منظور باج‌گیری بیشتر از مقامات سعودی است. پس، این گاو شیرده، هنوز باید امتیازات بیشتری به آمریکا پرداخت کند. سوال : این ها، قابل اعتمادند؟ @Jalal_va_bibikhanom