به نام، یاد و توکل بر او سلام و یک جهان حسین علیه السلام ۲۳ ده دوازده سالم بودم. در محله نوقان مشهد زندگی می کردیم. كوچه بن بستی بود. ده پانزده خانه بيشتر نداشت. سابق‌ رسم بود سالی یک مرتبه چاوش‌ ها عَلَم‌ ها را به دست می ‌گرفتند و در کوچه ‌ها می‌گشتند و چاوشی می ‌کردند و مردم را به کربلا دعوت می‌ کردند. هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله هر كه دارد سر همراهى ما بسم الله اين شعرها را مى ‌خواندند و مردم منقلب مى ‌شدند و به شوق می آمدند. یکی از این محلّه می ‌آمد و یکی از آن محلّه می ‌آمد. چهل پنجاه نفر يك قافله مى ‌شدند، يك صاحب علم و چاووش آنها را به كربلا مي ‌برد و مي ‌آورد. رسم این قافله ها هم اين بود که وقتی از كربلا زوارشان را بر مى ‌گرداندند. داخل صحن حرم امام رضا مى ‌آمدند پشت پنجره فولاد، و آن‌جا را زيارت مى ‌كردند و يكى ‌يكى كربلايى ‌ها را به خانه ‌هاشان مي ‌رساند. اگر یک كربلايى در سفر مي ‌مرد، اسب او را سياهپوش مى ‌كردند. بار و بنه‌ اش هم بالاي اسب قرار مي ‌دادند و آن را سياهپوش مي ‌كردند. وارد شهر كه مى ‌شدند پيش از همه و جلوتر از همه كربلايى ‌ها مى ‌آمدند و اين اسب بى‌صاحب را به در خانه صاحبش تحويل مى ‌دادند، فاتحه ‌اي مى ‌خواندند و مى ‌رفتند. اين قانون بود. در کوچه ما يكى از خانه‌ ها كربلايى داشت. جوانی۳۵_۳۶ساله. خبر آوردند كربلايى فوت كرده و فلان روز قافله مي ‌آيد. آن روز شد. خانواده آن كربلايى سماور آتش كردند، قهوه درست كردند، خانه و كوچه را آب و جارو كردند. زن، فرزند، مادرش سياه به تن كردند. همسايه ‌ها را خبر كردند که امروز اسبِ بى‌ صاحب را مى ‌آورند. بياييد که ما مجلس عزا داريم. خوب ما هم همسايه بوديم. من و مادرم رفتيم. من هشت نه ساله بودم. آمديم و گفتند پيش از ظهر قافله مى ‌آيد. يك ساعت به ظهر، كوچه مهيا شده بود. زن و بچه با مادر و خواهر همه در حال گريه بودند. آقا اگر بدانید خانه این کربلایی چه خبر شد؟ يك ‌دفعه از انتهاى كوچه صدا بلند شد: ما سلام از روضه شير خدااااااا آورده ‌ايم. اين، نشانه ورود بود. به محض این ‌كه اين صدا آمد، چنان ضجّه از زن و بچه اين مرد بلند شد كه آن سرش ناپيدا. همه را منقلب كرد. این‌ ها جلو رفتند. چاووش هم که آمد، با خود اسب سياه پوش را آورده بود. آقا چشمتان چنين روزى را نبيند. چشم این زن و بچه که به اسب افتاد ريختند دورش را گرفتند. من با چشم خودم ديدم که چطور بچه‌ صورتش را بر صورت اسب گذاشته بود و گریه می ‌کرد. زنش كنار اسب ايستاده و مشت بر سينه ‌اش مى ‌زد. الان که فکر می کنم به ياد زن و فرزند امام حسين علیه السلام می افتم. ای وای! اين اسب سياه‌ پوش است بچه ‌ها چه مى ‌كنند. صورتشان را بر صورتش مى ‌گذارند. يكى دست اسب را بغل كرده مى ‌بوسد و اشك مى ‌ريزد. گفتم خدایا ، اسب امام حسين علیه السلام سر تا پا خون‌آلود بود. زين اسب واژگون. امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه چنین روضه خوانده است: یا جدّاه! از بالای اسب افتادی. خود امام حسین علیه السلام به یک حالت، اسب امام حسین به یک حالت است. آمد یالش را به خون امام حسین آغشته کرد. چون خود اسب زخم نداشت روی زمین نشست دور بدن حسین بن علی و یالش را به خون سیدالشهداء علیه السلام رنگین کرد. «وَ أَسْرَعَ فَرَسُك» اسب روانه به طرف خیمه‌ها شد. اما با یک شور عجیبی. در روایت است که خدا این قصه را به موسی علیه السلام خبر داد که اسب حسین بن علی می‌آید و شیهه می زند. همینطور اشک از چشم‌ های این حیوان جاری است. هی همهمه می‌ کند. هی ناله می‌ کند. همه دور آن حیوان را گرفتند. ۶۴ زن و بچه همینطور در بيابان همه با صداى بلند فریاد می زدند: وا محمدا! وا عليا! واحسینا : مرحوم آیت الله تولایی خراسانی . مسجد سیّد عزیز الله تهران، ۳۰ رمضان ۱۳۹۶ قمری/ سخنرانی های مسجد ملک، ۱۳۸۳قمری. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۲۴ باران سیل آسا و عزای یک مظلوم و یارانش😭.کراچی پاکستان۴۶ثانیه. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۲۵ این خنده ها در محرم چند می ارزد؟ می شود قیمت گذاشت؟ #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۲۶ 🔻به این عکس دقت کنید . اینجا تاناناریو پایتخت ماداگاسکار است و مردم با رعایت فاصله اجتماعی آمده اند تا بگویندما حسینی هستیم و از یزید ها بی زار ... مطمئن هستم شما هم مثل من تا به حال اسم تاناناریو را نشنیده بودید و سوال این است: اینکه هر روز ملتی جدید تر به مجمع هواداران حسین علیه السلام اضافه میشود، آیا این همان " ما رایت الا جمیلا" حضرت زینب نیست؟ #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۲۷ مسیحیان لبنان با اقامه عزا برای امام حسین، از شیعیان دعوت می کنند تا در کلیساها و منازل آنها روضه خوانی و سینه زنی داشته باشند. اینها با شور و احساس، از حبّ اهل بیت صحبت می کنند و می گویند امام حسین مال همه است. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۲۸ #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

به نام ، یاد و توکل بر او سلام و یک جهان حسین علیه السلام ۲۹ متن طولانی ست. سر صبر و با حوصله بخوانید و حاجت بگیرید از آقای بی کفنمون حضرت سید الشهدا علیه افضل صلوات المصلین : پيرمردی در کربلا بود به نام حاج عباس رشتی که خيلی به امام حسين عليه السلام علاقه داشت. زندگي خيلی ساده‎ای داشت يک اتاقی اجاره کرده بود گاهی کارهای دستی انجام ميداد. گاهی يک چيزی خريد و فروش ميکرد. و يک کارش خدمت به مجالس امام حسين عليه السلام بود. آب به عزاداران ميداد. زيلوهای حرم را جمع ميکرد و پهن ميکرد براي نمازجماعت و خيلی سرحال و بانشاط بود. روز شهادت يکي از امامان عليهم السلام از خانه بيرون آمدم در بين راه يکي از وعاظ کربلا به من گفت حاج عباس رشتی مريض است و در حال جان دادن . او در کربلا غريب است اگر ميشود از ايشان عيادتی داشته باشيد. ما چهار نفر بوديم . رفتیم عیادت. وارد اتاق شديم ديديم پتوی کهنه‎ای رويش کشيده و يکی از رفقايش هم از او پرستاری ميکند. حاج عباس که هر وقت ما را ميديد سلام ميکرد دست به سينه ميشد خيلي سر حال بود اما ديديم الان در رختخواب افتاده و در حال جان دادن است. نه ميتواند بنشيند نه ميتواند جواب سلام بدهد. حالش خيلی وخيم است و در حال سکرات مرگ. دور بسترش نشستيم و به رفقا گفتم لحظه آخر خيلی مهم است که انسان به چه حالت بميرد. به واعظی که همراهمان بود گفتم که الان فرصت خوبی است تا يک روضه برای امام حسين عليه السلام بخوانيم. واعظ گفت چشم و شروع کرد: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ . تا شروع کرد همه با چشم خود ديديم حاج عباس پتو را کنار زد و بلند شد و مودب نشست. حالا ما هم داريم با تعجب نگاه ميکنيم رويش را به طرف راست چرخاند و شروع به گريه کرد و گفت السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قربان قدمهايتان منِ پيرغلام چه لياقتی داشتم که به عيادت من بياييد السَّلامُ عَلَيْكَ يا امِيرَ الْمُؤْمِنِينَ  السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ همين طور سلام داد تا رسيد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف به آقا هم سلام داد گفت قربانتان بروم من کجا عيادت شما کجا؟ و از همه تشکر کرد و بعد دراز کشيد مثل اينکه صد سال است که مرده باشد نه قلبش کار ميکند نه نبضش کار ميکند و به رحمت خدا رفت. بعد از اينکه به رحمت خدا رفت من به رفيقش گفتم اين پير غلام امام حسين عليه السلام بوده امام حسين عليه السلام به او نظر کرده و قبولش کرده است چهارده معصوم عليهم السلام به ديدارش آمده اند. بايد مثل يک مرجع تقليد تشييع جنازه اش کنيم. گفت ما آمديم به وعاظ داستان را گفتيم که بالا منبر ها بگوييد. به علمای نجف گفتيم که درستان را تعطيل کنيد. به بازاريها گفتيم بازار را ببنديد. به هيئتي ها گفتيم که فردا بايد يک دسته‎ای مثل عاشورا برای يک عاشق امام حسين عليه السلام راه بندازيد. ميگفت کربلا يک حالت عجيبی پيدا کرده بود. هيئتی ها مي آمدند به سر و سينه ميزدند چون براي همه جريانش را گفته بوديم. يا حسين يا حسين ميگفتند گريه ميکردند براي يک غلام غريب امام حسين عليه السلام غوغا شد. در حوزه هم براي حاج عباس مجلس ختم گرفتيم. يک آيت اللهي در کربلا بود به نام آيت الله سيبويه عموی آيت الله سيبويه‎ای که در زمان ما بودند. پيرمردی بود حدود نود ساله. ايشان هم در مجلس ختم شرکت کرد. به من فرمودند که منبر اين آقا را من ميروم، همه تعجب کردند. ايشان عصازنان آمدند در پله اول منبر نشستند بعد از قرائت قرآن ، شروع کردند که مردم ميدانيد من اهل منبر و سخنراني نيستم، ولي آمده ام جريانی از حاج عباس برايتان بگويم. گفت که وقتی فلانی به من زنگ زد و گفت من در موقع جان دادن کنار بسترش بودم و چهارده معصوم به ديدنش آمدند؛ خيلی گريه کردم دلم شکست. من اينقدر در حوزه بودم در حرم آقا سید الشهدا علیه السلام امام جماعت بودم نکند من را قبول نکرده باشند من به حال خودم گريه کردم خیلی گریه کردم. خسته شدم خوابم برد خواب ديدم حاج عباس در باغی از باغهای بهشت است خيلی سرحال و خوشحال و جوان و زيبا. گفتم حاج عباس چطوری؟ گفت وقتی که من را در قبر گذاشتند قبر من وسيع و باز شد نورانی شد ديدم آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام تشريف آوردند فرمود تو غلام من بودی . من را آورد در اين باغي که ميبيني از باغهای برزخی است اين باغ را به من مرحمت کردند. فرمودند حاج عباس همين جا باش در قيامت هم ميآيم تو را ميبرم . در بهشت کنار خودم هستی. بعد حاج عباس گفت آقاي سيبويه برو به مردم بگو هر چه هست درِخانه سيدالشهدا عليه السلام است. در خانه اهل بیت است.جاهای ديگر خبری نيست کل الخير في باب الحسين هر خيری هست در خانه امام حسين عليه السلام است😭 : منبع : عالمی از علمای بزرگ قم که مدت ها امام جماعت حرم مطهر آقا ابی عبدالله الحسین علیه السلام بوده. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

به نام، یاد و توکل بر او سلام و یک جهان حسین علیه السلام ۳۰ عیال پیر خراباتیان، خرابه نشین شد😭 چگونه حال ما خراباتیان خراب نباشد. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

به نام و یاد او سلام و یک جهان حسین علیه السلام ۳۱ ... و این چهل نعل اسب به عنوان تبرک از پای اسبها جدا کردند. بعدها نواده های همین اشقیا این نعل اسبها رو با افتخار بالای سر در خونه هاشون میزدند که ما از هموناییم و افتخار می کردند و نعل اسب رو کردند نمادخوش شانسی. حالا یه عده از مردم خودمونم نا اگاهانه نعل اسب رو به عنوان نماد خوش شانسی استفاده میکنند 🔹ایت الله جوادی آملی حفظه الله : تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلاست.. به این جهت که این اسبها نعوذ بالله بر آدمهای خارج از دین تاختند پس با ارزش میباشند.چنانچه برخی فرق اسلامی دهه اول ماه محرم را جشن میگیرند و متاسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به میان مردم ما هم رواج یافته. ابو ریحان بیرونی : ستم هایی که بر حسین بن علی کردنددر هیچ ملتی با بدترین افراد نکردند. او را با شمشیر و نیزه و سنگ باران از پای در آوردند سپس اسب بر بدنش تاختند. بعضی از این اسبها به مصر رسید.بعضی مردم این نعل اسبها را کندند و برای تبرک بر در خانه های خود نصب کردند و این عمل در میان مردم مصر سنتی شد که بعد از ان هر کسی بالای در خانه خود نعل اسب نصب میکرد. در تاریخ آمده : یزید (علیه اللعنه) بعد از به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام و یارانش دستور داد اسب ها ( که نعل تازه شده بودند) را بر بدن شهدای کربلا بتازانند . یزیدیان این روز را روز برکت و پیروزی نام نهادند که در زیارت عاشورا هم به آن اشاره می شود (یوم تبرکت به بنوامیه ) و برای افتخار بر این پیروزی (قتل خاندان مطهر پیامبر )و رواج تفکر شیطانی خود نعل اسبهای خود را کندند و در سراسر شهر ها و کشورها گرداندند.شهر به شهر و کشور به کشور به نشانه پیروزی . در شامات، در عراق ، در قسطنطنیه، در روم، در ایران، و در سراسر جهان مدرن ۱۴۰۰ سال قبل. و این شد سبب آنکه در سرتاسر جهان از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون نعل اسب را نشانه برکت و شانس و پیروزی می دانند. اين خرافه به اروپا هم رسيد شايد این اعتقاد از اسپانیا به اروپا رسیده (اندلس قدیم)به اندلسی ها هم از امویان این اعتقادرسیده. امویان به عنوان تبرک نعل اسب نگه میداشتن اما اروپایی ها چون معنی تبرک رونمی دونستن میگفتن شانس میاره حالا امویان این اعتقاد و از کجا آورده بودن ؟ تو عاشورا بعداین که ۱۰ تا اسب روی پیکر امام حسین علیه السلام 😭 تاختتند اون ۴۰ تا نعل اسب ها رو به عنوان تبرک در آوردن و بین خودشون تقسیم کردند این نعل ها رو از خونه هاشون آویزون می کردند و بعد از مدتی به عنوان یک شیء با ارزش به هم می فروختند ، تا این که تقلبی این نعلها هم اومد و کم کم آویزون بودن یه نعل تو خونه ها یه رسم شد😳. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

#جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

اینم رزق پنجشنبه و جمعه ما. جالبه.۳۲ثانیه #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۳۲ واکنش مردم لبنان در تعزیه وقتی امام می فرماید هل من معین یُعیننی. ۳۶ث #جلال و بی بی خانم @ Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۳۳ #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

به نام و یاد او سلام علیکم صلواتی پر فضیلت که بعد از نماز صبح و روز های پر برکت جمعه خوانده می شود. 🌷اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🌷اَلأَْوْصِيَاءِ الرَّاضِينَ الْمَرْضِيِّينَ 🌷بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ 🌷وَ بَارِكْ عَلَيْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَكَاتِكَ 🌷وَ السَّلاَمُ عَلَيْهِمْ 🌷وَ عَلَي أَرْوَاحِهِمْ 🌷وَ أَجْسَادِهِمْ 🌷وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ @gh_karimi #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۳۴ نمی شود جلویش را گرفت.😭💞 والله. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: دو چیز قلب را صیقل می دهد و نورانی می کند: ۱.تلاوت قرآن ۲. 👆 ۵۶ثانیه. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

۱. در راه حقّ، از تنهايى نترسيم.لايَضُرُّكُمْ. ۲. حريف ديگران نمى‌شويم، حريف نفس خود باشيم. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ‌. ۳. در پى كشف و افشاى عيوب ديگران نباشيم. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» ۴. در راه نجات ديگران، خودمان غرق نشويم.«عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ» ۵. ايمان به معاد، عامل خودسازى است. «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ» #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

۵ دقیقه و ۵۳ ثانیه مهربانی، عاطفه و انسانیت👏😘🌹 #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۳۵ شیعیان نیجریه. یک دقیقه و ۴۱ثانیه #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

به نام، یاد و توکل بر او سلام و یک جهان حسین علیه السلام ۳۶ بعد از ۱۱ سال خدا یه بچه بهمون داد. راهی سوریه شد. بهش گفتم : محمد میذاشتی بچه مون یه کم جون بگیره ، بعد می رفتی. هنوز یه ماهشه. بچه رو چسبوند به سینه ش و گفت : خیلی دوستش دارم.خیلی؛ ولی ... رقیه رو بیشتر دوست دارم. #شهید_مدافع_حرم #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره.زلزله، آیه ۷ و ۸. هیچ چیز کوچکی را دست کم نگیرید. چه خوب ، چه بد. ۴۱ثانیه. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

به نام، یاد و توکل بر او سلام و همسایه خوب خواستم خونه ای بخرم. قیمتش کمی گرون بود. از فروشنده پرسیدم: چرا این قیمت😳؟ گفت : متراژ زمین اینقدر؛ متراژ بنا اینقدر؛ و متراژ همسایه خوب و خوش اخلاق از شش طرف. نمی ارزه💐؟ #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

تک درخت با سایه ای گسترده. رحمت خدا بر انسانی که آن را کاشت. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

یک جهان حسین علیه السلام ۳۷ محرم سال۹۹شمسی- شیعیان بحرین. #جلال و بی بی خانم @Jalal_va_bibikhanom

شادی های کم هزینه و خداپسند. #خنده_حلال_جلال @Jalal_va_bibikhanom