eitaa logo
نظم نوین|جلال الدین فنائی
249 دنبال‌کننده
20 عکس
1 ویدیو
0 فایل
نظم نوین | جلال الدین فنایی ارتباط با من👇🏻 @Jalaleddin1
مشاهده در ایتا
دانلود
| پاسخ ایران به اسرائیل 🔸پاسخ ایران به تجاوز اسرائیل متغیری است که شکل نظم منطقه را تعیین می کند. ایران با اتخاذ سیاست صبر استراتژیک، به معنای گمراه نشدن از راهبرد اصلی، به نقطه‌ ای رسیده که دیر یا زود به آن می‌رسید. آن نقطه همان مواجهه با راهبرد اصلی است و آن تمرکز بر تهدید اصلی و غلبه بر آن است (یعنی مراحل پایانی سیاست صبر استراتژیک). اسرائیل به عنوان پادگان غرب در منطقه، وظیفه اول آن حفظ برتری در منطقه و نشستن در جایگاه تصمیم‌گیر شماره یک منطقه است. تا به امروز آمریکا و بالتبع نماینده آن در منطقه، اسرائیل، بیشترین سهم در سیاست‌ها و تصمیمگیری های منطقه داشته و نظم منطقه به سود و در جهت منافع آنها برقرار بوده است. 🔸این مراحل پایانی صبر استراتژیک، از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار است. پاسخ ایران به اسرائیل تنها به حساب انتقام و تلافی ایران گذاشته نخواهد شد، بلکه خلاصه و برآیندی از آمادگی ایران برای ایفا کردن نقش شماره یک منطقه را به نمایش خواهد گذاشت. 🔸به همین دلیل انتظارات از پاسخ ایران بالاست. این امر می‌تواند باعث ورود متغیرهای نامربوط و مزاحم در روند تصمیم گیری سیاستمداران ایران شود و یا در بازنمود اجتماعی نتیجه پاسخ ایران در جامعه تاثیر منفی بگذارد.همچنان که اگر پاسخ ایران ضعیف باشد، ایران نمی‌تواند این مرحله را به پایان برساند و حتی بازدارندگی نسبی قبلی خود را هم از دست خواهد داد. بنابراین اگر قرار نیست پاسخ محکم و ویرانگری داده شود، پاسخ ندادن نتیجه بهتری خواهد داشت. 🔸بنابر چیزی که مشهود است، عدم ورود به جنگ هنر اصلی سیاستمداران این کشور بوده. ایران در نهایت احتیاط اما با شجاعت، اقداماتش را به گونه‌ای پیاده کرده که تا لبه مرز جنگ کشیده می‌شد، اما در دام جنگ با قدرت‌های جهانی نیفتاد. این احتیاط‌های ایران موثر واقع افتاد و امروز درحالی پاسخ سخت ایران قطعی شده که کمترین احتمال برای تشکیل ائتلافی از قدرت‌های غربی علیه ایران وجود دارد. با توجه به پرونده باز اوکراین، احتمال تشکیل ائتلافی بین المللی علیه ایران تقریبا منتفی است. همچنان که غرب تجربه خوبی از آخرین ائتلاف خود که علیه یمن بوده را ندارد. ضمن آنکه احتمال حمله گسترده اسرائیل به ایران نیز با توجه به بسته بودن حریم هوایی کشورهای عربی بر جنگنده‌های اسرائیلی، چندان پررنگ به نظر نمی‌رسد. 🔸پس از آنکه، به فرض، ایران پاسخ مناسبی به اسرائیل داد، برای بهره‌برداری بیشتر از این اقدام نیازمند توانمندی و شایستگی در بازوهای رسانه‌ای ایران است. عملکرد رسانه‌ای ایران اهمیت زیادی دارد تا غرب و حامیانش، حقائق را وارونه جلوه ندهند و اثرات تغییر دهنده و تعیین کننده پاسخ ایران را تحریف نکنند و در نهایت پیروزی فرضی ایران و شکست اسرائیل را بدون ثمره عینی برای ایران باقی بگذارند. این تحریف می تواند آخرین و یکی از مستحکم ترین موانعی باشد که ایران با آن در این فاز مواجه است. @JalaleddinFanaei
|منطقه آمریکایی عملیات وعده صادق از جهات مختلفی قابل توجه است. در این مجال میخواهیم نحوه پاسخ ایران را بررسی کنیم و از دل آن به برخی زوایای کمتر دیده شده این رویداد بنگریم. قطعا رهگیری تعداد بالایی از پرتابه‌های ایرانی، فرماندهان ایران را غافلگیر نکرده است. آنها بطور مکرر توانایی‌های سیستم های دفاع هوایی آمریکا و اسرائیل را آزموده و از آن آگاه اند. ایران نزدیک به دو هفته به غرب مهلت داد تا تمام ظرفیت‌های پدافندی خود را آماده کند و دو روز پیش از عملیات، مقاصد خود را به اطلاع دولت‌های منطقه رساند. شروع حمله را با پهپادهای کندرو آغاز کرد و به اسرائیل و آمریکا زمان داد تا خود و متحدانشان آماده دفاع از آسمان اسراییل شوند. با اینحال مناطق به شدت محافظت شده اسرائیل، مثل پایگاه نواتیم، زیر ضربات موشک‌ها و پهپاد‌ها قرار گرفت. روشن است که اگر ایران قصد داشت عملیاتی اجرا کند که ضربات مخرب‌تری به دشمن وارد کند، طرح‌ریزی عملیات بسیار متفاوت صورت می‌گرفت. اما چرا ایران از اصل غافلگیری و فریب دشمن برای وارد کردن ضربات دردناکتر استفاده نکرد؟ مشخص است که رهبران ایران هیچ تمایلی برای تشدید درگیری به این شکل را نداشتند. رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران چند روز قبل از عملیات گفته بود که پاسخ نظامی ایران محدود خواهد بود و همچنین چند روز بعد از عملیات، رئیس جمهور ایران در سخنرانی روز ارتش نیز اعلام کرد که پاسخ ایران به جنایت اسرائیل «تنبیهی» و «محدود» بود. اما چرا؟ چند دلیل برای این امر به ذهن می‌رسد. اولین چیزی که به ذهن متبادر می‌شود آن است که، قطعا دلایل استراتژیکی برای چنین اقدامی وجود داشته است. شاید اعلام عمومی ایران، یک حرکت راهبردی بود که هدف آن جمع‌آوری اطلاعات و ارزیابی واکنش‌ها و توانمندی‌های سامانه دفاعی تجمیع یافته چندملیتی آمریکا بود که از جنوب ترکیه و شمال عراق تا لبه جنوبی شبه‌جزیره عربی گسترش یافته بود. همچنین چگونگی عملکرد سامانه‌های دفاع هوایی دشمن را به صورت عملیاتی ارزیابی و مطالعه کند و همچنین توانایی آنها در سرنگون کردن موشک‌ها و پهپادهای نسل قدیمی را بسنجد. بدون شک ایران آموخته‌های نظامی مهمی را از رویداد وعده صادق به دست آورده است، اما احتمالا نگرش کلان‌تری باعث شده که ایران تنش‌ مستقیم را تشدید نکند. زمانی که پاسخ مستقیم ایران به اسرائیل قطعی به نظر آمد، کشورهای منطقه که تا به امروز کمکی جز رساندن کفن و بیسکوئیت‌های تاریخ مصرف گذشته به مردم شریف غزه نکرده بودند، با دارایی‌های اطلاعاتی و نظامی خود نظیر جنگنده‌ها و رادارها به کمک اسرائیل شتافتند تا پرتابه‌های کمتری به مواضع اسرائیل اصابت کند. این امر نشان می‌دهد که هنوز منطقه آمریکایی است، گویی که اطراف ایران همه تحت اداره آمریکا است. ‌در این منطقه آمریکایی که میزان نفوذ آمریکا در این منطقه تقریبا همچون مناطق داخلی کشور خودش است، نبرد مستقیم با اسراییل (پایگاه غرب در منطقه) چندان بهینه و بدون عواقب نخواهد بود. آمریکا با پایگاه‌های مجهزش دور تا دور ایران را حلقه زده و محدودیت‌هایی برای عملیات‌های نظامی ایران ایجاد کرده که با وجود این محدودیت‌ها وارد کردن کشور به جنگ مستقیم احتمالا خلاف نظر مسئولین نظامی کشور است؛ زیرا به نظر میرسد رهبران ایران تنها زمانی وارد جنگی به صورت مستقیم خواهند شد که نسبت به نتیجه آن اطمینان بسیار بالایی داشته باشند. با وجود آنکه ایران پس از دهه ها تحریم، تا حدودی استقلال اقتصادی دارد، اما با اینحال از حیث اقتصادی نقاط آسیب پذیر زیادی دارد؛ ضمن آنکه ایران به تازگی عضو بریکس و شانگهای شده و به نظر میرسد که برای سروسامان دادن به اقتصاد و صنعت کشور مشغول برنامه‌ریزی است. از این‌رو رهبران ایران تشخیص دادند که وارد شدن در نبردی مستقیم در منطقه‌ای که آمریکایی است چندان مصلحت نباشد. از این‌رو احتمالا ایران پایبند به نقشه‌های بلندمدت خود خواهد ماند. از مهم‌ترین اولویت‌های این راهبرد، پاکسازی عراق از نفوذ آمریکا و اسرائیل است. در ذیل این راهبرد بلندمدت، ارزش اتحاد با مقاومت عراق، یمن و اخیرا بحرین برای ایران به شدت افزایش پیدا می‌کند و وابستگی متقابل میان ایران و متحدینش بیشتر خواهد شد. با اینکه ایران در شرایط فعلی راهبردهای بلندمدت‌تر‌ را طرح و اجرا می‌کند و با این سیاست تا به امروز به موفقیت‌های بسیاری نیز دست یافته، اما اولویت فوری امنیت ملی ایران که زنده نگه داشتن حماس است همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. @JalaleddinFanaei
| به کی رای بدیم؟ با اینکه بنا نداشتم که در مورد مسائل داخلی کشور در این کانال که مخصوص تحولات کلان بین‌المللی است سخن بگویم، اما با عدم کناره‌گیری هیچ‌یک از دو نامزد انقلابی به نفع دیگری، بر آن شدم که درک خود از اوضاع را بیان کنم. من جلیلی را برتر از سایر نامزدهای محترم تشخیص می‌دهم. به نظرم برای اینکه رئیس جمهوری حائز صلاحیت باشد باید صاحب نظر و اهل تشخیص در امور کلان مملکتی باشد. مثلا برای مسئله آموزش حرف برای گفتن داشته باشد (آموزش عمومی، آموزش عالی، آموزش و پرورش، رویکرد آموزشی، محتوای آموزش، شیوه آموزش)؛ در فرهنگ حرف برای گفتن داشته باشد (فرهنگ عمومی، جهت‌گیری فرهنگی، بسط فرهنگ، اصلاح فرهنگ، تبلیغ فرهنگ، صادرات فرهنگ، مبانی فرهنگ)؛ جامعه و مشکلاتش و آرمان‌هایش و شیوه‌های دستیابی به آن را بشناسد؛ آشنایی با بازار و اقتصاد (ظرفیت‌های اقتصادی کشور، مبانی و رویکرد اقتصادی، ظرفیت‌های بین‌المللی اقتصادی، محدودیت‌های اقتصادی ایران، موانع و چالش‌های اقتصادی کشور، راه‌حل ارتقا اقتصاد ملی) و مسایل کلان عرصه بین‌الملل داشته باشد. نقطه ضعف قالیباف، نداشتن این مولفه‌های یاد شده است. البته ایشان نقاط قوت فراوانی دارند، از جمله در مدیریت خرد، که ممتاز هستند(مدیریت پروژه‌های بزرگ عمرانی، مدیریت سازمانی، مانند عملکرد مطلوبشان در نیروی انتظامی). از ولایتمداری و صداقتش هم میان انقلابیون اطمینان وجود دارد. اما برای مدیریت کلان کشور معظمی مثل ایران کاستی‌هایی در او دیده می‌شود. از نقاط ضعف دیگر آقای قالیباف حواشی اوست. در بزنگاه‌های حساس و در لبه های پرتگاه، که نیاز مبرم به اظهارنظر برای دفاع از نظام بود، ایشان آنطور که انتظار می رفت عمل نکرد. فتنه ۸۸، دی ۹۶، آبان ۹۸ و آخرین‌شان (ززا) موضع‌گیری‌هایی داشتند که دلسوزان کشور را متعجب می‌کرد. نفس داشتن حواشی زیاد چه خود نامزد، چه اطرافیان، برای ریاست جمهوری ایران نقطه ضعف است و این حواشی ممکن است منجر به باج دادن و تعامل بیش‌ از حد مجاز با اصحاب قدرت شود. همه اینها در حالی است که نقاط ضعفی که نام بردم در جلیلی نیست. او در امور کلان مملکتی اهل تشخیص است. این ویژگی را یکروزه به‌دست نیاورده است. نشست و برخواست‌های سطح بالای جهانی بدون گم کردن دست و پا، مواجهه و هم‌آوردی با دستگاه‌های امنیتی اطلاعاتی‌‌ بزرگ جهان، انجام کارویژه‌های سخت و نفس‌گیر (مانند اداره کشور در زمان قهر کردن احمدی‌نژاد و وزرا و تصمیم‌گیری های مرتبط با فتنه ۸۸)، تصمیم‌گیری در حساس‌ترین موقعیت ها (مانند به زمین نشاندن هواپیمای ریگی) باعث شده که بسیاری به جسارت، تجربه و مهارت او اعتراف کنند. جلیلی بیش از ده سال در موضوعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کار جدی کرده و بواسطه نگاه کلانش، دقیقا به جاگیری مسائل در عرصه ملی احاطه دارد. به سبب این تسلط، قدرت مدیریت و به خط کردن متخصصین و قرار دادن آنها در ریلی که او قبلا آن را طراحی کرده برای او هموارتر از هر شخص دیگری است. او سال‌‌ها در شورای عالی امنیت ملی بوده و بواسطه آن دائما با بیت رهبری، رؤسای جمهور، رؤسای سایر قوا، نیروی‌های مسلح و کابینه‌ها و در یک کلام با مسئولین ارشد مستقیم در تعامل و ارتباط بوده و آنها را خوب می‌شناسد و با نقاط ضعف و قوت کلان کشور به خوبی آشنا است. با این حال اهل باندبازی و سفله پروری نیست و در این زمینه بسیار قاطع است. ما به چنین مدیری وچنین تجربه‌ای سخت نیاز داریم. @JalaleddinFanaei