»»» #آیه ی روز :
وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ
اعراف-205
پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن؛ و از غافلان مباش!
******
نکته ها:
در آیه ى قبل، آداب تلاوت قرآن بیان شد و این آیه آداب ذكر و دعا مى باشد كه باید با تضرّع و خشوع و بیم و امید همراه باشد.
كلمه ى «آصال» جمع «اصیل»، به معناى نزدیك غروب و شامگاهان و كلمه ى «غُدوّ» جمع «غدوة»، به طلوع فجر تا طلوع خورشید گفته مى شود.
بعضى گفته اند مراد از «ذكر» در این آیه، نمازهاى واجب در شبانه روز است. و از ابن عباس نقل شده كه بر اساس این آیه، امام جماعت باید در نماز صبح و شب قرائتش با صداى بلند باشد به مقدارى كه مأمومین بشنوند، نه زیادتر از آن.
******
پیام ها:
- پیامبران نیز باید پیوسته به یاد خدا باشند، تا چه رسد به دیگران. «واذكر ربّك»
- قرآن، علاوه بر ذكر زبانى، ذكر قلبى و یاد درونى را هم مى ستاید. «فى نفسك»
- یاد خدا وقتى غفلت زدایى مى كند كه بدون تظاهر و سر وصدا باشد، وگرنه خودش نوعى سرگرمى و غفلت مى شود. «تضرّعاً و خیفةً و دون الجهر»
- ربوبیّت خداوند دائمى است، پس سزاوار است كه یاد او هم پیوسته باشد. «واذكر ربّك... بالغدوّ و الاصال»
- آن ذكر و یادى بیمه كننده ى انسان است كه عاشقانه و سوزناك و پیوسته و در هر صبح و شام باشد. «تضرّعاً... بالغدوّ و الاصال»
- در آغاز هر روز و هنگام شروع به كار و تصمیم گیرى و در پایان هر روز و هنگام جمع بندى و نتیجه گیرى باید به یاد خدا بود. «بالغدوّ و الاصال»
- آنان كه هر صبح و شام، خدا را یاد نمى كنند، از غافلانند. « واذكر... ولاتكن من الغافلین.
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
عنکبوت-69
و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
******
پیام ها:
- براى رسیدن به هدایت ویژه ى الهى، تلاش لازم است و باید گام اوّل را خود انسان بردارد. «جاهدوا - لنهدینّهم»، چنانكه در جاى دیگر مى فرماید: «اِن تنصروا اللَّه ینصركم»(160)
- گاهى، یك گام و یك لحظه تلاش خالصانه، هدایت و نجات ابدى را به دنبال دارد. («جاهدوا» به صورت ماضى و «لنهدینّهم» به صورت مضارع و مستمرّ آمده است.)
- در مدیریّت و رهبرى، لازم نیست تمام ابعاد كار از روز اوّل روشن باشد، همین كه گامى الهى بر داشته شد، در وسط راه، هدایت هاى غیبى مى آید. «جاهدوا - لنهدینّهم»
- آنچه به تلاش ها ارزش مى دهد، خلوص است. «فینا»
- راه هاى وصول به قرب الهى، محدودیّتى ندارد. «سبلنا»
- به وعده هاى خداوند اطمینان داشته باشیم. «لنهدینّهم» (حرف لام و نون تأكید، نشانه هاى تأكید است)
- نشانه ى نیكوكار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهدوا فینا - لمع المحسنین»
- همراه بودن خداى بزرگ با بنده اى ضعیف، یعنى رسیدن انسان به همه چیز. «انّ اللّه لمع المحسنین» چنانكه در دعاى عرفه ى امام حسین علیه السلام مى خوانیم: «ماذا فقد مَن وجدك و ماذا وجد مَن فقدك» هر كه تو را یافت، چه كمبودى دارد و هر كه تو را از دست داد، چه دارد؟
- خداوند، هم راه قرب را به ما نشان مى دهد و هم تا رسیدن به مقصد، دست ما را مى گیرد. «لنهدینّهم... مع المحسنین»
160) محمّد، 7.
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
بقره-153
ای افرادی که ایمان آوردهاید! از صبر (و استقامت) و نماز، کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است.
******
نکته ها:
مشابه این كلام الهى را در همین سوره [457] خواندیم كه خداوند به بنى اسرائیل مى فرمود: در برابر ناملایمات و سختى ها، از صبر و نماز كمك بگیرید. در این آیه نیز به مسلمانان دستور داده مى شود تا در برابر حوادث سخت زندگى، از صبر و نماز یارى بجویند. آرى، دردهاى یكسان، داروى یكسان لازم دارد.
اصولاً انسانِ محدود، در میان مشكلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهى نباشد، متلاشى ومنكوب مى شود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث و سختى ها، خود را نمى بازد و براى او حوادث، بزرگ نمى نماید. كسى كه نماز را با حضور قلب و با توجّه مى خواند، به معراج مى رود. هرچه پرواز معنوى او بیشتر باشد و بالاتر رود، دنیا و مشكلات آن و حتّى خوشى هاى آن كوچكتر مى شود.
انسان، یا در نعمت بسر مى برد كه باید به آیه قبل عمل كند؛ «اذكرونى، اشكروا لى» و یا در سختى بسر مى برد كه باید به این آیه عمل كند؛ «استعینوا بالصبر»
خداوند مى فرماید: خدا با صابران است و نمى فرماید: با نمازگزاران است. زیرا نماز نیز نیاز به صبر و پایدارى دارد. [458]
در روایات مى خوانیم : هرگاه كار سختى براى حضرت على علیه السلام پیش مى آمد حضرت دو ركعت نماز مى خواند. [459] این سیره را بوعلى سینا نیز عمل مى كرد.
صبر، مادر همه كمالات است. صبر در جنگ، مایه شجاعت است. صبر در برابر گناه، وسیله تقواست. صبر از دنیا، نشانه زهد است. صبر در شهوت، سبب عفّت است. صبر در عبادت، موجب طاعت، و صبر در شبهات، مایه ى وَرع است. [460]
457) بقره، 45.
458) تفسیر روح المعانى.
459) تفسیر صافى، ج 1، ص 111.
460) تفسیر اطیب البیان، ج 2، ص 258.
******
پیام ها:
- ایمان اگر همراه با عمل و توكّل وصبر و عبادت باشد، كاربرد بیشترى خواهد داشت. [461] «الّذین آمنوا استعینوا بالصبرو...»
- نماز اهرم است، بار نیست. «استعینوا بالصبر والصلوة»
- صبر ونماز، وسیله ى جلب حمایت هاى الهى هستند. «استعینوا بالصبر والصلوة انّ اللّه مع الصابرین»
- اگرچه خداوند با هركس ودر هر جایى حضور دارد؛ «هو معكم اینما كنتم» [462]و لكن همراهى خدا با صابران، معناى خاصّى دارد و آن لطف، محبّت و یارى رسانى خداوند به صابران است. «انّ اللّه مع الصابرین»
461) تفسیر راهنما.
462) حدید، 4
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىَ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
احزاب-23
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
نکته ها:
كلمه ى «نحب» داراى معانى زيادى است ولى در اين جا به معناى نذر و عهد و پيمانى است كه چه بسا انجام آن منجر به مرگ يا خطر بزرگى شود.
در برابر گروهى كه خواهان زندگى در رفاه بودند، «يودّوا لو انّهم بادون فى الاعراب»(380) گروهى در انتظار شهادتند. «و منهم من ينتظر»
امام حسين عليه السلام در كربلا هنگام وداع با اصحابش و گاهى بالاى سر شهدا اين آيه را تلاوت مى فرمود.(381)
380) احزاب، 20
381) تفسير كنزالدّقائق.
**********
پیام ها:
- همه ى اصحاب پيامبر و مؤمنان در يك درجه نيستند. «من المؤمنين»
- نقل كمالات ديگران يكى از راه هاى تربيت است. «من المؤمنين رجال ...»
- دفاع از حقّ تا مرز شهادت، نشانه ى صداقت در ايمان است. «صدقوا ما عاهدوا اللّه»
- تعهّد، لازم الاجرا و عمل به آن نشانه صداقت است. «صدقوا ما عاهدوا»
- بزرگداشت شهدا، پيام و درسى قرآنى است. «فمنهم من قضى نحبه»
- انتظار شهادت نيز يك ارزش است. «و منهم من ينتظر» آمادگى براى لقاى خداوند، از صفات مؤمنان است.
- باب شهادت باز است. «و منهم من ينتظر»
- شهادت برخى مؤمنان، عامل عقب نشينى يا دلسردى ديگر مؤمنان نمى شود. (مؤمن با اين كه شهادت دوستان و عزيزان خود را مى بيند، باز خود در انتظار شهادت است) «و منهم من ينتظر»
- مؤمنان واقعى پايبند عهد و پيمان خود با خدا هستند و هيچ چيز حتّى شهادت دوستان و عزيزان، روحيه آنان را تغيير نمى دهد. «و ما بدّلوا تبديلا»
»»» #آیه ی روز :
مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىَ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
احزاب-23
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
******
نکته ها:
كلمه ى «نحب» داراى معانى زيادى است ولى در اين جا به معناى نذر و عهد و پيمانى است كه چه بسا انجام آن منجر به مرگ يا خطر بزرگى شود.
در برابر گروهى كه خواهان زندگى در رفاه بودند، «يودّوا لو انّهم بادون فى الاعراب»(380) گروهى در انتظار شهادتند. «و منهم من ينتظر»
امام حسين عليه السلام در كربلا هنگام وداع با اصحابش و گاهى بالاى سر شهدا اين آيه را تلاوت مى فرمود.(381
380) احزاب، 20
381) تفسير كنزالدّقائق.
پیام ها:
- همه ى اصحاب پيامبر و مؤمنان در يك درجه نيستند. «من المؤمنين»
- نقل كمالات ديگران يكى از راه هاى تربيت است. «من المؤمنين رجال ...»
- دفاع از حقّ تا مرز شهادت، نشانه ى صداقت در ايمان است. «صدقوا ما عاهدوا اللّه»
- تعهّد، لازم الاجرا و عمل به آن نشانه صداقت است. «صدقوا ما عاهدوا»
- بزرگداشت شهدا، پيام و درسى قرآنى است. «فمنهم من قضى نحبه»
- انتظار شهادت نيز يك ارزش است. «و منهم من ينتظر» آمادگى براى لقاى خداوند، از صفات مؤمنان است.
- باب شهادت باز است. «و منهم من ينتظر»
- شهادت برخى مؤمنان، عامل عقب نشينى يا دلسردى ديگر مؤمنان نمى شود. (مؤمن با اين كه شهادت دوستان و عزيزان خود را مى بيند، باز خود در انتظار شهادت است) «و منهم من ينتظر»
- مؤمنان واقعى پايبند عهد و پيمان خود با خدا هستند و هيچ چيز حتّى شهادت دوستان و عزيزان، روحيه آنان را تغيير نمى دهد. «و ما بدّلوا تبديلا»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
اعراف-26
ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگاری بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر (نعمتهای او) شوند!
**********
نکته ها:
پس از نقل داستان حضرت آدم، خداوند در این سوره چهار بار (در این آیه و آیات 27، 31 و 35)، فرزندان آدم و نسل بشر را خطاب قرار داده و به امورى همچون: حفظ لباس تقوا، فریب شیطان را نخوردن، در خوراكى ها و آشامیدنى ها و تجمّلات اسراف نكردن و پذیرفتن دعوت انبیا، سفارش نموده است.
«ریش»، به معناى پر پرندگان است كه براى آنها، هم پوشش است و هم وسیله ى زیبایى، همچنین به لباسى كه براى انسان نوعى زینت به حساب آید، ریش گفته مى شود.
همه ى نعمت ها به دست خداوند است و از خزینه ى غیب الهى سرازیر مى شود، چنانكه خداوند مى فرماید: «و اِنْ من شى ء الاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله الاّ بقدر معلوم» (58) هیچ چیز نیست، جز آنكه گنجینه هاى آن نزد ماست و جز به اندازه معلوم، فرو نمى فرستیم. و مى فرماید: «وانزلنا الحدید» (59) ، «وانزل لكم من الانعام...» (60) ، پس مراد از نزولِ لباس از سوى خداوند، آفرینش و قرار دادن آن در اختیار انسان است. «أنزلنا علیكم لباساً»
مراد از «لباس التّقوى»، لباسى است كه بر اساس تقوا، تواضع، پاكى و پاكدامنى باشد و به هر یك از خشیت، طاعت، عفّت، حیا و عمل صالح نیز تعبیر شده است. (61)
-----
58) حجر، 21
59) حدید، 25
60) زمر، 6
61) تفسیر منهج الصادقین
**********
»»» #آیه ی روز :
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
بقره-156
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمیگردیم!»
******
نکته ها:
صابران، به جاى خود باختگى وپناهندگى به دیگران، تنها به خدا پناه مى برند. زیرا از دید آنها، تمام جهان كلاس درس و میدان آزمایش است كه باید در آن رشد كنیم. دنیا جاى ماندن نیست، خوابگاه و عشرتكده نیست و شداید و سختى هاى آن نیز نشانه ى بى مهرى خداوند نیست. ناگوارى ها براى آن است كه زیر پاى ما داغ شود تا تندتر و سریعتر حركت كنیم، بنابراین در تلخى ها نیز شیرینى است. زیرا شكوفا شدن استعدادها وكامیابى از پاداش هاى الهى را بدنبال دارد.
مصیبت هایى كه از طرف اوست، تصرف مالك حقیقى و خداوند در مملوك خود است. اگر انسان بداند كه خداوند حكیم و رحیم است و او نیز بنده اى بوده كه قبلاً هیچ نبوده؛ «لم یك شیئاً» [472] و حتّى بعد از مراحلى هم چیز قابل ذكرى نبوده است؛ «لم یكن شیئاً مذكورا» [473] خواهد پذیرفت كه من باید در اختیار او باشم. او مرا از جماد به نبات، و از نبات به حیوان و از مرتبه ى حیوانیّت به انسانیّت سوق داده و این حوادث را براى رشد و ارتقاى من قرار داده است. همانگونه كه ما دانه ى گندم را زیر فشار، آرد مى كنیم و بعد نیز در آتش تنور، تبدیل به نان مى كنیم تا مراحل وجودى او را بالا بریم.
شعار صابران «انّا لِلّه و انّا الیه راجعون» است. در حدیث مى خوانیم: هرگاه با مصیبتى مواجه شدید، جمله ى «انّا لِلّه و انّا الیه راجعون» را بگویید. [474] گفتن «انّا لِلّه» و یاد خدا به هنگام ناگوارى ها، آثار فراوان دارد:
الف: انسان را از كلام كفر آمیز و شكایت باز مى دارد.
ب: موجب تسلیت و دلدارى و تلقین به انسان است.
ج: مانع وسوسه هاى شیطانى است.
د: اظهار عقاید حقّ است.
ه : براى دیگران درس و الگو شدن است.
مردم در برابر مشكلات و مصایب چند دسته اند:
الف: گروهى جیغ و داد مى كنند. «اذا مسّه الشّر جزوعاً» [475]
ب: گروهى بردبار و صبور هستند. «وبشّر الصابرین.
ج: گروهى علاوه بر صبر، شكرگزارند. «اللّهم لك الحَمد حَمد الشّاكرین لَك على مُصابهم» [476]
این برخوردها، نشانه ى معرفت هر كس نسبت به فلسفه ى مصایب و سختى هاست. همانگونه كه كودك، از خوردن پیاز تند، بى تابى مى كند و نوجوان تحمّل مى كند، ولى بزرگسال پول مى دهد تا پیاز خریده و بخورد.
472) مریم، 67.
473) انسان، 1.
474) درّالمنثور، ج 1، ص 377.
475) معارج، 20.
476) فقره آخر زیارت عاشورا.
******
پیام ها:
- ریشه ى صبر، ایمان به خداوند، معاد وامید به دریافت پاداش است. «الصّابرین الّذین... قالوا انّا للّه و انّا الیه راجعون»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
روم - ٣٧
آیا ندیدند که خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گسترده یا تنگ میسازد؟! در این نشانههایی است برای گروهی که ایمان میآورند.
******
نکته ها:
كلمه ى «یقدر» از «قدر»، هم به معناى اندازه گیرى است و هم به معناى سخت گیرى؛ امّا در اینجا چون در كنار «یبسط» آمده، مراد تنگى و سختى است.
******
پیام ها:
- توجّه به این كه رزق به دست خداست، انسان را از یأس و ناامیدى باز مى دارد. «یقنطون اَوَلم یروا»
- انسان باید براى كسب معاش تلاش كند، ولى بداند كه تقدیر معیشت به دست خداست. «اللّه یبسط - یقدر»
- در همه ى قرآن توسعه ى روزى، قبل از تنگى آن مطرح شده است و این نشانه ى رحمت گسترده ى اوست. «یبسط - یقدر»
- توسعه ى روزى را به خاطر زرنگى خود ندانیم. «ان اللّه یبسط الرّزق»
- اگر توسعه و تنگى روزى به دست اوست، این همه حرص چرا؟ «انّ اللّه یبسط الرزق... و یقدر»
- تنها اهل ایمان از دقّت در روزى رسانى خداوند، درس و عبرت مى گیرند. (ولى افراد غافل همه چیز را سطحى مى پندارند.) «لآیات لقوم یؤمنون»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
**
اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىَ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا
اسراء - ١٤
(و به او میگوییم:) کتابت را بخوان، کافی است که امروز، خود حسابگر خویش باشی!
**
نکته ها:
امام صادق علیه السلام مى فرماید: انسان، اعمال خویش را در پرونده ى خود چنان واضح مى بیند كه گویى همان ساعت آن را مرتكب شده است.(40)
فخر رازى مى گوید: مراد از كتاب، صفحه ى روح است كه اعمال انسان در آن اثر مى گذارد و مراد از خواندن، درك و فهم آن است.(41) در تفسیر المیزان، از كتاب، به نفس اعمال تفسیر شده است.
در روایات بسیارى توصیه شده كه انسان پیش از قیامت، به حساب كار خود رسیدگى كند. «حاسبوا انفسكم قبل أن تُحاسبوا»(42) و اینگونه محاسبه ها، زمینه ى بیدارى انسان و نبود آن نشانه ى غفلت اوست.
در حدیث آمده است: هر كس در دنیا از خود حساب بكشد، حسابش در آخرت آسان است. پس باید در همین دنیا كتاب زندگى و پرونده ى اعمال خود را بخوانیم تا ضعف ها را جبران و از بدى ها توبه كرده و به اعمال نیك خود بیافزاییم.(43)
40) تفسیر نورالثقلین.
41) تفسیر كبیر.
42) بحار، ج 70، ص 73.
43) پدرى از فرزندش خواست تمام كردار یك روزش را بنویسد، فرزند انجام داد. روز دیگر باز پدر همان تقاضا را تكرار كرد. فرزند به جزع افتاد كه این كار دشوار است، معافم بدار. پدر گفت: فرزند عزیزم! اینگونه تمام اعمالت ثبت مى شود و البتّه در قیامت كشف شده و از كردارت شرمنده خواهى شد. (تفسیر كشف الاسرار)
**
پیام ها:
- در قیامت، همه ى مردم قادر به خواندن نامه ى اعمال خود مى شوند. «اِقرَء»
- در قیامت، وجدان ها بیدار مى شود. «نفسك»
- قیامت، تنها دادگاهى است كه مجرم علیه خودش حكم مى كند. «كفى بنفسك الیوم علیك حسیبا»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىَ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىَ إِلَىَ أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
زمر - ٤٢
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه میدارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمیگرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانههای روشنی است برای کسانی که اندیشه میکنند!
******
نکته ها:
«یَتوفّى » از «وَفى » به معناى دریافت كامل امرى است و در مورد مرگ به معناى گرفتن جان به طور كامل است.
سؤال: در آیه ى 61 سوره ى انعام مى فرماید: «توفّته رسلنا» فرشتگان ما جان را مى گیرند و در آیه ى 11 سوره ى سجده مى فرماید: «یتوفّاكم ملك الموت» ملك الموت جان شما را مى گیرد و این آیه مى فرماید: خدا جان ها را مى گیرد، كدام صحیح است؟
پاسخ: امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند براى عزرائیل «ملك الموت» یاورانى از فرشتگان قرار داده است كه جان مردم را مى گیرند و تحویل او مى دهند و او جان ها را با آنچه شخصاً قبض كرده به خدا تحویل مى دهد.(39)
در حدیث مى خوانیم: به هنگام خواب روح در بدن مى ماند ولى نفس به آسمان مى رود و رابطه میان نفس و روح مثل رابطه خورشید و شعاع خورشید است. اگر خدا بخواهد و مرگش رسیده باشد روح نیز از بدن جدا و به نفس مى پیوندد وگرنه نفس از آسمان نازل و به روح ملحق مى شود.(40)
سؤال: هنگام مرگ كه روح از بدن جدا مى شود كجا مى رود؟
پاسخ: هنگام مرگ، روح به بدنى مثل همین بدن كه نامش قالب مثالى است ملحق و در برزخ با آن بدن، كامیاب یا عذاب مى شود و در خواب نیز، روح با همان بدن سبك و قالب مثالى رؤیا مى بیند و به اطراف مى رود.
جسم انسان در حكم یك اتومبیل و روح در حكم راننده ى آن است؛
گاهى هم ماشین روشن است و هم راننده پشت فرمان، كه این، حالت بیدارى است.
گاهى ماشین روشن است ولى راننده پیاده مى شود و مى رود كه این حالت خواب است. زیرا قلب و معده و كلیه كار مى كنند ولى روح جدا مى شود و به بَدَنى مشابه ملحق شده و به اطراف مى رود. این همان بدنى است كه ما در رؤیاهاى خود با آن سیر و سفر مى كنیم و قالب مثالى نام گذارى شده و به قدرى سبك و چابك است كه بدون واسطه مى تواند در آسمان ها پرواز و در اقیانوس ها شنا و در یك لحظه به اطراف دنیا برود.
گاهى هم ماشین خاموش و هم راننده جدا مى شود كه این حالت مرگ است.(41)
در سخنان پیشوایان دینى نیز مرگ و قیامت، به خواب و بیدارى مثال زده شده است. در حدیث مى خوانیم: «كما تنومون تموتون» همان گونه كه مى خوابید مى میرید و همان گونه كه بیدار مى شوید زنده مى گردید.
لقمانِ حكیم به فرزندش مى گفت: اگر قدرت داشتى خواب و بیدارى را از خود دور كنى خواهى توانست مرگ و معاد را هم از خود دور نمایى!(42)
39) بحار، ج 6،
******
پیام ها:
- جسم و روح، دو حقیقت مستقل هستند و به هنگام مرگ یا خواب از هم جدا مى شوند و روح پس از مرگ باقى مى ماند. «اللّه یتوفّى الانفس»
- مرگ و خواب، برادر یكدیگرند. «حین موتها - فى منامها»
- اگر بدانیم كه هر شب جان مى دهیم، از غرور و غفلت و گناه فاصله مى گیریم. «و الّتى لم تمت فى منامها»
- مرگ و حیاتِ ما به دست خداست. «اللّه یتوفّى - قضى علیها الموت - یرسل...»
- هیچ كس براى همیشه زنده نمى ماند. «یرسل الاخرى الى اجلٍ مسمّى»
- خواب و بیدارى براى همه ى انسان هاست، ولى تنها اهل فكر از آن درس مى گیرند. «لآیات لقوم یتفكّرون.
»»» #آیه ی روز :
الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ
آل عمران - ١٧
آنها که (در برابر مشکلات، و در مسیر اطاعت و ترک گناه،) استقامت میورزند، راستگو هستند، (در برابر خدا) خضوع، و (در راه او) انفاق میکنند، و در سحرگاهان، استغفار مینمایند.
******
نکته ها:
افراد با تقوى داراى ویژگى هاى ذیل هستند:
- صبر در برابر مشكلات، صبر بر ترك گناهان و صبر بر انجام واجبات.
- صداقت در گفتار و رفتار.
- خضوع وفروتنى در انجام دستورات، بدون غرور و خود برتربینى.
- انفاق از هر چه خداوند به آنان روزى كرده است.
- مناجات هاى سحرى و آمرزش خواهى از خداوند. آرى! سحر مناسب ترین زمان براى دعاست.[24]
در برخى روایات آمده است: اگر كسى یكسال به طور مداوم، در قنوت نماز شب هفتاد مرتبه استغفار كند، مشمول این آیه مى شود.[25]
ابى بصیر از امام صادق علیه السلام درباره ى «المستغفرین بالسحار» پرسید، حضرت فرمودند: رسول خداصلى الله علیه وآله در نماز وتر هفتاد مرتبه استغفار مى كرد.[26]
مفضل بن عمر مى گوید به امام صادق علیه السلام عرض كردم: نماز شب من فوت مى شود و من بعد از نماز صبح آن را قضا مى كنم؟ حضرت فرمودند: اشكالى ندارد، ولى آن را براى خانواده ات آشكار نكن، چون آن را سنّت مى پندارند و در این صورت عمل به گفتار خداوند: «المستغفرین بالاسحار» را ابطال مى كند.[27]
24) امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از استغفار در سحر، نماز در آن وقت است. تفسیر مجمع البیان.
25) تفسیر اطیب البیان ؛ من لایحضر، ج 1، ص 309.
26) تهذیب الاحكام، ج 2، ص 120.
27) مستدرك، حدیث 3259.
******
پیام ها:
- هم رسیدگى به خلق، هم عبادت خالق. «والمنفقین و المستغفرین بالاسحار»
- تقوا به معناى انزوا، بى خبرى و گوشه گیرى نیست، متقّى باید جامع كمالات باشد. «الصابرین والصادقین و...»
»»» #آیه ی روز :
أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
توبه - ١٠٤
آیا نمیدانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش میپذیرد، و صدقات را میگیرد، و خداوند توبهپذیر و مهربان است؟!
******
نکته ها:
برخى از آنان كه در جنگ تبوك شركت نكردند، نزد پیامبر آمده و درخواست مى كردند كه توبه ى آنان را بپذیرد. این آیه مى فرماید: توبه پذیر خداست، نه دیگرى، و صدقات و زكاتى كه به پیامبر و امام داده مى شود، در حقیقت گیرنده اش خداوند است.
چون پیامبر به فرمان خدا زكات مى گیرد، در حقیقت خدا زكات گیرنده است. نظیر آیه ى بیعت: «انّ الذین یبایعونك انّما یبایعون اللَّه» [150] هر كس با تو اى پیامبر بیعت كند، گویا با خدا بیعت كرده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: صدقه در دست فقیر قرار نمى گیرد، مگر آنكه در دست خدا قرار گیرد. آنگاه این آیه را تلاوت فرمود. [151]
از امام صادق علیه السلام سؤال شد كه آیا گرفتن زكات مخصوص پیامبر است یا بعد از آن حضرت نیز ادامه دارد؟ حضرت فرمودند: آرى، ادامه دارد. [152]
150) فتح، 10.
151) تفسیر برهان.
152) تفسیر نورالثقلین.
******
پیام ها:
- پیامبر خدا نیز حقّ توبه پذیرى ندارد، تا چه رسد به كشیش ها و مقامات كلیسا. این مقام، خاصّ خداست. «هو یقبل التوبة»
- پرداخت زكات، لازمه ى توبه ى واقعى است. «یقبل التوبة... ویأخذالصدقات»
- انقلاب درونى، مقدّم بر كمك هاى مادّى است. «یقبل التوبة...یأخذالصدقات»
- توبه تنها پشیمانى نیست، به دنبال آن اصلاح و عمل لازم است. «یقبل التوبه، یأخذ الصدقات»
- چون گیرنده ى صدقات خداست، پس با دلگرمى بدهیم و بهترین جنس را با بهترین شیوه بپردازیم. «انّ اللّه... یأخذ الصدقات»
- زكات، مالیاتى اسلامى است كه از قداست برخوردار است، زیرا گیرنده ى آن خداوند است. «یأخذ الصدقات»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىَ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
اعراف - ٩٦
و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.
******
نکته ها:
«بركات» جمع «بركت»، به موهبت هاى ثابت و پایدار گفته مى شود، در مقابل چیزهاى گذرا. در معناى «بركت»، كثرت، خیر و افزایش وجود دارد. بركات، شامل بركت هاى مادّى و معنوى مى شود، مثل بركت در عمر، دارایى، علم، كتاب و امثال آن.
سؤال: اگر ایمان و تقوا سبب نزول بركات است، پس چرا كشورهاى كافر، وضع بهترى دارند و كشورهاى اسلامى با مشكلات فراوانى روبرو هستند؟
پاسخ: اوّلاً آن كشورها از نظر علم و صنعت جلو هستند، ولى از نظر روحى و روانى آرامش ندارند. از این نظر آنان نیز مشكلات فراوانى دارند.
ثانیاً: اغلب كشورهاى اسلامى، تنها نام اسلام را با خود دارند و قوانین و رهنمودهاى دین اسلام در آنجا حاكم نمى باشد.
به علاوه گاهى رفاه مادّى، نوعى قهر الهى است. چنانكه قرآن مى فرماید: «فلمّا نسوا ما ذكّروا به فتحنا علیهم أبواب كلّ شى ء» (186) چون تذكّرات الهى را فراموش كردند، درهاى همه چیز را به رویشان گشودیم تا سرمست شوند.
در قرآن، دو نوع گشایش براى دو گروه مطرح است: الف: رفاه و گشایش براى خوبان كه همراه بركات است، «فَتَحنا علیهم بركات». ب: رفاه و گشایش براى كفّار و نااهلان كه دیگر همراه بركت نیست، «فَتَحنا علیهم ابواب كلّ شى ء»، زیرا چه بسا نعمت ها، ناپایدار و سبب غفلت و غرور و طغیان باشد. خداوند، این رفاه و گشایش كفّار را وسیله ى مهلت و پرشدن پیمانه ى آنان قرار داده است. بنابراین به هر نعمت ظاهرى نباید دل خوش كرد، زیرا اگر این نعمت ها براى مؤمنین باشد، مایه ى بركت است، و اگر براى كفّار باشد، ناپایدار و وسیله ى قهر الهى است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: گاهى بنده اى از خداوند حاجت و تقاضایى دارد و خداوند دعایش را مستجاب مى كند و مقرّر مى شود تا مدّتى دیگر برآورده شود. امّا پس از آن، بنده گناهى را انجام مى دهد كه موجب برآورده نشدن حاجتش مى شود. (187)
از مصادیق بارز این آیه، دوران ظهور حضرت مهدى (عجّل اللّه تعالى فرجه) است كه به گفته ى روایات، در آن زمان بركات از آسمان و زمین سرازیر مى شود. (188)
186) انعام، 44
187) تفسیر اثنى عشرى
188) تفسیر نورالثقلین
پیام ها:
- ایمان آوردن و متّقى شدن جامعه، كار بسیار سختى است. «لو... آمنوا واتّقوا» («لَو»، نشانه ى كار بسیار سخت و نشدنى است)
- براى دریافت الطاف و بركات اجتماعى خداوند، ایمان و تقواى فردى كافى نیست، باید اكثریّت جامعه اهل ایمان و تقوا باشند. (189) «أهل القرى آمنوا واتّقوا»
- ایمان به تنهایى كافى نیست، بلكه تقوا لازم است. «آمنوا واتّقوا»
- سرمایه گذارى روى فرهنگ ومعنویّت جامعه، بازده اقتصادى هم دارد. «آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم بركات»
- وعده هاى الهى را جدّى بگیریم. با ایمان و تقوا، نزول بركات حتمى است. (حرف لام در «لفتحنا»)
- بستن و گشایش، در اختیار خداست، «لفتحنا» امّا بازتابى از عملكرد ماست.
- ادیان آسمانى، خواستار بهبود وضع اقتصادى مردمند. «لفتحنا علیهم»
- انسان به طور غریزى به دریافت بركات وخیرات علاقمند است وانبیا از همین تمایلات طبیعى براى اهداف خود استفاده مى كردند. «لفتحنا علیهم بركات»
- آنچه از بركات دریافت مى كنیم، گوشه اى از بركات الهى است. «بركات» (كلمه ى «بركات» بدون الف و لام است، لذا شامل تمام بركت ها نمى شود)
- زمین و آسمان، سرچشمه ى بركات اند. «بركات من السماء و الارض»
- نقش آسمان در بركت رسانى، بر نقش زمین مقدّم است. «بركات من السماء و الارض» (تقدّم آسمان بر زمین)
- ایمان و تقوا سبب نزول بركات مى شود، ولى هر نعمت و رفاهى معلول ایمان و تقوا نیست. «آمنوا واتّقوا... بركات»
- عامل محرومیّت ها و مشكلات، عملكرد خود ماست. «بما كانوا یكسبون»
- لجاجت و پافشارى بر گناه، سبب قهر و عذاب الهى است. «فاخذناهم بما كانوا یكسبون»
189) تفسیر فرقان
»»» #آیه ی روز :
تَتَجَافَىَ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
سجدة - ١٦
پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور میشود (و بپا میخیزند و رو به درگاه خدا می آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید میخوانند، و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند!
******
پیام ها:
- سحر خیزى و دل كندن از رختخواب، یكى دیگر از نشانه هاى مؤمنان است. «تتجافى جنوبهم...»
- عبادت هایى كه با نوعى ریاضت و خفا همراه باشد ارزش بیشترى دارد. «تتجافى »
- مؤمن، نه مأیوس است، نه مغرور، هم بیم دارد، هم امید. «یدعون ربّهم خوفاً و طمعاً»
- تواضع، سحرخیزى و انفاق، خصلت دایمى مؤمنان است. «لایستكبرون - یدعون - ینفقون» (همه با صیغه ى مضارع آمده است.)
- رابطه ى شبانه با خداوند، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد. «یدعون - ینفقون»
- مورد انفاق، تنها مال نیست، بلكه شامل علم و آبرو و دیگر سرمایه هاى انسان نیز مى شود. «ممّا رزقناهم ینفقون»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ
مؤمنون - ١٠٣
و آنان که وزنه اعمالشان سبک باشد، کسانی هستند که سرمایه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند!
******
نکته ها:
سؤال: در بعضى آیات آمده است كه در قیامت مردم از یكدیگر سؤال مى كنند، «واَقبل بعضهم على بعض یَتسائلون» [107] و یا اهل بهشت از دوزخیان مى پرسند: چه چیز باعث شد كه شما به دوزخ در آیید؟ «ما سَلكَكم فى سقر» [108] پس چرا در آیه ى مورد بحث مى فرماید: مردم از یكدیگر سؤال نمى كنند «و لا یتسائلون» دلیل این تفاوت چیست؟
پاسخ: این دو مطلب با هم منافاتى ندارند؛ در مورد اوّل كه مى فرماید: «مردم از همدیگر سؤال مى كنند» این مربوط به پس از رسیدگى به حساب و كتاب است و درباره ى اهل بهشت و دوزخ است كه مطالبى از یكدیگر مى پرسند، ولى آیه ى مورد بحث درباره ى آغاز قیامت و زمان حساب و مرحله ى پیش از ورود مردم به بهشت یا دوزخ است كه مى فرماید: از یكدیگر سؤال نمى كنند. [109]
107) صافات، 27 ؛ طور، 25.
108) مدثّر، 42 .
109) المیزان، ج 15، ص 69 .
******
پیام ها:
- آغاز رستاخیز با نفخ صور است. «فاذا نفخ... فلا انساب»
- در قیامت، اسناد افتخار دنیوى محو مى شود. «فلا انساب بینهم»
- همه ى عمل هاى دنیوى حساب و كتاب دارند. «فمَن ثَقُلت - و مَن خَفّت»
- براى هر كارى میزانى است. «مَوازینه»
- بزرگ ترین خسارت انسان، هدر دادن عمر و استعدادهاى خویش است. «خسروا انفسهم»
- رستگاران، كسانى هستند كه براى قیامت ذخایرى داشته باشند. «هم المفلحون»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ
عنکبوت - ٤٤
خداوند، آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و در این آیتی است برای مؤمنان.
******
نکته ها:
غیر از خدا، هر كس و هر چیز مانند خانه عنكبوت، سست، ناپایدار و فانى است؛ امّا خداوند:
هم عالم است. «یعلم ما یدعون» (آیه قبل)
هم عزیز و حكیم است. «و هو العزیز الحكیم»
هم آفریدگار هستى است. «خلق اللَّه ...»
******
پیام ها:
- آفرینش جهان، هدفدار است؛ «بالحقّ» نگاه ما به جهان نیز باید هدفدار باشد. «لآیةً»
- مادّیون در پدیده ها متوقّف مى شوند، ولى خداپرستان از پدیده ها عبور مى كنند و به شناخت خدا مى رسند. «لآیةً»
- ایمان، از شرایط درك حقایق هستى است. «انّ فى ذلك لآیة للمؤمنین»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
تَتَجَافَىَ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
سجدة - ١٦
پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور میشود (و بپا میخیزند و رو به درگاه خدا می آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید میخوانند، و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند!
******
پیام ها:
- سحر خیزى و دل كندن از رختخواب، یكى دیگر از نشانه هاى مؤمنان است. «تتجافى جنوبهم...»
- عبادت هایى كه با نوعى ریاضت و خفا همراه باشد ارزش بیشترى دارد. «تتجافى »
- مؤمن، نه مأیوس است، نه مغرور، هم بیم دارد، هم امید. «یدعون ربّهم خوفاً و طمعاً»
- تواضع، سحرخیزى و انفاق، خصلت دایمى مؤمنان است. «لایستكبرون - یدعون - ینفقون» (همه با صیغه ى مضارع آمده است.)
- رابطه ى شبانه با خداوند، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد. «یدعون - ینفقون»
- مورد انفاق، تنها مال نیست، بلكه شامل علم و آبرو و دیگر سرمایه هاى انسان نیز مى شود. «ممّا رزقناهم ینفقون»
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلَىَ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِن تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ
هود - ٣
و اینکه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید؛ سپس بسوی او بازگردید؛ تا شما را تا مدّت معیّنی، (از مواهب زندگی این جهان،) به خوبی بهرهمند سازد؛ و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم!
******
نکته ها:
در آیه ى قبل، توحید مطرح شد و در این آیه، بازگشت به خداوند و قرار گرفتن در مدار توحید مطرح است.
«مَتاعاً حَسناً» یعنى زندگى دلنشین همراه با آرامش روحى، در برابر كسانى كه به خاطر اِعراض از یاد خدا، معیشه ى ضنك و زندگى تلخ دارند، گرچه از نظر مادّیات در آسایش و رفاه هستند.
******
پیام ها:
- یكى از وظائف پیامبران، بازسازى منحرفان است. «استغفروا ربّكم ثمّ توبوا»
- تا اسنان خود را از گناه پاك نكند وسبكبال نشود، نمى تواند به سوى حقّ پرواز كند. «استغفروا ربّكم ثمّ توبوا»
- محو گناه كافى نیست، حركت بسوى خدا لازم است. «استغفروا ربّكم ثمّ توبوا»
- توبه واجب است. «توبوا الیه»
- توبه از گناه، سبب بازگشت الطاف مادّى خدا نیز مى شود. «توبوا... یمتّعكم»
- امكاناتى كه در اختیار كافران وگنهكاران است، چون در راه فساد و فتنه به كار مى رود، مبارك و حسن نیست. «متاعاً حسناً»
- زندگى خوب، مورد توجّه اسلام است. «متاعاً حسناً»
- ایمان وتوبه، زندگى انسان را تا آخرعمر بیمه مى كند. «یمتّعكم... الى اجلٍ مسمّى »
- توبه، رمز كامیابىِ كیفى و كمّى است. «متاعاً حسناً الى اجلٍ مسمّى »
- توبه، عامل جلوگیرى از مرگ هاى ناگهانى است. «الى اجلٍ مسمّى »
- تاریخ وزمان مرگ، بر انسان مجهول است. «الى اجلٍ مسمّى »
- درجات در قیامت متفاوت است. هركس فضیلت بیشترى در دنیا كسب كند، لطف بیشترى در آخرت دریافت خواهد كرد. «یؤت كلّ ذى فضلٍ فضله»
- پیامبران دلسوز مردمند. جمله ى «انى اخاف علیكم» در قرآن زیاد آمده است.
@Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ
بقره - ٤٥
از صبر و نماز یاری جوئید؛ (و با استقامت و مهار هوسهای درونی و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید؛) و این کار، جز برای خاشعان، گران است.
******
نکته ها:
هر چند این آیه به دنبال خطاب هایى كه به یهود شده آمده است، ولى مخاطب آن همه ى مردم هستند. در روایات مى خوانیم كه حضرت على علیه السلام هرگاه مسئله ى مهمى برایشان رخ مى داد به نماز مى ایستادند واین آیه را تلاوت مى كردند.
در روایتى از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نقل شده، كه صبر بر سه نوع است: 1- صبر در برابر مصیبت. 2- صبر در برابر معصیت. 3- صبر در برابر عبادت. [310] بنابراین آنچه در روایات آمده كه مراد از صبر در این آیه روزه است، اشاره به یكى از مصادیق صبر دارد.
نماز براى رسول اللّه صلى الله علیه وآله و امثال او نور چشم است [311] ولكن براى بعضى ها كه خشوع ندارند، چون بار سنگین است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است.
نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بى نهایت خدا مى اندازد و غیر او را هر چه باشد كوچك جلوه مى دهد. مِهر او را در دل زیاد مى كند، روحیّه ى توكّل را تقویت مى كند وانسان را از وابستگى هاى مادّى مى رهاند. همه ى این آثار، انسان را در برابر مشكلات مقاوم مى سازد.
صبر و مقاومت، كلید تمام عبادات است. فرشتگان به اهل بهشت سلام مى كنند، امّا نه به خاطر نماز و حج و زكات، بلكه به خاطر مقاومت و پایدارى آنها؛ «سلام علیكم بما صبرتم» [312] چون اگر مقاومت نباشد، نماز وجهاد وحج وزكات نیز وجود نخواهد داشت. حتّى شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبرى الهى، صبر است؛ «جعلنا منهم ائمّةً یهدون بأمرنا لمّا صبروا» [313]
خاطره شاعرى به نام نجاشى، كه یكى از دوستداران حضرت على علیه السلام بود، در ماه رمضان شراب خورد. به دستور امام، هشتاد ضربه تازیانه به او زدند وبیست ضربه نیز به خاطر ارتكاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند. او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت! اطرافیانِ نجاشى كه قبیله اى مهم در كوفه بودند از على علیه السلام گلایه كردند كه چرا یاران خود را نگه نمى دارد؟! طارق بن عبداللّه رئیس آنها با ناراحتى به امام گفت: شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمى شوید؟ شخصى همانند نجاشى نباید شلاّق بخورد، ما این گونه رفتار را تحمّل نمى كنیم. امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «و انّها لكبیرة الاّ على الخاشعین» طارق نیز به معاویه پیوست.
بنابراین گرچه آیه درباره نماز است، ولى در موارد مشابه مى توان از آیات قرآن استمداد كرد
******
پیام ها:
- صبر ونماز، دو اهرم نیرومند در برابر مشكلات است. «استعینوا بالصبر و...»
- هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگى بیشتر كنیم، امدادهاى او را بیشتر دریافت كرده و بر مشكلات پیروز خواهیم شد. «استعینوا بالصبر و الصلوة»
- استعانت از خداوند در آیه ى «ایّاك نستعین» منافاتى با استعانت از آنچه به دستور اوست، ندارد. «استعینوا بالصبر»
- سنگین بودن نماز، نشانه ى تكبّر در برابر خداست. «لكبیرة الاّ على الخاشعین»
@Jameeyemahdavi313
#آیه ی روز
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ
عنکبوت - ٧
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، گناهان آنان را میپوشانیم (و میبخشیم) و آنان را به بهترین اعمالی که انجام میدادند پاداش میدهیم.
🔶نکته ها:
از بهترین نمونه هاى جهاد كه در آیه ى قبل خواندیم، ایمان و عمل صالح است كه در این آیه عنوان شده است.
👈🔶پیام ها:
- انسان براى دریافت پاداش هاى الهى، به ایمان و عمل صالح، هر دو نیازمند است. «آمنوا و عملوا الصّالحات»
- مؤمنان از لغزش و گناه به دور نیستند. «و الّذین آمنوا... لنكفّرن عنهم سیئاتهم»
- پاداش الهى، تنها عفو گناهان گذشته نیست، بلكه دریافت بهترین پاداش نیز هست. «لنكفّرن عنهم سیئاتهم و لنجزینّهم»
- دریافت پاداش پس از پاك شدن از گناهان است. «لنكفّرن... لنجزینّهم.
https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
بقره - ٢٦١
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یکصد دانه باشد؛ و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر میکند؛ و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسیع، و (به همه چیز) داناست.
******
🔶نکته ها:
سفارش به انفاق و منع از اسراف و تبذیر، بهترین راه براى حلّ اختلافات طبقاتى است. همچنان كه پیدایش و گسترش ربا، زمینه ساز و بوجود آورنده ى طبقات است. لذا در قرآن آیات لزوم اتفاق و تحریم ربا در كنار هم آمده است. [739]
هر دانه اى، در هر زمینى، هفت خوشه كه در هر خوشه صد دانه باشد نمى رویاند، بلكه باید دانه، سالم و زمین، مستعد و زمان، مناسب و حفاظت، كامل باشد. همچنین انفاق مال حلال، با قصد قربت، بدون منّت و با شیوه ى نیكو آن همه آثار خواهد داشت.
739) تفسیرالمیزان، ج 2، ص 406
🔶پیام ها:
- انفاق، تنها پاداش اخروى ندارد، بلكه سبب رشد وتكامل وجودى خود انسان مى گردد. «مثل الذین ینفقون»
- ستایش قرآن از كسانى است كه انفاق سیره ى همیشگى آنان باشد. «ینفقون» فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد.
- انفاق، زمانى ارزشمند است كه در راه خدا باشد. در اسلام اقتصاد از اخلاق جدا نیست. «فى سبیل اللّه»
- استفاده از مثال هاى طبیعى، هرگز كهنه نمى شود و براى همه مردم در هر سن و شرایطى كه باشند قابل فهم است. تشبیه مال به بذر و تشبیه آثار انفاق به خوشه هاى متعدّد پر دانه. «كمثل حبّة انبتت سبع سنابل»
- تشویق و وعده ى پاداش، قوى ترین عامل حركت است. پاداش هفتصد برابر. «واللّه یضاعف»
- لطف خداوند، محدودیّت ندارد. «واللّه یضاعف ... واللّه واسعٌ علیم»
- اگر انفاق مال، تا هفتصد برابر قابلیّت رشد و نموّ دارد؛ «كمثل حبّة انبتت سبع سنابل فى كلّ سنبلة مأة حبّة» پس حساب كسانى كه در راه خدا جان خود را انفاق مى كنند چه مى تواند باشد؟! «واللّه واسعٌ علیم»
»»» #آیه ی روز
هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَىَ عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ
حدید - ٩
او کسی است که آیات روشنی بر بندهاش [= محمد] نازل میکند تا شما را از تاریکیها به سوی نور برد؛ و خداوند نسبت به شما مهربان و رحیم است.
******
نکته ها:
تمام برنامه هاى الهى بر اساس حكمت و دلیل است، گرچه تنها گوشه اى از آنها براى ما بیان شده است، از جمله:
1. دلیل نبوّت، نجات مردم است. «لیخرجكم من الظّلمات الى النّور»
2. دلیل نماز، یاد او و تشكر از اوست. «اقم الصلاة لذكرى»(12)
3. دلیل روزه، تقواست. «كتب علیكم الصیام... لعلّكم تتقون»(13)
4. دلیل حج، حضور و شركت در منافع و مناسك حج است. «لیشهدوا منافع لهم»(14)
5. دلیل جهاد، رفع فتنه و حفظ مكتب است. «حتى لاتكون فتنة»(15)
6. دلیل قصاص، زندگى شرافتمندانه است. «و لكم فى القصاص حیاة»(16)
7. دلیل حجاب، تزكیه و تطهیر قلوب است. «ذلكم أطهر لقلوبكم و قلوبهنّ»(17)
8. دلیل زكات، پاكى است. «خذ من أموالهم صدقة تطهّرهم»(18)
9. دلیل تحریم شراب و قمار، بازماندن از راه خداست. «یصدّكم عن ذكر اللّه و عن الصّلاة»(19)
نجات بشر از تاریكى هاى جهل و ظلم و شرك و خرافه و تفرقه، تنها در گرو روى آوردن به نور وحى است. «كتاب أنزلناه الیك لتخرج النّاس من الظّلمات الى النّور»(20)كلمه «انّ»، حرف لام، جمله اسمیه و صیغه مبالغه در جمله «انّ اللّه بكم لرؤف رحیم» بیانگر آن است كه رأفت و رحمت الهى، دائمى، عمیق، گسترده و حتمى است.
12) طه، 14.
13) بقره، 183.
14) حج، 28.
15) بقره، 193.
16) بقره، 179.
17) احزاب، 53.
18) توبه، 103.
19) مائده، 91.
20) ابراهیم، 1.
🔶پیام ها:
- بندگى خالصانه، زمینه ساز نزول الطاف الهى است. «ینزّل على عبده»
- مُبلّغ باید به استدلال روشن مجهز باشد. «و الرسول یدعوكم... آیاتٍ بینات»
- هدف اصلى انبیا، نجات مردم از تاریكى هاى جهل و شرك و تفرقه است. «لیخرجكم من الظّلمات الى النّور»
- راه روشن، تنها راه خداست و غیر آن هر چه باشد، تاریكى است. «الظّلمات... النّور» (كلمه «الظّلمات» به صورت جمع آمده، ولى كلمه «النّور» در سراسر قرآن به صورت مفرد آمده است.)
- نزول وحى براساس قاعده لطف است. «هوالّذى ینزّل... انّ اللّه بكم لرؤف رحیم»
- بهترین نشانه رأفت و رحمت الهى، هدایت بندگان است. «لیخرجكم من الظّلمات الى النّور انّ اللّه بكم لرؤف رحیم»
»»» #آیه ی روز
وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ
آل عمران - ١٣١
و از آتشی بپرهیزید که برای کافران آماده شده است!
******
🔶پیام ها:
- رباخوارى یك نوع كفر است. «لا تأكلوا الربا... اعدّت للكافرین»
- مسلمان رباخوار، همان عذابى را مى بیند كه براى كافر فراهم شده است. «اعدّت للكافرین»
- دوزخ، براى كافران فراهم شده و اگر مسلمانانى گرفتار آن شوند، بخاطر تشابه عملى آنان با كفّار است. «اعدّت للكافرین»
- دوزخ هم اكنون موجود است. «اعدّت للكافرین» همانگونه كه بهشت براى نیكوكاران آماده است. «و أزلفت الجنّة للمتّقین»[147]
147) شعراء، 90.
https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا
احزاب - ٥٦
خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید.
******
نکته ها:
در كتاب هاى ششگانه ى اهل سنّت روایاتى آمده كه از پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله پرسیدند: چگونه صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید: «اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد»
در صحیح بخارى(432) (باب چگونگى صلوات بر پیامبر) وقتى این حدیث را نقل مى كند، در همان نقل حدیث، كلمه ى «آل محمّد» را حذف كرده، چنین مى نویسد: از محمّد «صلّى اللّه علیه و سلّم» پرسیدند: چگونه صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید: «اللّهم صلّ على محمّد و على آل محمّد»!؟
در كنار نام پیامبر، ذكر صلوات مهم است. رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: «هركه دركتاب ونوشته اى بر من صلوات فرستد تا آن صلوات در آن نوشته باقى است، براى او پاداش خواهدبود».(433)
در حدیث مى خوانیم: «هركس بر حضرت محمّدصلى الله علیه وآله یك صلوات فرستد، خداوند ده صلوات بر او مى فرستد و ده لغزش او را مى پوشاند».(434)
صلوات، كلید استجابت دعا و سبب سنگین شدن میزان مؤمن در قیامت مى شود.
خداوند در قرآن به پیامبرش مى فرماید: به زكات دهندگان صلوات فرست، «خذ من اموالهم صدقة... صلّ علیهم»(435)، در این آیه به مردم سفارش مى كند كه بر پیامبر صلوات فرستاده شود. آرى، در اسلام رابطه مردم و رهبر، رابطه صلوات ودرود است همان گونه كه در آیه 54 سوره انعام خدا به پیامبرش دستور مى دهد به كسانى كه به ملاقاتت مى آیند سلام كن. «اذا جاءك الّذین یؤمنون بآیاتنا فقل سلام علیكم»
امام صادق علیه السلام فرمود: «درود خداوند به معناى رحمت، درود ملائكه به معناى به پاكى یاد كردن و درود مردم به معناى دعاست».(436)
432) صحیح بخارى، حدیث 5880.
433) تفسیر روح البیان.
434) تفسیر مجمع البیان.
435) توبه، 103.
436) تفسیر نورالثقلین.
پیام ها:
- هرگاه خواستید دیگران را به كار خیرى دعوت كنید، اوّل خود و دست اندركاران شروع كنید. (خداوند براى فرمان صلوات به مردم، اوّل از صلوات خود و فرشتگان نام مى برد.) «انّ اللّه و ملائكته یصلّون»
- صلوات خدا و فرشتگان دایمى است. «یصلّون»
- صلوات بر پیامبر، لازمه ایمان و از وظائف مؤمنان است. «یا ایّها الّذین آمنوا صلّوا»
- درود لفظى كافى نیست، تسلیم عملى نیز لازم است. «صلّوا علیه و سلّموا»
- رابطه ى مردم و رهبر در حكومت الهى، صلوات و سلام است. (علاقه ى قلبى كافى نیست، اظهار علاقه لازم است.) «صلّوا علیه و سلّموا»
https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
بقره - ١٨٦
و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
نکته ها:
برخى افراد از رسول خدا صلى الله علیه وآله مى پرسیدند: خدا را چگونه بخوانیم؟ آیا خدا به ما نزدیك است كه او را آهسته بخوانیم و یا اینكه دور است كه با فریاد بخوانیم؟! این آیه در پاسخ آنان نازل شد.
دعا كننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد كه در این آیه، هفت مرتبه خداوند تعبیر خودم را براى لطف به او بكار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسیدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزدیك هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مى كنم، پس به خودم ایمان بیاورند ودعوت خودم را اجابت كنند. این ارتباط محبّت آمیز در صورتى است كه انسان بخواهد با خداوند مناجات كند.
دعا كردن، همراه وهمرنگ شدن با كلّ هستى است. طبق آیات قرآن، تمام هستى در تسبیح و قنوت هستند؛ «كلّ له قانتون» [552] و تمام موجودات به درگاه او اظهار نیاز دارند؛ «یَسئله مَن فى السموات والارض» [553] پس ما نیز از او درخواست كنیم تا وصله ى ناهمگون هستى نباشیم.
قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد، از آن جمله:
- دعا و درخواست باید خالصانه باشد. «فادعوا اللّه مخلصین له الدین» [554]
- با ترس و امید همراه باشد. «وادعوه خوفاً وطمعاً» [555]
- با عشق و رغبت و ترس توأم باشد. «یدعوننا رغباً و رهباً» [556]
- با تضرّع و در پنهانى صورت بگیرد. «ادعوا ربكم تضرعاً و خفیة» [557]
- با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد. «اذ نادى ربّه نداء خفیاً» [558]
در اصول كافى، صدها حدیث در اهمیّت، نقش وآداب دعا، توجّه واصرار وذكر حاجت ها هنگام دعا ودعاى دسته جمعى وایمان به استجابت آن آمده است.
سؤال [559] : چرا گاهى دعاى ما مستجاب نمى شود؟
پاسخ: عدم استجابت دعاى ما به خاطر شرك یا جهل ماست. در تفسیر المیزان مى خوانیم كه خداوند در این آیه مى فرماید: «اجیب دعوة الداع اذا دعان» خودم اجابت مى كنم دعا كننده اى را كه فقط مرا بخواند و با اخلاص تمام، از من طلب خیر كند. پس اگر دعا مستجاب نشد، یا به جهت آن است كه ما از خداوند خیر نخواسته ایم، و در واقع براى ما شرّ بوده و یا اگر واقعاً خیر بوده، خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نكرده ایم و همراه با استمداد از غیر بوده است. و یا اینكه استجابت درخواست ما، به مصلحت ما نباشد كه به فرموده روایات، در این صورت به جاى آن بلایى از ما دور مى شود ویا براى آینده ما یا نسل ما ذخیره مى
**
پیام ها:
- دعا در هرجا ودر هر وقت كه باشد، مفید است. چون خداوند مى فرماید: من نزدیك هستم. «فانّى قریب» [560]
- خداوند به ما نزدیك است، ولى ما چطور؟ اگر گاهى قهر او دامن ما رامى گیرد، به خاطر دورى ما از خداوند است كه در اثر گناهان مى باشد. «فانّى قریب»
- استجابت خداوند دائمى است، نه موسمى. «اُجیب» نشانه ى دوام است.
- با آنكه خدا همه چیز را مى داند،امّا دعا كردن وظیفه ى ماست. «فلیستجیبوا لى»
- دعا آنگاه به اجابت مى رسد كه همراه با ایمان باشد. «فلیؤمنوا بى»
- دعا، وسیله ى رشد و هدایت است. «لعلّهم یرشدون»
560) آنچه از اوقات مخصوصه، یا اماكن مقدّسه براى دعا مطرح شده براى فضیلت است، نه انحصار به آن ایام و یا اختصاص به آن امكنه.
»»» #آیه ی روز :
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
توبه - ١١٢
توبهکنندگان، عبادت کاران، سپاسگویان، سیاحت کنندگان، رکوع کنندگان، سجدهآوران، آمران به معروف، نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی، (مؤمنان حقیقیاند)؛ و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان!
**********
نکته ها:
در این آیه، نُه صفت براى مؤمنانِ مجاهد بیان شده است: از گناهان توبه كرده، در مدار عبادت قرار مى گیرند. با زبان، حمد و با پا حركت و با بدن ركوع و سجود دارند، پس از خودسازى، با امر به معروف به اصلاح جامعه مى پردازند و از مرز قوانین الهى خارج نمى شوند.
توبه از گناه، راه عبادت را باز مى كند، زبانِ ستایشگر همراه با پویایى و تحرّك، آمادگى براى ركوع و سجود در پیشگاه خدا مى آورد، و امر به معروف و نهى از منكر، حافظِ حدود الهى در جامعه است.
كلمه ى «التائبون»، نشانه ى آن است كه مؤمنانى كه جان و مال خود را به خدا مى فروشند، مى توانند با یك انقلاب و بازسازى درونى و اعراض از كردارهاى نارواى گذشته، وارد این میدان معامله با خدا شوند. [169]
عُبّاد بصرى در راه مكّه امام سجادعلیه السلام را دید، به حضرت گفت: «تركتَ الجهادَ و صعوبَته واَقبلتَ الى الحجِّ و لِینَه؟» جهاد و سختى آن را رها كرده اى، به حج وآسانى آن روى آورده اى؟ آنگاه آیه ى «ان اللَّه اشترى...» را خواند! حضرت فرمودند: ادامه ى آن را هم بخوان! عبّاد آیه ى «التائبون...» را خواند. حضرت فرمود: اگر یاران ما این صفات و كمالات را دارا مى بودند، بر ما واجب بود، قیام كنیم و در آن صورت، جهاد از حجّ برتر بود. [170]
در روایتى آمده است كه مراد از «السائحون» روزه داران مى باشد. [171]
-----
169) چنانكه در ماجراى كربلا، افرادى مانند زُهیر و حُر، با آنكه سابقه ى درخشانى نداشتند، ولى در یك چرخش و معامله با خدا، جان خود را تسلیم كردند و درخشیدند.
170) وسائل، ج 15، ص 46.
171) تفسیر نورالثقلین.
**********
پیام ها:
- شرط وفادارى خداوند به پیمان خود، پایدارى مؤمنان بر حفظ حدود الهى است. «و من اوفى بعهده... التائبون...»
- جهاد اكبر و خود سازى، لازمه ى جهاد اصغر در جبهه هاست. «یقاتلون... التائبون...»
- اسلام دینى جامع است، اشك را در كنار شمشیر و عبادت را در كنارِ سیاحت قرار داده است.«یقاتلون... التائبون العابدون... السائحون»
- آنچه مطلوب است، ملكه شدن كمالات در انسان است. «التائبون العابدون...» (همه ى صفات به صورتِ اسم فاعل آمده نه فعل، تا دلالت بر استمرار كند)
- تقویت روحیه ى رزمندگان اسلام، با ذكر و یاد خدا و عبادت است، نه شراب و موسیقى و...كه در جبهه ى دشمن است.«یقاتلون، التّائبون العابدون،...»
- شرط قبولى عبادت، توبه از گناه است. «التائبون العابدون»
- تحرّك، تلاش، سیاحت، هجرت و خودسازى، در راه كسب كمال و قرب الهى ارزش است. «السائحون» (مردان خدا، راكد و زمین گیر نیستند)
- سرباز ورزمنده ى اسلام باید اهل نماز و عبادت باشد. «یقاتلون، الراكعون الساجدون»
- در مسیر كمال، اوّل خودسازى است، بعد جامعه سازى.«التائبون العابدون ... الامرون بالمعروف ...»
- درگیرى با دشمن در مرزها، ما را از مفاسد و منكرات داخلى غافل نسازد. «یقاتلون، الآمرون بالمعروف ...»
- براى حفظ حدود الهى، باید هم با دشمن خارجى جنگید، هم با مفاسد داخلى مبارزه كرد. «یقاتلون، الناهون عن المنكر، الحافظون لحدود اللَّه»
- رزمندگان براى جلوگیرى از مفاسد اجتماعى، بیش از دیگران مسئولند. «یقاتلون، الناهون عن المنكر»
https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
******
وَأَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىَ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ الصَّالِحِينَ
منافقون - ١٠
از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!»
https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
»»» #آیه ی روز :
مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ
حدید - ٢٢
هيچ مصيبتي نه در زمين و نه در جانتان روي ندهد مگر پيش از آن که آن را پديد آوريم در كتابي ثبت است. همانا این [كار] بر خدا آسان است.
******
نکته ها:
«نبرأها» از «برء» به معنى پدید آوردن است. خداوندى كه زمین را پدید آورده و انسان را آفریده است، براى آنها مشكلات و مصائبى نیز قرار داده است، همچون زلزله و قحطى و سیل براى زمین و بیمارى و جراحت و مردن براى انسان.
در متون تاریخى آمده است كه یزید به اهل بیت امام حسین علیه السلام كه در دست او اسیر بودند، گفت: مصیبتى كه بر شما وارد شد بخاطر عملكرد خود شما بود و آیه 30 سوره شورى را خواند كه «ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم...». امام سجادعلیه السلام در پاسخ فرمود: این آیه درباره ما نازل نشده و سپس آیه مورد بحث را قرائت فرمود. یعنى خداوند از پیش مقرّر كرده بود كه ما چنین سختى ها و مشكلاتى را براى حفظِ دین او تحمّل كنیم.
در حدیث مى خوانیم: بلاها براى ظالم وسیله ادب و هشدار است، ولى براى مؤمنان وسیله آزمایش و رشد و براى انبیا وسیله دریافت درجات و براى اولیاى خدا وسیله ى دریافت كرامت است. «البلاء للظالم أدب و للمؤمن امتحان و للانبیاء درجة و للاولیاء كرامة»(78)
-----
78) تفسیرنمونه و بحار، ج 64، ص 235.
پیام ها:
- حوادث طبیعى همچون سیل و زلزله كه موجب تخریب منازل و مزارع «مصیبة فى الارض» و یا جراحات و مرگ و میر «فى أنفسكم» مى شود، بر اساس نظام از پیش پایه گذارى شده الهى است، نه امورى تصادفى كه از تحت قدرت خداوند خارج باشد. «الاّ فى كتاب من قبل ان نبرأها»
- هستى، حساب و كتاب دارد و تمام پدیده ها، پیش از وقوع، ثبت است. «ما أصاب... الاّ فى كتاب»
- هیچ حادثه اى براى خداوند تازگى ندارد. «فى كتاب من قبل ان نبرأها»
- از احاطه خداوند بر تمام حوادث طبیعى تعجّب نكنید. «انّ ذلك على اللّه یسیر»
https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
#ایه ی روز
َإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
- سوره ی بقره آیه ی ١٨٦ -
#ایه ی روز
مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ
حدید - ٢٢
هيچ مصيبتي نه در زمين و نه در جانتان روي ندهد مگر پيش از آن که آن را پديد آوريم در كتابي ثبت است. همانا این [كار] بر خدا آسان است.
**********
نکته ها:
«نبرأها» از «برء» به معنى پدید آوردن است. خداوندى كه زمین را پدید آورده و انسان را آفریده است، براى آنها مشكلات و مصائبى نیز قرار داده است، همچون زلزله و قحطى و سیل براى زمین و بیمارى و جراحت و مردن براى انسان.
در متون تاریخى آمده است كه یزید به اهل بیت امام حسین علیه السلام كه در دست او اسیر بودند، گفت: مصیبتى كه بر شما وارد شد بخاطر عملكرد خود شما بود و آیه 30 سوره شورى را خواند كه «ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم...». امام سجادعلیه السلام در پاسخ فرمود: این آیه درباره ما نازل نشده و سپس آیه مورد بحث را قرائت فرمود. یعنى خداوند از پیش مقرّر كرده بود كه ما چنین سختى ها و مشكلاتى را براى حفظِ دین او تحمّل كنیم.
در حدیث مى خوانیم: بلاها براى ظالم وسیله ادب و هشدار است، ولى براى مؤمنان وسیله آزمایش و رشد و براى انبیا وسیله دریافت درجات و براى اولیاى خدا وسیله ى دریافت كرامت است. «البلاء للظالم أدب و للمؤمن امتحان و للانبیاء درجة و للاولیاء كرامة»(78)
78) تفسیرنمونه و بحار، ج 64، ص 235.
**********
پیام ها:
- حوادث طبیعى همچون سیل و زلزله كه موجب تخریب منازل و مزارع «مصیبة فى الارض» و یا جراحات و مرگ و میر «فى أنفسكم» مى شود، بر اساس نظام از پیش پایه گذارى شده الهى است، نه امورى تصادفى كه از تحت قدرت خداوند خارج باشد. «الاّ فى كتاب من قبل ان نبرأها»
- هستى، حساب و كتاب دارد و تمام پدیده ها، پیش از وقوع، ثبت است. «ما أصاب... الاّ فى كتاب»
- هیچ حادثه اى براى خداوند تازگى ندارد. «فى كتاب من قبل ان نبرأها»
- از احاطه خداوند بر تمام حوادث طبیعى تعجّب نكنید. «انّ ذلك على اللّه یسیر»
**********
ارسال شده توسط برنامه ی «قلم قرآنی هُدی»