eitaa logo
💖یاران مهدی عجل الله 💖
249 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
85 فایل
ماییم و سینه اے کہ ماجراے عشق توست😍یامهدے❤ • • 👤|ارتباط با ادمین جهت انتقاد وپیشنهاد در راستای کیفیت و ارتقاء کانال| : 👇👇 @Mehrsa9081
مشاهده در ایتا
دانلود
»»» ی روز : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ منافقون-9 ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند! ****** نکته ها: تا اینجا آیات مربوط به منافقان به پایان رسید، ولى چون یكى از عوامل نفاق، علاقه زیاد به دنیاست، این آیه به مؤمنان هشدار مى دهد كه اموال و اولاد، شما را غافل نكند.(40) غفلت از یاد خدا عوامل بازدارنده از یاد خدا بسیار است، ولى مهم ترین آنها، اموال و اولاد است كه این آیه به آنها اشاره نموده است. «لاتلهكم اموالكم و اولادكم عن ذكر اللّه» شراب و قمار نیز مانع یاد خداست. «یصدّكم عن ذكر اللّه»(41) تجارت و داد و ستد نیز مى تواند از موانع باشد. لذا قرآن از كسانى كه داد و ستد، آنان را از یاد خدا باز نداشته ستایش كرده است. «رجال لاتلهیهم تجارة و لابیع عن ذكر اللّه»(42) تكاثر و فزون طلبى از عوامل بازدارنده است. «الهاكم التكاثر»(43) آرزوهاى طولانى نیز مانع یاد خداست. «یلههم الامل»(44) رفاه زدگى از عوامل دیگر غفلت است. «متّعتهم و آبائهم حتى نسوا الذّكر»(45) البتّه علاقه به دنیا آنگاه خطرناك است كه انسان، دنیا را مقدمه آخرت نبینید و هدفش در تمام كارها، دنیا باشد. «فاعرض عن من تولّى عن ذكرنا و لم یرد الاّ الحیاة الدنیا»(46) از كسى كه از یاد ما اعراض كرده و جز زندگى دنیا اراده اى ندارد، دورى كن. روشن است كه غفلت از یاد خدا، سبب هم نشینى با شیطان شده: «و من یعشُ عن ذكر الرّحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین»(47) و انسان را به عذاب شدید و فزاینده اى گرفتار مى سازد. «و من یُعرض عن ذكر ربّه یسلكه عذاباً صَعَداً»(48) آنچه خطرناك است غفلت از یاد خداست، نام بردن از اموال و اولاد، به خاطر آن است كه این دو قوى ترین عامل غفلت هستند. «ذكر اللّه» شامل همه گونه ذكر و یاد خدا مى شود، امّا بارزترین ذكر خدا، نماز است كه باید مراقب بود رسیدگى به اموال و اولاد انسان را از نماز بازندارد. شاید دلیل مانع بودن مال و فرزند، جلوه هاى ظاهرى آنهاست كه انسان را از خدا غافل مى سازد. «المال و البنون زینة الحیاة الدنیا»(49) قرآن، مال و فرزند را مایه فتنه و آزمایش دانسته: «واعلموا انّما اموالكم و اولادكم فتنة»(50) و مى فرماید: «و ما اموالكم و لا اولادكم بالّتى تقرّبكم عندنا زلفى»(51) مال و فرزند، عامل قرب شما به خداوند نیستند. 40) تفسیر نمونه. 41) مائده، 91. 42) نور، 37. 43) تكاثر، 1. 44) حجر، 3. 45) فرقان، 18. 46) نجم، 29. 47) زخرف، 36. 48) جنّ ****** پیام ها: - براى آن كه مؤمنان را موعظه كنید و آنان بپذیرند، به آنان شخصیت دهید. «یا ایّها الّذین آمنوا...» - لازمه ایمان، برترى دادن یاد خدا بر مال و فرزند است. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتلهكم اموالكم...» - مال و فرزند، كم یا زیادش، مى تواند مانع یاد خدا باشد. «اموالكم... اولادكم» - خسارت واقعى، غفلت از یاد خدا است. «فاولئك هم الخاسرون» (از دست دادن مال و فرزند، خسارت جزئى است، ولى غفلت از خالق خسارت كلى است.) @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ زمر-55 و از بهترین دستورهائی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید پیش از آنکه عذاب (الهی) ناگهان به سراغ شما آید در حالی که از آن خبر ندارید!» ****** نکته ها: خداوند تمام كارهاى خود را به احسن وجه انجام داده است: هر چه را آفریده به بهترین وجه آفریده است. «احسن كلّ شى ء خلقه»(54)، «احسن الخالقین»(55)، «فى احسن تقویم»(56) داستان هاى او بهترین است. «احسن القصص»(57) حكم او بهترین است. «و من احسن من اللّه حكما»(58) از ما نیز خواسته است؛ كارمان به نحو احسن باشد. از بهترین سخن پیروى كنیم. «فیتبعون احسنه»(59) بهترین سخن را بگوییم. «یقولوا التى هى احسن»(60) بدى را با بهترین شیوه پاسخ دهیم. «ادفع بالتى هى احسن»(61) پاسخ احترام مردم را بهتر بدهیم. «فحیّوا باحسن منها»(62) با مال یتیم به بهترین وجه برخورد كنیم. «لا تقربوا مال الیتیم الاّ بالتى هى احسن»(63) با مردم با بهترین شیوه جدال و گفتگو كنیم. «جادلهم بالتى هى احسن»(64) 54) سجده، 7. 55) مؤمنون، 14. 56) تین، 4. 57) یوسف، 3. 58) مائده، 50. 59) زمر، 18. 60) اسراء، 53 . 61) فصّلت، 34. 62) نساء، 84 . 63) اسراء، 34. 64) نحل، 125. پیام ها: - در شیوه ى تبلیغ، فلسفه ى دعوت نیز گفته شود. (از قرآن پیروى كنید، براى آن كه بهترین راه و از طرف پروردگار است). «اتبعوا احسن... ربّكم» - انابه و تسلیم به تنهایى كافى نیست، عمل لازم است. «انیبوا - اسلموا - اتبعوا» - چون عمر و ظرفیّت انسان محدود و دستورات كمال بخش بسیار است، قهراً باید انتخاب احسن در كار باشد. «احسن ما انزل الیكم» - قرآن جامع ترین و كامل ترین نازله هاى خداوند براى انسان است. «احسن ما انزل...» - دستورات الهى وسیله ى رشد و تربیت انسان است. «انزل الیكم من ربّكم» - علاج واقعه پیش از وقوع باید كرد. (توبه، پیش از آمدن عذاب) «قبل ان یأتیكم العذاب» - قهر الهى خبر نمى كند. «بغتةً» - قهر الهى فوق محاسبات بشرى است. «و انتم لا تشعرون. @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّىَ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ بقره-281 و از روزی بپرهیزید (و بترسید) که در آن روز، شما را به سوی خدا بازمی‌گردانند؛ سپس به هر کس، آنچه انجام داده، به طور کامل باز پس داده می‌شود، و به آنها ستم نخواهد شد. (چون هر چه می‌بینند، نتایج اعمال خودشان است.) ****** نکته ها: این آیه به منزله ى جمع بندى و هشدار عمومى در پایان آیات ربا است. در تفاسیرى همچون كشّاف، المیزان، مجمع البیان، كبیر فخر رازى و برهان آمده است كه این آیه، آخرین آیه اى بوده كه بر رسول خدا صلى الله علیه وآله نازل شده، ولى به دستور پیامبر صلى الله علیه وآله در اینجا قرار گرفته است. پیام ها: - قیامت، روز مهمى است. تنوین كلمه «یوماً» اشاره به عظمت آن روز دارد. - ربا گرفتن و رسیدن به دنیا، ساده و زودگذر است، آنچه ابدى وباقى است، قیامت است. «واتقوا یوماً» - تقوى و یاد قیامت، قوى ترین عامل براى دور شدن از ربا وسایر محرّمات است. «و اتقوا یوماً ترجعون فیه» - ضامن اجراى نظام اقتصادى اسلام، ایمان و تقواى مردم است. «واتقوا یوماً» - در معاملات این جهان، امكان كم و كاست هست، ولى در معامله با خداوند هیچگونه كم و كاستى نیست. «توفّى كلّ نفس ما كسبت» - ملاك جزا و پاداش، عمل است، نه آرزو. «ماكسبت» - نگران انفاق و ترك سود رباهایتان نباشید، از اعمال نیك شما اندكى كاسته نمى شود. «توفّى كلّ نفس... لا یظلمون» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىَ يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ حشر-24 او خداوندی است خالق، آفریننده‌ای بی‌سابقه، و صورتگری (بی‌نظیر)؛ برای او نامهای نیک است؛ آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او می‌گویند؛ و او عزیز و حکیم است! ****** نکته ها: «بارئ» به معناى پدید آورنده اى است كه پدیده هایش از یكدیگر متمایز و متفاوت باشند. این تنها سوره اى است كه آغاز و پایانش با تسبیح الهى است. «سبّح للّه... یسبّح له...» آیه اول آن سخن از عزّت و حكمت است و آیه آخر آن با عزیز حكیم پایان یافت. ****** پیام ها: - خداوند، آفریننده اى است كه در آفرینش مخلوقاتش، از كسى یا جایى الگوبردارى نكرده است، بلكه خود، صورت بخش پدیده هاست. «الخالق البارى ء المصوّر» - كسى كه تمام كمالات را داراست، سزاوار تسبیح همه هستى است. «له الاسماء الحسنى یسبّح له...» - تسبیح موجودات، نشانه نوعى علم و شعور در هستى است. «یسبّح له ما فى السّموات و الارض» - تسبیح موجودات، تذكّرى به انسان هایى است كه اهل تسبیح نیستند. «یسبّح له ما فى السّموات و الارض» - قدرت خداوند همراه با حكمت است نه ستم و تجاوز. «هو العزیز الحكیم» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا فرقان-71 و کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، بسوی خدا بازگشت می‌کند (و پاداش خود را از او می‌گیرد.) ****** پیام ها: - توبه ى واقعى آن است كه با عمل صالح همراه باشد. «تاب و عمل صالحا» - توبه كننده، مهمان خداست. «یتوب الى اللّه @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَىَ نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ حدید-12 (این پاداش بزرگ) در روزی است که مردان و زنان باایمان را می‌نگری که نورشان پیش‌رو و در سمت راستشان بسرعت حرکت می‌کند (و به آنها می‌گویند:) بشارت باد بر شما امروز به باغهایی از بهشت که نهرها زیر (درختان) آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهید ماند! و این همان رستگاری بزرگ است! ****** نکته ها: در آیه نهم خواندیم كه انبیا مردم را از ظلمات به نور دعوت مى كنند. این آیه مى فرماید: كسانى كه در دنیا از ظلمات جهل به نور علم، از شرك به توحید و از تفرقه به وحدت راه یافتند، در آخرت آن نور پیشاپیش آنان در حركت و راهنماى آنهاست، در آیه 157 سوره اعراف نیز مى خوانیم: «و اتبعوا النّور الّذى أنزل معه» از دستورات نورانى قرآن كه همراه پیامبر است پیروى نمایید. در قیامت، مؤمنان داراى نورى هستند كه در این آیه، آیه بعد و آیه هشتم سوره تحریم به آن اشاره شده است. «... النبىّ و الّذین آمنوا معه نورهم یسعى بین أیدیهم و بایمانهم یقولون ربّنا أتمم لنا نورنا...» نور پیامبر و مؤمنان، پیشاپیش آنان در حركت است و از خداوند مى خواهند كه نورشان كامل شود. ****** پیام ها: - در قیامت، مردم یكدیگر را مى بینند و از وضعیّت دیگران آگاه مى شوند. «یوم ترى...» - زن ومرد در دریافت پاداش الهى وتكامل معنوى یكسانند. «المؤمنین والمؤمنات» - نور ایمان، در قیامت مجسّم گشته و راهنماى مؤمنان به سوى بهشت مى شود. «یسعى نورهم بین أیدیهم و بایمانهم» - بشارت به نعمت، خود نعمتى معنوى و روانى است. «بشراكم الیوم» - رستگارى واقعى در قیامت جلوه مى كند. «خالدین فیها ذلك هو الفوز العظیم» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا نساء-146 مگر آنها که توبه کنند، و جبران و اصلاح نمایند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دین خود را برای خدا خالص کنند؛ آنها با مؤمنان خواهند بود؛ و خداوند به افراد باایمان، پاداش عظیمی خواهد داد. ****** پیام ها: - راه توبه، براى همه حتّى منافقان باز است و آنان را از «درك اسفل» به بهشت اعلا مى رساند. «الاّ الّذین تابوا» - انسان آزاد است و مى تواند آگاهانه تغییر جهت دهد. «تابوا» - همراه با شدیدترین تهدیدها، به مردم امید هم بدهید. «فى الدرك الاسفل... الا الذین تابوا» - توبه تنها یك اظهار پشیمانى نیست، بلكه بازسازى همه جانبه است. «اصلحوا، اعتصموا، اخلصوا» - توبه ى هر گناهى، به شكلى است. توبه ى نفاق، اصلاح به جاى تخریب، اعتصام به خداوند به جاى وابستگى به این و آن، و اخلاص به جاى ناخالصى است. «اصلحوا و اعتصموا و اخلصوا» - التقاط در عقاید و اندیشه، ممنوع است. «اخلصوا دینهم لله» - منافقانِ توّاب، در جدا شدن از هم فكرانشان احساس غربت نكنند. چون دوستان بهترى مى یابند. «فاولئك مع المؤمنین» - مؤمنان، از توبه كنندگان واقعى استقبال كنند و آنان را از خود بدانند. «فاولئك مع المؤمنین» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَىَ نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ حدید-12 (این پاداش بزرگ) در روزی است که مردان و زنان باایمان را می‌نگری که نورشان پیش‌رو و در سمت راستشان بسرعت حرکت می‌کند (و به آنها می‌گویند:) بشارت باد بر شما امروز به باغهایی از بهشت که نهرها زیر (درختان) آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهید ماند! و این همان رستگاری بزرگ است! ****** نکته ها: در آیه نهم خواندیم كه انبیا مردم را از ظلمات به نور دعوت مى كنند. این آیه مى فرماید: كسانى كه در دنیا از ظلمات جهل به نور علم، از شرك به توحید و از تفرقه به وحدت راه یافتند، در آخرت آن نور پیشاپیش آنان در حركت و راهنماى آنهاست، در آیه 157 سوره اعراف نیز مى خوانیم: «و اتبعوا النّور الّذى أنزل معه» از دستورات نورانى قرآن كه همراه پیامبر است پیروى نمایید. در قیامت، مؤمنان داراى نورى هستند كه در این آیه، آیه بعد و آیه هشتم سوره تحریم به آن اشاره شده است. «... النبىّ و الّذین آمنوا معه نورهم یسعى بین أیدیهم و بایمانهم یقولون ربّنا أتمم لنا نورنا...» نور پیامبر و مؤمنان، پیشاپیش آنان در حركت است و از خداوند مى خواهند كه نورشان كامل شود. ****** پیام ها: - در قیامت، مردم یكدیگر را مى بینند و از وضعیّت دیگران آگاه مى شوند. «یوم ترى...» - زن ومرد در دریافت پاداش الهى وتكامل معنوى یكسانند. «المؤمنین والمؤمنات» - نور ایمان، در قیامت مجسّم گشته و راهنماى مؤمنان به سوى بهشت مى شود. «یسعى نورهم بین أیدیهم و بایمانهم» - بشارت به نعمت، خود نعمتى معنوى و روانى است. «بشراكم الیوم» - رستگارى واقعى در قیامت جلوه مى كند. «خالدین فیها ذلك هو الفوز العظیم» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ مائده-109 (از) روزی (بترسید) که خداوند، پیامبران را جمع می‌کند، و به آنها می‌گوید: «(در برابر دعوت شما،) چه پاسخی به شما داده شد؟»، می‌گویند: «ما چیزی نمی‌دانیم؛ تو خود، از همه اسرار نهان آگاهی.» ****** نکته ها: امام باقرعلیه السلام در باره ى تأویل این آیه فرمود: پرسش خداوند از پیامبران، پرسش درباره ى اوصیاى آنهاست كه جانشین انبیا بودند، رسولان الهى نیز پاسخ مى دهند: ما درباره آنچه پس از ما درباره ى اوصیاى ما كردند، خبر نداریم. (211) علم حقیقى از آنِ خداست و هر كه علمى دارد از او دارد، همان گونه كه غیب را تنها او مى داند و علم آن را به هر كس بخواهد مى دهد. 211) كافى، ج 8، 338. ****** پیام ها: - در قیامت از انبیا سؤال مى شود كه رفتار مردم نسبت به آنان چگونه بوده است. «ماذا اجبتم» - علم انبیا نسبت به علم الهى هیچ است. «لا علم لنا» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىَ تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ آل عمران-92 هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست می‌دارید، (در راه خدا) انفاق کنید؛ و آنچه انفاق می‌کنید، خداوند از آن آگاه است. ********** نکته ها: كلمه ى «بِرّ» به خیر وبركت گسترده، وزمینى كه براى كشت و زراعت ویا سكونت مهیّاست، گفته مى شود. همچنین به گندم كه غذاى عموم انسان ها وانواع حیوانات است، «بُرّ» گفته مى شود. با توجّه به اشتقاق لغوى «برّ» كه به معناى توسعه در خیر است؛ در قرآن، ایمان و عمل صالح و جهاد و نماز و وفاى به عهد، از نمونه هاى بِرّ معرفى شده اند.[101] همگان توصیه شده اند كه در انجام «برّ» همدیگر را یارى كنند. «تعاونوا على البرّ» و در این[102] آیه نیز مى فرماید كه شما هرگز به این گوهر گرانبها نمى رسید، مگر آنكه از آنچه دلپسند شماست وآن را دوست مى دارید، انفاق كنید. نمونه هایى از انفاق مؤمنان - ابوطلحه انصارى، بیشترین درختان خرما را در مدینه داشت وباغ او محبوب ترین اموالش بود. این باغ كه روبروى مسجد پیامبر صلى الله علیه وآله واقع شده بود، آب زلالى داشت. رسول خداصلى الله علیه وآله گاه وبى گاه وارد آن باغ مى شد واز چشمه ى آن مى نوشید. این باغِ زیبا و عالى، درآمد كلانى داشت كه مردم از آن سخن مى گفتند. وقتى آیه نازل شد كه «لن تنالوا البرّ حتى...» او خدمت پیامبر رسید وعرض كرد: محبوب ترین چیزها نزد من این باغ است، مى خواهم آن را در راه خدا انفاق كنم. پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: تجارت خوبى است، آفرین بر تو، ولى پیشنهاد من آن است كه این باغ را به فقراى فامیل و بستگان خویش دهى. او قبول كرد وباغ را بین آنان تقسیم نمود. - مه[103]مانى بر ابوذر وارد شد، ابوذر گفت: چون من گرفتارى دارم، شما خودتان یكى از شتران مرا نحر و غذا تهیه كنید. آنها شتر لاغرى را انتخاب كردند. ابوذر ناراحت شد و پرسید: چرا شتر فربه و چاق را نیاوردید؟ گفتند: آن را براى نیاز آینده تو گذاشتیم. ابوذر فرمود: روز نیاز من روز قبر من است.[104] - وقتى فاطمه زهراعلیها السلام را در شب عروسى به خانه شوهر مى بردند، فقیرى از حضرت پیراهن كهنه اى خواست. فاطمه زهرا علیها السلام به یاد این آیه «لن تنالوا البر...» همان پیراهن نوى عروسیش را انفاق كرد. - عبداللّه بن جعفر، غلام سیاهى را دید كه در باغى كارگرى مى كند، به وقت غذا سگى وارد باغ شد و در برابر غلام نشست. غلام لقمه اى به او داد، باز سگ با نگاه خود تقاضاى غذا كرد، غلام غذاى خود را لقمه لقمه به او داد تا تمام شد. از او پرسید: خودت چه مى خورى؟ گفت: من امروز سهمى ندارم. پرسید: چرا این
»»» ی روز : قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ ابراهیم-31 به بندگان من که ایمان آورده‌اند بگو نماز را برپا دارند؛ و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم، پنهان و آشکار، انفاق کنند؛ پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه در آن خرید و فروش است، و نه دوستی! (نه با مال می‌توانند از کیفر خدا رهایی یابند، و نه با پیوندهای مادی!) ****** نکته ها: انفاق آشكار، سبب تربیت نسل و تشویق دیگران و رفع تهمت از خود است و انفاق پنهانى عامل رشد و اخلاص است. البته بعضى مفسّران گفته اند: انفاق علنى مربوط به انفاق هاى واجب است، مثل خمس و زكات و انفاق مخفى، مربوط به موارد مستحب است، مثل صدقه. با این كه هر یك از انفاق آشكار و پنهان آثارى دارند، ولى شاید بتوان گفت، انفاق پنهان بهتر است، چون در این آیه كلمه ى «سرّاً» بر «علانیةً» مقدّم شده است. ****** پیام ها: - براى فرمان دادن، به طرف خود شخصیت دهید. «لعبادى» بندگى خدا مدال افتخار مومنان است. - ایمان قلبى كافى نیست، نماز، انفاق و عمل صالح لازم است. «آمنوا یقیموا الصلوة وینفقوا» - اسلام دین جامع است. رابطه با خدا و كمك به محرومین، در كنار هم و شرط قبولى یكدیگرند. «یقیمواالصلوة و ینفقوا» - مورد انفاق، تنها مال نیست، از هر چه داریم باید انفاق كنیم. (چه علم و ثروت، چه آبرو و قدرت) « ممّا رزقناهم» - انفاق باید از رزق خدا یعنى مال حلال باشد، نه از هر مالى كه داشتیم. فرمود: «رزقناهم » و نفرمود «عندكم» - انفاق باید گاهى پنهان و گاهى آشكارا باشد. «سرّاً و علانیة» - از فرصت ها استفاده كنید. «من قبل ان یأتى یوم ...» - اگر دنبال تجارت هستید در دنیا با خدا معامله كنید، زیرا كه در قیامت هیچ دادوستدى نیست. «یومٌ لا بیعٌ فیه» - با پول و پارتى نمى توان از عذاب قیامت فرار كرد. «لابیع فیه و لا خلال» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىَ طه-132 خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش! از تو روزی نمی‌خواهیم؛ (بلکه) ما به تو روزی می‌دهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست! ****** نکته ها: در روایات متعدّدى آمده است كه پس از نزول این آیه، پیامبرصلى الله علیه وآله تا چندین ماه دَرب خانه ى حضرت على و فاطمه علیهما السلام را مى زدند و در آستانه در مى فرمودند: «الصلوة» آنگاه به قرائت آیه تطهیر مى پرداختند.(162) هرگاه وضع زندگى رسول خدا صلى الله علیه وآله تنگ مى شد، این آیه را تلاوت مى فرمود، آنگاه به افراد خانه دستور مى دادند تا نماز بخوانند.(163) «اِصطَبر علیها» یعنى هم در انجام نماز وهم در امر به آن تأكید وپایدارى كن. 162) تفاسیر كبیر فخررازى و درّالمنثور و مجمع البیان. 163) تفسیر المیزان. ****** پیام ها: - امر به معروف از كسانى اثر بیشترى دارد كه خود جذب مادّیات نشده باشند. «لا تمدّن... وامر اهلك» - رهبر جامعه ى اسلامى نباید از خانواده خود غافل باشد. «وامر اهلك بالصلوة» - مرد نسبت به سرنوشت فكرى و دینى خانواده خود مسئول است و تنها رعایت امور مادّى آنان كافى نیست. «وأمر اهلك» - یكى از مهم ترین زمینه هاى امر به معروف، خانواده ونزدیكان انسان است. «وأمر اهلك...» (دایره ى اهل، به زن و فرزند منحصر نیست، بلكه همه ى افراد خاندان را شامل مى شود.) - مبلّغ باید در مرحله ى اوّل به تبلیغ خانواده خود بپردازد. «وأمر اهلك» - اوّلین مرحله ى تربیت، كانون خانواده است. «وأمر اهلك» - فرمان به نماز از میان سایر واجبات، رمز بیمه شدن اعضاى خانواده است. «وأمر اهلك بالصلوة» - براى عدم وابستگى به زرق و برق دنیا، به نماز پناهنده شویم. «لا تمدّن... وامر اهلك بالصلوة» - یكى از مصادیق روشن و بلند معروف، نماز است. «وأمر اهلك بالصلوة» - موضوع نماز در خانواده داراى اهمیت خاصى است، باید والدین بر آن اصرار كنند.(164) «وأمر اهلك بالصلوة واصطبر علیها» - امر به معروف، مداومت و پایدارى لازم دارد. «اصطبر علیها» - خداوند از عبادت ما سودى نمى برد، ثمره ى آن به خود ما باز مى گردد. «لانسئلك رزقا» - سفارش به نیكى ها باید جدّى وهمراه بیان آثار باشد. «وامر اهلك... والعاقبة للتّقوى» - نماز، زمینه ساز پاكدامنى و تقواست. «وأمر اهلك بالصلوة... والعاقبة للتقوى» - حسن عاقبت در سایه ى تقواى الهى است، نه مادّیات. «والعاقبة للتقوى» ----- 164) در تحقیقاتى كه از جامعه ى دانش آموزى و نوجوان و جوان شده است، درصد بالایى از آنان علّت توجّه به نماز خود را توجّه خانواده هاى خویش به آن دانسته اند. @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : رَّبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا نوح-28 پروردگارا! مرا، و پدر و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانه من شدند، و جمیع مردان و زنان باایمان را بیامرز؛ و ظالمان را جز هلاکت میفزا!» ****** نکته ها: چشم انداز دعا باید گسترده باشد. هم گذشته و حال را شامل شود، هم خود و بستگان و هم تمام مؤمنان تاریخ را. امام رضاعلیه السلام فرمودند: مسجد كوفه، خانه نوح بوده است و مراد از «دخل بیتى مؤمنا» كسانى هستند كه وارد مسجد كوفه شوند. در كربلا، امام حسین علیه السلام، برخى از مخالفان را نمى كشت و مى فرمود: «انّ الذى لا اقتله ارى فى صلبه من اهل الایمان»(18) من هر مخالفى را كه در نسل او مؤمنى ببینم نمى كشم. ----- 18) موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 505. ****** پیام ها: - در دعا و نفرین، از كلمه مباركه «ربّ» كمك بگیریم. «ربّ لا تذر... ربّ اغفرلى» - انبیا با آن همه تلاش مغرور نمى شدند. پیامبرى كه مى گفت: «انّى دعوت قومى لیلاً و نهارا» مى گوید:«ربّ اغفرلى...» - در آمرزش خواهى از خداوند، مقدم داشتن خود بر دیگران كارى پسندیده است. «اغفرلى و لوالدىّ...» - بستگان سببى و نسبى، زمانى مشمول عنایت هستند كه وابسته فكرى نیز باشند. «و لمن دخل بیتى مؤمنا» - در دعا، براى مؤمنان رحمت و مغفرت و براى ظالمان، نابودى و هلاكت، طلب كنید. «ربّ اغفر... للمؤمنین... و لا تزد الظالمین الاّ تباراً» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىَ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ حجرات-6 ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید! ********** نکته ها: بر اساس روایات متعدّد از طرق شیعه و سنّى، این آیه درباره ولیدبن عقبه نازل شده است. زیرا پیامبر او را براى جمع آورى زكات از قبیله بنى مصطلق اعزام داشت، امّا از آنجا كه میان او و این قبیله در دوران جاهلیّت، خصومتى شدید بود، هنگامى كه اهل قبیله به استقبال او مى آمدند، گمان كرد كه به قصد كشتن او آمده اند. لذا جلوتر نرفت و نزد پیامبر بازگشت و خبر داد كه مردم از پرداخت زكات خوددارى كرده اند. پیامبر از این خبر ناراحت شد و تصمیم گرفت آنان را گوشمالى دهد. آیه فوق نازل شد و در مورد خبر فاسق دستور تحقیق داد. روشن است كه فسقِ ولیدبن عقبه، از ابتدا روشن نبود و گرنه پیامبر شخص فاسق را به عنوان نماینده خود جهت دریافت زكات اعزام نمى كرد، بلكه پس از دروغى كه ولید در مورد سرباز زدن قبیله بنى المصطق از پرداخت زكات گفت، این آیه فسق او را آشكار ساخت تا پیامبر و مؤمنان بر اساس خبر او عمل نكنند. امام حسین علیه السلام در احتجاجى كه با ولید بن عقبه داشت فرمود: به خدا سوگند من تو را در دشمنى ات با علىّ بن ابى طالب علیهما السلام ملامت نمى كنم، زیرا خداوند، على را مؤمن و تو را فاسق خوانده است. سپس آیه فوق را تلاوت كردند.(43) سؤال: در این آیه دستور تحقیق و بررسى آمده، ولى درآیه ى 12 همین سوره، تجسّس، حرام شمرده شده است، آیا مى شود تحقیق و تفحّص، هم حرام باشد و هم واجب؟ پاسخ: آنجا كه تجسّس حرام است، درباره ى رفتار شخصىِ مردم است كه ربطى به زندگى اجتماعى ندارد، ولى آنجا كه واجب است، موردى است كه به جامعه مربوط است و مى خواهیم بر اساس آن، اقدام و عملى انجام دهیم كه اگر به خاطر احترام فرد، تحقیق و بررسى نكنیم ممكن است جامعه در معرض فتنه و آشوب قرار گیرد. فسق چیست و فاسق كیست؟ «فِسق» در لغت به معناى خارج شدن است و در اصطلاح قرآنى، به خارج شدن از راه مستقیم گفته مى شود. این كلمه در برابر عدالت به كار مى رود و فاسق به كسى گویند كه مرتكب گناه كبیره اى شود و توبه نكند. واژه «فِسق»، در قالب هاى گوناگون، پنجاه و چهار بار در قرآن آمده و در موضوعات و مصادیق مختلفى به كار رفته است از جمله: 1. در مورد انحراف هاى فرعون و قوم او: «انّهم كانوا قَوماً فاسقین»(44) 2. در مورد افراد چند چهره و منافق: «انّ المنافقین همُ الفاسقون»(45) 3. در مورد آزار دهندگان به انبیا و سركشان از دستورات آ
»»» ی روز :) وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِن جَاءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ عنکبوت-10 و از مردم کسانی هستند که می‌گویند: «به خدا ایمان آورده‌ایم!» اما هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار می‌بینند، آزار مردم را همچون عذاب الهی می‌شمارند (و از آن سخت وحشت می‌کنند)؛ ولی هنگامی که پیروزی از سوی پروردگارت (برای شما) بیاید، می‌گویند: «ما هم با شما بودیم (و در این پیروزی شریکیم)»!! آیا خداوند به آنچه در سینه‌های جهانیان است آگاه‌تر نیست؟! ****** نکته ها: ظاهراً مراد از «العالمین» هر موجود باشعور از جنّ، ملك و انسان است.(112) در اوّلین آیه ى این سوره خواندیم كه گمان نكنید بدون آزمایش، اظهار ایمان شما را مى پذیریم. «أحسب النّاس أن یتركوا ...» این آیه یكى از نمونه هاى آزمایش را بیان مى كند. 112) تفسیر المیزان. ****** پیام ها: - اظهار ایمان برخى از مردم، زبانى است، نه قلبى. «و مِن الناس مَن یقول آمنّا» - گاهى ایمان، اذیّت و آزار مردم را بدنبال دارد كه باید تحمّل كرد. «آمنّا - اوذى فى اللَّه» - مؤمن، مقاوم است. «ولنصبرنّ على ما اذیتمونا»(113) ولى منافق، ناپایدار است. «فاذا اوذى ... جعل...» - ایمان واقعى در هنگام سختى ها روشن مى شود. «فاذا اوذى فى اللَّه» حضرت على علیه السلام مى فرماید: «فى تقلّب الاحوال علم جواهر الرّجال»(114) در فراز و نشیب ها و حالات گوناگون، جوهره ى انسان آشكار مى شود. - منافق، فرصت طلب است و به هنگام پیروزى خود را مؤمن مى داند، و در گرفتن مزایا، اصرار مى ورزد. «لیقولنّ انّا كنّا معكم» - تظاهر و نهان كارى سودى ندارد، خداوند از درون همه آگاه است. «أولیس اللَّه باعلم بما فى صدور العالمین. 113) ابراهیم، 12 . 114) نهج البلاغه، حكمت 217. @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : ****** فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ محمد-19 پس بدان که معبودی جز «اللّه» نیست؛ و برای گناه خود و مردان و زنان باایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را می‌داند! ****** نکته ها: «متقلَّب»، مصدر میمى به معناى انقلاب و انتقال و جابجایى و «مثوى » نیز مصدر میمى به معناى محل استقرار و آرامش است. در آیه 55 سوره غافر نیز همین جمله «واستغفر لذنبك» آمده است كه با توجّه به اینكه همه انبیا معصوم و به دور از گناه مى باشند، این استغفار و طلب بخشش، براى یكى از این چند امر است: الف) استغفار یك عبادت است، گرچه گناهى در كار نباشد. ب) استغفار از ترك اولى، یعنى كارهایى كه گناه نبوده، ولى بهتر بود كه شخصى همچون پیامبر انجام نمى داد. ج) براى آنكه استغفار از گناه، براى مردم یك سنّت و روش شود. د) استغفار، سبب علوّ درجات پیامبر مى شود. ه) مراد، استغفار براى گناهانى است كه مردم نسبت به پیامبر مرتكب شده اند. و) استغفار همیشه از تقصیر نیست، بلكه گاهى از قصور است. بنده وقتى عزّت و عظمت خداوند و حقارت و ذلّت خود را مى بیند، استغفار و طلب بخشش مى كند.(48) بعضى از مفسّران گفته اند كه «ذَنب» همیشه به معناى عصیان و گناه نیست، بلكه به معناى «ذَنَب فعل» و تبعات افعال و رفتار نیز مى باشد. بنا بر این معنا، «ذنبِ» پیامبر، همان تبعات دعوت پیامبر به سوى خداوند است كه رسیدن بدى و شر از جانب مخالفان است، مانند هتك حرمت، قتل و آزار و اذیّت. هرچه دعوت الهى سنگین تر باشد، ذنب و تبعات آن نیز مشكل تر خواهد بود و استغفار بیشترى را مى طلبد و استغفار از آن به این معنا است كه از خداى متعال بخواهیم ما را از شرّ مخالفان حفظ كند.(49) در قرآن، از پیامبران دیگر همچون حضرت داود، موسى و ابراهیم علیهم السلام نیز استغفار نقل شده است. استغفار بزرگان براى عموم مردم نیز بارها در قرآن مطرح شده است، نظیر استغفار حضرت ابراهیم براى پدر و مادر و مؤمنان(50) و حتّى عمویش(51) و استغفار حضرت یعقوب براى فرزندانش،(52) استغفار حضرت موسى براى برادرش(53) و استغفار فرشتگان براى مردم(54) و در این آیه استغفار پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله براى مؤمنان و مؤمنات كه این خود نوعى شفاعت است. 48) تفاسیر مجمع البیان، كبیر فخررازى و المیزان. 49) تفسیر فرقان. 50) ابراهیم، 41. 51) شعراء، 86. 52) یوسف، 98. 53) اعراف، 151. 54) شورى، 5 و غافر، 7. ****** پیام ها: - اكنون كه دیدى مؤمنان را پاداش و كافران را كیفر مى دهیم، پس بدان كه همه كاره خداست. «فاعلم» - ایمان و توحید باید آگاهانه باشد. «فاعلم انه لا اله الا اللّه» (تقلید در اصول عقائد جایز نیست.) - در نظام الهى، اولیاى خداوند واسطه هاى دریافت لطف و مغفرت الهى براى مردم هستند. با اینكه خداوند قادر است بدون دعاى پیامبر مردم را ببخشد، امّا به آن حضرت فرمان دعا و استغفار مى دهد. «استغفر... للمؤمنین» - رهبر باید نسبت به مردم دلسوز باشد. «استغفر... للمؤمنین و المؤمنات» - زنان و مردان، هر دو مشمول دعاى پیامبرند و ملاك دعاى پیامبر، مؤمن بودن است نه جنسیّت. «للمؤمنین والمؤمنات» - تنها به استغفار پیامبر تكیه نكنید، بلكه خودتان نیز خدا را حاضر و از گناه در محضر او حیا كنید. «واللّه یعلم متقلّبكم و مثواكم» - اصلاح خود باید قبل از اصلاح دیگران باشد. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...» - همه ى مردم حتّى رسولان الهى نیازمند لطف خداوند هستند. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...» (عظمت ویژگى خالق، ضعف و كوچكى مخلوق و درخواست چشم پوشى از كوتاهى ها) - خداوند، خواهان عفو و بخشش مردم است و لذا به پیامبرش فرمان مى دهد تا براى مردم استغفار كند و واسطه شود. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین...» - احاطه علمى خداوند بر تمام حالات انسان، سبب نگرانى از عقوبت لغزشها و موجب روى آوردن به استغفار مى شود. «استغفر... اللّه یعلم متقلّبكم و مثواكم» - علم خداوند محدودیّت ندارد و هیچ چیز از دید او دور نمى ماند. (حركت یا سكون ما براى خدا فرقى ندارد.) «یعلم متقلّبكم و مثواكم.
»»» ی روز وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ انعام-22 و روزي‌ ‌که‌ همه ‌آنها‌ ‌را‌ گرد آوريم‌، آن‌گاه‌ ‌به‌ مشركان‌ گوييم‌: كجايند شريكان‌ ‌شما‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ [شريك‌ ‌خدا‌] مي‌پنداشتيد! ****** نکته ها: بازخواست ذلّت بار مشركین در قیامت، نشانه ى محرومیّت آنان از رستگارى است، همان محرومیّتى كه در آیه ى قبل به آن اشاره شده است. گرچه آیه، به شرك نظر دارد، ولى آنان هم كه رهبرى غیر اولیاى خدا را بپذیرند و با اولیاى معصوم الهى به مخالفت و جنگ برخیزند، به نوعى مشركند. در زیارت جامعه ى كبیره مى خوانیم: «و مَن حاربكم مشرك» (276) و در حدیث آمده است: «الرّاد علینا كالرّاد على اللّه و هو على حدّ الشرك باللّه» (277) كسى كه كلام و راه ما را رد كند، همچون كسى است كه كلام خدا را نپذیرد و چنین شخصى به منزله ى مشرك است. 276) مفاتیح الجنان. 277) كافى، ج 1، ص 67. ****** پیام ها: - دادگاه قیامت، علنى است. «نحشرهم جمیعاً ثم نقول» - قبل از هر عقیده و عشق و پرستشى، آماده ى پاسخگویى در روز قیامت باشیم. «و یوم نحشرهم... أین شركاؤكم» - قیامت روز ظهور حقّ بودن توحید، حتّى براى مشركان است. «أین شركاؤكم» - شرك، خیالى بیش نیست. «تزعمون» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ انعام-22 و روزي‌ ‌که‌ همه ‌آنها‌ ‌را‌ گرد آوريم‌، آن‌گاه‌ ‌به‌ مشركان‌ گوييم‌: كجايند شريكان‌ ‌شما‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ [شريك‌ ‌خدا‌] مي‌پنداشتيد! ****** نکته ها: بازخواست ذلّت بار مشركین در قیامت، نشانه ى محرومیّت آنان از رستگارى است، همان محرومیّتى كه در آیه ى قبل به آن اشاره شده است. گرچه آیه، به شرك نظر دارد، ولى آنان هم كه رهبرى غیر اولیاى خدا را بپذیرند و با اولیاى معصوم الهى به مخالفت و جنگ برخیزند، به نوعى مشركند. در زیارت جامعه ى كبیره مى خوانیم: «و مَن حاربكم مشرك» (276) و در حدیث آمده است: «الرّاد علینا كالرّاد على اللّه و هو على حدّ الشرك باللّه» (277) كسى كه كلام و راه ما را رد كند، همچون كسى است كه كلام خدا را نپذیرد و چنین شخصى به منزله ى مشرك است. 276) مفاتیح الجنان. 277) كافى، ج 1، ص 67. ****** پیام ها: - دادگاه قیامت، علنى است. «نحشرهم جمیعاً ثم نقول» - قبل از هر عقیده و عشق و پرستشى، آماده ى پاسخگویى در روز قیامت باشیم. «و یوم نحشرهم... أین شركاؤكم» - قیامت روز ظهور حقّ بودن توحید، حتّى براى مشركان است. «أین شركاؤكم» - شرك، خیالى بیش نیست. «تزعمون» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلَّا أَن تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ بقره-267 اي‌ مؤمنان‌؟ ‌از‌ بهترين‌ آنچه‌ ‌به‌ دست‌ آورده‌ايد و ‌از‌ آنچه‌ ‌از‌ زمين‌ برايتان‌ برآورده‌ايم‌ انفاق‌ كنيد، و [چيزهاي‌] پست‌ ‌را‌ ‌که‌ خودتان‌ جز ‌با‌ چشم‌پوشي‌ نمي‌پذيريد ‌براي‌ انفاق‌ منظور نكنيد و بدانيد ‌که‌ ‌خدا‌ بي‌نياز ستوده‌ ‌است‌. ****** نکته ها: آیات قبل، شرایط انفاق كننده را مطرح كرد و این آیه شرایط چیزهایى را بیان مى كند كه به محرومان انفاق مى شود. امام باقر علیه السلام ذیل این آیه فرمودند: بعضى از مسلمانان درآمدهاى حرامى مانند ربا داشتند كه صرف فقرا مى كردند، این آیه آنان را نهى نمود. [744] ----- 744) تفسیر برهان، ج 1، ص 255 وراهنما. ****** پیام ها: - هدف از انفاق، رهایى از بخل است، نه رهایى از اشیاى بى ارزش و نامطلوب. «انفقوا من طیّبات ما كسبتم» - در انفاق، تفاوتى میان پول نقد یا كالا نیست. «ما كسبتم... ما اخرجنا» - بخششِ بادآورده ها مهم نیست، بلكه بخشش از دست رنج، داراى ارزش است. «ما كسبتم» - در انفاق باید كرامت محرومان محفوظ بماند. «ولا تیمّموا الخبیث» - نه تنها از چیزهاى ناپاك و پست انفاق نكنید، بلكه به فكر آن نیز نیفتید. «ولاتیمّموا» - وجدان انسان، بهترین معیار براى شناخت پسندیده و ناپسند است. هر آنچه را مى پسندى كه به تو انفاق كنند، شایسته است كه انفاق كنى و اگر آنرا دوست نمى دارى، شایسته ى انفاق نیست. «لستم باخذیه الا ان تغمضوا» - هر فرد ثروتمندى احتمال فقیر شدن خود را بدهد، شاید روزى دستِ دهنده شما، دستِ گیرنده شد. «آخذیه» - گرفتن مال نامرغوب، نشانه رضایت فقرا نیست، بلكه نشانه ى استیصال آنان است. «تغمضوا» یعنى شما هم با اغماض وسختى ممكن است چیزى را بگیرید، ولى این نشانه ى رضایت شما نیست. - اثر انفاق به خود شما بر مى گردد، وگرنه خداوند غنى و بى نیاز است. «ان اللّه غنى حمید» - غناى الهى همراه با كمالات ومحبوبیّت است. «غنى حمید» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ انفال-27 اي‌ مؤمنان‌؟ ‌به‌ ‌خدا‌ و پيامبر خيانت‌ نورزيد و دانسته‌ ‌به‌ امانات‌ ‌خود‌ خيانت‌ نكنيد. ********** نکته ها: در شأن نزول این آیه آمده است: هنگامى كه مسلمانان به فرمان پیامبر صلى الله علیه وآله، یهود بنى قریظه را محاصره كردند، آنان پیشنهاد صلح وكوچ كردن به شام را دادند و پیامبر نپذیرفت و سعدبن معاذ را به داورى مأمور ساخت. یكى از مسلمانان همراه او به نام «ابولبابه» كه سابقه دوستى با آنان داشت، با اشاره به گلوى خود به آنان فهماند كه در صورت پذیرش حكمیّت سعدبن معاذ، همه كشته خواهید شد، جبرئیل این اشاره را به پیامبر صلى الله علیه وآله خبر داد. پس از آن ابولبابه شرمنده از این خیانت، خود را به ستون مسجد پیامبر بست و هفت شبانه روز چیزى نخورد، سرانجام خداوند توبه اش را پذیرفت. (482) شأن نزول دیگرى نیز بیان شده كه در جنگ بدر، بعضى از مسلمانان نامه اى به ابوسفیان نوشتند و از نقشه ى پیامبر صلى الله علیه وآله به او خبر دادند، ابوسفیان هم از مشركان مكّه درخواست كمك كرد كه هزار نفر براى جنگ بدر به راه افتادند. (483) در فرهنگ قرآن، امانت مفهوم وسیعى دارد و تمام شئون زندگى سیاسى، اجتماعى و اخلاقى را شامل مى شود از جمله: الف: تمام نعمت هاى مادّى و معنوى مثل مكتب، قرآن، رهبر، فرزند وآب وخاك. ب: اهل بیت پیامبر علیهم السلام. (484) ج: هم خودمان، امانت براى خویشتنیم، چنانكه در آیه ى دیگر مى خوانیم: «انّكم كنتم تختانون أنفسكم» (485) و هم جامعه براى ما. د: انفال، غنائم، خمس، زكات و اموال عمومى. (ورود آیه در سوره انفال وغنائم جنگ بدر) ه : امام باقر علیه السلام فرمود: احكام دین، فرائض و واجبات الهى، امانت است. (486) و: حكومت ومسئولیّت. ن بنابراین نافرمانى و ادا نكردن حقوق و وظایف خود در ارتباط با این امانت ها، خیانت است، چنانكه ابن عبّاس مى گوید: هركس چیزى از برنامه هاى اسلامى را ترك كند، یك نوع خیانتى به خدا و پیامبر مرتكب شده است. (487) همان گونه كه پیشى گرفتن ناصالحان بر صالحان در مسئولیّت هاى اجتماعى، خیانت به خدا و رسول و مسلمانان است. پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: كسى كه در امانت خیانت كند در حقیقت منافق است، هرچند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند. و امام صادق علیه السلام فرمودند: نماز و روزه ى مردم شما را نفریبد، زیرا گاهى همه ى آنها از روى عادت است. مردم را با راستگویى و اداى امانت امتحان كنید و بشناسید. (488) خیانت نكردن در امانت از وظایف مومن *******
»»» ی روز يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّىَ تُؤْفَكُونَ فاطر-3 اي‌ مردم‌؟ نعمت‌ ‌خدا‌ ‌بر‌ خودتان‌ ‌را‌ ياد كنيد. آيا ‌غير‌ ‌از‌ ‌خدا‌ آفريدگاري‌ هست‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ آسمان‌ و زمين‌ روزي‌ دهد! خدايي‌ جز ‌او‌ نيست‌، ‌پس‌ چگونه‌ [‌از‌ حق‌] برگردانده‌ مي‌شويد ****** پیام ها: - همه را به اندیشه در نعمت هاى الهى دعوت كنیم. «یا ایّها الناس» - بهترین راه شناخت خداوند، توجّه به نعمت هاى اوست. «اذكروا نعمت اللّه» - سؤال، كلید بیدار كردن و هشدار دادن است. «هل من خالق...» - هم آغاز و پیدایش هستى از اوست و هم بقا و تداوم آن. «خالق - یرزقكم» - رازق اوست، ولى از طریق اسباب طبیعى رزق مى دهد. «یرزقكم من السماء و الارض» - قبل از هشدار، توبیخ معنا ندارد. «هل من خالق... فأنّى تُؤفكون» - هر راهى غیر توحید، بى راهه است. «فأنّى تُؤفكون» - مبادا رزق خدا را بخوریم و به غیر او رو كنیم. «یرزقكم - فأنّى تُؤفكون» - فطرت انسان خداگر است، عوامل بیرونى، اسباب انحراف او مى شود. «تُؤفكون» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا اسراء-80 و بگو: پروردگارا؟ مرا ‌در‌ ‌هر‌ كاري‌ ‌به‌ درستي‌ وارد كن‌ و ‌به‌ درستي‌ خارج‌ ساز، و ‌از‌ جانب‌ ‌خود‌ برايم‌ حجتي‌ ياري‌ بخش‌ پديد آور. ****** نکته ها: صدق، بهترین وصف و حالت یك كار و یك شخص در آغاز و انجام آن است. چه بسا كارهایى كه آغاز غیر صادقانه دارد و با قصد ریا، سمعه، فریب، برترى جویى و مانند آن شروع مى شود، یا آغازى صادقانه دارد، ولى پایانى آمیخته به غرور، عُجب، منّت، حبط و سوءعاقب پیدا مى كند و بركات آن محو مى شود. رمز شكست بسیارى از حركت ها، نبود صداقت در آنها و قطع امداد الهى از آن است. امام صادق علیه السلام مى فرماید: هرگاه براى ورود به كارى، ترس و وحشت داشتى این آیه را بخوان و اقدام كن.(195) انسان به جایى مى رسد كه از «صدّیّقین» مى شود، هرچه مى گوید عمل مى كند و هرچه را عمل مى كند، مى گوید.(196) قلب و زبان و عملش یكى مى شود. از مصادیق «سلطان نصیر»، مى توان داشتن جانشینى لایق، یارى باوفا و وزیرى دلسوز و كاردان را برشمرد. 195) تفسیر نورالثقلین. 196) تفسیر المیزان. ****** پیام ها: - خواسته هاى خود را در برابر خداوند به زبان بیاوریم. «وقل ربّ» - دعایى كه همراه با نماز و بعد از آن باشد، اثر بیشترى دارد. «اقم الصلوة... فتهجّد... و قل ربّ...» - دعا كردن را هم باید از خدا آموخت كه چگونه بخوانیم وچه بخواهیم. «و قل ربّ أدخلنى...» - یكى از اصول مدیریّت، آینده نگرى و دوراندیشى است. «أخرجنى مُخرج صدق» - مهم تر از آغاز نیك، پایان و فرجام خوب است. نباید به آغاز شیرین دلخوش بود، بلكه باید از خطر بدعاقبتى به خدا پناه برد. «أخرجنى مُخرج صدق» - رهبرى یك نهضت جهانى كه شروع و پایانش صادقانه و بى انحراف باشد، بدون دعا و استمداد از خدا و دریافت امداد الهى ممكن نیست. «ربّ أخرجنى» - همه ى امور به دست خداست و باید از او مدد خواست «أدخلنى، أخرجنى، اِجعل» - كسب قدرت براى اهداف مقدّس ارزش دارد. «واجعل لى من لدنك سلطاناً» - مؤمن، نصرت و امداد را تنها از خدا مى طلبد. «من لدنك سلطاناً نصیرا. @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ آل عمران-8 [گويند:] بار الها؟ دل‌هاي‌ ‌ما ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ ‌که‌ هدايتمان‌ كردي‌ ملغزان‌، و ‌ما ‌را‌ ‌از‌ نزد خويش‌ رحمتي‌ بخشاي‌ ‌که‌ همانا تو بخشايشگري‌. ****** پیام ها: - به علم و دانش خود مغرور نشویم، از خداوند هدایت بخواهیم. «ربّنا لاتزغ قلوبنا...» - نشانه ى علم واقعى و رسوخ در علم، توجّه به خدا و استمداد از اوست. «الاّ الراسخون فى العلم... ربّنا لاتزغ قلوبنا» - محور هدایت و گمراهى، قلب و افكار انسانى است. «لاتزغ قلوبنا» - در خط قرار گرفتن خیلى مهم نیست، از خط خارج نشدن بسیار اهمیّت دارد. «بعد اذ هدیتنا...» - هدیه و هبه ى دائمى و بى منّت، مخصوص اوست. «انّك انت الوهّاب @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ حشر-23 ‌او‌ خدايي‌ ‌است‌ ‌که‌ جز ‌او‌ معبودي‌ نيست‌، فرمانرواست‌، پاك‌ ‌است‌، عاري‌ ‌از‌ ‌هر‌ نقصي‌ ‌است‌، ايمني‌ بخش‌ ‌است‌، نگاهبان‌، شكست‌ ناپذير، قدرت‌ مدار و ‌با‌ كبرياست‌. خداوند ‌از‌ ‌هر‌ چه‌ شريك‌ ‌او‌ كنند منزه‌ ‌است‌. ****** نکته ها: «مَلِك» به معناى مالك امور مردم و اختیاردار حكومت آنان است. «قدّوس» به معناى پاك و منزّه از هر عیب و نقص، «مهیمن» به معناى صاحب سلطه و سیطره و مراقبت است. «جَبّار» به دو معناى قادر بر جبر و جبران كننده آمده است. «سلام» یعنى كسى كه با سلام و عافیت برخورد مى كند، نه با جنگ و ستیز و یا شرّ و ضرر. «مؤمن» نیز یعنى كسى كه به تو امنیّت مى دهد و تو را در امان خود حفظ مى كند.(62) حاكمان بشرى سر تا پا عجز و نیاز و محدودیّت و نقص هستند و مردم از آنان در امان نیستند. امّا خداوند متعال، فرمانروایى است كه هم قداست دارد و از هر عیب و نقصى به دور است، هم ایمنى بخش است، هم بر همه چیز سیطره و نفوذ دارد، داراى قدرتى نفوذناپذیر است، جبران كننده است و عظمت و كبریایى دارد. 61) تفسیر راهنما ؛ معانى الاخبار، ص 146. 62) تفسیر المیزان پیام ها: - یكتا معبود هستى، كسى است كه فرمانروایى مطلق دارد. «هو اللّه الذى لا اله الاّ هو الملك» - فرمانروایى خداوند، از هر گونه ظلم و كاستى به دور است و مملوّ از قداست مى باشد. «القدوّس السلام» - خداوند هیچ گونه ضررى به خلق خود نمى زند. «السلام» - خداوند، احاطه كامل بر هستى دارد. «المهیمن» - پندارهاى مشركان درباره ى خداوند، نادرست است. «سبحان اللّه عما یشركون» ****** @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ اعراف-31 اي‌ فرزندان‌ آدم‌؟ نزد ‌هر‌ مسجدي‌ زينت‌ ‌خود‌ ‌را‌ برگيريد و بخوريد و بنوشيد و زياده‌روي‌ نكنيد ‌که‌ ‌او‌ اسرافكاران‌ ‌را‌ دوست‌ نمي‌دارد. ********** نکته ها: شاید بتوان گفت: آنچه در قرآن با خطابِ «یا بنى آدم» بیان مى شود، مربوط به تمام انسان ها و همه ى ادیان و از مشتركات آنان است. قرآن به مال و فرزند، «زینت» گفته است، «المال و البنون زینة الحیاة الدّنیا» (71) بنابراین ممكن است آیه بیانگر این باشد كه مال و فرزند خود را هنگام رفتن به مسجد همراه داشته باشید، تا با مال، به حل مشكلات اقتصادى مسلمین بپردازید و با حضور فرزند در مساجد و جماعات، مشكلات تربیتى نسل آینده را حل كنید. در روایات، امام جماعتِ عادل، آراستگى ظاهر، عطر زدن ولباس زیبا پوشیدن به هنگام نماز، بلند كردن دستان به هنگام ركوع و سجود در نماز، شركت در نماز عید و نماز جمعه،از جمله مصادیق زینت شمرده شده اند. (72) امام مجتبى علیه السلام به هنگام نماز و حضور در مسجد، بهترین لباس خود را مى پوشید و مى فرمود: «انّ اللّه جمیل یحبّ الجمال فاتجمّل لربّى»، خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد، و من لباس زیباى خود را براى پروردگارم مى پوشم و آنگاه این آیه را تلاوت مى فرمودند. (73) خداوند زیبایى و زینت را دوست دارد و گرنه به آن امر نمى فرمود، «خذوا زینتكم» چنانكه اسلام، آیین فطرى است و انسان نیز فطرتاً از زینت لذّت مى برد. با زینت به مسجد رفتن، احترامى است به بندگان خدا، به عبادت خدا و همچنین سبب ایجاد جاذبه و ترغیب عملى دیگران به آمدن در آنجاست. امام صادق علیه السلام مى فرماید: اموال، ودیعه و امانت الهى در دست انسان است و مصرف باید دور از اسراف باشد. (74) گرچه استفاده از زینت و طعام، امرى فطرى و طبیعى است، ولى در شرایط خاص مانند وجود نیازمندان و محرومان، باید با آنان همدردى كرد. لذا در تاریخ مى خوانیم كه نوع لباس امام صادق علیه السلام كه مردم در رفاه نسبى به سر مى بردند با لباس امام على علیه السلام كه مردم فقیر و ندار بودند، متفاوت بود، چون شرایط اجتماعى هر كدام فرق داشت. (75) امام صادق علیه السلام فرمود: كسى كه رزق یك روز خود را داشته باشد، ولى قانع نباشد و از مردم سؤال و تكدّى كند، از مسرفان است. (76) اسراف در غذا و پرخورى، منشأ بسیارى از بیمارى هاى جسمى و روحى و مایه ى سنگدلى و محروم شدن از چشیدن مزه ى عبارت است. چنانكه پیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: «المعدة بیت كلّ داء» معده، كانون هر بیمارى است.
»»» ی روز : يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ یس-30 اي‌ افسوس‌ ‌بر‌ ‌این‌ بندگان‌ ‌که‌ هيچ‌ فرستاده‌اي‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نيامد مگر ‌آن‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ مسخره‌ مي‌كردند. ********** پیام ها: - انسانى كه با موضع گیرى حقّ، مى تواند فریادگر حقّ باشد و با پیروى از انبیا سعادتمند شود، «جعلنى من المكرمین» چگونه با لجاجت خود را مورد قهر قرار مى دهد؟ «یا حسرة...» - لجاجت، كور كردن زمینه هاى رشد و قرب و مقدّمه ى حسرت هاست. «یا حسرةً» - آگاهى از حوادث تلخ تاریخ، انسان را بیمه مى كند. «یا حسرة... ما یأتیهم» - استهزاى انبیا، شیوه دائمى كفّار در طول تاریخ بوده است. «كانوا به یستهزؤون» - تمام انبیا مورد استهزا قرار گرفتند. «من رسولٍ» (پس مبلّغان دینى در انتظار زخم زبان دیگران باشند.) @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىَ طه-82 و بي‌ترديد ‌من‌ آمرزگار كسي‌ هستم‌ ‌که‌ توبه‌ كند و ايمان‌ آورد و كار نيكو كند و آن‌گاه‌ ‌به‌ راه‌ [راست‌] آيد. ****** نکته ها: به دنبال آیه ى قبل كه با تهدید به اتمام رسید، این آیه بشارت الهى را به همراه دارد و این شیوه در همه جاى قرآن دیده مى شود. توبه از هر گناه و خلاف باید متناسب با همان گناه و خلاف باشد. مثلاً توبه كسى كه نماز نخوانده، قضاى نماز است، توبه ى مردم آزارى، عذرخواهى است، توبه ى كتمانِ حقایق، بیان آن است، توبه ى شرك، ایمان به خداست، توبه ى مال مردم خوارى، ردّ اموال به صاحبان آن است. گرچه در این آیه سخن از بخشش توبه كنندگان است، امّا در آیه ى دیگر مى خوانیم: كسانى كه بعد از ایمان، كفر بورزند وبر آن بیفزایند، دیگر هرگز توبه آنان قبول نخواهد شد. «اِنّ الّذین كفروا بعد ایمانهم ثمّ ازدادوا كفراً لن تقبل توبتهم»(96) انبیاى الهى نیز از خدا طلب مغفرت مى كردند؛ آدم علیه السلام: «اِن لم تغفرلنا»(97)، نوح علیه السلام: «الاّ تغفرلى وترحمنى»(98)، ابراهیم علیه السلام: «اطمع أن یغفرلى»(99)، موسى علیه السلام: «ربّ اغفرلى و لاخى»(100)، عیسى علیه السلام: «وأن تغفرلهم»(101) ومحمّدصلى الله علیه وآله: «واستغفره»(102) در روایات مراد از «اِهتدى »، هدایت به ولایت اهلبیت علیهم السلام دانسته شده است.(103) 96) آل عمران، 90. 97) اعراف، 23. 98) هود، 47. 99) شعراء، 82. 100) اعراف، 151. 101) مائده، 118. 102) نصر، 4. 103) كافى، ج 8، ص 393. ****** پیام ها: - راه توبه بر آنان كه مشمول غضب الهى شده اند، باز است. «فقد هوى...اِنّى لغفّار» - بازگشت واقعى انسان، مغفرت وآثار بسیارى را از جانب خدا در پى دارد. «انّى لغفّار لمن تاب» - توبه با شرایطى پذیرفته مى شود. الف: بازگشت «تاب»، ب: ایمان «آمن»، ج: كار خوب «عمل صالحاً»، د: هدایت پذیرى «اهتدى». - حتّى ایمان وعمل صالح بدون هدایت پذیرى از هادیان الهى كافى نیست. «آمن و عمل صالحاً ثمّ اهتدى» (آرى، اگر ایمان وعمل صالح باشد، ولى انسان در خط هدایت هادیان الهى قرار نگیرد، صید سامرى وبلعم باعوراها مى شود.) - مؤمن بودن و مؤمن شدن مهم است، امّا مؤمن ماندن مهم تر است. «ثم اهتدى» @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ روم-30 ‌پس‌ حق‌ گرايانه‌، ‌به‌ سوي‌ ‌این‌ آيين‌ روي‌ آور، [‌با‌ همان‌] فطرتي‌ ‌که‌ ‌خدا‌ مردم‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌آن‌ سرشته‌ ‌است‌. تغييري‌ ‌در‌ آفرينش‌ ‌خدا‌ نيست‌. آيين‌ پايدار همين‌ ‌است‌ و ليكن‌ بيشتر مردم‌ نمي‌دانند. ********** نکته ها: در آیات قبل خواندیم كه همه ى هستى در برابر خدا فروتن است، «كلّ له قانتون» و آغاز و انجام هستى و مَثَل اَعلى و عزّت و حكمت از اوست، و شرك چیزى جز خیال و ظلم نیست، این آیه مى فرماید: پس روى خود را خالصانه متوجّه دین كن. فطرت در لغت به معناى خلقت و شكافتن پرده ى عدم و آفرینش یك موجود است. گویا خداوند انسان را به گونه اى آفریده كه به حقّ تمایل دارد و از باطل بیزار است. درست همانند علاقه ى مادر به فرزند كه امرى تعلیمى نیست، بلكه فطرى و غریزى است. در روایات، جمله ى «فاقم وجهك للّدین»، به اقامه ى نماز و توجّه به قبله و اسلام، اخلاص و توحید معنا شده است.(170)170) تفسیر راهنما.
»»» ی روز وَلَا تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِن لَّا تَشْعُرُونَ بقره-154 و به آنها که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید! بلکه آنان زنده‌اند، ولی شما نمی‌فهمید! ****** نکته ها: در جنگ بدر، چهارده نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند كه شش نفر آنها از مهاجران و هشت نفر از انصار بودند. برخى از مردم مى گفتند: فلانى مُرد. این آیه نازل شد و آنان را از این تفكّر نهى كرد. [463] شهدا، نه تنها نامشان یا آثار كارهایشان زنده و باقى است، بلكه یك زندگى واقعى برزخى دارند. زندگى اى كه در آن رزق و شادى و بشارت است، زندگى در جوار رحمت خدا كه در آن حزن وترس وجود ندارد. مشخّصات این زندگى، در تفسیر سوره آل عمران [464]خواهد آمد. انشاءاللّه. شهادت در راه خدا، شامل كشته شدن در میدان نبرد، ترور و سوءقصد دشمنان، كشته شدن مؤمنان در دفاع از جان و ناموس و مال، در هر مكان و زمان مى شود. 463) تفسیر مجمع البیان. 464) آل عمران، 168 تا 170. ****** پیام ها: - نگرشهاى محدود مادّى را باید با ایمان به خدا و گفته هاى او تكمیل و تصحیح كرد. «لاتقولوا» - تكالیف سخت، نیاز به پشتوانه اعتقادى و جبران خسارت ها دارد. آرى، كسى كه بداند زنده است، به شهادت رو مى كند. «لاتقولوا... اموات بل احیاء» - شهادت، زمانى ارزش دارد كه در راه خدا باشد. «فى سبیل اللَّه» - پیكار در راه دین، از ارزشهاى والا در پیشگاه خداوند است. «یقتل فى سبیل اللَّه» - روح، بعد از مرگ باقى است، هرچند جسم و بدن متلاشى شود. «احیاء» - سرچشمه بسیارى از تحلیل ها، ناآگاهى از واقعیّات است.«لاتقولوا، لاتشعرون» ****** @Jameeyemahdavi313
»»» ی روز : إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ بقره-218 کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است. ****** نکته ها: در شأن نزول این آیه كه در ادامه آیه پیش است، مى خوانیم: مؤمنانى كه هجرت و جهاد كردند، ولى هلال ماه رجب را با ماه جمادى الاخرى اشتباه گرفتند و دست به قتال زدند، ناراحت نباشند. زیرا اشتباهشان مورد عفو است و آنان قصد انجام گناه نداشته اند. امید بدون عمل، آرزویى بیش نیست. چنانكه در آخرین آیه سوره ى كهف مى خوانیم: «من كان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لایُشرك بعبادة ربّه احداً» هركس امید به لقاى پروردگار و رسیدن به مقام قرب را دارد، پس باید عمل خالصانه انجام دهد. آرى، «رجاء»، آن امیدى است كه انسان مقدّمات رسیدن به آنرا فراهم كند. براى امیدوار بودن به الطاف الهى، اسلام زمینه هایى را فراهم كرده است: - یأس و ناامیدى از گناهان كبیره است. [626] - خداوند مى فرماید: من نزد گمان بنده ى مؤمن هستم، اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبى مى رسانم. [627] - انبیا و فرشتگان، به مؤمنین دعا و براى آنان استغفار مى كنند. [628] - پاداش الهى چندین برابر است. [629] - راه توبه باز است. [630] - گرفتارى هاى مؤمن، كفّاره ى گناهان او محسوب مى شود. [631] - خداوند توبه را قبول كرده و سیّئات را به حسنات مبّدل مى سازد. [632] 626) زمر، 53 . 627) كافى، ج 2، ص 72. 628) غافر، 7 ؛ ابراهیم، 41. 629) بقره، 261. 630) نساء، 18. 631) بحار، ج 81، ص 176. 632) فرقان، 70. ****** پیام ها: - رتبه ى ایمان، مقدّم بر عمل است. «آمنوا... هاجروا وجاهدوا» - امید به لطف پروردگار، مشروط به ایمان، هجرت و جهاد است. «آمنوا... هاجروا وجاهدوا... اولئك یرجون» - اصول افكار و اعمال اگر صحیح باشد، اشتباهات جزئى قابل عفو است. «آمنوا... هاجروا... یرجون» - به لطف خداوند امیدوار باشیم، نه به كارهاى نیك خود. زیرا خطر سوءعاقبت و حبط عمل و عدم قبول اطاعت، تا پایان عمر در كمین است. «یرجون رحمت اللّه» - چون بنده امیدوار به رحمت خداوند است، خداوند نیز اعلام مى كند: آمرزنده و مهربان است. «یرجون رحمت اللّه و اللّه غفور رحیم» - ارزش هجرت و جهاد آن است كه در راه خدا و براى او باشد. «فى سبیل اللّه» - مؤمنان و مهاجران مخلص نیز به رحمت و مغفرت او نیاز دارند. «آمنوا، هاجروا... یرجون رحمت اللّه» - از خطاى مهاجران و مجاهدان در راه خدا، باید گذشت. «واللّه غفور رحیم» @Jameeyemahdavi313