شهادت مزد آنهایی است که پشت میز ستادشان در پادگانهای عقبه زمینگیر نیستند...
با شهادت فرمانده سپاه شام به دست ارتش صهیونی دو گزینه پیش روی ما است: از لبنان و سوریه به عراق و ایران عقبنشینی کنیم، و یا این که وارد جنگ مستقیم با اسرائیل شویم؛ آیا گزینهی سومی هم در کار است...
الگوی خط اجتهاد در جنگیدن با کفار حربی مصحف محمد است؛ خط استحسان اگر میخواهد با جزوههای دافوس با امریکا و اسرائیل بجنگد، بگردد پی حجت خودش...
آسمان رها، را از عملیات خیبر شنیده بودم که هواگردهای بعثی به همین راحتی در جزیرهی مجنون پی نفر ما روی دوچرخ میکردند. از شروع طوفانالاقصی خاک سوریه هماین طور بود و هر کدام از ما مسئول جان خودمان بودیم، و ته ذهنمان این بود که تنها نقطهی امن در کل این مملکت سفارت است...
اسرائیل به همآن دلیل به سفارت ایران در دمشق حملهی هوایی میکند که امتش در طهران برای مسجد ما لشکرکشی میکنند؛ ما درون و بیرون مرزهامان برابر جریان صهیونی کمابیش بازدارنده نیستیم...
پرسش ساده از سرداران ارشد سپاه پاسداران هماین است: چه کسی را اگر بزنند برای اسرائیل مستقیم دست به سلاح خواهید برد؟ یا کجا را...
این که سپاه، پس از این پاسدار آرمانخواه انقلاب خواهد ماند یا پاسبان محافظهکار جمهوری خواهد بود را دو معرکه درون و بیرون ایران اسلامی معین میکند: معرکهی درونی جنگ احزاب حجاب، معرکهی بیرونی نبرد طوفان الاقصی...
اینها که پی سلاح اتمیند پی سلاحی برای نزدن هستند؛ میخواهند تن به جنگ ندهند...
نصف سال فرصت داشتهایم که از حرکت حزبالله لبنان بیاموزیم که جنگ یک ماهیت رقومی نیست که یا نجنگیم و یا جنگ اتمی را شروع کنیم. جنگ یک پیوست است و میتوانی روزانه دهها بار ارتش اسرائیل را در جنوب لبنان بزنی و او جرأت نکند جنگ را به کافهگردی مردم در محله های بالای بیروت بکشاند...
این دانایان کل که میگویند: برای جنگیدن با یک قدرت اتمی باید سلاح اتمی داشت، آن افسرهای فسیل ارتشی را یاد آدم میآورند که در جنگ هشتساله میگفتند: برای جنگیدن با قدرت زرهی ارتش بعث عراق سه برابر آن زرهی باید داشت...
اگر میخواهیم جنگ با اسرائیل را در خاک اشغالی فلسطین شروع کنیم، ناگزیر با اعلان جنگ به امت اسرائیل در خاک ایران اسلامی باید شروع کنیم، اگر نه از پشت نرم تا سخت خواهیم خورد...
تقریر رقومی جنگ با دوتایی نجنگیدن|جنگ اتمی زیرساخت شرطی کردن جامعه بر سر جنگ است...
پیش کشیدن سلاح اتمی، به عنوان اهرم توازن وحشت معناش آن است که با کیان موقت اسرائیل کنار بیاییم و با هم نجنگیم...
مدافع سلاح اتمی پی کنار آمدن با امریکا و اسرائیل است؛ مگر آن که بخواهد از توازن وحشت خارج شود و موشک اتمی بزند و موشک اتمی بخورد...
درک کلاسیک آکادمیک از جنگ هماین است که جنگ را همآن جنگ سخت میداند و خبر جنگ سخت فراگیر را در روزنامههای سراسری میخواند. هماین است که وسط یک جنگ نامتعارف بالاترین فرماندهانش را از دست میدهد و هنوز نگران است که مبادا شروع کنندهی جنگ باشد...
مدافع سلاح اتمی در نهایت مدافع موجودیت اسرائیل است؛ دست بالا پی ترک تخاصم با توازن وحشت است...
تا هنگامی خودمان را در جنگ دائمی جانمایی نکنیم سایهی شروع جنگ ما را نسبت به همه چیز شرطی میکند...