eitaa logo
جور وا جور
104 دنبال‌کننده
436 عکس
187 ویدیو
1 فایل
⏪اینجا اومدی شلوغی دنیا رو فراموش کن ⏪ شوخی داریم 🤏 ⏪ انگیزشی داریم 💪 ⏪حرف حساب داریم👌 ⏪ حتی آموزشی داریم ✍️🎀 اینجام پاسخگوییم 😍 @eeitayar
مشاهده در ایتا
دانلود
فرق🦋 مؤمن با غیر مؤمن در بصیرت داشتن است 🌿🌺قرآن می‌گوید: مؤمن شاد و آرام است. مؤمن یعنی کسی که امنیت به ابدیت دارد. ✅شما اولین شرط در قرآن را ببینید. نمی‌گوید:«یؤمنون بالله» بلکه می‌گوید: «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ= ایمان آورندگان به غیب». 🌺🌿غیب یعنی آن چیزی که تو الان آن را نمی­ بینی، ولی باورش داری که همراهت هست. امتیاز مؤمن و فرقِ او با غیرمؤمن، در این است که بصیرت دارد. «إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَى بَصَرِ الْأَعْمَى دنیا منتهاى دیده نابیناست». یعنی یک کور، فقط تا دنیا را می‌تواند ببیند و اصلاً کشش به سمت نظام آخرتی و غیب ندارد. 🦋 ایمان از اَمِنَ است. وقتی یک نفر غیب را قبول کرد و ایمان به غیب آورد، دلش آرام می‌شود. 💔اما وقتی که این امنیت را بردارید و امنیت قلب گرفته شود، در نتیجه شما به جایی خارج از جهنم اطمینان ندارید و فقط هر چه می‌شناسید همین دار غرور و دار دعوا و درگیری و غصه است. پس در این صورت، دل می‌افتد به آشوب، غصه، چشم و هم­چشمی و ناراحتی‌ها. استاد شجاعی @jourvajor
🟢بی‌سوادی عاطفی چیه؟ افراد وقتی دچار بی‌حوصلگی، غمگینی، ناراحتی و... می‌شن نمی‌تونن توضیح بدن و فقط میگن: حالم بده یا اعصابم خورده! اما اینکه این حال گرفته‌شون، ناشی از خستگی، احساس خجالت، طرد شدن از جمع دوستان، حسادت، حس تنفر، احساس گناه، شرمندگی و یا حقارته، واسشون مشخص و روشن نیست... این اصطلاح رو در روانشناسی کوری عاطفی میگن که بین احساسات منفی‌شون، نمی‌تونن تفکیکی قائل بشن و درست ببینن. بعضی افراد هم دچار بی‌سوادی عاطفی هستن و نمی‌تونن برای بیان احساس درونشون کلمات مناسب پیدا کنن. ✍️ محدثه جعفریاری | روانشناس @jourvajor
‍ امروز را، با يك لبخند، آرامش خيال، وقلبي سرشار از ياد خـــــدا، آغاز كن... شك نكن روزت زيباست ... خدایـا بہ امـــید خودت، خدایاشکرت.. سلام صبح زيباتون بخیر @jourvajor
✨﷽✨ ✨ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ... ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ... ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ... ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ يك ﻓﻀﯿلت @jourvajor
‏🕌روز قدس نماد وحدت و اراده امت اسلامی در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی است 🕌القدس لنا🕌 🌷 🌷 @jourvajor
☀️ امیرمومنان امام علی (علیه السلام) فرمودند : 🖋 من یک ساعت عمر دنیا را با آخرت عوض نمیکنم چون در دنیا محل است و در آخرت محل . ☘ یعنی اگر نفسمان بند بیاید ، که روزی بند می آید و دیگر داغ یک   یک گفتن بردلمان خواهد ماند. ☘ وقتی درون قبر برویم دیگر تمام می شود و بازگشتی در کار نیست و پرونده بسته شده است. ☘ مگر اینکه در دنیا یک باقیات الصالحاتی گذاشته باشیم. ☘ فرزند صالحی ، مسجدی ، خیریه ای ، مدرسه ای و... که اینها ماندگار است @jourvajor
🔆مالك اشتر 🌾(مالك اشتر) روزى از بازار كوفه مى گذشت با لباسى از كرباس خام و به جاى عمامه از همان كرباس بر سر داشت و به شيوه فقراء عبور مى كرد. يكى از بازاريان بر در دكانش نشسته بود، چون مالك را بديد به نظرش خوار و كوچك جلوه كرد و از روى استخفاف كلوخى (15) را به سوى او انداخت . 🌾مالك به او التفات ننمود و برفت . كسى مالك را مى شناخت و اين واقعه را ديد، به آن بازارى گفت : واى بر تو هيچ دانستى كه آن چه كس بود كه به او اهانت كردى ؟ 🌾گفت : نه ، گفت : او مالك اشتر يار على عليه السلام بود. آن مرد از كار بدى كه كرده بود لرزه به اندامش آمد و دنبال مالك روانه شد كه از او عذر خواهى كند. ديد به مسجدى آمده و مشغول نماز است صبر كرد تا نمازش تمام شد، خود را بر دست و پاى او انداخت و پاى او را مى بوسيد مالك سر او را بلند كرد و گفت : اين چه كارى است مى كنى ؟ گفت : عذر گناهى است كه از من صادر شده است كه ترا نشناخته بودم . 🌾مالك گفت : بر تو هيچ گناهى نيست ، به خدا سوگند كه به مسجد نيامدم مگر براى تو استغفار كنم و طلب آمرزش نمايم 📚منتهى الامال ، 1/212 - مجموعه ورام بن ابى فراس ✾📚 @jourvajor
💌 مهم نیست که دیگران در مورد انسان چه می‌اندیشند! مهم نگاهی است که الله بر او می‌افکند. 💫 اینکه انسان بخواهد به گونه‌ای زندگی کند که همه‌ی انسان‌ها او را تأیید کرده و فقط در مورد او افکار و احساساتِ مثبت داشته باشند، ریشه در خودشیفتگی او داشته و یک شرک عظیم و مخفی در نفس او محسوب می‌شود. 🤍ماهر کاری که انجام دهیم مورد قضاوت دیگران قرار میگیرم، اگر بخواهیم پاک بمانیم، قطعا تمسخر میشویم و توهین میشنویم، اما مهم این هست که ما در تنظیم رفتارها و افکارمان، حریمِ الهی را رعایت کنیم. 💫 این زیرکی یک مؤمن است که خیلی اوقات، طوری عمل کند که دیگران تصور کنند او متوجه منظورشان نشده است.بسیاری از توهین ها و بی ادبی ها جوابش سکوت و تغافل است، انگار که نشنیده اید. 🌿 مؤمن انقدر مشغول ضعف‌ها و عیب‌های خودش هست، که فرصتِ مشغول بودن در رفتارهای دیگران را ندارد. ✾📚 @jourvajor
✨﷽ا✨ کادوی ازدواج استاد 💥 زمانی كه ازدواج كردم كادوی ازدواجم تابلويی بود كه پدر با دست خود نوشته بودند به عربی با اين مضمون كه: 🌟 بپرهيز از ظلم به كسی كه ياوری جز خدا ندارد. اين جمله‌ای است كه اباعبدالله(ع) در لحظه آخر زندگی بر لب آوردند. یکی از علما وقتی اين تابلو را ديدند، گفتند اين را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشته‌اند كه هميشه در ذهنشان باشد چون يك زن در منزل شوهر همه داشته‌اش را می‌آورد و بايد بدانيم جز خدا پناهي ندارد و نبايد به اين زن بگوييم بالای چشمت ابروست و اگرنه مستقيم وارد جنگ با خدا شده‌ايم. خداوند در هيچ چيزی شتاب نمی‌كند مگر ياری به مظلومان. ✾📚 @jourvajor
🌸درلحظات افطار ✨برای تمام... ✨گرفتاران و مریض داران و ✨حاجت داران ✨که محتاج ✨دعای من و شما هستند ✨دعا ڪنیم...🙏 🌸خدا در این لحظات به گوش است 🌸نماز و روزه هاتون قبول حق 🌸 التماس دعا🌹 @jourvajor
✨بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَّحْمٰنِ‌الرَّحیٖم✨ 💙ســـلام 🌱صبحتون 💙به طراوت باران 🌱دلتان‌ به ‌پاکی آسمان ابی 💙خوشه های افکارتان 🌱سبز و پایدار 💙لحظه‌هایتان ‌زیبا و 🌱بارش بوسه های 💙 خــــدا 🌱پای تمام ‌آرزوهاتون 💙با بهترین آرزوها @jourvajor
گاهی برای انداختن یک درخت باید صد ضربه تبر بزنید. از این صد ضربه، نود و نه ضربه اول کارش این است که شرایط را برای ضربه صدم آماده کند. اینکه درخت در طول نود و نه ضربه سر جایش است، دلیل بیهودگی آن ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست. حالا هر مبارزه ای به همین شکل است. اینکه اقداماتی که می کنیم به سرعت جواب نمیدهد نباید در عزم و اراده ما خللی ایجاد کند. پس باید هر کاری میکنیم بگذاریم به حساب یکی از همان نود و نه ضربه اول. ضربه صدم بالاخره از راه می رسد و درخت را می اندازد، نگران نباشیم موفقیت صبر میخواهد. @jourvajor
🔴 ضرب المثل از هول حلیم افتاد تو دیگ داستان ضرب المثل: گویند در روزگاران قدیم مردی فربه زندگی می کرد که علاقه زیادی به خوردن داشت که بیشتر وقتش صرف خوردن و آشامیدن می شد. یک روز مرد که به بازار رفته بود به خانه برگشت همسرش از او پرسید مرد چه شده امروز زود به خانه آمده ای مرد گفت شنیده ام که امروز همسایه حلیم می پزد آمده ام که حلیم بخورم . وقتی که بوی حلیم همسایه به مشامش رسید سریع به خانه همسایه رفت ولی از بس که عجله کرده بود فراموش کرد که دیگی همراه خود بیاورد تا با خود حلیم ببرد ولی چون ظرفی نداشت رفت بالای دیگ و با قاشق شروع به خوردن کرد ولی وقتی دید فایده ندارد و چون بسیار هول کرده بود که مبادا نتواند به اندازه کافی حلیم بخورد با دو دست سرگرم خوردن شد و چنان بر سر دیگ خم شده بود که به ناگاه درون دیگ افتاد و مردمان با خنده و با صدای بلند گفتند بیچاره این مرد از هول حلیم افتاد توی دیگ @jourvajor
زندگی آب‌تنی كردن در حوضچه‌ی “اكنون”است. @jourvajor
دوست مجازى من🌸🍃 ميدانم این روزها همسفریم و مقصد مشتركمان 💖خدا 💖 است... دعايم برايت خوشبختی🌸🍃 واقعی و آرامشست😇 از شما هم التماس دعا دارم🌸🙏 طاعات قبول حق 🌸💖 @jourvajor
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تورا دیدم و بیمار شدم . @jourvajor
تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد که همین سخن بگوید به زبان آدمیت مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیرد همه عمر زنده باشی به روان آدمیت رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت طیران مرغ دیدی تو ز پای‌بند شهوت به در آی تا ببینی طیران آدمیت نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت @jourvajor
آش نخورده و دهن سوخته روزی مردی به خانه یکی از آشنایان خود رفت. صاحبخانه برای او کاسه‌ای آش داغ آورد. میهمان هنوز دست به کاسه آش نبرده بود که دندانش بشدت درد گرفت و دستش را روی دهان خود گذاشت. صاحبخانه به خیال آنکه او از آن آش داغ خورده و دهانش سوخته است، گفت صبر می‌کردی تا آش کمی سرد می‌شد و بعد میخوردی تا دهنت نسوزه ! میهمان که هم از درد دندان رنج می‌برد و هم از حرف صاحبخانه شرمگین شده بود، گفت: بله، آش نخورده و دهن سوخته. @jourvajor
⚫️وصیت نامه مولا علی⚫️ کنار من صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان پدر پدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خرمن جان علی شرر نکنید اگر چه قاتل من سخت کرده بی مهری به چشم خشم به مهمان من نظر نکنید اگر چه بال و پر کودکان کوفه شکست شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شبها گذرگه من بود بدون سفره ی خرما و نان گذر نکنید.. به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید ز کوچه ای که گرفتند راه مادرتان تمام عمر، شما هم، چو من گذر نکنید🏴 ‌‌‌‌‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌ @jourvajor
♦️شیخ زکزاکی در کمتر از ۲۰ سال تونسته ۲۵ میلیون نفر را شیعه کند که ۹۰ درصد آنها مقلد آیت‌الله خامنه‌ای هستند. 🔹️جُرم کمی نیست! شش فرزندش را شهید کردند و خودش هم شکنجه شده و حبس کشیده و ... 🔹️و ما هم با بالا پایین شدن قیمت تخم مرغ اعتقاداتمون بالا پایین میشه. @jourvajor
چه بخواهیم چه نخواهیم باید از کوچه‌های زندگی عبور کنیم گاهی تلخ گاهی شیرین و باید بدانیم که این عبورها هستند که زندگی را می‌سازند پس خواهش میکنم زلال باشید زیرا پرندگان به برکه های آرام پناه میبرند و انسانها به دلهای پاک فکر کنم شما هم قبول دارید که دلهای پاک همچون برکه های آرام اند، و دیگران بدون هیچ وحشتی به آنها اعتماد میکنند ، پس خوشا بحال کسانی که مایه آرامش دیگران هستند امیدوارم که دور و برتون پرباشه از این آدمها @jourvajor
خدایا 🙏 دربیست و ششمین روز از ماه مبارک رمضان 🌙 برای همه دوستانم،سلامتی، آرامش وعاقبت به خیری را آرزو دارم خدایا🙏 بعد از تنی سلامت، عطا کن به آنان هر آنچه بر ایشان خیر است❤️ @jourvajor
مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند. باد باعث طراوتش میشود آب باعث رشدش میشود و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد اما ... به محض منقطع شدن از درخت و جدايى از "اصل" آب باعث گندیدگی باد باعث پلاسیدگی و آفتاب باعث پوسیدگی و از بين رفتن طراوتش میشود. مراقب وصل بودن به "اصالتمان" باشیم که انسانیتمان از بین نرود..! @jourvajor
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده‌پروری داند @jourvajor
پسر بچه فقیری وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست ! خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت. پسر پرسید : بستنی شکلاتی چند است؟ خدمتکار گفت 50 سنت . پسرک پول خردهایش را شمرد بعد پرسید بستی معمولی چند است؟ خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پرشده بود و عده نیز بیرون کافی شاپ منتظر بودن با بی حوصلگی گفت :35 سنت پسر گفت برای من بستنی معمولی بیاورید... خدمتکار بی حوصله یک بستنی از ته مانده های بستنی های دیگران آورد و صورت حساب را به پسرک دادو رفت ، پسر بستنی را تمام کرد صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت... هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت ،پسر بچه درروی میز در کنار بشقاب خالی 15سنت انعام گذاشته بود در صورتی که میتوانست بستنی شکلاتی بخرد ! شکسپیر چه زیبا میگوید : بعضی بزرگ زاده می شوند ، برخی بزرگی را بدست می آورند ، و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند... @jourvajor