#مناجات
إلهی، خنك آن كس كه وقف تو شد!
إلهی، شكرت كه دولت صبرم دادی تا به مُلْكَت فقرم رساندی.
إلهی، شكرت كه از تقلید رَسْتَم و به تحقیق پیوستم.
إلهی، تو پاك آفریده ای، ما آلوده كرده ایم.
#الهی_نامه_علامه_حسن_زاده_آملی
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️🔜 @kashkoolmanavi 🔝™
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
💎 امیرالمومنین علیه السلام و معمای ریاضی
خیلی جالبه بخونین👇😍
🔹 دو نفر در مسافرت با هم رفیق شدند و در محلی برای غذا خودرن نشستند. یکی از آنان پنج نان از بساط خود بیرون آورد و دیگری ۳ نان. در آن هنگام مردی از آنجا عبور می کرد و او را به خوردن غذا دعوت کردند و سه نفری آن هشت نان را به طور مساوی خوردند. پس از اتمام غذا، آن مهمان، هشت درهم به این دو فرد داد و رفت. این دو بر سر تقسیم آن هشت درهم اختلاف کردند.
صاحب سه نان گفت: نصف هشت درهم مال من است ولی صاحب پنج نان می گفت: سه درهم مال توست چون سه نان بیشتر نداشتی و من پنج نان داشتم و باید پنج درهم بگیرم اما صاحب سه نان قبول نمی کرد. اختلافشان را نزد مولی علی ع آوردند تا حضرت به عدالت میان ایشان قضاوت کند.
🔸امام فرمود: اگر عدالت را بین شما رعایت کنم قبول خواهید کرد؟
گفتند: بلی یا علی.
حضرت به صاحب سه نان فرمود: یک درهم برای توست و هفت درهم نیز برای دیگری.
صاحب سه نان گفت: سبحان الله!؟ چگونه چنین چیزی ممکن است!؟ چرا من باید یک درهم بگیرم و دیگری هفت درهم!؟؟
🔹حضرت فرمود: سه نفر بوده اید و هشت نان خورده شده است، اگر هر نان را به سه قسمت تقسیم کنیم مجموعا بیست و چهار تکه نان خواهد شد.
و سهم هر یک از شما هشت تکه خواهد بود. حال تو که سه نان داشتی در واقع نُه تکه نان داشته ای که هشت تکه اش را خودت خورده ای و یک تکه از آن سهم مهمان شده است و آنکه پنج نان داشت نیز پانزده تکه نان داشته که هشت تکه ی آن را خودش تناول کرده و هفت تکه ی دیگر سهم مهمان شده لذا به ازای هر تکه ای که به مهمان داده اید یک درهم خواهد بود و سهم تو بیش از یک درهم نیست و سهم دوست تو نیز هفت درهم خواهد شد.
آن دو در حالی که از عدالت علی و حقیقت مطلب شگفت زده بودند از محضر امام رفتند...
📖 قضاوت های حضرت علی(علیه السلام)
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
❣ #سلام_امام_زمانم❣
پاییـ🍂ـز جایش را به زمستان داد
زمستان جایش را به #بهار
برگـــها
جایشان را به شکوفه ها🌸 دادند
در این میان
#جای_تو همچنان "خالی ست"😔
#یاایهاالعزیز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_سی_و_دوم 💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، #سر بریده حیدر را میدیدم ک
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_سوم
💠 دیگر گرمای هوا در این دخمه نفسم را گرفته و وحشت این جسد نجس، قاتل جانم شده بود که هیاهویی از بیرون به گوشم رسید و از ترس تعرض #داعشیها دوباره انگشتم سمت ضامن رفت.
در به ضرب باز شد و چند نفر با هم وارد خانه شدند. از شدت ترس دلم میخواست در زمین فرو روم و هر چه بیشتر در خودم مچاله میشدم مبادا مرا ببینند و شنیدم میگفتند :«حرومزادهها هر چی زخمی و کشته داشتن، سر بریدن!» و دیگری هشدار داد :«حواست باشه زیر جنازه بمبگذاری نشده باشه!»
💠 از همین حرف باور کردم رؤیایم تعبیر شده و نیروهای #مردمی سر رسیدهاند که مقاومتم شکست و قامت شکستهترم را از پشت بشکهها بیرون کشیدم.
زخمی به بدنم نبود و دلم به قدری درد کشیده بود که دیگر توانی به تنم نمانده و در برابر نگاه خیره #رزمندگان فقط خودم را به سمتشان میکشیدم. یکی اسلحه را سمتم گرفت و دیگری فریاد زد :«تکون نخور!»
💠 نارنجکِ در دستم حرفی برای گفتن باقی نگذاشته بود، شاید میترسیدند #داعشی باشم و من نفسی برای دفاع از خود نداشتم که #نارنجک را روی زمین رها کردم، دستانم را به نشانه #تسلیم بالا بردم و نمیدانستم از کجای قصه باید بگویم که فقط اشک از چشمانم میچکید.
همه اسلحههایشان را به سمتم گرفته و یکی با نگرانی نهیب زد :«#انتحاری نباشه!» زیبایی و آرامش صورتشان به نظرم شبیه عباس و حیدر آمد که زخم دلم سر باز کرد، خونابه غم از چشمم جاری شد و هق هق گریه در گلویم شکست.
💠 با اسلحهای که به سمتم نشانه رفته بودند، مات ضجههایم شده و فهمیدند از این پیکر بیجان کاری برنمیآید که اشاره کردند از خانه خارج شوم.
دیگر قدمهایم را دنبال خودم روی زمین میکشیدم و میدیدم هنوز از پشت با اسلحه مراقبم هستند که با آخرین نفسم زمزمه کردم :«من اهل #آمرلی هستم.» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، با عصبانیت پرسیدند :«پس اینجا چیکار میکنی؟»
💠 قدم از خانه بیرون گذاشتم و دیدم دشت از ارتش و نیروهای مردمی پُر شده و خودروهای نظامی به صف ایستاده اند که یکی سرم فریاد زد :«با #داعش بودی؟» و من میدانستم حیدر روزی همرزمشان بوده که به سمتشان چرخیدم و #مظلومانه شهادت دادم :«من زن حیدرم، همونکه داعشیها #شهیدش کردن!»
ناباورانه نگاهم میکردند و یکی پرسید :«کدوم حیدر؟ ما خیلی حیدر داریم!» و دیگری دوباره بازخواستم کرد :«اینجا چی کار میکردی؟» با کف هر دو دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و آتش مصیبت حیدر خاکسترم کرده بود که غریبانه نجوا کردم :«همون که اول #اسیر شد و بعد...» و از یادآوری ناله حیدر و پیکر دست و پا بستهاش نفسم بند آمد، قامتم از زانو شکست و به خاک افتادم.
💠 کف هر دو دستم را روی زمین گذاشته و با گریه گواهی میدادم در این مدت چه بر سر ما آمده است که یکی آهسته گفت :«ببرش سمت ماشین.» و شاید فهمیدند منظورم کدام حیدر است که دیگر با اسلحه تهدیدم نکردند، #رزمندهای خم شد و با مهربانی خواهش کرد :«بلند شو خواهرم!»
با اشاره دستش پیکرم را از روی زمین جمع کردم و دنبالش جنازهام را روی زمین میکشیدم. چند خودروی تویوتای سفید کنار هم ایستاده و نمیدانستم برایم چه حکمی کردهاند که درِ خودروی جلویی را باز کرد تا سوار شوم.
💠 در میان اینهمه مرد نظامی که جمع شده و جشن شکست #محاصره آمرلی را هلهله میکردند، از شرم در خودم فرو رفته و میدیدم همه با تعجب به این زن تنها نگاه میکنند که حتی جرأت نمیکردم سرم را بالا بیاورم.
از پشت شیشه ماشین تابش خورشید آتشم میزد و این جشن #آزادی بدون حیدر و عباس و عمو، بیشتر جگرم را میسوزاند که باران اشکم جاری شد و صدایی در سکوتم نشست :«نرجس!»
💠 سرم به سمت پنجره چرخید و نه فقط زبانم که از حیرت آنچه میدیدم حتی نفسم بند آمد. آفتاب نگاه #عاشقش به چشمانم تابید و هنوز صورتم از سرمای ترس و غصه میلرزید.
یک دستش را لب پنجره ماشین گرفت و دست دیگرش را به سمت صورتم بلند کرد. چانهام را به نرمی بالا آورد و گره گریه را روی تار و پود مژگانم دید که #نگران حالم نفسش به تپش افتاد :«نرجس! تو اینجا چیکار میکنی؟»
💠 باورم نمیشد این نگاه حیدر است که آغوش گرمش را برای گریههایم باز کرده، دوباره لحن مهربانش را میشنوم و حرارت سرانگشت #عاشقش را روی صورتم حس میکنم.
با نگاهم سرتاپای قامت رشیدش را بوسه میزدم تا خیالم راحت شود که سالم است و او حیران حال خرابم نگاهش از غصه آتش گرفته بود...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📜 #درمحضراهل_بیت
🌹 امام جواد (علیه السلام) میفرمایند:
🍃اگر نادان سخن نگويد،
مردم اختلاف نمى كنند🍃
📚 فصول المهمة /۲۷۴
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#احکام
واجب شدن دیه بر انتقال دهنده کرونا
🔸پاسخ آیتالله سیستانی به استفتایی درباره ارتباط فرد بیمار یا مشکوک به کرونا با دیگران
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
📖 #درمحضرقرآن
🔍زیر ذره بینی!!
⬆️ایمان یعنی همین؛
اصلا متوجه هستیم کنار دستمان، خداوندی ست که کاملا آگاه است به حال و روز و روزگارمان! 📸ودقیق می بیند تمام اعمالمان را دم به دم؟! پس چرا این است حال و احوال مان در حضورش؟!👈«فَإِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا»[فاطر/۴۵]
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 #گناه باعث فاصله افتادن ما با اهل بیت (ع) می شود
🎙حجت الاسلام و المسلمین مسعود عالی
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
📜 #درمحضراهل_بیت
✍امام علی (ع) در توصیف آخرالزمان:
زمانى مى رسد كه هيچ كس در آن زمان نجات نمى يابد، مگر مؤمن حق پرستِ بى نام و نشان كه اگر حضور داشته باشد، كسى او را نمى شناسد و اگر غايب باشد، كسى به جستجويش نمى آيد. اين افراد چراغهاى هدايت و نشانه هاى روشن در راه تاریکند.
📚نهج البلاغه الخطبة ۱۰۳
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
🔴 بدترین اثر گناه
✍شاید بدترین اثر #گناه، کمشدن امید انسان به رحمت خدا باشه. یادمون نره ناامیدی از رحمت خدا گناه کبیره است
💥چون وقتی انسان نا امید بشه دیگه زمینه برای انجام گناهای بیشتر و بزرگ تر براش فراهم میشه و به این ترتیب #شیطان به هدف خود میرسه و انسان دیگه خودش رو غرق شده میدونه. در این حالت فقط باید به این فکر کرد که #خدا مثل ما نیست که بخشش و رحمت محدود باشه صد بار اگر #توبه شکستی باز آی!
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️او کنارت هست...
حتی اگر همه رهایت کردند!
#تلنگر_مهدوی
عالیه👌پیشنهاد دانلود
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📝 #کلام_بزرگان
🌿 آیت الله بهجت (ره) :
ما مهمان #خدا هستيم؛ در سفره او هستيم، مى بيند ما را، مى داند ما چه كار مى كنيم، مى داند كه ما خيال داريم چه كنيم؛ بهتر از ما مى داند خيالات ما را.
ما يك چيزهايى را خيال مى كنيم و خيال مى كنيم اين خيالات ما واقعيّت پيدا مى كند و آن خيالات واقعيّت پيدا نمى كند [و] خدا مى داند بر عكس است؛ آنهايى را كه خيال مى كنيم واقعيّت پيدا مى كند، واقعيّت پيدا نمى كند و آنهايى را كه خيال مى كنيم واقعيّت پيدا نمى كند، واقعيت پيدا مى كند تا اين مقدار مطّلع است.
📔 در محضر بهجت
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
4_5769488027516667969.mp3
6.47M
🔖در دوره آخرالزمان چه کارهایی انجام بدیم؟
🎤 #سخنرانی استاد هاشمی نژاد
#امام_زمان
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
🍃☀️🌱☀️🍃☀️🌱☀️🍃☀️🌱
#تمثیلات
❄️ مثل بازار!
💥کاسبها هرگز دل به مشتريهای عبوری و گذری نمیبندند بلکه هوای مشتريهای ثابت را دارند و در میان جنسها هر چه خوبتر باشد براي مشتريهای ثابت خود میگذارند.✅
🔆و #خدا مشتری ثابت و دائم است.
و #دنیا همان بازار است.🌐
🌐الدُنیا سُوقٌ...
⭕️و ما هم قرار است در این بازار به
کسب فضیلتها پرداخته و طهارت و پاکی بخریم؛ ✳️
پس چه بهتر که هوای مشتری ثابت خود
را که خداست داشته باشیم✔️
و فضیلتها را برای او انجام دهیم و نه خوشآمد دیگران.↪️
🔺درست همان کاري که حافظ میکرد و
تنها هوای همان مشتری دائم خود را داشت.☑️
[بندهی پیر مغانم که لطفش دائم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست]
🆙 و بالاتر از حافظ، یوسف بود.
یوسف چرا یوسف شد⁉️
چون هوای مشتری ثابت خود را داشت،✅
نه زلیخا را، چون او مشتری موقت بود.❌
--------------------------
با تمثیلات ما همراه باشید👇
🆔➯ @kashkoolmanavi
📮نشر دهید و رسانه باشید📡
»
📜 #درمحضراهل_بیت
❤️قال رســــــــــول الله(ص):
اگر چندان #گناه کنید که گناهانتان
تا آسمان برسد اما #تـــــوبه کنید
تـــــوبه ی شـــــما را می پــــذیرد.
📚ڪنز العـــــمال ج ۴ ص ۲۱۵
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#مناجات
وَ تَعلَمُ ما فى نَفسى
وَ تَخبُرُ حاجَتى
و آنچه را در دل دارم مىدانى !
و از حاجتم آگاهی ...🍃
گاهی اوقات از اینکه
همهچیز دل را میدانی
خجالت میکشم ...
خودت دلم را بساز ...!
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
📿📜
یادم هست در جبهه جنوب بودیم. نوعا بچه ها با کاظم خیلی عیاق بودند. یکبار تنها گیرش آوردم و بهش گفتم: کاظم، برام از #نماز_شب حرف می زنی؟
اولش قبول نکرد. ولی وقتی اصرار کردم شروع کرد به گفتن. چند جمله برایم گفت که هنوز در ذهنم مانده.
کاظم گفت:« آقای فرخ نژاد! نماز شب آدم رو با ادب و با اخلاق می کنه و اخلاق حسنه بهش می ده.
آن وقت #خدا می شه استاد اخلاقش. وقتی هم خدا بشه معلم اخلاق انسان، همه چیزش رو درست می کنه و کارش رله می شه.»
بعد تعبیر جالبی به کار برد؛ گفت:« آقای فرخ نژاد. به خدا، نماز شب زمین و آسمان رو به هم می دوزه!»
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🕌مادرت تذکره کرببلا می بخشد
🕯در جواب به علیٍّ به علی گفتن ما
🌸صدایمان را میشنود وقتی صدایش میزنیم جهت پادرمیانی نزد #خدا !(تَسمَعینَ کلامِی..)
🙏🏽بِفَاطمةَ بِفاطمه...
#شب_قدر
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
4_5893206527572969128.mp3
8.26M
❤️ نواهنگ زیبای #ماه_رمضان
🎼 حیدر حیدر اول و اخر حیدر
🎙 حاج محمود کریمی
✳️ ویژه #شب_قدر #رمضان
🏴 #التماس_دعا
#یادشهداباصلوات🌹
عزیزانی که این متن رو میخونن شهید عزیز سردار دلها مالک اشتر سید علی حاج قاسم سلیمانی رو فراوان یاد کنیم در این شب عزیز
#شب_قدر
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
⬆️ شرح در تصویر! پدری که دارد میرود ⬆️
🌴کودکانی که دارند یتیم میشوند!
#شب_قدر
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💝خوش بحال دلی که خانه ی محبت علی علیه السلام است!
⚰هرکه باشد، خود پیامبر می آید و میگیرد زیر جنازه اش را....
💞خوش بحالت ای دل علوی!
🎤 #سخنرانی استاد #مؤمنی
#شب_قدر
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
4_5909017444650844496.mp3
5.26M
🕯 #مناجات پایانی شب 🌙
🌴سمت مسجد میرود امشب بدون فاطمه...
🎤حاج منصور #ارضی
🌙شب نوزدهم
#شب_قدر
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
❗️ برخیز ابن ملجم!
برخیز که این جماعت لیاقت داشتن امام را ندارند؛
▫️ جماعتی که یک روز خلافت را به او تحمیل کردند؛ خلافتی که در نگاه او از آب بینی بز بیارزشتر بود. اما همین که زمام امور را به دست گرفت، رهایش کردند و تنهایش گذاشتند...
⭕️ برخیز ابن ملجم! ای شقیترین اشقیا!
بگذار مردم غم نداشتن و نبودن امام را بفهمند. بگذار مردم بفهمند وقتی امام نباشد، ظلم افسار پاره میکند و فقر، بیداد. بگذار رسم این دنیا را بشناسند. اینکه اگر قدر امام درک نشود؛ خدا مردم را از وجود او محروم میکند.
▪️ ابن ملجم! تو سفیانی زمان خود بودی که به لطف مردمی که دور امامشان را خالی کرده بودند، به هدف شومت رسیدی.
🔲 ایام شهادت امیرالمومنین، #امام_علی علیهالسلام، را محضر امام زمان و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم.
📎 #تلنگر ؛ ویژه #شب_قدر
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
چرا حضرت خضر، امام علی(علیه السلام) را چهارمین خلیفه خطاب كرد؟!
حضرت خضر (علیه السلام) با كمال احترام به پیامبر(صلی الله علیه وآله) سلام كرد و احوالپرسی نمود، سپس به من رو كرد و گفت: «السَّلامُ عَلَیكَ یا رابعَ الخَلیفَةِ وَ رحمَةُ اللهَ وَ بَرَكاتُهُ؛ سلام و درود و مهر خداوند بر تو ای چهارمین خلیفه!» امام علی(ع)میگوید: با رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در یكی از راههای مدینه در حركت بودیم، ناگاه با پیرمرد بلندقامت چهارشانهای كه محاسن و ریش پری داشت، ملاقات نمودیم. او با كمال احترام به پیامبر(صلی الله علیه وآله) سلام كرد و احوالپرسی نمود، سپس به من رو كرد و گفت: «السَّلامُ عَلَیكَ یا رابعَ الخَلیفَةِ وَ رحمَةُ اللهَ وَ بَرَكاتُهُ؛ سلام و درود و مهر خداوند بر تو ای چهارمین خلیفه!» در این هنگام متوجه رسول اكرم(صلی الله علیه وآله) شد و گفت: آیا چنین نیست؟ رسول خدا(صلی الله علیه وآله) او را تصدیق كرد. آنگاه پیرمرد، از نزد ما به سویی رفت (عجبا! این چه منظرهای بود، او كه از چهره تابناكش، شكوه و شخصیتش آشكار بود، براستی چرا مرا چهارمین خلیفه خواند؟ و چرا پیامبر(صلی الله علیه وآله) او را تصدیق كرد؟ چه خوبست معمای این رازها برایم آشكار گردد.) ای رسول خدا! این گفتاری كه آن پیرمرد گفت: چه بود؟ شما هم كه پای سخنان او را امضا كردید و وی را تصدیق نمودید. پیامبر: او حرف درستی زد و سخن حكیمانهای گفت: به راستی تو همان هستی كه او بازگو نمود (اینك گوش كن تا برایت توضیح دهم) اعلان كننده و مبلغ از ناحیه خداوند و رسول او، تو هستی! تو وصی و وزیر و ادا كننده وام من هستی! تو همان گونه میباشی كه هارون برای موسی(علیه السلام) بود گرچه بعد از من پیامبری نخواهد آمد، روی این اساس همان گونه كه آن پیرمرد بلندقامت تو را خلیفه چهارم خواند، چهارمین خلیفه هستی! خداوند در قرآن (به فرشتگان) میفرماید: من در زمین پدید آورنده «خلیفه» هستم. «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً»؛ اولین خلیفه و جانشینی كه خداوند در زمین برای خود قرار داد حضرت آدم(علیه السلام) است. (1) در مورد دیگر میفرماید: ای داود! ما تو را در زمین خلیفه نمودیم، طبق میزان حق و عدالت بر مردم حكومت كن.» یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ؛ (2) از این رو «داود» خلیفه دوم است. در جای دیگر میفرماید: «موسی(علیه السلام) به برادرش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من باش و امور آنان را اصلاح كن!» و َقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی و َأَصْلِحْ (3)، بنابراین «هارون» خلیفه سوم است. بالاخره در این آیه میفرماید: اعلانی است از طرف خداوند و رسول او به مردم، در مجمع عظیم اسلامی (حج) كه خدا و رسول او از مشركان بیزارند وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِینَ وَرَسُولُهُ (4) اعلان كننده و مبلغ از ناحیه خداوند و رسول او، تو هستی! تو وصی و وزیر و ادا كننده وام من هستی! تو همان گونه میباشی كه هارون برای موسی(علیه السلام) بود گرچه بعد از من پیامبری نخواهد آمد، روی این اساس همان گونه كه آن پیرمرد بلندقامت تو را خلیفه چهارم خواند، چهارمین خلیفه هستی! آیا میخواهی بدانی او چه كسی بود؟ علی(علیه السلام): آری میخواهم پیامبر(صلی الله علیه وآله): او برادر تو خضر(علیه السلام) بود. پینوشت ها: 1- آیه 30، سوره بقره 2- آیه 26، سوره ص 3- آیه 142، سوره اعراف 4- آیه 3، سوره توبه بخش قرآن تبیان منبع: قصه های قرآن به قلم محمدمحمدی اشتهاردی
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
✨ داستان زنی که به عقد فرزند خود درآمد 😳😐
💠امیرالمؤمنین علی علیه السلام به وشاء فرمود: به محلتان برو! زن و مردی را بر در مسجد می بینی با هم نزاع می كنند آنان را به نزد من بیاور، وشاء می گوید بر در مسجد رفتم دیدم زن و مردی با هم مخاصمه می كنند، نزدیك رفتم و به آنان گفتم امیرالمومنین شما را می طلبد، پس همگی به نزد آن حضرت رفتیم . علی علیه السلام به جوان فرمود: با این زن چكار داری؟
جوان : یا امیرالمومنین ! من این زن را با پرداخت مهریه ای به عقد خود در آوردم و چون خواستم به او نزدیك شوم ، خون دید و من در كار خود حیران شدم . امیرالمومنین علیه السلام به جوان فرمود: این زن بر تو حرام است و تو هرگز شوهر او نخواهی شد. مردم از شنیدن این سخن در اضطراب و متعجب شدند. در این هنگام حضرت علی علیه السلام به زن فرمودند: ....
ادامه این حکایت در لینک زیر 👇
http://eitaa.com/joinchat/3459514378Ca66f30224f eitaa.com/joinchat/3459514378Ca66f30224f