eitaa logo
با امام خامنه‌ای تا ظهور
6.3هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
6.8هزار ویدیو
269 فایل
اعتقاد و اهداف ما ؛ دفاع از #ولایت و رهبری ، حمایت از جریان انقلابی ، امید آفرینی، دشمن شناسی ، بصیرت افزایی و ترویج ارزش های دینی و انقلابی ✔️ آیدی مدیر کانال @p_bazargan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺چرا از آبروی دفاع نکرد؟ 🔹‏سال ۹۲، در انتخاباتی که چند چهره سرشناس نظام، از جمله ولایتی، رضایی، قالیباف، جلیلی و روحانی بعلاوه محمد غرضی کاندیدا بودند و تا آخر نیز در رقابت ماندند، محمد باقر قالیباف با ۶،۰۷۷،۲۹۲ رای بعد از حسن روحانی که با ۱۸،۶۱۳،۳۲۹ رای به ریاست جمهوری رسید نفر دوم شد. این در حالی بود که سعید جلیلی با ۴،۱۶۸،۹۴۶ رای سوم، محسن رضایی با ۳،۸۸۴،۴۱۲ رای نفر چهارم، علی اکبر ولایتی با ۲،۲۶۸،۷۵۳ رای نفر پنجم، و سید محمد غرضی با ۴۴۶،۰۱۵ نفر ششم شدند. در آن انتخابات تعداد آرای باطله نیز ۱،۲۴۵،۴۰۹ رای اعلام شد. 🔹این آمار نشان میدهد اگر بر کاندیدای اصولگرای با اقبال بالاتر اجماعی صورت میگرفت، احتمال پیروزی بر روحانی وجود داشت، زیرا در اثر انشقاق و عدم اجماع، آرای بسیاری از حزب اللهی هایی که از نامزدهای موجود دلخور شده بودند به سبد آرای باطله ریخت، و بسیاری نیز وقتی لجبازی ها را دیدند به روحانی رای دادند که آن زمان پیشینه ای اصولگرایی داشت و صد البته مثل امروز شناخته شده نبود. البته ناگفته نماند که محسن رضایی در آن انتخابات خودش را کاندیدایی مستقل معرفی کرده بود. 🔹حزب اللهی ها اما بیش از همه از قالیباف و جلیلی انتظار اجماع داشتند که به هر حال نشد و من هم اینجا نمیخواهم راجع به آن صحبت کنم که لجاجت از جانب کدام نامزد بود، چون بحث من اساسا اینها نیست! اما پس از انتخابات ۹۲ قالیباف با آن پیشینه درخشان مدیریتی و آن همه تعریف و تمجیدهای رهبر معظم انقلاب، او ۴ سال دیگر تا ۱۳۹۶ به مدیریت جهادی و امیدآفرین خود در شهرداری تهران ادامه داد. وی سال ۹۹ نیز با کسب یک رای کم نظیر که نشان از جایگاه ویژه او نزد مردم تهران بود به نمایندگی از آنها وارد بهارستان شد و سپس با انتخاب نمایندگان به ریاست مجلس رسید که باز در این مسئولیت نیز مورد تمجید حضرت آقا قرار گرفت. 🔹قاعدتا می بایست آرای قالیباف رشد میکرد چون بعد از انتخابات ۹۲ فعالیت های چشمگیر او متوقف نشده و پیش چشم مردم قرار داشت، حال آنکه نفر بعد از او، از انتخابات ۹۲ هیچ فعالیت ملموسی که مردم بتوانند آن را ببینند و حس کنند نداشت، اما در انتخابات ۱۴۰۳ آرای قالیباف با آن کارنامه درخشان به زیر ۴ میلیون میرسد و آرای ۴ میلیونی جلیلی از ۹ میلیون عبور میکند! فکر میکنم علت را میشود با واکاوی این ویدئو از بیانات رهبر معظم انقلاب و مقایسه اش با آنچه در این مدت بر سر قالیباف آمد[خصوصا پس از ریاستش در مجلس در سال ۹۹] فهمید! 🔹تمام چهره ها و رسانه هایی که علیه قالیباف لجن پراکنی میکردند بعدا یا برای جلیلی تبلیغ نمودند و یا سر از ستادش در آوردند. تخریب ادامه دار قالیباف از یک سو و تقدیس معنادار جلیلی از سوی دیگر، وقتی به انتخابات ۱۴۰۳ رسید که در آن نهایتا ۲ نامزد حزب اللهی وجود داشت، طبیعی بود که مسیر آراء را برای ریختن به سبد جلیلی هموار کند. حتی اگر این تحلیل را هم قبول نداشته باشید، نمیتوانید این را انکار کنید که تخریب قالیباف وقتی دو گزینه بیشتر نیست به نفع جلیلی تمام میشود. 🔹این در حالی است که در تمام این مدت سعید جلیلی نسبت به تخریب قالیباف بی خیال عمل کرد، در حالی که عمده تخریبگران سرشناسی که به قالیباف ضربه زدند، از نزدیکان جلیلی به حساب می آیند. حالا یک بار دیگر این کلیپ را با دقت مرور کنید و ببینید چه بلایی را به نا حق بر سر این عنصر کارآمد و ارزشمند نظام آوردند! تبلیغات آنقدر هدفمند و هوشیارانه [و به قول آقای رائفی پور، با ضربات ریز در ذهن مخاطب تصویرسازی شده] بود که علیرغم آن همه نشانه های واضح، و گراهای دقیقی که بسیاری از بزرگان دادند، باز مردم نتوانستند به قالیباف اعتماد کنند و آرای خود را به سبد جلیلی ریختند تا آرای ۴ میلیونی اش به ۹ میلیون برسد، در حالی که عملکرد او در اذهان مردم نسبت به سال ۹۲ هیچ چیز جدیدی نداشت و اصلا قابل قیاس با مجاهدت های قالیباف از آن زمان تا ۱۴۰۳ نبود! 🔹اما مردم با ذهنیتی که لجن پراکنان برایشان ساخته بودند از دو گزینه موجود جلیلی را انتخاب کردند؛ انتخابی که از اول هم مشخص بود راه به جایی نمیبرد. اما به هر حال حزب اللهی ها ضربه خوردند و باز تاکید میکنم که عاملین تمام این نفرت پراکنی ها یا طرفدار جلیلی بودند و یا در ستادش حضور داشتند، و مع الاسف جلیلی هیچگاه به رسم اصول اسلامی هم که شده حتی یک کلمه در دفاع از آبروی قالیباف حرفی نزد، در حالی که هر آدم عاقلی میفهمید سود تخریب قالیباف به جلیلی میرسد. 🔹این در حالی است که رهبری بارها و بارها در برابر تهمت و افترا و ادعاهای اثبات نشده موضع گرفته اند؛ ایشان حتی خواستار اخلاقمداری نسبت به دولت روحانی هم شده بودند، قالیباف که دیگر روحانی نبود و مردم جز خدمت و مجاهدت چیزی از او سراغ نداشتند. کاش آقایان جلیلی، رسایی، ثابتی و رائفی پور باز این کلیپ را ببینند!
سلام هدف ما ، آسیب شناسی و بررسی دلایل شکست جبهه انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری است ، اگر واقعیت ها ، امروز که خاطره ای از آن در ذهن است روایت نشود، فردا دیگران ، از نگاه دلخواه خود ، روایت سازی می کنند .... اگر پیشنهاد و یا انتقادی، نسبت به نظر آقای انصاری و آقای موسوی که فایل صوتی آن ارسال شد ، دارید، در صفحه شخصی، سوال بفرمایید @p_bazargan
لطفا با نگاه به کاندید خاص نخوانید ، با این نگاه بخوانید که ، چی بوده .... با ما باشید که، ابعاد مختلف این موضوع را با شما در میان بگذاریم
ماجرای خواب و مرثیه‌خوانی مقبل و داستان را از زبان مقبل کاشانی می‌شنویم: «یک سال زوار زیادی، از اصفهان برای زیارت عاشورا عازم کربلا شدند. من از لحاظ مالی فقیر بودم. به یکی از دوستان خود گفتم که می‌ترسم بمیرم و آرزوی زیارت سیدالشهداء در دلم بماند. دلش به حال من سوخت و من را هم راهی کربلا کرد. نزدیک گلپایگان راهزنان، شبانه به کاروان حمله کرده و دارو ندار همه را غارت کردند. برهنه و عریان وارد گلپایگان شدیم. بعضی قرض کردند و رفتند ولی من همانجا ماندم. نه وسیله رفتن داشتم و نه دل برگشتن. تا آنکه ماه محرم شد. حسینیه‌ای در آنجا بود که شبها شیعیان در آن عزاداری می‌کردند. من هم در حسینیه ماندم و شب و روز گریه می‌کردم. تا اینکه شب عاشورا شد، اشعاری را که سروده بودم خواندم. مردم به شدت گریه می‌کردند و حسابی غوغا شد. همان شب در عالم رؤیا خواب دیدم مشرف شدم به کربلا و وارد صحن شدم. اذن دخول گرفتم که وارد حرم شوم. کسی مانعم شد. با دست اشاره کرد که برگرد، الان وقت زیارت کردن تو نیست. گفتم بنا نبود حرم جناب اباعبدالله الحسین (ع) مانعی داشته باشد. گفت: ای مقبل در این لحظه، حضرت زهرا (س) و مادرش خدیجه کبری (س) و مریم و حوا و آسیه و جمعی از حورالعین، با جمعی از انبیاء به زیارت آمده‌اند. کمی صبر کن، آن‌ها که فارغ شدند نوبت تو می‌شود. گفتم تو کیستی؟ گفت من از فرشته‌های حول حرم مطهر هستم که دائم برای زوار استغفار می‌کنم. پس در این لحظه دست مرا گرفت و در میان صحن می‌گرداند. جمعی را در صحن مقدس می‌دیدم که شباهت به اهل دنیا نداشتند. تا اینکه رسیدیم به موضعی که در آنجا محفلی بود آراسته، و جمعی موقر با خضوع و خشوع نشسته بودند، آن ملک پرسید: آیا اینها را می‌شناسی؟ گفتم نه، گفت اینها حضرات انبیاء هستند، که به زیارت حضرت سیدالشهداء (ع) آمده‌اند. آنکه در صدر مجلس نشسته، حضرت آدم ابوالبشر است و آنکه در طرف راست او نشسته، حضرت نوح است. در طرف چپش حضرت ابراهیم و آن یکی شیث است. پیامبران دیگر، ادریس، هود و صالح و اسماعیل و اسحاق و داود و سلیمان و کلیم الله و روح الله هستند. در این لحظه دیدم بزرگواری از حرم بیرون آمده، در حالتی که دو نفر زیر بغلهای او را گرفته بودند. پس همه انبیاء برخاستند و احترام گذاشتند. آن بزرگوار رفت و در صدر مجلس نشست. بعد از لحظه‌ای سر بلند کرد و فرمود: محتشم را بیاورید. پرسیدم این بزرگوار کیست؟ گفت خاتم الانبیاء محمد مصطفی (ص) است. لحظاتی نگذشت که محتشم را آوردند. او مردی خوش سیما و کوتاه قد بود و عمامه ژولیده بر سر داشت. وارد که شد، تعظیم کرد و ایستاد. حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: ای محتشم امشب شب عاشوراء است، پیامبران برای زیارت فرزندم حسین (ع) آمده‌اند و می‌خواهند عزاداری کنند، برو بالای منبر و از اشعار دلسوز خود بخوان تا ما بگرییم. به امر پیامبر اکرم (ص) منبری گذاشتند، و محتشم رفت در پله اول آن ایستاد، پیامبر(ص) اشاره کرد بالاتر برو، و در پله دوم ایستاد فرمود بالاتر برو تا آنکه در پله نهم منبر ایستاد حضرت فرمودند بخوان. حواسم را جمع کردم ببینم محتشم کدام بند مرثیه را میخواند که از همه دلسوزتر است، شروع کرد به خواندن این بند: کشتی شکست خورده طوفان کربلا در خاک و خون فتاده به میدان کربلا گر چشم روزگار بر او فاش می‌گریست خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا محتشم عرض کرد: یا رسول الله بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا صدای پیامبر (ص) به ناله بلند شد و رو به انبیاء کردند و فرمودند: ببینید امت من با فرزند من چه کرده‌اند.آبی را که خدا بر سگ‌ها و گرگ‌ها و کفٌار مباح کرده، امت من، بر اولاد من حرام کرده‌اند. پس محتشم شروع کرد به این مرثیه: روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه ابری به بارش آمد و بگریست زارزار چون محتشم به این شعر رسید پیامبران همه بر سر می‌زدند، محتشم رو به پیامبران کرده و گفت: جمعی که پاس محملشان بود جبرئیل گشتند بی‌عماری و محمل شترسوار پیامبر (ص) فرمود: بلی این جزای من بود، که دختران مرا در کوچه و بازار مثل اهل زنگبار بگردانند. محتشم سکوت کرد و ایستاد که پیامبر (ص) او را مرخص فرماید و از منبر به زیر آید. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: محتشم هنوز دل ما از گریه خالی نشده است بخوان. محتشم شوقی پیدا کرد و به هیجان آمده که پیامبر (ص) میل دارد از اشعار او بگرید. عمامه را از سر برداشت و بر زمین زد و با دستش اشاره کرد به طرف قبر سیدالشهداء (ع) و عرض کرد: یا رسول الله منتظری من بخوانم و بشنوی؟ اینجا نظر کن ...👇
این کشته فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست خاموش محتشم که دل سنگ آب شد مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد فرشته‌ای صدا زد، محتشم پیامبر غش کرد، در این هنگام محتشم از منبر پایین آمد. وقتی رسول خدا (ص) به هوش آمد، ردای مبارک خود را به عنوان خلعت به او عطاء فرمود. مقبل می‌گوید با خود گفتم: خاک بر سرت، ای بی‌قابلیت، این همه شعر و مرثیه گفته‌ای، حالا معلوم شد که پسند نشده. تو حاضر بودی و پیامبر (ص) اعتنا نفرمود به تو. محتشم را احضار فرمود و اشعارش را خواند و پیامبران گریه کردند و خلعت هدیه گرفت. خودم را خیلی سرزنش کردم. راضی بودم که زمین دهان باز کند و من در زمین فرو بروم. خواستم زودتر از صحن بیرون بروم که مبادا آشنایی مرا ببیند و خجالت بکشم. چون روانه شدم، و نزدیک درب صحن رسیدم، دیدم حوریه سیاه پوش، از حرم بیرون آمد و دوان دوان رفت خدمت پیامبر (ص) و عرض کرد یا رسول الله (ص) دخترت فاطمه (س) می‌گوید: چرا دل مقبل را شکستی، او هم برای فرزندم حسین مرثیه گفته است. شعری که حضرت زهرا(س) از شنیدنش غش کرد در این هنگام فرمود مقبل بیا، دخترم فاطمه (س) میل دارد تو هم اشعار خود را بخوانی. مقبل می‌گوید از خوشحالی چیزی نمانده بود که جانم از بدنم برود. آمدم تعظیم کردم و رفتم بالای منبر. در پله اول ایستادم، حضرت نفرمود بالاتر برو فرمود بخوان. فهمیدم میان من و محتشم، چقدر فرق است. با خود خیال می‌کردم که در مقابل آن مرثیه‌های دلسوز و پر گریه محتشم چه بخوانم. یادم آمد که واقعه شهادت را از همه بهتر به نظم آورده‌ام سه شعر خواندم و عرض کردم یا رسول الله: روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاده از حرکت ذوالجناح از جولان نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد وقتی این شعر را خواندم، صدای شیون بلند شد، و پیامبر اکرم (ص) بر سر می‌زد و می‌گفت وا ولداه، که یک مرتبه حوریه‌ای صدا زد، مقبل بس است. فاطمه زهرا (س) روی قبر حسین (ع) غش کرد. مقبل میگوید از منبر فرود آمدم در دلم گذشت کاش مرا هم خلعتی مرحمت می‌کردند، که پیش آشنایان، و پیش محتشم سرافراز می‌شدم. ناگهان دیدم از حرم مطهر، جوانی بی‌سر، و با بدن پاره پاره، بیرون آمد، و از حلقوم بریده فرمود: مقبل دلت نشکند، خلعت تو را هم خودم می‌دهم.😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عزاداری شب تاسوعای حسینی با حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داغِ تو یعنی قدِ خمیده... ▪️نوحه‌خوانی محمود کریمی در شب تاسوعای حسینی در حسینیه امام خمینی (ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشکل خوارج ، زمان علیه‌السلام چی بود ؟ اشتباه کردند ..... همین ..... ! یعنی با اشتباه ، شدند خوارج ..... آخه چرا .... مگه میشه ......؟ خدایا به ما بصیرت بده که خوارج زمان امام خامنه‌ای نشویم ...
AUD-20220911-WA0024.mp3
2.61M
💔کی دلتنگ حرمه؟ 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 😭 روضه تصویری روز عاشورا کودکش را روی دست گرفته فریاد می‌زند خدایا از ما راضی هستی؟ خدا را حمد و سپاس می‌گوید ناسپاس نیست، نا امید نیست برای ما این صحنه آشناست روضه‌اش را نسل در نسل شنیده وقتی حسین علی اصغرش را روی دست گرفت مهدی جان بیا بیا بیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای پور و آقای پاسخگو باشید ..... پایه انقلاب را زدند، اعتقاد مردم به حضرت آقا را سست کردید .... توضیح نمی دهم، اما خودتان یکبار دیگر هم کلیپ و هم سئوالات طرح شده در ذیل کلیپ، دوباره بخوانید و تفکر کنید.... منظور این کلیپ👇 https://eitaa.com/KHameneei_ir/26939
تعصب بی جا ، مانع درک درست واقعیت می شود. لذا هر جایی ، نداشته باشیم، تا بتوانیم را درست دهیم تعصب مان را هم ، هزینه حمایت از دین ، نظام اسلامی ، ولایت و رهبری دینی نماییم ، نه اشخاص و شخصیت ها ..... و حتی در تعصب دینی هم، باید با بهره گیری از خِرَد و زمان شناسی و جامعه شناسی، باشد تا با این ابزارها به دفاع از دین پرداخت. چرا که ، یکی از بدبختی های ، برخی از ماها این است که ، تعصب در دین را مساوی با چوب و چماق و خشونت گرفته ایم. در حقیقت برخی تعصب ها، بار منفی دارد و به معنای لجاجت، تكبر و وابستگی غیر منطقی و غیر معقول به كسی یا چیزی است، که پیامدهای منفی و تلقی كوركورانه و جمود اندیشی را در پی دارد..... پس دنبال فهم حقیقت باشیم ، زود قضاوت نکنیم ، اگر با نظر شخصی مخالف هستیم ، اگر کسی از موضوعی یا شخصی ، انتقاد می کند (نه تخریب ) ، فوری برچسب ضد دین ، ضد ولایت و.... نزنیم که فردای قیامت مدیون و بابستی پاسخگو باشیم .... انتخاباتی انجام شده و برخی که خود را در جبهه انقلاب تعریف می کنند ، با تخریب کاندید رقیب در جبهه انقلاب، دنبال رای آوردن کاندید خود بودند ، آیا نبایستی محترمانه و منصفانه انتقاد و از چرایی آن ، سوال کنیم ؟ به چه زبانی بگوییم، بحث ما تعصب روی نیست، بحث ما ، آسیب شناسی در جبهه انقلاب است که با لجبازی و خود خواهی برخی ها ، اداره قوه اجرایی کشور، به دست اصلاح طلبان افتاده است ... آیا بایستی آسیب شناسی را رها کنیم و بگوییم ، انتخابات تمام شده ، اختلاف افکنی نکنید ؟ آیا معنی آسیب شناسی، اختلاف افکنی و تخريب است ..... دنبال واقعیت هستیم ، اما با استدلال و منطق ، نه با تخریب و اختلاف افکنی.....
جناب آقای مصطفی حسنی تعریف کرده اند: ▫️ روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت آقای مجتهدی به قزوین رفتیم. بعد از اینکه لحظاتی را در خدمتشان سپری کردیم، خطاب به جناب حاج فتحعلی فرمودند: کاغذ و قلمی تهیه کنید تا یک رباعی درباره ی حضرت ابوالفضل(ع) بگویم. حاج علی آقا یک برگ کاغذ و قلمی به ایشان دادند. پشت کاغذ مقداری خط خوردگی داشت، هنگامی که آقا آن را گرفته و مشاهده نمودند؛ با ناراحتی فرمودند: اسم حضرت را بر روی کاغذ قلم خورده نمی‌نویسند! این بیان نشانگر نهایت ادب و احترام نسبت به اهل بیت علیهم السلام بود. به هر حال حاج علی آقا کاغذی کاملاً تمیز مهیا نمودند آنگاه آقای مجتهدی گفتند: 🔸حضرت ولی عصر ‌می‌فرمایند: هر کس با این شعر متوسل به عمویم حضرت عباس(ع) شود حتماً حاجتش برآورده خواهد شد. و سپس شروع به خواندن بیت اول کردند و در فاصله‌ی بین بیت اول و دوم حدود نیم ساعت با شدت تمام ‌می‌گریستند، آنگاه بیت دوم را خوانده و باز حدود نیم ساعت شدیداً گریه کردند، سپس شعر را نوشتند: یادم ز وفای اشجع ناس آید وز چشم ترم سوده ی الماس آید آید به جهان اگر حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید ⬅️ لاله ای از ملکوت، جلد اول، ص۲۲۹
4_5809695595786409291.mp3
16.53M
🎧 بشنوید | صوت کامل سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود عالی در مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی (علیه‌السلام) در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۳/۴/۲۴
4_5809695595786409286.mp3
16.82M
🎧 بشنوید | صوت کامل روضه‌خوانی آقای حاج محمود کریمی در مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی (علیه‌السلام) در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۳/۴/۲۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه شهادت مدافع حرم شهید مصطفی صدرزاده در روز تاسوعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توضیحات در مورد اینکه چرا تاسوعا به اسم حضرت ابوالفضل گره زده شده 🔹ایشون که تاسوعا شهید نشدند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه ورود رهبر معظم انقلاب به حسینیه امام خمینی(ره) و آغاز مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی(ع)