ماجرای عفت یوسف علیه السلام در برابر زلیخا همسر عزیز مصر که در قرآن در سوره یوسف آمده تابلوی تاریخی عظیمی است که پیروزی درخشان عفت را بر شهوت در یک جنگ داغ و جنجالی به تماشا گذاشته است. یوسف نوجوانی بسیار زیبا بود، دست تطاول او را به عنوان برده و غلام ناشناس به کاخ عزیز مصر وارد ساخت، همسر عزیز مصر به نام زلیخا دل باخته او شد، از هر راه و ترفندی خواست یوسف را به دام خود بکشاند و از او کام جویی جنسی نماید، ولی با توکل به خدا و حفظ حریم عفت هرگز خود را نباخت و اسیر آن دام بزرگ شیطان نشد، و فریب نخورد، تا آن جا که زلیخا او را به اتاقی که در درون چندین اتاق قرار داشت برد، اتاقی که هر سوی آن آیینه کاری شده بود، زلیخا با کمال بی شرمی قسمت هایی از بدنش را برهنه کرد تا یوسف را بفریبد ولی یوسف در این میدان، پیروز گردید، نه ازین جهت که به زلیخا علاقه نداشت، بلکه ترس از خداموجب گردید که سنگر عفت و حیا را حفظ کند.
امام صادق علیه السلام فرمود: زلیخا در آن اتاق، پارچه ای روی بعد انداخت، یوسف پرسید چرا پارچه بر روی بعد انداختی؟ زلیخا جواب داد: برای این که از بت حیا کردم یوسف فرمود: تو از بت حیا می کنی، آیا من از خدا حیا نکنم؟ در این هنگام یوسف علیه السلام با
ص: 29
ماجرای عفت یوسف علیه السلام در برابر زلیخا همسر عزیز مصر که در قرآن در سوره یوسف آمده تابلوی تاریخی عظیمی است که پیروزی درخشان عفت را بر شهوت در یک جنگ داغ و جنجالی به تماشا گذاشته است. یوسف نوجوانی بسیار زیبا بود، دست تطاول او را به عنوان برده و غلام ناشناس به کاخ عزیز مصر وارد ساخت، همسر عزیز مصر به نام زلیخا دل باخته او شد، از هر راه و ترفندی خواست یوسف را به دام خود بکشاند و از او کام جویی جنسی نماید، ولی با توکل به خدا و حفظ حریم عفت هرگز خود را نباخت و اسیر آن دام بزرگ شیطان نشد، و فریب نخورد، تا آن جا که زلیخا او را به اتاقی که در درون چندین اتاق قرار داشت برد، اتاقی که هر سوی آن آیینه کاری شده بود، زلیخا با کمال بی شرمی قسمت هایی از بدنش را برهنه کرد تا یوسف را بفریبد ولی یوسف در این میدان، پیروز گردید، نه ازین جهت که به زلیخا علاقه نداشت، بلکه ترس از خداموجب گردید که سنگر عفت و حیا را حفظ کند.
امام صادق علیه السلام فرمود: زلیخا در آن اتاق، پارچه ای روی بعد انداخت، یوسف پرسید چرا پارچه بر روی بعد انداختی؟ زلیخا جواب داد: برای این که از بت حیا کردم یوسف فرمود: تو از بت حیا می کنی، آیا من از خدا حیا نکنم؟ در این هنگام یوسف علیه السلام با
ص: 29
سرعت تمام از پیش از پیش روی زلیخا رد شد و به طرف در اتاق آمد و پا به فرار گذاشت و از همه اتاق ها خارج شد، زلیخا به دنبال یوسف دوید و به او رسید و لباس او را از پشت گرفت تا به عقب بکشاند، ولی یوسف آن چنان خود را کشید که یقه اش پاره شد. (1)
داستانهای زیباو تأثیر گذار
https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef
@KanaleDastan
https://eitaa.com/KanaleDastan
داستان های تربیتی
ارتباط با ادمین؛
@valayat
.
🎆 --» قصه های قرآنــی «--
🎆 --» عکس نوشته های قرآنی «--
🎆 --» تفسیر روزانه «--
🎆--» تلاوتهای دلنشین «--
💫 دعا و ذکرهای روزانه💫
💫ختم هفتگی قرآن💫
با ما همراه باشین👇👇
در گروه
✅ «قــــــرآن و دعا» ✅
انجمن قرآن و دعا
https://eitaa.com/joinchat/2442461601C72aa4ac014
╰─┅🍃🦋🍃
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸
┊❴ اسماء الحسنی ❵┊
┊الرَّحمٰنُ الرَّحیٖمُ ٱلْمَلِکُ ٱلْقُدُوسُ السَّلٰامُ ٱلْمُؤمِنُ ٱلْمُهَیمِنُ ٱلْعَزیٖزُ ٱلْجَبّٰارُ ٱلْمُتَکَبِّرُ
┊ ٱلْخٰالِقُ ٱلْبٰارِئُ ٱلْمُصَّوِرُ ٱلْغَفّٰارُ ٱلْقَهّٰارُ ٱلْوَهّٰابُ الرَّزّٰاقُ ٱلْفَتٰاحُ ٱلْعَلیٖمُ ٱلْقٰابِضُ
┊ ٱلْبٰاسِطُ ٱلْخٰافِضُ الرّٰافِعُ ٱلْمُعِزُ ٱلْمُذِلُ السَّمیٖعُ ٱلْبَصیٖرُ ٱلْحَکَمُ ٱلْعَدلُ ٱلْلَطیٖفُ
┊ ٱلْخَبیٖرُ ٱلْحَلیٖمُ ٱلْعَظیٖمُ ٱلْغَفُورُ الشَّکُورُ ٱلْعٰالیُٖ ٱلْکَبیٖرُ ٱلْحَفیٖظُ ٱلْمُقیٖتُ ٱلْحَسیٖبُ
┊ٱلْجَلیٖلُ ٱلْکَریٖمُ الرَّقیٖبُ ٱلْمُجیٖبُ ٱلْوٰاسِعُ ٱلْحَکیٖمُ ٱلْوَدُودُ ٱلْمَجیٖدُ ٱلْبٰاعِثُ الشَّهیٖدُ
┊ ٱلْحَقُّ ٱلْوَکیٖلُ ٱلْقَویُٖ ٱلْمَتیٖنُ ٱلْوَلیُٖ ٱلْحَمیٖدُ ٱلْمُحصیُٖ ٱلْمُبدِئُ ٱلْمُعیٖدُ ٱلْمُحیٖیُٖ
┊ ٱلْمُمیٖتُ ٱلْحَیُّ ٱلْقَیُّومُ ٱلْوٰاجِدُ ٱلْمٰاجِدُ ٱلْوٰاحِدُ ٱلْاَحَدُ الصَّمَدُ ٱلْقٰادِرُ ٱلْمُقتَدِرُ
┊ ٱلْمُقَدَّمُ ٱلْمُؤَخَرُ ٱلْاَوَّلُ ٱلْآخِرُ الظّٰاهِرُ ٱلْبٰاطِنُ ٱلْوٰالیُ ٱلْمُتَعٰالیُٖ البَّرُ التَّوٰابُ
┊ ٱلْمُنتَقِمُ ٱلْعَفوُّ الرَّئُوفُ مٰالِکِٱلْمُلکُ ذُوٱلْجلٰالِوٱلْاکرٰام ٱلْمُقسِطُ ٱلْجٰامِعُ ٱلْغَنیُٖ ٱلْمُغنیُٖ ٱلْمٰانِعُ
┊الضّٰارُ النّٰافِعُ النُّورُ ٱلْهٰادیُٖ ٱلْبَدیٖعُ ٱلْبٰاقیُٖ ٱلْوٰارِثُ الرَّشیٖدُ الصَّبُورُ
انجمن قرآن و دعا
https://eitaa.com/joinchat/2442461601C72aa4ac014
╰─┅🍃🦋🍃
حضرت مریم مادر حضرت عیسی علیه السلام در رابطه با حفظ عفت، بسیار حساس بود، هنگامی که بدون شوهر، به اعجاز الهی باردار شد وقتی که درد زایمان گرفت بسیار ناراحت شد، از این نظر نگران بود تا ناجوانمردان روزگار به او تهمت بزنند. (1) شدت ناراحتی او از این جهت در حدی بود که می گفت:
«یا لیتنی مت قبل هذا و کنت نسیامنسیا»
ای کاش قبل از این مرده بودم و به کلی فراموش می شدم. (2)
11. عَنِ النَّبيِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) اِنَّهُ كانَ جالِساً فَاَقْبَلَ الْحَسَن وَ الْحُسَيْنُ (علیه السلام) فلما رآهما النبي (صلی الله علیه و آله و سلم) و استبطأ بلوغهما...
رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - نشسته بود، حسن و حسين - عليهما السلام - وارد شدند، حضرت به احترام آن ها از جاي برخاست و به انتظار ايستاد، حركت آن دو به سوي پيامبر به طول انجاميد. رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - به طرف كودكان پيش رفت و از آنان استقبال نمود، هردو را بر دوش خود سوار نمود و فرمود: فرزندان عزيز، مركب شما چه خوب مركبي است و شماها چه سواران خوبي هستيد!
(بحار الانوار، ج 10، ص80)
ص: 31
داستانهای زیباو تأثیر گذار
https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef
@KanaleDastan
https://eitaa.com/KanaleDastan
داستان های تربیتی
ارتباط با ادمین؛
@valayat
📚معرفی کتب و تالیفات شهید آیت الله دکتر رئیسی
تقریرات فقه وقف 👈اینجا
تعارض اصل و ظاهر در فقه و قانون👈اینجا
قواعد فقه (بخش عبادی)👈اینجا
قواعد فقه(بخش اقتصادی)👈اینجا
قواعد فقه(بخش قضائی)👈اینجا
✔️دانلود
زندگینامه 👈دانلود
ویژه نامه ارتحال👈دانلود
دسترسی به اقدامات و فعالیت ها و داستان ها👈اینجا
📲 در ثواب نشر این لیست شما هم سهیم باشید
🔮دانلود نرم افزار باز کردن کتاب ها
ا•┈┈••••✾•▪️•✾•••┈┈•ا
کتب دینی،کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
@KotobeDini
عبدالله بن حسن (نوه امام حسن مجتبی علیه السلام از پدران خود نقل می کند) هنگامی که ابوبکر و عمر به اتفاق هم، فدک را غصب کردند و این خبر به حضرت زهرا سلام الله علیها رسید، در این هنگام، حضرت زهرا سلام الله علیها روسری خود را بر سرش پیچید و عبای خود را بر سر نمود و همراه گروهی از همفکران و یاران و زنان خویشاوندش به سوی مسجد حرکت کرده، حضرت فاطمه (علیها السلام) روسری خود را بطور کامل که سر و گردن و سینه اش را می پوشاند و لباسی که در تنش بود به قدری بلند بود که هنگام راه رفتن، گاهی قسمت پایین لباس، زیر پایش قرار می گرفت و آن حضرت همانند رسول الله با متانت و وقار، حرکت می گردد علاوه بر این ها آن حضرت در پشت پرده مسجد درحالی که زنان اطرافش را گرفته بودند نشست و سخنرانی کرد نتیجه این که ایشان با رعایت همه موازین حفظ حریم عفاف و حجاب در میان مردم ظاهر می شد. (1)
ص: 32داستانهای زیباو تأثیر گذار
https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef
@KanaleDastan
https://eitaa.com/KanaleDastan
ارتباط با ادمین؛
@valayat
»
نقل می کنند در عصر حکومت رضاخان یکی از علمای ربانی مشهد، مرحوم آیت الله سید باقر سیستانی، سعی بسیار داشت تا به محضر امام زمان علیه السلام شرفیاب گردد، او برای وصول به این سعادت عظمی، تصمیم گرفت، چهل جمعه در مسجدی از مساجد،زیارت عاشورا را بخواند، او به این تصمیم عمل کرد و هر جمعه
قرائت زیارت عاشورا را به طور کامل ادامه داد، او خود می گوید: در یکی از جمعه های آخر که در یکی از مساجد، مشغول زیارت عاشورا بودم ناگاه شعاع نوری را که از خانه ای در نزدیک آن مسجد دیده می شد، مشاهده کردم. حالات معنوی عجیبی پیدا کردم از جا برخاستم و به دنبال آن نور رفتم، خود را نزدیک آن خانه رساندم، دیدم نور عجیبی از داخل آن خانه می درخشد، در را زدم و با اجازه وارد شدم دیدم حضرت ولی عصر ع در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در آن اتاق جنازه ای را مشاهده نمودم که پارچه سفیدی روی آن کشیده بودند، منقلب شدم درحالی که اشک از چشمانم سرازیر بود به آقا امام زمان علیه السلام سلام کردم آقا جواب سلام مرا داد و فرمود چرا این گونه دنبال من می گردی؟ و آن همه رنج ها را تحمل می کنی؟
مثل این (اشاره به جنازه) باشید تا من به دنبال شما بیایم.
پس فرمود: این جنازه، جنازه بانویی است که در عصر کشف حجاب (رضاخان) هفت سال (برای حفظ عفت خود از گزند درندگان حکومت رضاخانی) از خانه بیرون نیامد، تا مبادا نامحرم او راببیند. (1)
ص: 34
داستانهای زیباو تأثیر گذار
https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef
@KanaleDastan
https://eitaa.com/KanaleDastan
ارتباط با ادمین؛
@valayat