💫رمان خانه📙داستان ورمان تأثیرگذار1️⃣📚💫
https://eitaa.com/joinchat/587006172Cfae975667a
✨🦋🌺باسلام ودرود بزرگواران به کانال رمان خانه
خوش آمدید🌺
درخدمت شما خوبان هستم با رمان زیبای #آشــوب
تنهــــــایی، روزانه #سه پارت رمان قرارداده میشود
امیدوارم ازخواندن این رمان لذت ببرید👇🏻🌺🦋✨
💫📘داستان شب🌜🌜🌜💫
https://eitaa.com/joinchat/294125765C5e67be3e82
❄️✨🌼🌼✨❄️
💫🌙💝 #داستان_آموزنده📖💝🌟💫
✨🌼🍃پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد. پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند✨🍂
🌼🍁آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها بذر کوچکی داد و گفت: طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد. دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد. او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت✨🌾،
🌼🍃اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد. خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت: نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو! روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید. آنگاه رو به همه گفت عروس من این دختر روستایی است! قصد من این بود که صادق ترین دختر بيابم! تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود✨❤️،
🌼☄اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد✨💝.
💚✨زیباترین منش انسان راستگویی است✨❤️
💫🌜🌟🌜🌟🌜🌟🌛🌟🌛🌟🌛💫
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌙 ✨﷽✨
💫🌟🌙
💫🌙
🌙
✨🌸🦋↶ #حـــسآرامـــشنـــــابــــــ ↷🦋🌸✨
✨🌸🦋✵نـیــایـــش بــا خــ♡ــدا✵🦋🌸✨
✨🍃🍁خـدای نـازنینـم🤲🏻
چقدر زیباست سپری کردن یک روز
با ادراک حس لبخند زیبایت
و چقدر زیباست حس حضور زیبایت
وقتی که به ما اجازه بخشش و دستگیری
از بینوایی و یا محبت به یتیمی میدهی
و چقدر زیباست با تو همراه بودن
و برای تو زیستن و مهر ورزیدن
و چقدر زیباست سپری کردن یک روز
با عشق و کمک به همنوعان بخاطر تو
🍃🍁خـدای خـوب و مهـربـانـم
دل و زبان عزیزانم را پاک و زیبا کن
باشد که در سیمای آنها روشنی عشق
تو بدرخشد و دلشان را آرام و مملو از
یاد و عشق خودت کن
🍃🍁الهـی
من به بهشت تو محتاجم
و نیازمند گذشت توأم
تو را میخوانم
و هرگز از لطفت ناامید نمیشوم
تو را صدا میزنم
و از خشمت احتراز نمیکنم
🍃🍁خـدایا
ندایم را پاسخ ده
و به غفران شیرینت بر من منت گذار
و در زمره خوبان و نیکان جایم ده
پروردگارا از لطفت محرومم مدار
و تنها و خسران زده رهایم مکن✨
✨🌸#آمیـنیـاربالـعـالـمیـن🤲🏻🌸✨
💫🌠🕋خدا(ﷲجل جلاله) 🕋🌠💫
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃https://eitaa.com/joinchat/3443851466Cc0ada331ee
┗╯\╲
✧🌟✾════✾🌙✰🌙✾════✾🌟✧
✨🌙▪️شبی تو خواب دیدمش؛
بهم گفت: به بچه ها بگو سمت گناه هم نرن... اینجا خیلی سخت می گیرن...!
▪️بابت مداحی هیچ صلهای دریافت نمی کرد.
میگفت: صله من رو باید خود آقا بدهد..
▪️اتاقشان به حرم خیلی نزدیک بود، شب شهادت حضرت زهرا(س) رو به حرم حضرت زینب (س) ایستاده بود و رو به خانم گفت: ۱۵سال نوکری کردم، یک شبش رو قبول کن و امشب سند شهادتم رو امضا کن..
فرداش در عملیات انتحاری که در نزدیکی حرم صورت گرفته بود حین کمک رسانی به مصدومان از ناحیه پهلو و بازوی چپش ۴۰ ترکش خورد و شهید شد.
▪️آخر وصیتنامه اش نوشته بود:
وعدۂ ما بهشت...
بعد روی بهشت را خط زدہ بود اصلاح کردہ بود: وعدۂ ما "جَنَّتُ الْحُسِیْن علیه السلام"
✨🌹طلبه، بسیجی، ذاکر اهل بیت(ع)، خادم شهدا🌹✨
✨🌷شهید حجت اسدی🌷✨
💫🌺🕊🩸شهدا شرمنده ایم🩸🕊🌺💫
https://eitaa.com/joinchat/1809383605Cc5bc3e3326
✧🌟✾════✾🌙✰🌙✾════✾🌟✧
✨🌸پشتِ تمام آرزوهایت
🦋خدا ايستادہ
🍃ڪافيست بـہ حڪمتش
🌸ايمان داشتـہ باشے
🦋تا قسمتت سر راهت قرار گیرد
🍃وی را بخوانيد
🦋تا شـما را اجابت ڪند✨
💫شـــــبــــ🌙ــــــتــ🌟ـــون آرامـــــ🦋ـــ💫
💫🌌🌠هر شب یک پیام شبانگاهی🌠🌌💫
https://eitaa.com/joinchat/4155834555C21d78843f4
🌙
💫🌙
💫🌟🌙
💫🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
🍁
❤️حکایات عبرت آموز❤️
🔘داستان کوتاه
راننده ماشینی در دل شب راهش را گم کرد و بعد از مسافتی ناگهان ماشینش هم خاموش شد.
همان جا شروع به شکایت از خدا کرد: خدایا پس تو داری اون بالا چکار میکنی؟و...
در همین حال چون خسته بود خوابش برد، وقتی صبح از خواب بیدار شد از شکایت شب گذشتهاش خیلی شرمنده شد.
ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود...
همه ما امکان به خطا رفتن را داریم، پس اگر جایی دیدیم که کــارمان پیــش نمیرود، شکایت نکنیم، شایـد اگــر جلــوتر برویم پرتگاه باشد...
🛑❤️🛑❤️🛑❤️
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨﷽✨
✨🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼
✨🌼
✨🌤❣ #سلام_امام_زمانم ❣✋🏻🌤✨
✨🦋🤲🏻#دعا برای ظهورش چه لذتی دارد
🌼غلام درگه مهدی چه #عزتی دارد
🦋بمان همیشه #منتظر و بی قرار دیدارش
🌤که انتظار ظهورش چه قیمتی دارد
✨🌺🌤#اللهمـ_عجل_لولیڪ_الفرج🌤🌺✨
🍃 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
🌤درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود✨
💫🇮🇷سلام فرمانده🇮🇷💫
https://eitaa.com/joinchat/3440246979C826154963f
♡🦋════༻🌺༺════🦋♡
✨🌺تو خیلی مهربانی
🦋پروردگار دانا
🌼هدیه فرستادهای
🦋صاحب زمان ما را
🍃اگرچه با اذن تو
🌼غائبه روی ماهش
🦋اما همیشه با ماست
🌼محبّت و نگاهش
🍃باید آماده باشیم
☀️تا برسه ظهورش
✨دنیا چراغون بشه
☀️از آن نور وجودش
🌤روزی که آقا بیاد
🍂نابود میشن دشمنا
🌼شادی و نور و امید
🦋هدیه میشن به دنیا✨
✨✍🏻مصطفی میرزایی✨
✨🍃🌼#شعر_کودکانه مهدوی🌼🍃✨
💫🌼👼🏻مهد کودک فرشتگان مهدوی👼🏻🌼💫
https://eitaa.com/joinchat/1350435036C970c1dd984
♡🦋════༻🌺༺════🦋♡
✨🌺پروردگارا🤲🏻🌺✨
✨🌤دراین صبح زیبا 🍁
قرارده بی نیازی درنَفس
یقین دردل❤️اخلاص درکردار!
روشنی دردیده،بصیرت درقلب🌺
و روزى پر برکت در زندگیمان🌺✨
✨🦋سلام صبح زیباتون بخیر✋🏻✨
💫💌🌤ارسال روزانه پیام صبحگاهی🌤💌💫
https://eitaa.com/joinchat/4153016507Cae85e74751
╰┅┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅┅╯
✨🌼
✨🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌙 ✨﷽✨
💫🌟🌙
💫🌙
🌙
✨🌸🤲🏻استغفار شبانه🌙🌸✨
✨🌸بسم اللهِ الرَحمنِ الرَحیم🌸✨
✨اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ خَلَوْتُ بِهِ فِی لَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ وَ أَرْخَیْتَ عَلَیَّ فِیهِ الْأَسْتَارَ حَیْثُ لَا یَرَانِی إِلَّا أَنْتَ یَا جَبَّارُ فَارْتَابَتْ فِیهِ نَفْسِی وَ مَیَّزْتُ بَیْنَ تَرْکِهِ لِخَوْفِکَ وَ انْتِهَاکِهِ لِحُسْنِ الظَّنِّ بِکَ فَسَوَّلَتْ لِی نَفْسِیَ الْإِقْدَامَ عَلَیْهِ فَوَاقَعْتُهُ وَ أَنَا عَارِفٌ بِمَعْصِیَتِی فِیهِ لَکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ✨
✨🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃✨
✨🤲🏻بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در شب یا روز در تنهایی به سراغ آن رفتم و تو پرده های ستّاریت را بر من فرو انداختی، به طوری که هیچ کس جز تو، ای خدای جبّار، نمیدید، پس به تردید افتادم بین این که از ترس تو آن را ترک کنم یا به واسطه ی حسن ظن به تو آن را مرتکب شوم. پس نفس آن را برایم زینت داد و انجام دادم در حالی که میدانستم معصیت تو را مرتکب میشوم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!✨
✨🍃🌸أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ🌸🍃✨
💫📚🔑مفاتیح الجنان؛ کلید بهشت🗝📚💫
https://eitaa.com/joinchat/488505540Cf9d700bb4f
•┈┈••••✾•🌿🌸🌿•✾•••┈┈•
💫داستان شب📖🌙💫
✨🌸عدالت و لطف خدا🦋✨
💫🌙✍🏻زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
داوود (علیه السلام) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند.
سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود که ...
در خانه داوود (علیه السلام) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (علیه السلام) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (علیه السلام) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (علیه السلام) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است🌟💫
💫📘داستان شب🌜🌜🌜💫
https://eitaa.com/joinchat/294125765C5e67be3e82
•┈┈••••✾•🌿🌸🌿•✾•••┈┈•
💫🤲🏻الهی امشب🌙
🍃هرچی
🌸خوبیه وخوشبختیه
🦋خدای مهربون
🍃براتون رقم بزنه
🏠کلبه هاتون
💓ازمحبت گرم باشه
🌸وآرامش
🦋مهمون همیشگی
🏠خونه هاتون باشه
شـــــ🌙ــــبـــ🌟ــــتـــــون آرام و در پـــ🦋ــــنـــاه خــ🌸ــدا...💫✨
💫🌌🌠هر شب یک پیام شبانگاهی🌠🌌💫
https://eitaa.com/joinchat/4155834555C21d78843f4
╰┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅╯
🌙
💫🌟🌙
💫🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
❤️حکایات عبرت آموز❤️
📚داستان خضر نبی(ع) وسائل
خضر نبی در سایه درختی نشسته بود،
سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد (درخواست کمک داشت) حصرت خضر علیه السلام دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت،گفت ای سائل ببخش چیزی ندارم،
سایل گفت تو را به خدا سوگند میدهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمیدانی.
حضرت خضر علیه السلام برخواست گفت صبر کن دنبالم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش را بگیر و ببر، چاره علاجت کن، سائل گفت نه هرگز!!!
حضرت خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی،
القصه خضر را سائل فروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد.
خضر را مردی خرید و آورد خانه دید پیر مردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمیسپرد.
روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر علیه السلام خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد.
خضر علیه السلام گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم، مرد گفت همین بس.
خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگهای کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم.
خضر نبی علیه السلام پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانهای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت.
صاحب خضر علیه السلام آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست!
گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن، گفت غلام توام.
گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر علیه السلام گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟
یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم خودم را به بردگی فروختم!!!
من خضر نبی هستم، مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت.
گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان، گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه ، گفت ای صاحب و مولای من از زمانی که غلام تو شدهام به راحتی نمیتوانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمیتوانم اشک بریزم، چرا که میترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم.
مرا لطف فرموده آزاد کن، صاحب خضر علیه السلام گریست و او را آزاد کرد.
حضرت خضر علیه السلام کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت.
راستی ما برای خدا چه می کنیم ؟
قدری بیندیشیم…؟؟؟
▪️▪️🥗🌺🥗▪️▪️
@KanaleDastan
تا کنید می شود گوش دهید👆👆👆
مستند صوتی شنود👆
(تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران)
🔺 تجربهگر #کتاب_شنود در پی حذف برخی قسمتهای کتاب #شنود، توسط ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمتهای آن و همچنین بیان برخی مطالب گفته نشده، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته است و استاد امینیخواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان میدارد.
مروری بر نکات جلسه اول
🔻 بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور
🔻 روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین
🔻 تصاویر عجیب شیاطین
🔻 اجناس مختلف شیاطین
🔻 بیماریای که تجربهام را رقم میزد.
🔻 گردابی که از جنس نور بود.
🔻 حضور اجدادم را حس میکردم.
🔻 پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود.
🔻 علاقه شدید و اشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ
🔻 اعمالی که به آن تکیه کرده بودم.
🔻 جلوه نفس لوامه
@ShohadayEAmniat
💫💓🕊🌠🕌چهارشنبه های امام رضایی🕌🌠🕊💓💫
https://eitaa.com/joinchat/1964703950C788a17d688
💖🕊
✨💐🕊صلوات خاصه امام رضا علیه السلام:🤲🏻🕊💐✨
✨💐اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.💐✨
✨💐💓🕊#آقاجانسلام✋🏻🕊💓💐✨
✨💐💓🕊#عاشقانِامامعلی ابن موسی الرضا(علیه السلام)🕊💓 💐✨
✨💠⚜🍃🌸🕊🕊🕌🕊🕊🌸🍃💠⚜✨
❤️حکایات عبرت آموز❤️
شیخی به طوطیاش «لا اله الا الله» آموخته بود! طوطی شب و روز «لا اله الا الله» میگفت!
روزی طوطی به دست گربه کشته شد!
شیخ به شدت میگریست!
علت بیتابی را از او پرسیدند پاسخ داد:
وقتی گربه به طوطی حمله کرد
طوطی آن قدر فریاد زد تا مرد!
او "لا اله الا الله" را فراموش کرد؛
زیرا عمری با زبان گفت و دلش آن را
یاد نگرفته و نفهمیده بود!
سپس شیخ گفت: می ترسم من هم
مثل این طوطی باشم، تمام عمر با
زبان «لا اله الا الله» بگویم و هنگام
مرگ فراموش کنم!
▪️▪️🥗🌺🥗▪️▪️
@KanaleDastan
💫📚حکایت ومطالب پندانه وحکیمانه📜💫
https://eitaa.com/joinchat/251396293C8e5d2dd667
🌹﷽🌹
✨🌹و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لما سمعو الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر اللعالمین🌹✨
.
✨📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنیازبهلولعاقل📖✨
✨💎✍🏻روزی هارون الرشید به بهلول خطاب کرد آیا می خواهی اینکه خلیفه سلطان باشی؟
بهلول گفت دوست نمی دارم.
هارون گفت برای چه نمی خواهی؟
بهلول گفت برای اینکه من به چشم خود مرگ سه خلیفه را دیده ام، ولی خلیفه تا به حال فوت دو بهلول را ندیده است.
انسان هر چه به دنیا نزدیک تر باشد، بیشتر در مورد گرفتاری ها و پیشامدهای سوء واقع شده و خود را به معرض هلاکت و خطر خواهد انداخت.
شخصی که در دنیا روی صراط حقیقت پرستی قدم برداشته و از شهوات دنیویه و جاه و جلال و از مناصب ظاهری چشم پوشیده است، برای همیشه به راحتی و خوشی و امنیت زندگانی کرده و از هر گونه حوادث مخالف محفوظ خواهد ماند.✨
─┅═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═┅─