eitaa logo
داستانهای زیباو تأثیر گذار
142 دنبال‌کننده
113 عکس
7 ویدیو
0 فایل
داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan داستان های تربیتی داستان های بلند و کوتاه https://eitaa.com/joinchat/301006916Cad88331e14 ارتباط با ادمین؛ @valayat
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌙 ✨﷽✨ 💫🌟🌙 💫🌙 🌙 ✨🌸ســــلام✋🏻✨ ✨🍃🌸راز زندگی عشق به خداست 🍃این عشق هر چه افزون باشد 🌸بیشتر رشد می‌کند ❤️عشق یکی از زیباترین هدایای 🌸خداوند به انسان است 🌙شبتون خوش و سرشار از ❤️عشـق به خـ♡ـدا❤️ ✨شــــبـ🌙ـتـون مــنوربه نـــورالهی🌟✨ 💫🌌🌠هر شب یک پیام شبانگاهی🌠🌌💫 https://eitaa.com/joinchat/4155834555C21d78843f4 ✧🌟✾════✾🌙✰🌙✾════✾🌟✧ ✨🌤✋🏻🌤✨ ✨❄️ایمان دارم مثل برف ☀️ناهنگـام می آیـي ،،،، 💦مي‌آیــــي و مي باری ❄️و جــهاني را سپیـــد می‌کني ... ✨🌼🌤 عجل لولیک الفرج🌤🌼✨ 💫🌠🕌ســه شــنــبــه مــهـدوی🕌🌠💫 https://eitaa.com/joinchat/1623326925C4835f1c1f5 ✧🌟✾════✾🌙✰🌙✾════✾🌟✧ ✨🌙🤲🏻🕊✨ ✨🌸 مادر می گوید « از جبهه برای دیدن فرزند تازه به دنیا آمده اش به شهرضا رسیده بود با اینکه دیروقت بود، نیمه شب باصدای گریه و تضرع او از خواب بیدار شدم🙁 و دیدم داره نماز شب می خونه صبح همان شب، وقتی که قصدبازگشت به جبهه را داشت✌️، به او گفتم یک مقدار بمان و خستگی ات را رفع کن پاسخ داد مادرجان ما تا به حال درخواب های سنگین غوطه ور بودیم☺️، اما حالا دیگر وقت بیداری است ما هیچ وقت نمی توانیم فقط به راحتی و استراحت خودمان فکر کنیم☝️اگر به این چیزها فکر کنیم دیگرنمی توانیم مزه‌ی بیداری را بچشیم من خواب و استراحت دنیا را با تمام زرق و برقش به دنیادارها میبخشم😊 مادر، این دنیا تنگ است و جای من نیست🕊✨ ✨🌸راوی:مادرشهید✨ ✨🌹🕊✨ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💫🌹🩸🕊شهدا شرمنده ایم🕊🩸🌹✨ https://eitaa.com/joinchat/1809383605Cc5bc3e3326 ✨شــــبــ🌙ــتـــون مـــــ🌤ـهــــدوی✨ ╰┅┅┅┅❀🌸🌙🌟🌙🌸❀┅┅┅┅╯ 🌙 💫🌟🌙 💫🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨﷽✨ ✨🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼 ✨🌼 سلام صبحتون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)🌷 🍃🌼 اللَّـهُمَّ 🌼🍃 🍃🌷 صَلِّ 🌷🍃 🍃🌼 عَلَى 🌼🍃 🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃 🍃🌼و آلِ 🌼🍃 🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃 🍃🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼🍃 به رسم ادب هرصبح: السلام علی رسول الله وآل رسول الله❤️ السلام علیک یااباعبدالله الحسین❤️ السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️ السلام علیک یابقیة الله فی ارضه(عج)❤️ السلام علیکم جمیعاو رحمت الله و برکاته..💚 و لعن الله علی اعدائهم اجمعین...🔥 💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠 ✨🌸🌿 نــیـــــایــــش             صـبـــح گــ☀️ــاهـی🌸🌿✨ ✨🍃خدای من🤲🏻✨ ✨🌸چه شوق آفرین است نگاه عاشقانه تو! 🍃چه تکان دهنده است توجه مهرآمیز تو! 🌸چه شیرین است زندگی در کنار تو و در 🦋زیر سایه لطف تو..... 🌸چه لذت بخش است ‌گرمای دست نوازشگر تو.. 🍃خدایا بحق رحمانیتت غم های ما را بزدای ❤️و عشق خودت را در دل ما جای ده، که عشق به غیر از تو 🍂درد است و درد است و درد! 🍃خدایا دلهای ما را در پناه خودت حفظ بفرما!✨ ✨آمین🤲🏻✨ 💫💌🌤ارسال روزانه پیام صبحگاهی🌤💌💫 https://eitaa.com/joinchat/4153016507Cae85e74751 ♡🌻〰❁🍃❁☀️❁🍃❁〰🌻♡ ‍ ✨ 🌸«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»🌸✨ 🦋🏵 ذڪرروزانه🏵 🦋 ⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️ 🚩هرروزبه رسم ادب✋🏻🚩 اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒 🗓️ امروز:چهارشنبہ ☀️۲۰/مهرماه/١٤٠۱/٠٧    🌙١۵/‌ربيع الأول/١٤٤٤/٠٣                        2022/10/Oct/12🌲  ⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹 🔹👈ذڪــــــــــرروز 📿 📿 یا حی یا قیوم ای زنده، ای پاینده     ✨🍃🌸🍃🌷🍃🌸🍃✨ ذکر روز چهار شنبه موجب عزت دائمی می شود. ذکر روز چهارشنبه به اسم موسی بن جعفر(عليه‌السلام) و علی بن موسی(عليه‌السلام) و محمد بن علی(عليه‌السلام) و علی بن محمد(عليه‌السلام) است. روایت شده در این روز زیارت چهار امام خوانده شود. ⭐💫⭐💫⭐💫⭐ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُڪَ ⭐💫⭐💫⭐💫⭐ 🍃🌸 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ🌸🍃✨ 💫📿ڪـانال ذڪـر روزانہ📿💫 https://eitaa.com/joinchat/2125005001C33b91c4b09 ♡🌻〰❁🍃❁☀️❁🍃❁〰🌻♡ ✨❣برای یافتن آرامش چیزی را سرکوب نکن؛ سعی کن آن را درک کنی؛ زیرا تسلط ... تنها از راه فهمیدن بدست می آید. هر آنچه را که بفهمی دیگر توانی در برابرت نخواهد داشت. این معجزهٔ درک است!🍃🍃🍃✨ 💫🌲🌾🌈🏡کلبه آرامش🌾🌲💫 https://eitaa.com/joinchat/366936261C4fe94f72c5 ╰┅┅┅┅❀🍃🌼🌤🌼🍃❀┅┅┅┅╯ ✨🌼 ✨🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
❤️حکایات عبرت آموز❤️ 📚 🔶می گویند: مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟گفتند: مسجد می سازیم. 🔹گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا. 💫بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد. 🔸سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟ 💎بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند. ▪️▪️🥗🌺🥗▪️▪️
❤️حکایات عبرت آموز❤️ داستان کوتاه "کشتی" در طوفان شکست و "غرق شد." فقط "دو مرد" توانستند به سوی جزیره ی کوچک بی آب و علفی شنا کنند و "نجات یابند." دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند؛ "بهتر است از خدا کمک بخواهیم." بنابراین دست به "دعا" شدند و برای این که ببینند دعای کدام بهتر "مستجاب" می شود به گوشه ای از جزیره رفتند... "نخست،" از خدا "غذا" خواستند؛ فردا "مرد اول،" درختی یافت و "میوه ای" بر آن، آن را خورد. اما "مرد دوم" چیزی برای خوردن نداشت. هفته بعد، مرد اول از خدا "همسر و همدم" خواست، فردا کشتی دیگری غرق شد، "زنی" نجات یافت و به مرد رسید. در سمت دیگر، مرد دوم هیچ کس را نداشت. مرد اول از خدا "خانه، لباس و غذای بیشتری" خواست، فردا، به صورتی "معجزه آسا،" تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید. مرد دوم هنوز هیچ نداشت. دست آخر، مرد اول از خدا "کشتی" خواست تا او همسرش را با خود ببرد. فردا کشتی ای آمد و در سمت او "لنگر" انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از "جزیره" برود و مرد دوم را همانجا "رها" کند..! پیش خود گفت: مرد دیگر حتما "شایستگی" نعمت های الهی را ندارد، چرا که درخواستهای او پاسخ داده نشد، پس همینجا بماند بهتر است! زمان حرکت کشتی، ندایی از او پرسید: «چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی؟» مرد پاسخ داد: «این همه نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است و خودم درخواست کرده ام. درخواست های همسفرم که پذیرفته نشد. پس چه بهتر که همینجا بماند.» آن ندا گفت: اشتباه می کنی! تو مدیون او هستی... هنگامی که تنها "خواسته او" را اجابت کردم، این "نعمات" به تو رسید... مرد با تعجب پرسید: «مگر او چه خواست که من باید مدیونش باشم؟» * و آن ندا پاسخ داد: «از من خواست که تمام دعاهای تو را مستجاب کنم!!..» * نکته: * شاید داشته هایمان را مدیون کسانی باشیم که برای خود هیچ نمی خواستند و فقط برای ما دعا می کردند... ممکن است همه موفقیت و ثروت و هر چیز دیگر که داریم را... "مدیون آن دو فرشته ای" باشیم که ما را بزرگ کردند... * (پدر و مادر) ▪️▪️🌷🌷🌷▪️▪️
✨🖤🥀🕯🕊یــادویــادبـــود امــوات🕊🕯🥀🖤✨ https://eitaa.com/joinchat/272367822Cfee8efbb10 ✨﷽✨ ✨🥀🕯🕊پنج شنبه که می شود 🍂ثانیه هایمان سخت بوی دلتنگی می دهد 🥀و عده ای از عزیزانمان 🍃آن طرف 🕯چشم به راه هدیه ای تا آرام بگیرند 💐با فاتحه و صلواتی هوایشان را داشته باشیم✨ ✨⇝✿‍🕯°•°🍃🥀🍃°•°🕯✿⇜✨   ✨🌺بِسْـمِ ٱلله الرحمن الرحیم🌺✨ ✨💐بسته هدیه به مسافران آسمانی، شهدا، انبیا اموات بی وارث و بد وارث و غریب الوارث و.... 💐✨ ✨ 🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺✨ ✨💐📿یک مرتبه سوره حمد✨ ✨💐📿 سه مرتبه سوره توحید✨ ✨💐📿 هفت کرتبه سوره قدر✨ ✨💐📿 یک مرتبه آیة الکرسی✨ ✨💐📿یک مرتبه زیارت اهل القبور✨ ✨💐یک مرتبه دعا✨ ✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨ ✨🌺(سوره حمد)📿 ۱مرتبه🌺✨ ✨🌺بسم الله الرحمن الرحيم(1)🌺✨ ✨💐الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (2) الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ (3) مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4) إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ (6) صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ (7)✨ ✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨ ✨🌺(سوره توحید)📿 ۳مرتبه🌺✨ ✨🌺بسم الله الرحمن الرحيم🌺✨ ✨💐قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ (3) وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ (4)✨ ✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨ ✨🌺(سوره قدر)📿 ۷مرتبه🌺✨ ✨🌺بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم🌺✨ ✨💐إنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾✨ ✨🌺آیت الکرسی📿۱مرتبه🌺✨ ✨🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺✨ ✨💐الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لا إکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالدون.✨ ✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨ ✨🌺زیارت اهل قبور 📿 ۱مرتبه🤲🏻🌺✨ ✨🌺بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ🌺✨ ✨💐اَلسَّلامُ عَلی اَهْلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مِنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ وَحْشُرْنا فی زُمْرَهِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ علیٌّ وَلِیٌّ الله✨ ✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨ ✨🌺پنج شنبه و يادمسافران آسمانی:🕊🌺✨ ✨💐اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ 📿 ۱مرتبه✨ ✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨ ‎ ✨🌺‌اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّد🌺✨
💫📚حکایت ومطالب پندانه وحکیمانه📜💫 https://eitaa.com/joinchat/251396293C8e5d2dd667📜✨ ✨💎✍🏻مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه می‌کرد و به او می‌گفتند: گناه نکن! می‌گفت: خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِين است، نترسید! او هرگز بندۀ خود را هر چقدر هم که بد باشد نمی‌سوزاند؛ من باورم نمی‌شود او از مادر مهربان‌تر است چگونه مرا بسوزاند در حالی که این همه در خلقت من زحمت کشیده است! روزگار گذشت و سزای عمل این مرد رباخوار پسر جوانی شد که در معصیت خدا پدر را در جیب گذاشت و به ستوه آورد تا آنجا که پدر آرزوی مرگ پسر خویش می‌کرد. گفتند: واقعا آرزوی مرگش داری؟ گفت: والله کسی او را بکشد نه شکایت می‌کنم نه بر مردنش گریه خواهم کرد. گفتند: امکان ندارد پدری با این همه حب فرزند که زحمت بر او کشیده است حاضر به مرگ فرزندش باشد. گفت: والله من حاضرم، چون مرا به ستوه آورده است و به هیچ صراط مستقیمی سربراه نمی‌شود. گفتند: پس بدان بنده هم اگر در معصیت خدا بسیار گستاخ شود، خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ از او به ستوه می‌آید و بر سوزاندن او هم راضی می‌شود‌.✨ ✨📖 قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ (17 - عبس) مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟✨ ✨🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂✨
💫🌲🌾🌈🏡کلبه آرامش🌾🌲💫 https://eitaa.com/joinchat/366936261C4fe94f72c5 ✨رمان_تنهایی📖✨ ✨پارت⬅️ ۴۲✨ از خنده دل درد گرفته بودم و در حالی که اشکم میومد گفتم:به ما که حوری نمیدن دیوانه...غلمان میدن.. نیاز همونطور که مات به روبرو خیره شده بود گفت:میدونم...همین الاانم یه غلمان با پورشه بهمون دادن...آرش بود...این دیگه اینجا چیکار میکرد....زل زده بود به من...آب دهنمو قورت دادمو و به نیاز گفتم:بکش خنده رو لبم خشک شد و تازه به ماشینی که شاخ به شاخمون ایستاده بود نگاه کردم...وای آرش عقب ماشینو... نیاز که هنوز مبهوت ماشین آرش بود گفت:هان؟؟؟!! با آرنج زدم به پهلوشو گفتم:درد و هان...بکش کنار از سر راه.... نیاز چشمهاشو زد بهم و گفت:آهان...این ...این کلاژ ماشینت چرا سر جاش نیست...پیداش نمی کنم... -در حالی که سعی میکردم جلوی خنده امو بگیرم گفتم:ماشین دنده اتوماته دیوانه ...بکش کنار دیگه... به لاخره با هزارتا مسخره بازی ماشینو کشید عقب کنار دیوار...آرش اومد توخیابونو کنار دیوار پارک کرد و پیاده شدو اومد طرفمون....کمربندمو باز کردمو پیاده شدم...نیاز هم به تقلید از من پیاده شد و در حالی که داشت با چشمهاش آرشو میخورد گفت:غلمانمون بادی بیلدینگ کاره هیال؟!! به زور جلوی خنده مو نگه داشتم و گفته:غلاف کن اون چشماتو ...چشم دراومده هیز.. به اجبار لبخندی زدمو و به آرش سلام دادم...جوابمو با لبخند داد و گفت:کجا با این عجله... نیاز چپ چپ نگاهم کرد و گفت:شما همو می شناسین... آرش خندید و گفت:هیال جان معرفی نمی کنین؟(ای کوفتو هیال جان...من کی جان تو شدم آخه موضمار) نیاز برگشت طرفمو با تعجب گفت:هیال جان؟؟!! هول شده بودم ...گفتم:نیاز دوستم...
💫📚🔖قصه های قرآنی ودینی 🔖📚💫 https://eitaa.com/joinchat/1437925572C5f2253112c کلاغ_خبر_چین📖✨ ✨🌳در جنگلی بزرگ وزیبا ، حیوانات مهربان و مختلفی زندگی میکردند . یکی از این حیوانات کلاغ پُر سر و صدا و شلوغی بود که یک عادت زشت داشت و آن این بود که هر وقت ، کوچکترین اتفاقی در جنگل 🌳می افتاد و او متوجه می شد ، سریع پر می کشید به جنگل و شروع به قار قار می کرد و همه ی حیوانات را خبرمی کرد . هیچ کدام از حیوانات جنگل دل خوشی از کلاغ نداشتند . آن ها دیگر از دست او خسته شده بودند تا این که یک روز کلاغ خبر چین وقتی کنار رودخانه نشسته بود و داشت آب می خورد ، صدایی شنید . . . فیش ، فیش . . . بعد ، نگاهی به اطرافش انداخت و ناگهان مار بزرگی🐍 را دید که سرش را از آب بیرون آورده است . فیش ، فیشِ . . . کلاغ از دیدن مار خیلی ترسید ، از شدت وحشت ، تمام پرهای روی سرش ریخت و پا به فرار گذاشت . کلاغ خبرچین ، همین طور پر زنان حرکت کرد تا بالاخره به لانه اش رسید . وقتی که به آینه نگاهی انداخت ، تازه فهمید که پرهای سرش ریخته است خیلی ناراحت شد و شرع به گریه کرد . طوطی دانا با دیدن کلاغ که روی سرش را با پارچه پوشانده بود شروع کرد به خندیدن . کلاغ با دیدن خنده های طوطی سریع پارچه را از روی سرش برداشت . طوطی با دیدن سر بدون پر کلاغ باز هم شروع به خندیدن کرد وگفت : پرهای سرت کجا رفته ؟ پس این همه گریه به خاطر کله ی کچلت بود ؟ کلاغ ماجرای ترسش را برای طوطی بازگو کرد و طوطی هم با شنیدن حرف های کلاغ شروع به خندیدن کرد . کلاغ گفت : یعنی تو از ناراحتی من این قدر خوشحالی ؟ ادامه.....
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌙 ✨﷽✨ 💫🌟🌙 💫🌙 🌙 🎉 🎊🎈🎉🎊🎈🎉🎊🎈🎉🎊🎈🎉🎊🎈🎊🎉 ✨💐(صلی الله علیه وآله وسلم) 💐✨ ✨💐(صادق علیه السلام) 💐✨ ✨🎊🌸 امشب سخن از جان جهان باید گفت 🎊🌸توصیف رسول انس و جان باید گفت... 🎊🌸در شام ولادت دو قطب عالم 🎊🌸تبریک به صاحب الزمان باید گفت... ✨💐🎉🎊میلاد پربرکت پیامبر صلح و رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم رییس مکتب تشیع حضرت امام صادق علیه السلام را به محضر مولایمان ارواحنا فداه و تمام مسلمانان جهان تبریک وتهنیت میگوئیم.🎊🎉💐✨ 💫🌴🌹با چهارده معصوم(علیه السلام) 🌹🌴💫 https://eitaa.com/joinchat/4024434889Cb0aa312250 ✧🎊✾════✾🌸✰🌸✾════✾🎊✧ ✨✳️ باسمه تعالی ✳️✨ ✨💠💐 پیامبراعظم (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله وسلم) از دیدگاه امام خامنه‌ای💐💠✨ ✨ 🌸❇️ امام خامنه ای : 🌸✨ ✨💐« پیامبر اعظم (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله و سلم ) ۱۰ سال حکومت کرد، اما اگر بخواهیم عملی را که در این ده سال انجام گرفته، به یک مجموعه پُرکار بدهیم تا آن را انجام دهند، در طی صد سال هم نمی‌توانند آن همه کار و تلاش و خدمت را انجام دهند! ❇️اگر ما کارهای امروزمان را با آنچه که پیغمبر انجام داد، مقایسه کنیم، آن گاه می فهمیم که پیغمبر چه کرده است. اداره آن حکومت و ایجاد آن جامعه و ایجاد آن الگو، یکی از معجزات پیغمبر است. ❇️ آن مردمی که ده سال با او زندگی کردند، روز به‌ روز محبت پیغمبر و اعتقاد به او در دلهایشان عمیق‌تر شد. وقتی در فتح مکه، ابوسفیان مخفیانه و با حمایت عبّاس - عموی پیغمبر - به اردوگاه آن حضرت آمد تا امان بگیرد، صبح دید که پیغمبر وضو می گیرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شده‌اند تا قطرات آبی را که از صورت و دست ایشان می‌چکد، از یکدیگر بربایند! گفت: من کسری و قیصر - این پادشاهان بزرگ و مقتدر دنیا - را دیده‌ام؛ اما چنین عزّتی را در آنها ندیده‌ام. آری؛ عزّت معنوی، عزّت واقعی است؛ «وللَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین»؛ مؤمنین هم اگر آن راه را بروند، عزّت دارند.»💐✨ ✨🌸🎙 بیانات امام خامنه‌ای ( مد ظله‌ العالی)🌸✨ ۱۳۸۰/۲/۲۸ 💫💎🌸🕊ســیره و سخـنــان عــلـمـا وبــزرگــان🕊🌸💎💫 https://eitaa.com/joinchat/1981153493Ceac925f45f ✧🎉✾════✾🌺✰🌺✾════✾🎉✧ ✨🌼قـــبــ🌟ـل از خـــ🌙ــــواب🌼✨ 💫🌙🌺همه را ببخش ... 🦋و به خــــــدا بسپار 🌙بعد بخواب... 🌤برای شروع یک روز نو 🍃باید آرام و سبک باشی... 🍂بار سنگین اشتباهات 🍁اطرافیان را بر دوش نگیر... 🌟💫 ✨💐عـــ🎊ـــــیـــدهـــمــــ🎉ـــگــی مـــــ🎈ــــبـــ💐ـــارکــــــــ💐✨ 💫🌌🌠هر شب یک پیام شبانگاهی🌠🌌💫 https://eitaa.com/joinchat/4155834555C21d78843f4 🎊╰┅┅┅┅❀🎉🎈🎉❀┅┅┅┅╯🎊 🌙 💫🌟🌙 💫🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
❤️حکایات عبرت آموز❤️ ❤️داستان کوتاه(عالیه)👌 مدتی قبل برای "تبدیلِ پنج هزار دلار امانتی" یکی از اقوام به طرف بانک میرفتم. پاکت محتوی دلارها را در "داخل یک پوشه" گذاشته بودم و متأسفانه بر اثر بی دقتی آن را برعکس بدست گرفته بودم! و هنگام گذر از عرض خیابان بی آنکه خودم متوجه شده باشم، دلارها پی در پی از آن خارج می شدند و "از زیر دستم به زمین می‌ریختند!" با صدای "بوق ماشین های در حال عبور و همهمه و نگاه های پر از حیرت رهگذران" پیاده‌رو روبرو متوجه شدم که صداها و نگاه‌ها "مربوط به من" است. به عقب که برگشتم دیدم در فاصلۀ گذرم از خیابان، "کل دلارها" از داخل پوشه خارج و در بخش نسبتآ وسیعی از "کف خیابان" و به "صورتی پراکنده/ ریخته شده و بر اثر باد هم مرتباً در فضای اطرافِ آن خیابانِ پر از ازدحام و عبور و مرور جابجا می شود. از شانسم در همان لحظه نیز دانش آموزان ابتدایی مدرسه‌ای در آن نزدیکی که "تعطیل" شده بودند هم به خیابان رسیدند! یک لحظه خشکم زد و در خیالم "امانت مردم را کاملا بر باد رفته" تصور کردم و مبهوت و مستأصل، نظاره گر نتیجۀ این بی دقتی و اهمال خودم شده بودم. صدای یک "خانم محجبۀ جوان" با فرزندی در بغل که به سرعت مشغول "جمع‌آوری دلارها" ازروی زمین بود، مرا به خود آورد که داد می زد: چرا ایستادی؟! "جمعشون کن خب...!" با این "تلنگر" بخودم آمدم و در کمال ناباوری "مردمی" را دیدم که همه شان تبدیل به "من" شده بودند! از "رهگذران جور وا جور پیاده‌رو" تا "کودکان دبستان تعطیل شده" و چندین دختر و پسر جوان که برخی جلوی عبور و مرور ماشینها را گرفته بودند و بقیه هم به شدت مشغول جمع‌آوری آن دلارها... چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید که اطرافم پر شده بود از "مردمانی دلسوز و امانتدار" که دلارهای مچاله شده در دستانشان را به طرف من گرفته بودند و من مانده بودم که دلارها را تحویل بگیرم و یا بر "انسانیت و شرافتشان زانوی تعظیم زنم.!"❤️🌼 کاسبی از آن اطراف مرا به طرف مغازه اش هدایت کرد و "لیوانی آب" به من داد و دلارها را از مردمی که حتی برای یک تشکرِ خشک و خالی من هم صبر نکرده بودند و بی درنگ رفته بودند "تحویل گرفت." "" بعد از شمارش، حتی یک برگ هم از آن دلارها کم نبود!"" * آن روز دوباره باور کردم که جامعۀ خوب را لزومآ دولتها به ارمغان نمی‌آورند، خودمان هم می‌توانیم آن را بسازیم. * "هنوز هم دیر نشده..."👌❤️ ▪️▪️💐🌺💐▪️▪️
❤️حکایات عبرت آموز❤️ ابوسعید ابوالخیر را گفتند: فلانی قادر است پرواز کند، گفت:این که مهم نیست،مگس هم میپرد گفتند فلانی را چه میگویی که روی آب راه میرود؟ گفت: اهمیتی ندارد،تکه ای چوب نیز همین کار را میکند. گفتند پس از نظر تو شاهکار چیست؟ گفت: اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی،دروغ نگویی،کلک نزنی و سو استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی. این شاهکار است ▪️▪️🥗🌺🥗▪️▪️
❤️حکایات عبرت آموز❤️ 📚 روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمتکاران حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن طور که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند با این حال بهلول وقت خروج از حمام ده دیناری که به همراه داشت یک جا به استاد حمام داد کارگران حمامی چون این بذل و بخشش را بدیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی نمودند بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت ولی این دفعه تمام کارگران با احترام کامل او را شستشو نموده و بسیار مواظبت نمودند ولی با این همه سعی و کوشش کارگران بهلول به هنگام خروج فقط یک دینار به آنها داد... حمامی متغیر گردیده پرسیدند : سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست؟ بهلول گفت : مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده بودم پرداختم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شما ادب شده و رعایت مشتری های خود را بکنی ‌‎‌‌‎▪️▪️❤️🌺❤️▪️▪️
💫📚داستانهای زیباو تأثیر گذار📖💫 https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef ✨🌹داستان آموزنده📖🌹✨ ✨✍🏻روزی در مسجد شیخی پس از نماز جماعت، رو به مردم ایستاد و گفت: ای مردم امروز میخواهم جوانی را به شما معرفی کنم که قبلاً فردی لااُبالی و نااهل بود که انواع مال مردم خوری، دزدی، هیزی، عیاشی، ظلم و خلاصه گناهی نبود که انجام نداده باشد... اما امروز او توبه کرده و در صف نماز میان شما نشسته و انسان شریفی شده؛ (سپس به جوانی اشاره کرد و گفت): از او می‌خواهم که به اینجا بیاید و برایمان از خود و مهربانی خدا بگوید. جوانی از میان جمعیت بلند شد؛ کنار شیخ رفت و گفت: از مهربانی و پرده پوشی خداوند همین بس که عمری گناه کردم اما او پرده پوشی کرد و هيچكس نفهمید؛ اما از وقتی توبه کرده ام و به این شیخ گفته ام، آبروی مرا در تمام محل بُرده است!!!✨ ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃✨
💫رمان خانه📙داستان ورمان تأثیرگذار1️⃣📚💫 https://eitaa.com/joinchat/587006172Cfae975667a ✨🦋🌺باسلام ودرود بزرگواران به کانال رمان خانه خوش آمدید🌺 درخدمت شما خوبان هستم با رمان زیبای تنهــــــایی، روزانه پارت رمان قرارداده میشود امیدوارم ازخواندن این رمان لذت ببرید👇🏻🌺🦋✨
💫📘داستان شب🌜🌜🌜💫 https://eitaa.com/joinchat/294125765C5e67be3e82 ❄️✨🌼🌼✨❄️ 💫🌙💝 📖💝🌟💫 ✨🌼🍃پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد. پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند✨🍂 🌼🍁آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها بذر کوچکی داد و گفت: طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد. دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد. او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت✨🌾، 🌼🍃اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد. خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت: نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو! روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید. آنگاه رو به همه گفت عروس من این دختر روستایی است! قصد من این بود که صادق ترین دختر بيابم! تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود✨❤️، 🌼☄اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد✨💝. 💚✨زیباترین منش انسان راستگویی است✨❤️ 💫🌜🌟🌜🌟🌜🌟🌛🌟🌛🌟🌛💫
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌙 ✨﷽✨ 💫🌟🌙 💫🌙 🌙 ✨🌸🦋↶ ↷🦋🌸✨      ✨🌸🦋✵نـیــایـــش بــا خــ♡ــدا✵🦋🌸✨ ✨🍃🍁خـدای نـازنینـم🤲🏻 چقدر زیباست سپری کردن یک روز با ادراک حس لبخند زیبایت و چقدر زیباست حس حضور زیبایت وقتی که به ما اجازه بخشش و دستگیری از بینوایی و یا محبت به یتیمی می‌دهی و چقدر زیباست با تو همراه بودن و برای تو زیستن و مهر ورزیدن و چقدر زیباست سپری کردن یک روز با عشق و کمک به همنوعان بخاطر تو 🍃🍁خـدای خـوب و مهـربـانـم دل و زبان عزیزانم را پاک و زیبا کن باشد که در سیمای آنها روشنی عشق تو بدرخشد و دلشان را آرام و مملو از یاد و عشق خودت کن 🍃🍁الهـی من به بهشت تو محتاجم و نیازمند گذشت توأم تو را می‌خوانم و هرگز از لطفت ناامید نمی‌شوم تو را صدا می‌زنم و از خشمت احتراز نمی‌کنم 🍃🍁خـدایا ندایم را پاسخ ده و به غفران شیرینت بر من منت گذار و در زمره خوبان و نیکان جایم ده پروردگارا از لطفت محرومم مدار و تنها و خسران زده رهایم مکن✨ ✨🌸🤲🏻🌸✨ 💫🌠🕋خدا(ﷲجل جلاله) 🕋🌠💫 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃https://eitaa.com/joinchat/3443851466Cc0ada331ee ┗╯\╲ ✧🌟✾════✾🌙✰🌙✾════✾🌟✧ ✨🌙▪️شبی تو خواب دیدمش؛ بهم گفت: به بچه ها بگو سمت گناه هم نرن... اینجا خیلی سخت می گیرن...! ▪️بابت مداحی هیچ صله‌ای دریافت نمی‌ کرد. می‌گفت: صله من رو باید خود آقا بدهد.. ▪️اتاقشان به حرم خیلی نزدیک بود، شب شهادت حضرت زهرا(س) رو به حرم حضرت زینب (س) ایستاده بود و رو به خانم گفت: ۱۵سال نوکری کردم، یک شبش رو قبول کن و امشب سند شهادتم رو امضا کن.. فرداش در عملیات انتحاری که در نزدیکی حرم صورت گرفته بود حین کمک رسانی به مصدومان از ناحیه پهلو و بازوی چپش ۴۰ ترکش خورد و شهید شد. ▪️آخر وصیتنامه اش نوشته بود: وعدۂ ما بهشت... بعد روی بهشت را خط زدہ بود اصلاح کردہ بود: وعدۂ ما "جَنَّتُ الْحُسِیْن علیه السلام" ✨🌹طلبه، بسیجی، ذاکر اهل بیت(ع)، خادم شهدا🌹✨ ✨🌷شهید حجت اسدی🌷✨ 💫🌺🕊🩸شهدا شرمنده ایم🩸🕊🌺💫 https://eitaa.com/joinchat/1809383605Cc5bc3e3326 ✧🌟✾════✾🌙✰🌙✾════✾🌟✧ ✨🌸پشتِ تمام آرزوهایت 🦋خدا ايستادہ 🍃ڪافيست بـہ حڪمتش 🌸ايمان داشتـہ باشے 🦋تا قسمتت سر راهت قرار ‌گیرد 🍃وی را بخوانيد 🦋تا شـما را اجابت ڪند✨ 💫شـــــبــــ🌙ــــــتــ🌟ـــون آرامـــــ🦋ـــ💫 💫🌌🌠هر شب یک پیام شبانگاهی🌠🌌💫 https://eitaa.com/joinchat/4155834555C21d78843f4 🌙 💫🌙 💫🌟🌙 💫🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
🍁 ❤️حکایات عبرت آموز❤️ 🔘داستان کوتاه راننده ماشینی در دل شب راهش را گم کرد و بعد از مسافتی ناگهان ماشینش هم خاموش شد. همان جا شروع به شکایت از خدا کرد: خدایا پس تو داری اون بالا چکار میکنی؟و... در همین حال چون خسته بود خوابش برد، وقتی صبح از خواب بیدار شد از شکایت شب گذشته‌اش خیلی شرمنده شد. ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود... همه ما امکان به خطا رفتن را داریم، پس اگر جایی دیدیم که کــارمان پیــش نمی‌رود، شکایت نکنیم، شایـد اگــر جلــوتر برویم پرتگاه باشد... 🛑❤️🛑❤️🛑❤️
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨﷽✨ ✨🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼 ✨🌼 ✨🌤❣ ❣✋🏻🌤✨ ✨🦋🤲🏻 برای ظهورش چه لذتی دارد 🌼غلام درگه مهدی چه دارد 🦋بمان همیشه و بی قرار دیدارش 🌤که انتظار ظهورش چه قیمتی دارد ✨🌺🌤🌤🌺✨ 🍃 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود 🌤درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود✨ 💫🇮🇷سلام فرمانده🇮🇷💫 https://eitaa.com/joinchat/3440246979C826154963f ♡🦋════‌‌‌‌༻‌🌺༺‌‌‌════🦋♡ ✨🌺تو خیلی مهربانی 🦋پروردگار دانا 🌼هدیه فرستاده‌ای 🦋صاحب زمان ما را 🍃اگرچه با اذن تو 🌼غائبه روی ماهش 🦋اما همیشه با ماست 🌼محبّت و نگاهش 🍃باید آماده باشیم ☀️تا برسه ظهورش ✨دنیا چراغون بشه ☀️از آن نور وجودش 🌤روزی که آقا بیاد 🍂نابود می‌شن دشمنا 🌼شادی و نور و امید 🦋هدیه می‌شن به دنیا✨ ✨✍🏻مصطفی میرزایی✨ ✨🍃🌼 مهدوی🌼🍃✨ 💫🌼👼🏻مهد کودک فرشتگان مهدوی👼🏻🌼💫 https://eitaa.com/joinchat/1350435036C970c1dd984 ♡🦋════‌‌‌‌༻‌🌺༺‌‌‌════🦋♡ ✨🌺پروردگارا🤲🏻🌺✨ ✨🌤دراین صبح زیبا 🍁 قرارده بی نیازی درنَفس یقین دردل❤️اخلاص درکردار! روشنی دردیده،بصیرت درقلب🌺 و روزى پر برکت در زندگیمان🌺✨ ✨🦋سلام صبح زیباتون بخیر✋🏻✨ 💫💌🌤ارسال روزانه پیام صبحگاهی🌤💌💫 https://eitaa.com/joinchat/4153016507Cae85e74751 ╰┅┅┅┅❀🍃🌼🍃❀┅┅┅┅╯ ✨🌼 ✨🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌙 ✨﷽✨ 💫🌟🌙 💫🌙 🌙 ✨🌸🤲🏻استغفار شبانه🌙🌸✨ ✨🌸بسم اللهِ الرَحمنِ الرَحیم🌸✨ ✨اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ خَلَوْتُ بِهِ فِی لَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ وَ أَرْخَیْتَ عَلَیَّ فِیهِ الْأَسْتَارَ حَیْثُ لَا یَرَانِی إِلَّا أَنْتَ یَا جَبَّارُ فَارْتَابَتْ فِیهِ نَفْسِی وَ مَیَّزْتُ بَیْنَ تَرْکِهِ لِخَوْفِکَ وَ انْتِهَاکِهِ لِحُسْنِ الظَّنِّ بِکَ فَسَوَّلَتْ لِی نَفْسِیَ الْإِقْدَامَ عَلَیْهِ فَوَاقَعْتُهُ وَ أَنَا عَارِفٌ بِمَعْصِیَتِی فِیهِ لَکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ✨ ✨🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃✨ ✨🤲🏻بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در شب یا روز در تنهایی به سراغ آن رفتم و تو پرده های ستّاریت را بر من فرو انداختی، به طوری که هیچ کس جز تو، ای خدای جبّار، نمیدید، پس به تردید افتادم بین این که از ترس تو آن را ترک کنم یا به واسطه ی حسن ظن به تو آن را مرتکب شوم. پس نفس آن را برایم زینت داد و انجام دادم در حالی که میدانستم معصیت تو را مرتکب میشوم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!✨ ✨🍃🌸أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ🌸🍃✨ 💫📚🔑مفاتیح الجنان؛ کلید بهشت🗝📚💫 https://eitaa.com/joinchat/488505540Cf9d700bb4f •┈┈••••✾•🌿🌸🌿•✾•••┈┈• 💫داستان شب📖🌙💫 ✨🌸عدالت و لطف خدا🦋✨ 💫🌙✍🏻زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟ داوود (علیه السلام) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟ زن گفت: من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم ، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم . هنوز سخن زن تمام نشده بود که ... در خانه داوود (علیه السلام) را زدند ، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد ، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (علیه السلام) آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (علیه السلام) از آن ها پرسید : علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟ عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم ، ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچه سرخ بسته اى به سوى ما انداخت ، آن را گشودیم ، در آن شال بافته دیدیم ، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار، بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى. حضرت داوود (علیه السلام) به زن متوجه شد و به او فرمود : پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى ؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد و فرمود : این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، آگاهتر از دیگران است🌟💫 💫📘داستان شب🌜🌜🌜💫 https://eitaa.com/joinchat/294125765C5e67be3e82 •┈┈••••✾•🌿🌸🌿•✾•••┈┈• 💫🤲🏻الهی امشب🌙 🍃هرچی 🌸خوبیه وخوشبختیه 🦋خدای مهربون 🍃براتون رقم بزنه 🏠کلبه هاتون 💓ازمحبت گرم باشه 🌸وآرامش 🦋مهمون همیشگی 🏠خونه هاتون باشه شـــــ🌙ــــبـــ🌟ــــتـــــون آرام و در پـــ🦋ــــنـــاه خــ🌸ــدا...💫✨ 💫🌌🌠هر شب یک پیام شبانگاهی🌠🌌💫 https://eitaa.com/joinchat/4155834555C21d78843f4 ╰┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅╯ 🌙 💫🌟🌙 💫🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌙 💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
❤️حکایات عبرت آموز❤️ 📚داستان خضر نبی(ع) وسائل خضر نبی در سایه درختی نشسته بود، سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد (درخواست کمک داشت) حصرت خضر علیه السلام دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت،گفت ای سائل ببخش چیزی ندارم، سایل گفت تو را به خدا سوگند می‌دهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمی‌دانی. حضرت خضر علیه السلام برخواست گفت صبر کن دنبالم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش را بگیر و ببر، چاره علاجت کن، سائل گفت نه هرگز!!! حضرت خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی، القصه خضر را سائل فروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد. خضر را مردی خرید و آورد خانه دید پیر مردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمی‌سپرد. روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر علیه السلام خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد. خضر علیه السلام گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم، مرد گفت همین بس. خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگ‌های کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم. خضر نبی علیه السلام پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانه‌ای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت. صاحب خضر علیه السلام آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست! گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن، گفت غلام توام. گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر علیه السلام گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟ یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم خودم را به بردگی فروختم!!! من خضر نبی هستم، مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت. گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان، گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه ، گفت ای صاحب و مولای من از زمانی که غلام تو شده‌ام به راحتی نمی‌توانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمی‌توانم اشک بریزم، چرا که می‌ترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم. مرا لطف فرموده آزاد کن، صاحب خضر علیه السلام گریست و او را آزاد کرد. حضرت خضر علیه السلام کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت. راستی ما برای خدا چه می کنیم ؟ قدری بیندیشیم…؟؟؟ ▪️▪️🥗🌺🥗▪️▪️ @KanaleDastan
تا کنید می شود گوش دهید👆👆👆 مستند صوتی شنود👆 (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران) 🔺 تجربه‌گر در پی حذف برخی قسمت‌های کتاب ، توسط ارشاد و نامفهوم شدن برخی قسمت‌های آن و همچنین بیان برخی مطالب گفته نشده، تصمیم به روایت صوتی تجربه خود گرفته‌ است و استاد امینی‌خواه مستندات روایی مرتبط با تجربه را بیان می‌دارد. مروری بر نکات جلسه اول 🔻 بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور 🔻 روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین 🔻 تصاویر عجیب شیاطین 🔻 اجناس مختلف شیاطین 🔻 بیماری‌ای که تجربه‌ام را رقم می‌زد. 🔻 گردابی که از جنس نور بود. 🔻 حضور اجدادم را حس می‌کردم. 🔻 پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود. 🔻 علاقه شدید و اشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ 🔻 اعمالی که به آن تکیه کرده بودم. 🔻 جلوه نفس لوامه @ShohadayEAmniat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫💓🕊🌠🕌چهارشنبه های امام رضایی🕌🌠🕊💓💫 https://eitaa.com/joinchat/1964703950C788a17d688 💖🕊 ✨💐🕊صلوات خاصه امام رضا علیه السلام:🤲🏻🕊💐✨ ✨💐اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.💐✨ ✨💐💓🕊✋🏻🕊💓💐✨ ✨💐💓🕊 ابن موسی الرضا(علیه السلام)🕊💓 💐✨ ✨💠⚜🍃🌸🕊🕊🕌🕊🕊🌸🍃💠⚜✨
❤️حکایات عبرت آموز❤️ شیخی به طوطی‌اش «لا اله الا الله» آموخته بود! طوطی شب و روز «لا اله الا الله» می‌گفت! روزی طوطی به دست گربه کشته شد! شیخ به شدت میگریست! علت بیتابی را از او پرسیدند پاسخ داد: وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آن قدر فریاد زد تا مرد! او "لا اله الا الله" را فراموش کرد؛ زیرا عمری با زبان گفت و دلش آن را یاد نگرفته و نفهمیده بود! سپس شیخ گفت: می ترسم من هم مثل این طوطی باشم، تمام عمر با زبان «لا اله الا الله» بگویم و هنگام مرگ فراموش کنم! ▪️▪️🥗🌺🥗▪️▪️ @KanaleDastan
💫📚حکایت ومطالب پندانه وحکیمانه📜💫 https://eitaa.com/joinchat/251396293C8e5d2dd667 🌹﷽🌹 ✨🌹و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لما سمعو الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر اللعالمین🌹✨ . ✨📚 📖✨ ✨💎✍🏻روزی هارون الرشید به بهلول خطاب کرد آیا می خواهی اینکه خلیفه سلطان باشی؟ بهلول گفت دوست نمی دارم. هارون گفت برای چه نمی خواهی؟ بهلول گفت برای اینکه من به چشم خود مرگ سه خلیفه را دیده ام، ولی خلیفه تا به حال فوت دو بهلول را ندیده است. انسان هر چه به دنیا نزدیک تر باشد، بیشتر در مورد گرفتاری ها و پیشامدهای سوء واقع شده و خود را به معرض هلاکت و خطر خواهد انداخت. شخصی که در دنیا روی صراط حقیقت پرستی قدم برداشته و از شهوات دنیویه و جاه و جلال و از مناصب ظاهری چشم پوشیده است، برای همیشه به راحتی و خوشی و امنیت زندگانی کرده و از هر گونه حوادث مخالف محفوظ خواهد ماند.✨ ─┅═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═┅─