eitaa logo
کانون همسران طلاب مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد
41 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2هزار ویدیو
412 فایل
{{ بِـسْـــمِ الله الـرَّحْـمَٰـنِ الـرَّحِـیــم }} کانون وابسته به واحد فرهنگی-تبلیغی مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد بوده و زیر نظر آن فعالیت می کند. {{ اَللَّهُمَّ‌ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ }} آیدی ادمین کانال)): 🆔 @Z535774
مشاهده در ایتا
دانلود
درمان خانگی بی اختیاری ادرار 🔹1. مصرف سنجد 🔹2. اسپند 6 مرتبه با آب سرد شسته شود و یک مرتبه با آب گرم، سپس در سایه خشک کنید و آغشته کنید به روغن گل سرخ و بدون آب میل کنید 🔹3. کندر و میخک و شکر سفید آسیاب و به آن اسپند ناساب اضافه شود به طور مساوی و ناشتا سه گرم و ربع مصرف شود. ❗️منظور شکر سفید صنعتی نیست. هرگاه شکر سرخ را چند مرتبه تصفیه کنند به شکر سفید تبدیل میشود. 🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 ☑️کانون همسران طلاب مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد 🆔 @Kanoon99HT 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🌷روحاني شهيد غلامرضا ☀️ تولد: ۵ اردیبهشت ۱۳۴۹ 🥀 شهادت: ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ 🔸 سمت: تخريپ چي 🌺 محل شهادت: جزيره مجنون 💐 گلزار مطهر: گناباد •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 ☑️کانون همسران طلاب مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد 🆔 @Kanoon99HT 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
🥀 شهید غلامرضا زمانیان 💐 غلامرضا زمانیان، فرزند محمدحسین و زهرا، در پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ در خانواده‌ای متدین و مذهبی در روستای قوژد از توابع شهرستان گناباد به دنیا آمد. 💐 مادرش باردار نمی‌شد به مشهد مقدس رفته و به امام رضا(ع) متوسل گردید و بعد از چند وقت باردار شد و نام فرزندش را غلامرضا گذاشت. غلامرضا در کودکی به مکتب‌خانه رفت و قرآن را در یک دوره‌ی چهل‌روزه فرا گرفت. 💐 در شش سالگی به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را در مدرسه‌ی عمار قوژد با معدل بالا گذراند. در روستا مدرسه‌ی راهنمایی وجود نداشت غلامرضا برای ادامه تحصیل به مرکز شهرستان عزیمت کرد و دوره‌ی سه ساله‌ی راهنمایی را در مدرسه‌ی باهنر(فعلی) سپری کرد. 💐 او به خاطر علاقه‌ای که به امام و روحانیون داشت به حوزه‌ی علمیه‌ی‌ امام رضا (ع) در گناباد رفت و تحصیلات حوزوی‌اش را تا پایان لمعتین ادامه داد. 💐 عصر روزهای پنجشنبه و جمعه به دیدار خانواده در روستا می‌رفت. و در اوقات فراغت در حفر چاه و کارهای کشاورزی و دامداری کمک دست پدرش بود، می‌گفت: پدر و مادر میوه‌ها بهشتی‌اند و باید قدرشان را بدانیم و احترامشان را نگه داریم. 💐 غلامرضا مردم روستا را جمع می‌کرد و دعای کمیل و ندبه را برگزار می‌کرد، می‌گفت: نیاز نیست که قرآن زیاد بخوانید، یک آیه هم بخوانید و معنایش را بفهمید ارزش زیادی دارد. 💐 او همیشه دو ساعت مانده به اذان صبح، بیدار می‌شد و نماز شب می‌خواند. استغفار می‌کرد با اینکه سیزده سال بیشتر نداشت. 💐 رفتارش با همسایه‌ها بسیار خوب بود و زمانی که گناهی از آن‌ها سر می‌زد، به طرزی آن‌ها را امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد که ناراحت نشوند. 💐 او از لحاظ معنوی در سطح بالایی بود و به نماز یومیه، جماعت، خواندن قرآن، ذکر و یاد خدا بسیار اهمیت می‌داد و در اکثر مراسم عزاداری و روضه‌خوانی شرکت می‌کرد. 💐 ایشان در مواقع خطر همیشه پیشقدم و بسیار خونسرد بود، به خدا توکل می‌کرد، سعی می‌کرد مشکلات را با همفکری دیگران حل کند. 💐 او فردی خوش اخلاق، خوش‌برخورد، شوخ طبع، مهربان، مودب، کم حرف، مسئولیت پذیر و شجاع بود. 💐 او به بسیج، فعالیت در مسجد، پوشیدن لباس روحانیت، مبلغ دین بودن، شهدا، دین اسلام، مملکت، افراد متدین و افرادی که نمازشان را سروقت می‌خواندند و امام خمینی علاقه‌ی زیادی داشت و برای امام بسیار دعا می‌کرد. 💐 به ائمه‌ی اطهار(ع) ارادت خاصی داشت، خصوصاً امام حسین(ع) به طوری که حتی یک روز زیارت عاشورا را ترک نمی‌کرد. 💐 غلامرضا کتاب‌های معارف اسلامی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و ادبیات را مطالعه می‌کرد. از افراد ناباب، معتاد، قاچاق‌فروش، گناهکار بدش می‌آمد. با ضد انقلاب، اشرار، بی‌حجابی و بدحجابی مبارزه می‌کرد. 💐 او از اینکه برخی افراد لباس نیم‌آستین می‌پوشیدند و یا محاسنشان را می‌تراشیدند ناراحت می‌شد. و در زمان عصبانیت کظم‌غیظ می‌کرد. 💐 در دوران انقلاب همدوش پدرش، در راهپیمایی‌های مرکز شهرستان حضور داشت. در فعالیت‌های گروهی و اجتماعی و عمرانی روستا بسیار فعال بود. 💐 نسبت به فقرا دلسوز بود، به مردم روستا کمک می‌کرد. و در روستا و شهرستان به شجاعت و شهامت معروف بود. همیشه از خطر استقبال می‌کرد. 💐 غلامرضا انسانی خستگی‌ناپذیر بود، بعد از پیروزی انقلاب در پایگاه مقاومت شهید خالقی فعالیت زیادی داشت. به مسائل مربوط به مواد مخدر بسیار حساس بود و عاملان فروش و توزیع این مواد را دشمن اسلام و انقلاب می‌دانست، به همین خاطر در ایست و بازرسی‌ها، مکرر جلو کسانی که فروشندگان مواد مخدر بودند را می‌گرفت. 💐 با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، از طریق بسیج به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد. 💐 انگیزه‌ی او از رفتن به جبهه پیروی از فرمان رهبر، ادای وظیفه‌ی ‌شرعی، دفاع از اسلام و نوامیس و کشور اسلامی و رضای خدا بود. 💐 غلامرضا جنگ را به نفع ایران می‌دانست. می‌گفت: اگر شهید شدم باز هم پیروزم. جنگ بر ما تحمیل شده است و فرمان امام را باید اطاعت کرد.» 💐 او در کارهای جمعی به صورت فعالانه عمل می‌کرد، و در جبهه به تقسیم کار مقید بود، و اجازه نمی‌داد که کسی کار فرد دیگری را انجام دهد. 💐 خواهرش می‌گوید: «او فقط یکبار در طول زندگی کوتاهش به حرف پدر و مادرم گوش نداد، زمانی که آن‌ها اجازه نمی دادند به جبهه برود و او بدون خداحافظی راهی جبهه شد. 💐 او در عملیات خیبر و بدر حماسه‌ها آفرید، غلامرضا در محاصره‌ی خرمشهر فرمانده بود که بر اثر اصابت ترکش به سینه‌اش مجروح شد. ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
💐 روحانی شهید؛ غلامرضا زمانیان نسبت به بیت‌المال حساس بود و به مادرش که در محل مراقبت کودکان روستا کار می‌کرد، می‌گفت: در قبال حقوق خود کار زیادتری انجام دهید. اگر نمی‌توانید سرکار نروید. 💐 آرزویش سلامتی امام زمان (عج)، آزادی راه کربلا، شهادت در راه اسلام و انقلاب، رفتن به زیارت کربلا با مادرش بود. 💐 در آخرین باری که به جبهه رفت در شب عملیات حنابندان کرده بود، غلامرضا در جبهه، به عنوان تخریب چی گردان رعد، تیپ امام رضا (ع) فعالیت می‌کرد. 💐 سرانجام پس از پنج بار اعزام به جبهه و پانزده ماه خدمت، در عملیات بدر، در منطقه‌ی شرق دجله، در بیست و دوم اسفندماه سال ۱۳۶۳ در چهارده سالگی به درجه‌ی رفیع شهادت نایل گشت، و پیکر پاکش در منطقه مفقود گردید. 💐 پس از یازده سال گروه تفحص پیکر پاکش را پیدا کرده و پس از تشییع در شهرستان در پانزدهم مرداد ماه سال ۱۳۷۴ در بهشت صادق روستای قوژد گناباد به خاک سپردند. 💐 شبی که فردایش تشییع جنازه غلامرضا بود، حاج آقا شریف گفت: «خواب دیدم چند اسب سوار آمدند و دور شهید را گرفتند و می‌خواستند جمجمه شهید را که تنها استخوان پیدا شده‌ی او بود، با خود ببرند. دیدم پدر شهید آمده و گفت: ما یازده سال انتظار کشیدیم که لااقل شب‌های جمعه سرمزارش برویم، چطور می‌خواهید جمجمه‌ی او را ببرید؟ سواران گفتند: ما نمی‌دانیم، ‌از آن آقا بپرسید. آن آقا گفت: این جمجمه با خاک کربلا مانوس شده و جایش اینجا نیست، و همین امشب باید به کربلا منتقل شود.» 💐 روحانی شهید؛ غلامرضا زمانیان همواره توصیه می‌کرد: «شهدا را فراموش نکنید و راهشان را ادامه دهید، زیرا خانواده شهدا نور چشم ما هستند و نباید آزرده خاطر شوند. 💐 اگر می‌خواهید مسلمان باشید در خط ولایت و امام باشید و هر زمانی که در خط امام نباشید باید با اسلام خداحافظی کنید. 💐 پشتیبان امام باشید و در هر شرایط از فرمان او پیروی کنید. و خواهرانم! سر کوچه ننشینید. با مقنعه و روسری و حجاب کامل بیرون بروید. 💐 خدایا گناهان مرا بریز و شربت شهادت را به من بنوشان و ما را ادامه‌دهندگان راه شهدا قرار بده.» 🎤 راوی: پدر شهید 💐 آخرین مرحله ای که پسرم غلامرضا زمانیان می خواست به جبهه برود، پیراهنش را درآورد و گفت: پدر جان بیا و برای آخرین بار بازوهای و اندام مرا نگاه کن. که بازوهای من فقط برای جنگ خوب است. 💐 پدر جان بیا، بازوهای مرا ببوس چون ممکن است که دیگر مرا نبینی، من گریه ام گرفت وبرای آخرین بار بازوها و صورتش را بوسیدم و ایشان وسایلش را جمع کرد و به جبهه رفت. •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 ☑️کانون همسران طلاب مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد 🆔 @Kanoon99HT 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا