پیکر تخریبچی شهید عباس کریم آبادی رو آوردیم ،
پدرش پرسید: عباس سر به تن داره؟
گفتیم نه😔
پرسید: دوتا دستاش هست؟
گفتیم نه😔
با یک اطمینان خاطر گفت:
خیالم راحت شد... دلیل انتخاب نام عباس برای پسرم همین بود 🥀
دسته گلی از صلوات به نیابت از شهید، هدیه میدهیم به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان
#شهید_عباس_کریم_آبادی
تاسوعای 92 بود. بهمان خبر دادند بچه های مقاومت، عملیاتی وسیع در منطقه زینبیه انجام دادند و موفق شدند تروریست ها را تا 3 کیلومتری از اطراف حرم دور کنند.
صبح زود رفتیم آنجا محمودرضا را دیدیم، خیلی خوشحال بود.😊 پرچم سیاه جبهه النصره در دستش بود و می گفت:
"خودم از بالای آن ساختمان پایین آوردمش."😌
به ساختمانی که اشاره می کرد نگاه کردم و دیدم پرچم سرخ یا اباالفضل را به جایش به اهتزاز در آورده است .
رسیدیم خیابان جلوی حرم که دو سال ، احدی جرات نداشت از آنجا عبور کند ، چون تک تیر انداز ها به راحتی می توانستند آنجا را هدف بگیرند و حالا با تلاش محمودرضا و همرزمانش امن شده بود.💪
رفتیم وسط خیابان و رو به حرم ایستادیم و دیدیم محمودرضا داره آرام گریه می کند و سلام می دهد:
السلام علیک یا زینب بنت علی ابن ابیطالب علیه السلام
#شهید_محمودرضا_بیضائی
4_5852609925460526197.mp3
17.32M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
💔بیا خواهرم ک شب آخر اومد😭
من آماده میشم برای شهادت
پس آماده باش تو، برای اسارت😭
#سید_رضا_نریمانی
روضه #عاشورا
😭تنم میخوره زخم هزارتا هزارتا
میتونی ببوسی رگ حنجرم رو😭