تشکيل داده و در دومين دوره مسابقات جهانی که در توکيو برگزار شد با 4 ورزشکار حضور يافتند که اعضا اين تيم عبارت بودند از بهروز شيرزاد، مرحوم سيامک شيرزاد، خسرو شيرزاد و مسعود همايونپور.
تا قبل از فوت سوسای که در 6 ارديبهشت 1373 (26 آوريل 1994) اتفاق افتاد به طور تنگاتنگ و صادقانه با ايشان همکاری داشتند. ده روز پس از فوت سوسای اوياما در تاريخ 16 ارديبهشت 1373 ( 6 می 1994) نام مکتب کاراته خود را که در سطح کشور به طور گسترده فعاليت داشت به نام جهانی سازمان بين المللی شيرزاد کيوکوشين ( شين ذن ) تغيير داده و سبک خود را به دنيا معرفی و کليه تجربياتش در ورزشهای رزمی را در اختيار مشتاقان کاراته حقيقی قرار داد و اکنون نيز نمايندگان اين سازمان در ايران و ساير کشور های جهان به بسط و گسترش اين سبک مشغولند.
از اين رو تمامی استادانی که در سبک های مختلف آزاد ( شاخه های کيوکوشين ) در ايران فعاليت می کنند، يا از شاگردان ايشان و يا اينکه شاگرد شاگردان ايشان محسوب می شوند.
روزنامه نگارها و اصحاب رسانه و عدهای از خبرنگاران تلویزیون در دهکدهی کوچک ماهیگیری جمع شده بودند، قرار بود برای اولین بار با یک گاو نر ۴۵۰ کیلویی مبارزه کنم. به واسطه تمرینات، در بهترین شرایط جسمی بودم، وزنم ۸۱ کیلوگرم و ۳۰ سال سن داشتم، تصمیم گرفته بودم اگر در این مبارزه موفق شدم؛ بعد با یک خرس و حتا ببر هم دسته و پنجه نرم کنم تا قدرت کاراته را به جهانیان نشان دهم.
روزها بود که باران میبارید، ازاینرو برنامه مرتب به تعویق میافتاد. هر روز خبرنگاران مرا دست میانداختند و میگفتند: «اویاما خوشحال باش یه روز دیگه بیشتر زندهای». ولی من اصلا حوصله شوخی نداشتم خوشبختانه تلگرافی از زنم دریافت کردم که نوشته بود: «من دعا میکنم تو موفق بشی»؛ آن موقع بود که تصمیم گرفتم تا گاو را شکست بدهم.
صبح روزی که هوا آفتابی شد، فیلمبرداران هم مثل آماده بودند. وقتی به گاو نزدیک شدم مشغول نشخوار کردن بود، سرش را بالا آورد، بلافاصله با هر دو دست جفت شاخهایش را گرفتم و با تمام قدرت سعی کردم هُلش دهم، گاو مقاومت نمود، پاهایش را از هم باز کرد و سرش را به سینهام فشار داد. وزن او تقریبا ۶ برابر وزن من بود.
نقشهام این بود که گاو را زمین بزنم و شاخش را از بیخ با یک ضربه «شوتو» بشکنم. ولی هرکاری میکردم نمیتوانستم او را به زمین بزنم، ناگهان احساس کردم نیروی گاو نر دو برابر شد، پیشانیاش را پایین آورد و روی شکمم گذاشت و فشار داد. دستانم دیگر بیحس شده بودند، احساس کردم پاهایم درحال درهم پیچیده شدناند، برای لحظهای مرگ را جلوی چشمانم دیدم. سعی داشتم جوری خودم را از مرگی هولناک برهانم. گاو نر داشت مرا مغلوب میکرد. چشمانم سیاهی میرفت. دیگر آسمان، دریا، شنهای زیر پایم هیچکدام را نمیدیدم. ولی ناگهان در لحظهای شگفت انگیز؛ انگار معجزهای اتفاق افتاد. از اعماق وجودم، نیرویی عجیب جوشید و به تمام اجزای بدنم جاری شد. همه درد و فشاری که جانور به من وارد میکرد را فراموش کردم و با یک ضد حمله پایم را به پشت پایش انداختم و سعی کردم تا به زمین بزنمش، گاو نر عاجزانه نفس نفس میزد آنجا بود که فهمیدم او هم خسته شده در همان حال با قدرت تمام ضربه «شوتو» را به شاخ گاو زدم یک بار، دو بار، سه بار، چهار بار همه بینتیجه در جاییکه من با یک ضربهی «شوتو» قادر بودم ۳۰ سفال را به راحتی خرد کنم، باورم نمیشد. این بار، گردن گاو را گرفتم و دوباره پایم را توی پای جلوی او قلاب کردم و تمام وزنم را انداختم رویش و در همان حال سرش را پیچاندم، گاو زمین خورد و من هم افتادم روی او، دیگر معطل نکردم و با قدرت تمام یک ضربه «شوتو» به انتهای شاخش زدم؛ شاخ گاو شکست.
آن را بلند کردم و به جمعیتی که فریاد زنان مرا تشویق میکرد نشان دادم. مبارزهام با گاو نر حدود نیم ساعت طول کشیده بود. هدف من از مبارزه با گاو آزمایش حد و طاقت توانایی آدمی و قدرت کاراته بود. من از پیروزیم مطمئن نبودم، هیچ بعید نبود که گاو شاخش را توی شکمم فرو میکرد و مرا میکشت. ولی میدانستم باید پیروز شوم آنهم به خاطر شرافت کاراته و زنم. تکنیکهای کاراته مرا نجات ندادند، بلکه خواست خدا بود و اراده من.
در کل من با ۵۲ گاو مبارزه کردهام که ۳تای آنها را کشته و ۴۸ راس دیگر را تنها شاخشان را شکستهام. البته بار دومی که با یک گاو در توکیو روبرو شدم انجمن حمایت از حیوانات سروصدای زیادی به پا کرد و مرا متهم به آزار حیوانات نمود.
چند سال بعد هم به دهکدهای در هوکایدو Hokkaido رفتم تا چگونگی کشتی و جنگ با خرس را یاد بگیرم ولی متاسفانه شرایط اقتصادیم اجازه چنین کاری را به من نداد، البته فرصت روبرو شدن با یک ببر را نیز هرگز نیافتم، حالا هم که دیگر نیرو و توان جوانی یا حتا ده سال پیش را ندارم» (کاراته چیست- اویاما- ص ۱۶۸- چاپ ۱۹۶۶)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوسای اویاما در ایران کیوکشین
شروع اولیه
ماسوتاتسو اویاما با نام یونگ ای چوی در 27 ام جولای سال 1923 و در روستایی اطراف شهر گانسان (Gunsan ) در کره ی جنوبی متولد شد. در سن نسبتا جوانی اش توسط والدینش به مزرعه ی خواهرش در منطقه ی منچوری واقع در جنوب چین فرستاده شد. او در سن نه سالگی زیر نظر آقای یی که در آن مزرعه کار می کرد، شروع به مطالعه ی نوعی کمپوی چینی به نام " هیجده دست" کرد. وقتی اویاما در سن 12 سالگی به کره بازگشت، شروع به آموزش کمپوی کره ای کرد.
در سال 1938، در سن 15 سالگی برای آموزش به عنوان یک خلبان به ژاپن سفر کرد. جان سالم به در بردن در آن سن بسیار سخت تر از چیزی بود که فکر کرد، خصوصا به عنوان یک مرد کره ای در ژاپن و آموزش خلبانی اش به اولویت دومش تبدیل شد.
گیچین فوناکوشی ( Gichin Funakoshi)
او با شرکت در جودو و بوکس، آموزش هنرهای رزمی را ادامه داد و روزی آموزش شاگردانش را در کاراته اکیناوایی ملاحظه کرد. او از این کار بسیار زیاد لذت می برد و برای آموزش به دوجوی گیچین فوناکوشی در دانشگاه Takushoku رفت. او در آنجا آنچه امروز به عنوان سایبر دوجو شناخته می شود را یاد گرفت.
سو نی چو (So Nei Chu)
شکست ژاپن و هتک آبرو و حیثیت بعد از اشغال، روی اویاما تاثیر زیادی گذااشت، که تقریبا افسرده شد. خوشبختانه، در آن وقت سو نی چو وارد زندگیش شد. استاد "سو" کره ای دیگری از همان ایالت اویاما بود که در ژاپن زندگی می کرد. او هم به دلیل قدرت فیزیکی هم توان روحی اش مشهور بود. همین ماس اویاما را تشویق کرد تا زندگیش را به روش رزمی اختصاص دهد. او به اویاما توصیه کرد تا به مدت سه سال از بقیه ی جهان جدا شود و به تمرین ذهن و بدن خود بپردازد.
تمرینات کوهستان
اویاما در سن 23 سالگی ایجی یوشی کاوا (Eiji Yoshikawa)، نویسنده ی رمان "موساشی " (Musashi) را ملاقات کرد، که این رمان بر اساس زندگی و شاهکارهای مشهورترین سامورایی ژاپن بود. هر دوی رمان و نویسنده اش به اویاما کمک کردند تا راه و رسم سامورایی (بوشیدو) را یاد بگیرد. در همان سال، او به کوهستان مینوبو در استان چیبا رفت، همان جایی که موساشی (مشهورترین شمشیرباز ژاپنی) سبک نیتو ریو (Nito-Ryu) شمشیربازی را ابداع کرد. اویاما فکر می کرد آنجا مکانی مناسب برای شروع سختی های تمرینی است که برای خودش برنامه ریزی کرده بود. علاوه بر این ها، او نسخه ای از کتاب یوشی کاوا را به خود به آنجا برد. شاگردی به نام یاشیرو نیز با او همراه بود.
تنهایی نسبی (دوری از اقوام و خویشان) به شدت احساس شد. یاشیرو بعد از 6 ماه به طور مخفیانه در طول شب فرار کرد. برای اویاما سخت تر شد، کسی که بیشتر از همیشه می خواست به تمدن برگردد. شو نی چو برایش نامه نوشت و بهش گفت که برای خلاص شدن از این میل شدیدش، باید یکی از ابرو هایش را بتراشد. مطمئنا او دوست نداشت کسی او را به این شکل ببیند. این گفته و حرف های تکان دهنده ی دیگر اویاما را به ادامه مسیرش متقاعد کرد و تصمیم گرفت تا قوی ترین کاراته کای ژاپن شود.
با این حال، به زودی حامی اش به او اطلاع داد که او دیگر قادر به پشتیبانی اش نیست و درنتیجه، او بعد از 15 ماه مجبور شد به انزوایش پایان دهد.
چند ماه بعد، در سال 1947، ماس اویاما در اولین مسابقات ملی هنرهای رزمی ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم در بخش کاراته برنده شد. با این حال، او هنوز احساس کمبود می کرد، چون سه سال انزوایش را تکمیل نکرده بود. سپس او تصمیم گرفت زندگیش را کاملا وقف راه و روش کاراته (کاراته دو) کند. بنابراین دوباره شروع کرد، این بار در کوهستان کیوزومی (Kiyozumi) در همان استان چیبا تمرین می کرد. این مکانی که انتخاب کرده بود، از لحاظ معنوی محیطی بسیار نشاط آور بود.
این بار، تمریناتش افراطی بود. 12 ساعت در روز، بدون هیچ روز تعطیلی در هفته، ایستادن زیر آبشار (خصوصا در زمستان)، شکستن سنگ های رودخانه با دستهایش، استفاده از درخت ها به عنوان تخته ماکی وارا (کاراته کاها از آن برای تمرین ضربه استفاده می کنند، همانند کیسه بوکس )، روزی صد بار با سرعت بالا پریدن از روی گیاهان کتان در حال رشد. به علاوه، تمرینات هر روزشان شامل یک دوره ی مطالعاتی از ادبیات باستان هنرهای رزمی، ذن و فلسفه بود. بعد از 18 ماه اعتماد به نفس وی کامل شد و قادر به کنترل زندگیش شد. هرگز دوباره آنقدر زیاد تحت تاثیر جامعه ی اطرافش قرار نگرفت.
گاوهای نر، حریفان و دست خدا
در سال 1950، ماس اویاما، بنیانگذار سوسای، سنجش و نمایش قدرتش را با مبارزه با گاو های نر شروع کرد. به طور کلی، او با 52 گاو جنگید که سه تا از آنها را بلافاصله کشت، و 49 تای دیگر که شاخ داشتند را با ضربات چاقو مانند دست از پا درآورد. در واقع، همه ی این مبارزه ها برای او آسان بود. اویاما از به خاطر آوردن اولین مبارزه اش را با یک گاو عصبانی لذت می برد. در سال 1957 در سن 34 سالگی، در مکزیکو نزدیک بود کشته شود، وقتی یک گاو نر ازش انتقام گرفت و با شاخ او را درهم درید. اویاما هر طور شده گاو را از خود دور کرد و شاخ هایش را شکست. او شش ماه برای بهبود زخم کشنده اش بستری و زمین گیر شد. اگرچه امروزه، گروه های حمایت از حقوق حیوانات در مورد این نمایش ها بیاناتی دارد، علی رغم اینکه این حیوانات تاکنون نیز قربانی شده اند.
او در سال 1953، به مدت یک سال برای نمایش زندگی کاراته اش روی ایستگاه های تلویزیون ملی به آمریکا سفر کرد. در طول سال های بعدی، در نتیجه ی مبارزه با 270 رقیب مختلف، همه ی آنها را شکست داد که اکثریت آنها را با یک ضربه ی مشت از پا درآورد. هیچ مبارزه ای بیشتر از سه دقیقه طول نکشید، و اغلب به ندرت بیشتر از چند ثانیه طول کشیده بودند. اصول مبارزه اش ساده بود. او به "دست خدا" ملقب بود و مظهر زندگی جنگجویان ژاپنی بر اساس قاعده ی کلی " آیچی گیکی هیساتسو ( Ichi geki, Hissatsu) به معنای "تنها یک ضربه برای کشتن حریف کافی است" بود. این قاعده برای او هدف اصلی تکنیک کاراته بود.
دوجوی اویاما
اویاما در سال 1953، اولین دوجویش را در منطقه ی میجی رو (Mejiro ) در توکیو افتتاح کرد. در سال 1956، اولین دوجوی واقعی در یک استودیوی رقص ورزشی پشت دانشگاه ریکیو (Rikkyo )، که 500 متر با دوجوی هونبو (honbu ) کنونی درژاپن فاصله دارد، افتتحاح شد. این دوجو در سال 1957، به جز افرادی که به دلیل سختی تمرینات آنجا را ترک کردند، 700 نفر عضو داشت.
هنرآموزان زیادی از سبک های دیگر برای آموزش به اینجا (برای کومیته جیسن یا مبارزه ی فول کنتاکت) آمدند. یکی از مربیان اصلی به نام کنجی کاتو گفته است که آنها مبارزان سبک های دیگر را مشاهده می کردند و هر
تکنیکی را که برای مبارزه ی واقعی مناسب می دانستند، با سبک خود تطبیق می دادند. اویاما بدین صورت کاراته را بنا نهاده است.
اعضای دوجوی اویاما به طور جدی مبارزه شان را انجام می دادند و ترجیحا آن را به عنوان یک هنر رزمی در نظر می گرفتند، بنابراین آنها هم انتظارضربه زدن و هم ضربه خوردن را داشتند. در صورت موانع ناچیز،ضربه ی سر رایج بود، معمولا پاشنه ی دست یا بند انگشتان را با حوله یا پارچه می بستند. تکنیک های گرفتن، پرتاب کردن و حمله به پایین تنه ی حریف رایج بود. راند های کومیته معمولا تا وقتی که شخص با صدای بلند به شکستش اعتراف می کرد، ادامه داشت. صدمات به صورت روزانه اتفاق می افتاد و میزانی حدود 90 درصد مبارزان زخمی می شدند. آنها هیچ گونه دوگی (تن پوش کاراته) رسمی نداشتند و برای مبارزه هر لباسی را که داشتند، می پوشیدند.
شیهان بابی لاو (Bobby Lowe)
ماس اویاما در سال 1952، در هاوایی نمایشی برگزار کرد. مرد جوانی به نام بابی لاو اویاما را دید و از قدرت اویاما متحیر ماند. پدر "بابی" مربی کونگ فو بود و او هر سبکی را که توانسته بود کار کرده بود. در سن 23 سالگی دارای دان 4 جودو (yondan ) ، دان 2 در کمپو (nidan )، دان 1 در آیکیدو (shodan) و یک بوکسر سبک وزن بسیار معروف بود.
طولی نکشید که شیهان بابی شاگرد ایچی دیشی (uchi deshi) اویاما شد (شاگردی که بالای دو سال کار کرده).
او به مدت شش ماه تا یک سال روزانه با اویاما اموزش دید. در نهایت، مدت تمری این شاگرد ایچی دیشی به 1000 روز رسید و به واکاجیشی (Wakajishi) یا شیر جوان ملقب شد. "بابی لو" در سال 1957، برای گشودن اولین مدرسه ی اویاما خارج از ژاپن به هاوایی بازگشت.
شروع کیوکوشین
شعبه ی اصلی کنونی کیوکوشین به طور رسمی در ژوئن سال 1964 افتتاح شد، جایی که نام "کیوکوشین " به معنی حقیقت نهایی برای آن اختیار شد. در همان سال، سازمان بین المللی کاراته (IKO) بنا شد. از آن زمان به بعد، کیوکوشین در بیش از 120 کشور جهان گسترش یافت و بیش از 10 میلیون نفر ثبت نام کردند.
تاریخچه ی مختصر ماس اویاما
27 جولای سال 1923 در کره ی جنوبی متولد شد. در سن 9 سالگی سبک ژاپنی چاکوریکی (یکی از سبک های کونگ فو) را در منطقه ی مانچوریا یاد گرفت.
1938، برای آموزش کاراته شوتوکان شاگرد استاد گیچین فوناکوشی شد.
1946 وارد تمرینات کوهستان شد.
1947، قهرمان مسابقات کاراته ژاپن شد. او به طور گسترده ای کاراته گوجوریو را زیر نظر استاد گوگن یاماگوچی (Gogen Yamaguchi) مطالعه کرد و نایب رئیس این سازمان شد و درجه دان نهم گرفت.
1948، به تنهایی به مدت 18 ماه به تمرینات کوهستان رفت.
1950، تمرین در برابر گاو های نر را آغاز کرد. از 47 گاو، 4 راس را فوری کشت.
1952، برای آموزش دادن و نمایش کاراته به آمریکا رفت و در 32 منطقه کار کرد.
1953، پس از سفر به آمریکا با گاوی در شیکاگو جنگید و شاخ هایش با ضربه ی شوتو (ضربه ی چاقومانند دست) شکست.
1955، همراه با بپفورد دیوی (Bepford Davy)، رئیس شرکت کرایسلر، سراسر آمریکای جنوبی و اروپا را گشت. او مسابقات ترکیبی متعددی شرکت کرد.
1956، دوجوی اویاما را در یک استودیوی رقص باله آغاز کرد.
1957، با یک گاو نر در شهر مکزیکو مبارزه کرد.
1958، در ماه ژانویه کتاب "کاراته چیست" را منتشر کرد و 500000 نسخه از آن به بهترین نحو به فروش رسید.
در سپتامبر همان سال از FBI واشنگتون از او به عنوان آموزش و نمایش کاراته دعوت شد.
در اکتبر، از طرف آکادمی نظامی غرب برای آموزش و نمایش کاراته دعوت شد.
1964، بوکس تایلندی کاراته دو را به مبارزه طلبید، دوجوی اویاما به تنهایی از سه مسابقه، دو تا را برنده شد.
1971، انتشار مجموعه کتاب های کمدی معروف "Karate Baka Ichidai" (که زندگی کانچو ماسوتاتسو اویاما را در قالب کمدی بیان می کند) و فیلم "قوی ترین کاراته ی جهان".
1975، نام او و کیوکوشین در سراسر ژاپن مشهور شد و اولین مسابقات آزاد جهانی کیوکوشین کای کاراته را برگزار کرد. در 26 آوریل همین سال، در سن 70 سالگی به دلیل سرطان ریه فوت کرد.
علاوه بر موارد بالا، او برای تحقیق و مبارزه ی مسابقات اصلی در مقابل دیگر هنرهای رزمی جهان به جاهای دیگر نیز رفت. کیوکوشین به عنوان بزرگترین سازمان کاراته در نظر گرفته می شود. او 12000000 شاگرد از 140 ملیت مختلف جهان دارد. او همچنین در شروع سیستم مسابقات بدون دستکش و فول کنتاکت نقش برجسته ای داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمرینات شگفت انگیز سوسای اویاما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبارزه سوسای اویاما با گاو وحشی
هنگامیکه یک شخص می خواهد یک سرگرمی جدید پیدا کند و وارد دنیای هنرهای رزمی شود ابتدا در باشگاه های اطراف محل زندگی خود در مورد رشته مورد نظر تحقیق می کند. شاید در مورد پیوستن به رشته ای به نام کیوکوشین کاراته تردید داشته باشید. ممکن است بخواهید کمی بیشتر در مورد آن تحقیق کنید و نگاهی به ویدیوهای موجود در یوتیوب بیاندازید و هنگامی که مبارزات آنها را دیدید با خود بگویید که اینها دیوانه اند! اما اجازه ندهید که این کار شما را از راه خود منحرف کند.
در حالی که کیوکوشین یکی از سبک های مشهور کاراته است جنبه های زیادی برای آن وجود دارد. مبارزه تنها بخش کوچکی از کیوکوشین کاراته است. دستاوردهای کمربند به عنوان شاخصی از زمان، برای توانایی و پیشرفت فردی مورد استفاده قرار می گیرد و بسیاری از افراد برای رسیدن به کمربند سیاه و بالاتر از آن تلاش می کنند، اما راه برای هر فرد می تواند متفاوت از دیگری باشد. حتی برای خودم، من در 40 سالگی خود هستم، در حالیکه برای هنرهای رزمی دارای زمینه ای هستم بدون شک به من کمک می کند، اما من هیچ تمایلی برای قهرمانی ندارم. گرچه ممکن است کسی که نصف من عمر داشته باشد بخواهد برای مسابقات جهانی تمرین کند. با این حال، چیزی که در هردوی ما مشترک است این می باشد که هردو اشتیاق زیادی برای یادگیری و موفقیت داریم.
در اینجا به برسی سوالاتی می پردازیم که ممکن است برای افراد مبتدی که می خواهند وارد کیوکوشین شوند پیش بیاید.
کیوکوشین کاراته چیست؟
کیوکوشین یک سبک کاراته کامل است که در سال 1964 توسط ماسوتاتسو اویاما بنیان گذاری شد. کیوکوشین برای "حقیقت محض"، تعیین عزت نفس، تکنیک و بدن توسعه یافته است. کیوکوشین ریشه در فلسفه اصلاح خود، انضباط و آموزش سخت دارد. اویاما که موسس کیوکوشین کاراته است می گوید: اغلب تفاوت بین ورزش و هنرهای رزمی مسیر خود رشته است. کیوکوشین کاراته توسط شخصی که زندگی خود را به بودو اختصاص داده بود خلق شد.
در کجا انجام می شود؟
کیوکوشین کاراته در باشگاه تمرین می شود، این باشگاه می تواند یک استودیو یا زمین دبیرستان باشد. DOJO اصطلاحی ژاپنی است که به معنای "محل راه" است و اساسا به محلی اطلاق می شود که محل آموزش است.
کلاس ها توسط یک سنسی که در زبان ژاپنی به معنی مربی می باشد رهبری می شوند. مربی می تواند در کلاس های خود بسته به روز و سبک شخصی خود که یاد گرفته است بر روی هر کدام از سه حوزه KATA (کاتا)، KIHON (کیهون) و Kumite (کمیته) تمرکز کند. در ادامه توضیحی مختصر در مورد هر کدام از این سه حوزه خواهیم داد:
Kihon : کیهون اصطلاحی ژاپنی به معنی "اصول" یا "مبانی" می باشد. این اصطلاح برای اشاره به تکنیک های اولیه است که به عنوان پایه و اساس بسیاری از هنرهای رزمی ژاپنی تدریس می شود، همانند مسدود کردن های استاندارد، ضربات پا و ضربات دست.
KATA: کاتا یک کلمه ژاپنی به معنی الگوهای دقیق ترسیم حرکات انجام شده به صورت انفرادی یا به صورت گروهی می باشد. اگر شما به اصولی که در Kihon می آموزید مانند یک کلمه به نظر برسند، کاتا به شما کمک می کند تا با استفاده از این کلمات جمله سازی کنید.
Kumite: کومیته به معنای واقعی کلمه به معنی "دست و پنجه نرم کردن" است که همراه با کیهون و کاتا یکی از سه بخش اصلی برای آموزش کاراته می باشد. کمیته به شکل های مبارزه کردن اشاره می کند. کومیته بخشی از کاراته است که در آن فرد در مقابل حریف قرار می گیرد، همان بخشی که کیوکوشین را معروف کرده است.
سیستم رنگبندی کمربندها
کیوکوشین کاراته دارای یک سیستم درجه بندی است که در آن هنرجویان پس از انجام تست به ترتیب یکی از کمربندهای رنگی را می گیرند. سیستم کمربند به نمرات کیو (نمرات مبتدیان) و دان (نمرات پیشرفته) تقسیم شده است که ترتیب آن را در تصویر زیر مشاهده می کنید.
مسیر در کیوکوشین کوتاه نیست. اگر کسی بخواهد به کمربند سیاه دان یک دست یابد انتظار می رود که باید به مدت 5 سال و هر هفته 3 روز به تمرین آن بپردازد. پس از کمربند سیاه دان یک شروع می شود و تا دان 10 ادامه دارد، معمولا دان 10 متعلق به بنیان گذار یک سیستم یا رئیس یک سازمان می باشد. همانند سیستم تحصیلی غربی می توان هر کدام از دان ها را برابر یک بخش از مدارج تحصیلی کرد که به صورت زیر است:
دان یک: مدرسه ابتدایی
دان یک تا دان 4: کارشناسی
دان 5: کارشناسی ارشد
و دان های بالاتر از 5 برابر با دکترا می باشد.
آداب معاشرت
آداب خاصی وجود دارد که باید به آنها پایبند باشید، مثلا تعظیم کردن هنگام ورود و خروج از کلاس. دیگر آداب را در پست های دیگر برایتان خواهم نوشت. برخی از افراد با تعظیم کردن و کلماتی که استفاده می شود راحت نیستند اما کیوکوشین یک هنر رزمی ژاپنی است و مهم است که جنبه های معمول مربوط به آداب و رسوم صرفنظر از بنیانگذار و کشور مبدا آن رعایت شوند.
رعایت آداب و رسوم راهی است برای افتخار به بنیان گذار سبکی که در آن مشغول فعالیت هستیم و همچنین مربی که به ما آموزش می دهد.
مزایای تمرین کیوکوشین کاراته
کیوکوشین کاراته آموزش کامل بدن است و بطور همزمان بر روی بدن و ذهن کار می کند. همچنین کیوکوشین می تواند با تقویت بدن و حفظ یک ذهنیت مثبت و متمرکز در بهبود بیماری یا جراحات به ما کمک کند. کیوکوشین کاراته به توسعه استقامت و عزم راسخ برای رسیدن به هدف کمک می کند. این ویژگی های شخصی که از طریق آموزش کاراته بوجود آمده است نیز می تواند در زندگی روزمره مورد استفاده قرار بگیرد.
در کیوکوشین کاراته تمرکز بر روی جنبه های کامل مبارزه با تماس بدون توجه به جنبه های کیهون و کاتا می باشد. در کل هر دلیل و یا هدفی داشته باشید کیوکوشین کاراته به شما کمک می کند که قوی تر، سالم تر و بهتر از دیگران شوید.
چرا کیوکوشین کاراته؟
کیوکوشین کاراته بیشتر از یک هنر رزمی برای دفاع از خود است. این سبک شامل یک سیستم برای رفاه فرد را شامل می شود و مهارت ها و نگرش هایی را که در طول زندگی به آن ها نیازمندیم را به ما یاد می دهد.
مثبت های آموزشی عبارتنداز: نظم، احترام، رژیم ورزشی، اعتماد به نفس و جو اجتماعی. کلاس ها بسیار ساختار یافته اند و مبتدی ها استقبال می شود. صرفنظر از سن، جنس، موقعیت اجتماعی و توانایی فیزیکی هر کسی می تواند آن را یاد گرفته و از انجام دادن آن لذت ببرد.
آموزش چگونه است؟
عالی، سنسی به هیچ چیز هیچ اشاره ای نکرد؟
این همان چیزی است که من پس از بازدید از یک باشگاه کاراته در اوکیناوای ژاپن به دوستم پاسخ گفتم.
اگر یک سنسی ژاپنی از تکنیک های شما انتقاد نکند این نشانه بدی است. این بدان معناست که شما آماده نیستید که پیشرفت کنید و به مرحله بالاتر بروید.
من فکر می کردم که این یک نشانه خوب است و بدین معناست که کار خود را درست انجام می دهم.
علی رغم اینکه من چند ماه در دانشگاه اوکیناوا مشغول تحصیل و یادگیری بودم اما هنوز نتوانسته ام نگرش شرقی را به درستی درک کنم.
در ادامه این مقاله از سایت ژیار آنلاین به بررسی 3 تفاوت بین نگرش شرقی و غربی در مورد کاراته می پردازیم.
فرآیندگرا در برابر هدف گرا
در غرب ما بر روی رسیدن به هدف تمرکز می کنیم. هیچ چیز آن اشتباه نیست و من خودم اهداف فوق العاده ای دارم.
اما در شرق اینگونه نیست، بلکه در مورد سفر است، در مورد نائل شدن نه رسیدن.
- معنی: برای گرفتن کمربند سیاه تقریبا به همان اندازه مهم نیست و یا پیروزی در مسابقات قهرمانی تقریبا به اندازه قهرمانی مهم نیست.
به همین دلیل هنرهای رزمی شرقی دارای پسوند "do" می باشند (مانند جودو ، کندو ، ایکیدو ، کاراته دو و ...) که معنای واقعی آن "مسیر" یا "راه" می باشد. البته این یک مسیر واقعی نیست بلکه یک مسیر روحانی است.
یک سفر ثابت از کشف خود
یادگیری با پرسش در برابر یادگیری با عمل
در غرب، ما دوست داریم سوالاتی بپرسیم.
اغلب ما پاسخ را می خواهیم قبل از اینکه حتی سوال را بپرسیم.
اما در شرق این روند کاملا متضاد است.
بطور معمول، یک رزمی کار غربی می خواهد قبل از انجام تمرین چیزهایی مانند "چه چیزی؟ چرا؟ و چگونه" را بداند. اما رزمی کار شرقی تشویق می شود که پاسخ ها را با تمرین کردن بیابد.
نقش یک سنسی در واقع پاسخ به سوالات نیست، بلکه کمک به کشف خود است.
یادگیری در شرق از طریق عمل انجام می شود.
احساس حرکتی در تمرین (در مقایسه با تعقیب فکری سوالات) منجر به پاسخی می شود که جسم به صورت فیزیکی آن را درک می کند. یک سنسی می تواند به معنای واقعی کلمه شما را به تمرین یک روش برای ساعت ها مشغول کند، قبل از اینکه در نهایت آن را دریافت کنید.
به همین دلیل سطح فنی در شرق بسیار زیاد است.
سرمایه داری در برابر فرهنگ
در نهایت، بیایید درباره پول با هم صحبت کنیم.
در شرق یک باشگاه مانند یک شرکت اداره نمی شود، چرا؟ دلیل آن این است که هنرهای رزمی بخشی از هویت فرهنگی آنهاست و یک فلسفه زندگی می باشد.
اما در غرب، بسیاری از مردم کاراته را مانند هر سرویس و یا محصولی دیگر عرضه می کنند. آنها هنرجویان خود را مشتری های خود می دانند. آنها چشم اندازی را به بازدید کنندگان باشگاه نشان می دهند. آنها خود را مدیر شرکت می نامند. همچنین آنها کمربند را تحویل نمی دهند بلکه آن را می فروشند. آنها قراردادهای اجرایی دارند.
اما در شرق این مفهوم عجیب است، به همین دلیل است که سنسی یک کار جانبی دارد (به عنوان مثال راننده تاکسی، آشپز و یا معلم است) زیرا ایده کسب درآمد از تخصص خود در کاراته را غیر قابل تصور می دانند. از نظر آنها این یک راه زندگی است نه یک کسب و کار.
بنابراین
شما مشغول یادگیری کاراته شرقی هستید یا غربی؟
به نظر من ترکیبی از این دو بهترین گذینه است.
در اینجا به شما می گویم که چگونه؟
- تنظیم اهداف بر اساس کاری که انجام می دهید به جای دستیابی به آن. برای مثال: من می خواهم مهارت کاراته خود را در یک مبارزه با MMA امتحان کنم ("نه، من می خواهم یک مبارزه MMA را ببرم"). این به شما این امکان را می دهد که انگیزه خود را حفظ کنید، اهداف جاه طلبانه داشته باشید و از سفر خود لذت ببرید.
- به صورت عمیق تمرین کنید، این به شما این امکان را می هد تا تکنیک ها، الگوهای حرکت و روش های آموزشی را که به تناسب شما برای یک فرد مناسب است کشف کنید.
- همیشه اهداف را پیش از سود اولویت بندی کنید. خوب است که پول بپردازید، سنسی شما نیز به غذا نیاز دارد. اما این کار را به درستی انجام دهید.