🌸 #قصه_های_عاشقی..🌸
🌷 #یکی_از_خاطرات_شیرین
#دوران_اسارت
🌷در #بغداد در پادگان اردشیر، آسایشگاهی بود که متعلق به زندانیهای عراقی بود، اسرا را به آنجا انتقال داده بودند، اتاقهای 4*3 متری که حدود 40 نفر در هر کدام زندگی میکردند.
🍂اکثر اسرا #مجروح بودند اما بعضی از آنها مجروحیتهای حاد و عفونی داشتند.
دو سه ماهی بود که بچهها به خود آب ندیده و استحمام نکرده بودند، حتی نماز را با تیمم میخواندند، تمام تلاش #بعثیها این بود که اسرا را با نبود حداقل امکانات به زانو درآورند و آنها را به زعم خودشان به ذلت بکشانند اما با وجود اینها هیچگاه رزمندگان درخواستی از آنها نمیکردند و با سختترین شرایط کنار میآمدند.
🍂در این میان اسیری بود که از ناحیه نخاع دچار آسیب شده و 4 دست و پایش بیحرکت بود و تنها سرش تکان میخورد، نامش #حیدر_گلبازی از روستای #بردسکن_سبزوار بود، عفونت تمام بدنش را فراگرفته بود و بدنش بوی عفونت میداد. شرایط بسیار سختی را میگذراند.❣
🍂یک شب با وجود اصرارهای مکرر هماتاقیهایش برای انتقال به بیمارستان، ماموران عراقی قبول نکردند.
✨برای نماز صبح که بیدار شدیم اتفاق عجیبی افتاده بود، هیچکس از جایش تکان نمیخورد و با دیگری کلامی صحبت نمیکرد ، #بوی_عطر عجیبی در سالن آسایشگاه پیچیده بود، 🌸عطری ناآشنا. این وضعیت سکوت و رایحه عجیب حدود 20 دقیقهای در آسایشگاه حاکم بود.
مامورانی که همیشه برای سرکشی میآمدند با اینکه وضعیت خودشان خیلی هم مناسب نبود اما به علت نبود بهداشت و آب و فراگیری عفونت جراحتها در آسایشگاه بینی خود را میگرفتند اما آن روز که برای سرکشی آمدند، بسیار متعجب شده بودند و دنبال منشأ عطر میگشتند و به زبان عربی میپرسیدند چه کسی نزد خود عطر دارد؟
که در این حال خبر #شهادت_حیدر را دادند.🌹
🍃افسری بود که همیشه با اهانت بسیار زیادی به اسرا سرکشی میکرد، وقتی برای بردن پیکر حیدر آمد، زانو زد و بدن حیدر را که بوئید به عربی گفت:
به خدا قسم این شهید، واقعی است.✨
🌷با وجود اینکه بدن حیدر کامل از کار افتاده بود اما #لحظه_شهادت دستش را روی سینهاش گذاشته بود و به امام حسین(ع) سلام داده بود.❣
🍂تابه حال به هر عطر فروشی رفتهام نتوانستم نظیر آن عطر را پیدا کنم.❤️
🌺راوی:آزاده وجانبازعملیات #کربلای۴
#سیدرضاموسوی
🌸....
@Karbala_1365
https://t.me/joinchat/AAAAAELuBi9pFmhMKAuD3Q
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
همونایی که الان هشتگ زن_زندگی_آزادی راه انداختن و مثلاً دلشون برای ما میسوزه... عملیات کربلای۴ را ل
غواصان زنده کربلای ۴ که جزو شهدا بودند+
در بین عکس غواصان عملیات «کربلای ۴»، عکسی مشاهده میشد که روی آن نوشته شده بود «عکسی نایاب از غواصان
دستبسته، اندکی قبل از شهادت». در حالی که این غواصان به اسارت #بعثیها درآمده بودند و امروز راوی شهدای غواص کربلای ۴ هستند.....
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات «کربلای ۴» را با شهدای غواص و ۱۷۵ شهید #غواص و خطشکنی میشناسیم که هفت سال پیش پیکر #مطهرشان با دستهای بسته تفحص شد
اما در بین عکسهای منتشر شده از شهدای غواص عملیات «کربلای ۴»، عکس سه نفر از #غواصان دستبسته مشاهده میشود که تا امروز فکر میکردیم این سه رزمنده غواص شهید شدهاند اما وقتی پای گفتوگو با «پرویز حیدری» یکی از رزمندگان لشکر عاشورا نشستیم، وی عکسی از این غواصان را مقابلمان گذاشت و پرسید:
«به نظرتان این غواصان شهید شدهاند؟» با کمی تأمل گفتیم: «در فضای مجازی دیدهایم که گفته شده اندکی قبل از شهادت... پس شهید شدهاند!». پرویز حیدری در ادامه عکسهای اخیر این رزمندگان را نشانمان داد و گفت: «این غواصان کربلای ۴ زندهاند!»
#غواصانزندهکربلای۴کهجزوشهدابودند!
از سمت راست مصطفی کردی، حمزه صابری فر، عزیزالله فرج زاده
در ادامه روایت رزمنده و جانباز دفاع مقدس «پرویز حیدری» درباره پیدا کردن این غواصان زنده عملیات «کربلای ۴» را میخوانیم.
بنده در عملیات «والفجر۸» شرکت کرده بودم و فیلمی از این #عملیات به دستم رسید که رزمندگان جلوی دوربین حاضر میشدند و خودشان را معرفی میکردند. من هم اسامی این رزمندهها را به همراه شماره تماسهایشان مینوشتم که با آنها در ارتباط باشم.
در این فیلم دیدم که رزمندگان #غواص استان قزوین خودشان را معرفی کردند؛
«عزیزالله فرجی»، «حمزه صابریفر» و «مصطفی کردی». با آنها تماس گرفتم تا جویای احوالشان باشم. «صابریفر» یک عکسی از #غواصان دستبسته را برای من فرستاد که روی آن نوشته شده بود «عکسی نایاب از غواصان دستبسته، اندکی قبل از شهادت».
بعد از مشاهده عکس، از وی درباره آن سؤال کردم و گفت: «این سه نفر من و عزیزالله و مصطفی هستیم». پرسیدم: «به عکس دقت نکرده بودم و نمیدانستم این عکس متعلق به شماست و تا الان فکر میکردم این غواصان شهید شدهاند!». صابریفر برایم تعریف کرد که «با شما در عملیات #والفجر ۸ بودیم. بعد از شما از طریق لشکر ۸ نجف اشرف به فرماندهی شهید احمد کاظمی در عملیات کربلای ۴ شرکت کردیم و در جزیره بوارین به اسارت بعثیها درآمدیم. این عکس ما سه نفر است که هر سه ما زندهایم».
غواصان زنده کربلای ۴ که جزو شهدا بودند!
باورم نمیشد اما واقعیت داشت. بعد از مدتی از دفتر سردار امین شریعتی تماس گرفتند و از این سه غواص دعوت کردند تا آنچه که گذشته است را روایت کنند. بنده از تکاب به سمت قزوین رفتم و برای اولین بار
بعد از ۳۱ سال، همرزمان #غواصم را در عوارضی قزوین ملاقات کردم. بعد هم در جلسات متعددی با حضور فرماندهان دفاع مقدس شرکت کردیم که این غواصان راوی #کربلای ۴ و غواصان شهید این #عملیات شدند.