eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
869 دنبال‌کننده
18هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 #حقیق
... 🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 ۴ ۱۹ 🕊 🍂🍃🌾 🕊 🌾یک بار هم سعید نظری را که جثه کوچکی داشت و ۱۵ سالش بود، به حالت حمل مجروح از این سوی آب تا آن طرف، یعنی ساحل بردم و برگرداندم. این آمادگی تقریباً در همه در حد قابل قبولی وجود داشت حتی آنها که از لحاظ جثه و توان بدنی ضعیف تر از بقیه بودند. غواص، یکی از آنان بود که سخت‌ترین کارهای غواصی یعنی شلیک با موشک انداز آر پی جی را برای شب عملیات انتخاب کرده بود با این احتمال که شاید مجبور باشیم در شب عملیات قبل از رسیدن به ساحل دشمن مجبور به درگیری شویم تمرین تیراندازی و شلیک آرپی‌جی و نارنجک انداز داشتیم این کار برای آرپی جی زن که باید در هنگام شنا، پای دوچرخه میزد و داخل آب می ایستاد و تا کمر از آب بیرون می آمد و سپس آرپی‌جی می زد، به مراتب دشوارتر از بقیه بود. به خوبی این کار را انجام می‌داد. اما یک بار در حین شلیک موشک آرپی‌جی به سمت دشمن فرضی در ساحل فاو قبض‌ه آرپی جی از دستش رها شد و به داخل آب افتاد. خودش هم مثل قبضه آرپی‌جی تا چند ثانیه زیر آب رفت و یکباره بالا آمد. دیدن این صحنه کمی نگرانم که مبادا در شب عملیات از عهده شلیک آرپی‌جی از داخل آب بر نیاید. این کار را یکی دوبار تکرار کرد. بالا آمد، غوصی زد و دوباره پایین رفت. وقتی به ساحل برگشتیم، خلوتی پیدا کردم و گفتم:آقای عبادی نیا شلیک موشک کار سختیه. آرپی‌جی شما را خسته می کنه. بهتره یک سلاح دیگر انتخاب کنید. با خوشرویی و آرامش جواب داد: من آرپی‌جی را خسته می کنم شما نگران نباش. کمی جدی‌تر گفتم:اما ایندفعه با قبضه آرپی‌جی هر دو رفتید داخل آب. تبسمی شیرین کرد و جواب داد:قبضه آرپی‌جی اونجا از دستم در رفت، چون بیت الماله دو_سه بار رفتم توی آب که شاید پیداش کنم که نشد. با شنیدن این حرف سکوت کردم و پیشانی اش را بوسیدم. پس از یک هفته تمرین، آب توفنده و مواج رودخانه مثل برای رام و آرام شد... … 🍂______________________ پ.ن: دکترسعیدنظری: من و دو سه نفر دیگر از حیف جثه، کوچکترین بودیم. برعکس من حاج کریم فرمانده بلند بالا و پرتوانی در شنا و غواصی بود. فراموش نمی‌کنم که در تمرین عبور از اروند، بچه‌ها با چه سختی از دو کیلومتری اروند را فین می زدند؛ ولی حاج کریم مرا به حالت حمل مجروح در این رودخانه وحشی حمل می کرد. …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غير از حسين عاشق هركس شدي بدان بازيچه ميشود دل تو دست ديگران @Karbala_1365
◽️ حرم شد خانه‌ام وقتی سلامت کردم و دیدم زیارت‌هایِ ما حتی میانِ خانه می‌چسبد ♥️
این تصویر مربوط به است وقتی که در بود و گفت اینجا حجاب ندارند و برای ندیدن بی حجابی چفیه روی سرش می انداخت و بیرون میرفت... @Karbala_1365
YEKNET.IR - shoor 2 - fatemie 2 - 98.11.08 - hasan ataee.mp3
3.68M
🍃همه پروانه و هیئت تو شمعِ 🍃توی روضه های تو جمع ما جمعِ 🎤 @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺حضرت صاحب الزمان(عج): به شیعیان ودوستان مابگوئیدکه خدارابحق عمه ام #زینب(س)قسم دهندکه #فرج مرانزدیک گرداند💔 🌸دعای فرج هدیه بشهدا بخصوص شهدای عملیات #کربلای۴ 🌹🌾 @Karbala_1365
🌸 خورشید زمین تولدت ڪی رُخ داد؟ ما بین دو مــاه مختلف درگیریـم بهتر ڪه نگویـی و ندانیم آقــا هــرمــاه برایتان تولد گیریــم تاریخ  درشناسنامه:24تیر تاریخ تولـد بہ گفتہ خودشان:29فروردین @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#تولدت_مبارک_رهبرم 🌸 خورشید زمین تولدت ڪی رُخ داد؟ ما بین دو مــاه مختلف درگیریـم بهتر ڪه نگویـی
❤️❣ هیچ چیز زیباتر از دوست داشتن تو نیست .. ♥️ آقای خوبم در کنار منی و لبخندت تزریق جان است در من...♡ بسیاربخند.....♥️♥️♥️ @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بشکن‌حبـاب بی‌کسی‌ام را ، طلــوع کن ... تنهافروغ‌چشـم‌به‌شب‌مانده‌ی‌دلم ... 💚
ظرف مرا شکستی و حالا نشسته ام تا رو کنم حکایت لیلایی تو را نفسی لک الوقاء ...به عالم نمی دهم بنده شدن به درگه مولایی تورا خیلی دعا برای دلم کرده ای ولی خیلی شکسته ام دل زهرایی تورا
🍃 کار جهان واهل جهان جمله درهم است فریـاد رس بیـا و به فریـاد ما برس....
بیا که بی تـو جهان سخت بیـمار است... 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دوربین مخفی با همه فرق می‌کند! وقتی کارگران فصلی بعد از ۳۰ روز بیکاری به یک حمل‌بار متفاوت دعوت می‌شوند... 😊 @de_bekhand ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃 #ایهاالعزیز کار جهان واهل جهان جمله درهم است فریـاد رس بیـا و به فریـاد ما برس.... #‌‌أین_صاح
+آدمِ تشنہ ،آنقدر جستجو مےڪند تا آب را پیدا ڪند... یا آب را پیدا مےڪند یا در راهِ پیدا ڪردنِ آب، جان مےدهد... من اگر درجستجوے تو مثل یڪ آدم تشنہ بودم، یاپیدایت مےڪردم..! و یا در راه پیدا ڪردن تو جان مےدادم..؛ ؟! 🌸🍃
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
... 🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 #
... 🌴🌾🌴🌾 🕊 🌾 🌴 🕊 🌴 🕊 هَفْتادو دوُمِينْ غَوّاصْ👣 💧 ۴ ۲۰ 🕊 🍂🍃🌾 🕊 🌾پس از دوازده روز تمرین در و حتی حمله به دشمن فرضی، پیکی از فرماندهی آمد و نامه‌ای به دستم داد که دستور حرکت به سمت و استقرار در بود. در کوی آریا در یک هتل مخروبه مستقر شدیم که فاصله چندانی با اروند نداشت و ما برای شب عملیات بود. چپ و راستمان نیرو بود. اجازه خارج شدن از ساختمان را به بچه‌ها ندادم. حالا همه می دانستند به جایی که باید برای عملیات به آب بزنند، همینجاست ساحل سمت چپ رودخانه کارون، مقابل یال چت جزیره عراقی . فقط اجازه داشتم معاونان و مسئول دسته‌ها را برای توجیه از روی دیدگاه و همان ماکتی که قبلا دیده بودم، ببرم. آنجا ، فرمانده _۱۵۳_ و فرمانده _۱۵۵ _هم بامسئولان دسته ویژه غواصی شان به حد و خط عملیاتی که راست ما بودند، توجیه شدند. عصر همان روز برای توجیه و آشنایی با لشکر های مجاور به همراه حاج مهدی کیانی(فرمانده لشکر) سیدمسعودحجازی(مسئول طرح و عملیات) (مسئول اطلاعات عملیات) ، به قرارگاه خاتم الانبیا رفتیم. همه فرماندهان عالی رتبه جنگ بودند از محسن رضایی فرمانده کل تا علی شمخانی جانشین او و رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه و فرماندهان لشکر هایی که هرکدام قرار بود یک گردان غواصی برای عملیات ۴ آماده کنند. در آن جلسه، یک بار دیگر خط و حد لشکرها مرور شد ما فهمیدیم سمت چپ ما به فرماندهی جعفر اسدی است و سمت راست ما به فرماندهی عمل می کنند. با فرماندهان گردان های غواصی این دو لشکر هم آشنا شدیم. ما دقیقاً وسط منطقه عملیاتی ۴ بود. از قرارگاه برگشتیم. کانون توجه مسئولان و ارکان روی بچه‌های ما بود. از دوستان قدیمی بچه‌های اطلاعات عملیات به ما سر می‌زدند و آنها محو حال و هوای معنوی بچه‌های ما می شدند. یک شب بهرام عطاییان و و عباس علافچی از بچه های محله های قدیمی، مهمانمان شدند. تکیه کلام هر کسی که غواص های آماده رزم را می دید، این بود: "التماس شفاعت." حاج محسن که قبلاً کار آموزشی با بچه ها می کرد، اینجا آرام تر بود. اما حاج حسین بختیاری که مسئولیت پشتیبانی گردان را داشت، خیلی سرش شلوغ بود. همه می دانستند به تعدادی که او لباس غواصی تهیه کرده میتوانیم برای عملیات داشته باشیم برای کل گردان ۱۷۵ نفره ما، فقط ۷۲ دست لباس دست ما را گرفته بود. به هر کدام از غواصها یک شماره دادم تا از طرفی معلوم شود چه کسانی لباس گرفتند و از سویی بتوانند این شماره ها را روی ساک شخصی خود که قرار بود به آن سوی بیاید، نصب کنند. 🍂____________________ پ.ن: ۱_بچه ها در اولین گام تابلوی کوی را به کوی تغییر دادند.❣ ۲_ترتیب آرایش لشکرها برای موج اول عملیات کربلای۴ از چپ به راست چنین بود لشکر ولیعصر لشکر المهدی و شکری انصارالحسین لشکر نجف اشرف لشکر کربلا و لشکر امام حسین(ع). …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄