ولی حدود ۱۹ سالگی بعد از کلاس کامپیوتر رفتم با یه خدمات کامپیوتری صحبت کردم دو روز دو شیفت رفتم پیشش تایپ میکردم بعد دیدم خیلی کار بیرون خسته م میکنه اومدم بیرون بعدا که لپ تاپ ۷٠٠ هزار تومنی داشتم تو خونه کار میکردم😊

همون ایام وبلاگ نویسی میکردم تو مسابقات برنده شدم. اخی یادش بخیر🙂 دیگه الان کمتر کسی وبلاگ نویسی میکنه

جالبیش اینجاست که زمانی وبلاگ نویسی میکردم که سیستم نداشتم میرفتم هر ساعتی ۵٠٠تومن میدادم کافی نت از سیستمش استفاده میکردم ☺️

همیشه یادمه که وقتی رفتم کلاس کامپیوتر ساعت ۸ بود و. من باید ۷.صبح میزدم بیرون تو بارون تا تاکسی گیرم بیاد کلاسمون یه حالت L داشت به ترتیب میزو صندلی و سیستم های سفید رنگ قدیمی بود دو سه نفر با هم رو یه سیستم ☹️ تا ورد بهمون گفت و بقیه ش نفهمیدم چی شد نرفتیم کلاس

باز دوباره رفتم یه جای دیگه کلاس اونجا دیگه افتضاح🤯 جا کم بود خفه میشدی تعداد کلاس بیش از حد بود صندلیای بهم چسبیده که مینشستی که نمی تونستی دربیای 😰 اونم تو گرما کلاس بعد از ما پشت در منتظر ورود بودن شما فکر کنید چه حجمی از ادم در حال تلاش برای خروج و. جه حجمی در حال تلاش برای ورود😂 بخدا الان خیلی خوب شده آموزشا مجازی شدن و مخاطبا راحت🌹 قدر بدونید ✌

تو هم میتونی خاطره کلاس کامپیوترت رو اینجا برام بنویسی https://harfeto.timefriend.net/17258783101496

😱 هنرستان سیگار مواد

نخوندمش کتاب چپ دستها عاشق میشوند❤️ اسمش که قشنگه

😊 فکر کن چند جلسه ای برقا بره و مدرس یه چیزی سرهم کنه 🤨 شاگرد بنده خدا با این هزینه های زیاد چیزی یاد نمیگیره زده هم میشه 😵‍💫 اینجاست که میگم قدر اموزش مجازی رو بدونید هم با حوصله میبینی هم برقا بره کلاست نمیره هوا هم پولت سوخت نمیشه هم وقتت هدر نمیره ✅ من قبل از نوشتم این پیام سرکلاس افلاین بودم ☘

😊 فدا سرت

بیا دایرکت شماره همکار تصویرسازمون رو بدم باهاش صحبت کن ☘ @banoyekhatatt

ما هم زیاد ازین بلاها سرمون اومده یعنی فکر کن چند صفحه ریز ریز پایان نامه یکی رو ویرایش کردم برق رفت و ساعتها زحمتم رفت هوا 🥲